پیر محمد کرمشاه الازهری، مشهور به لقب افتخاری «ضیاءالامت»، از برجستهترین علمای دین، فقها و اولیای صوفی قرن بیستم در شبهقارهٔ هند بهشمار میرود. میراث چندوجهی او ــ از دانش دینی و قضاوت شرعی گرفته تا ارشاد معنوی و اصلاحات آموزشی ــ همچنان بر چشمانداز فکری و روحی پاکستان و جهان اسلام تأثیری ژرف دارد.
او در ۱ ژوئیه ۱۹۱۸ میلادی (۲۱ رمضان ۱۳۳۶ هـ.ق) در بهیره شریف، ناحیهٔ سرگودها زاده شد و از خاندان اصیل و پرهیزکاری از طریقت چشتیه بود که به علم، زهد و خدمت به اسلام شهره داشتند. زندگی او نمودار پیوند میان شریعت و طریقت، عقل و وحی، سنت و تجدد بود.
زندگی آغازین و تبار
پیر کرمشاه از خانوادهای برخاسته بود که ریشه در دانش اسلامی و سنت صوفیانه داشت. پدربزرگ او، پیر امیر شاه (امیرالسالکین)، از مشایخ بزرگ چشتی بود و پدرش پیر حافظ محمد شاه غازی علاوه بر مقام ارشاد، فعال سیاسی بود که در نهضت پاکستان و جهاد کشمیر شرکت داشت. خاندان او نسب خود را به اولیای سهروردیه چون حضرت بهاؤالدین زکریا ملتانی و شیخ صدرالدین عارف میرساند.
در چنین فضای آکنده از تقوا و انضباط رشد کرد و از همان کودکی به تعلیمات دینی و اخلاقی پرداخت. پس از پایان حفظ قرآن، در مدرسهٔ محمدیه غوثیه ــ که به همت پدرش تأسیس شده بود ــ درس خواند و در سال ۱۹۳۶ دورهٔ متوسطه را به پایان رساند.
تحصیلات علمی و معنوی
پیر کرمشاه در جستوجوی علم، عمق و گسترهای مثالزدنی داشت. او نزد استادان برجستهای چون مولانا محمد دین بدهوی و مولانا غلام محمود پیپلانی به تحصیل صرف و نحو عربی و فارسی، فقه اسلامی و علوم کلاسیک پرداخت. در سال ۱۹۴۱، مدرک فاضل عربی را از کالج شرقی لاهور گرفت.
به توصیهٔ خواجه قمرالدین سیالوی، در سال ۱۹۴۲ به مرادآباد (هند) رفت تا نزد مولانا نعیمالدین مرادآبادی ــ مفسر بزرگ و نویسندهٔ خزائنالعرفان ــ به تحصیل حدیث بپردازد. در سال ۱۹۴۳ دورهٔ دورۂ حدیث را به پایان رساند و به دریافت دستار فضیلت نائل شد. استادش دربارهٔ او گفت:
«امروز خشنودم که علم حدیث را به شایستهترین شاگرد خود سپردم».
تحصیل در الازهر و گسترش فکری
در سال ۱۹۵۱ به دانشگاه الازهر مصر رفت و با رتبهٔ دوم، مدرک کارشناسی ارشد در فقه اسلامی را دریافت کرد. او پژوهش دورهٔ دکتری خود را دربارهٔ حدود در اسلام (الحدود فی الإسلام) زیر نظر دکتر ایوب علی آغاز کرد اما در ۱۹۵۴ بهدلیل بیماری پدر به وطن بازگشت.
در الازهر نزد استادان بزرگی چون شیخ محمد ابوزهرة، احمد زکی و مصطفی شلبی تلمذ کرد. ابوزهرة دربارهاش نوشت:
«دوست روحانی و شاگرد فرزانهام محمد کرمشاه مرا به یاد آورد که مشرق نهتنها جای برآمدن خورشید، بلکه افق روشنایی معنوی است».
رسالت روحانی و رهبری صوفیانه
پس از بازگشت، تحت تربیت خواجه قمرالدین سیالوی دورهٔ سلوک را کامل کرد و از وی اجازهٔ خلافت در سلسلهٔ چشتیه گرفت. پس از وفات پدر در ۱۹۵۷، بهعنوان سجادهنشین بهیره شریف برگزیده شد. برخلاف بسیاری از متولیان موروثی، او وظیفهٔ روحانی خود را با فعالیت فکری و اجتماعی درآمیخت و بر اصلاح، تعلیم و تزکیهٔ اخلاقی تأکید داشت. هزاران نفر برای بیعت و راهنمایی به وی روی آوردند.
اصلاحات آموزشی و بنیانگذاری نهادها
با درک نیاز به پیوند آموزش دینی و مدرن، او دارالعلوم محمدیه غوثیه را بازسازی کرد و در آن برنامهٔ درس نظامی را با دروس جدیدی چون زبان انگلیسی، علوم سیاسی و اقتصاد تلفیق نمود تا نسل جدیدی از علما پرورش یابد که بتوانند به مسائل معاصر پاسخ دهند بدون آنکه هویت دینی خود را از دست دهند.
امروزه مدرک این مؤسسه معادل کارشناسی ارشد در عربی و مطالعات اسلامی است و دانشآموختگان آن در داخل و خارج کشور بهعنوان استاد، خطیب و صاحبمنصب خدمت میکنند.
آثار و خدمات علمی
آثار پیر محمد کرمشاه از شاهکارهای ادبیات اسلامی اردو بهشمار میرود که با تسلط بر منابع کلاسیک، نثر شیوا و بینش عرفانی نگاشته شدهاند.
۱. ضیاءالقرآن (تفسیر قرآن کریم)
این تفسیر پنججلدی که طی نوزده سال نگاشته شد، میان روشهای تفسیری سنتی و مباحث فکری معاصر پیوندی هماهنگ برقرار میکند و به وضوح، بلاغت و ژرفای اخلاقی شهرت دارد.
۲. ضیاءالنبی (زندگی پیامبر ﷺ)
در هفت جلد تنظیم شده و از جامعترین سیرههای نبوی به زبان اردوست که هم به نقدهای مستشرقان پاسخ میدهد و هم محبت و عظمت پیامبر را در دل خواننده برمیانگیزد.
۳. سنت خیرالانام
رسالهای علمی در دفاع از حدیث و پاسخ به دیدگاههای عقلگرایانهٔ غلام احمد پرویز.
۴. سایر آثار
از جمله مقالات ضیاءالامت، ابرِ کرم (سخنرانیهای زندان)، ترجمههای اردو از دلائلالخیرات و وظائف چشتیه، و سردبیری مجلهٔ ماهانه ضیاءالحرام (۱۹۷۰–۱۹۹۸) که سرمقالههای او با عنوان سرّ دلبران به مباحث الهی، اخلاقی و اجتماعی میپرداختند.
حرفهٔ قضایی و خدمات ملی
در سال ۱۹۸۱ بهعنوان قاضی دادگاه فدرال شریعت و سپس قاضی دیوان عالی پاکستان (شعبهٔ شرعی) منصوب شد. فلسفهٔ قضایی او بر پایهٔ مقاصد شریعت، یعنی عدالت، رحمت و مصلحت عمومی استوار بود. در کنار قضاتی چون عدالت انورالحق و عدالت نسیم حسن شاه، در صدور آرای مهم فقهی نقش داشت.
به پاس خدماتش، نشان ستارهٔ امتیاز و مدال طلای الازهر (۱۹۹۳) به او اعطا شد.
فعالیت سیاسی و دینی
بهعنوان نایبرئیس ارشد جمعیت علمای پاکستان، از جنبشهای تحریک ختم نبوت (۱۹۷۴) و تحریک نظام مصطفی (۱۹۷۷) حمایت کرد و بهدلیل مخالفت با سوسیالیسم و دفاع از نظام اسلامی، بهدست حکومت ذوالفقار علی بوتو زندانی شد. مقالات او در ضیاءالحرام پیوسته خواستار اسلامیسازی نهادهای ملی بودند.
شخصیت و سبک تدریس
با وجود نفوذ گستردهاش، انسانی فروتن و سادهزیست بود. در اتاقی کوچک کنار کتابخانهٔ مدرسه زندگی میکرد و از درآمد شخصی میزیست. در تدریس، دقت علمی را با گرمی معنوی میآمیخت و کلاسهای حدیثش به ظرافت ادبی و شور عرفانی شهرت داشت. همواره شاگردانش را به اخلاص، توکل و پیروی عملی از سنت نبوی فرا میخواند.
سالهای پایانی و میراث ماندگار
پیر محمد کرمشاه در ۷ آوریل ۱۹۹۸ (۹ ذوالحجه ۱۴۱۸ هـ.ق) در اسلامآباد درگذشت و در کنار پدرش در بهیره شریف به خاک سپرده شد. مراسم عرس او هر سال از ۱۸ تا ۲۰ محرم برگزار میشود. آثار، شاگردان و مؤسسات او همچنان به ترویج علم و اندیشهٔ اسلامی در پاکستان و جهان اسلام ادامه میدهند.
نتیجهگیری
عدالتپیشه پیر محمد کرمشاه الازهری نماد کمنظیری از عالم، عارف و مصلح است. دقت علمی، پاکی اخلاق و عمق معنوی او تجلی همان بینش جامع اسلامی است که در آن دانش عبادت است و خدمت به خلق وظیفهٔ ایمان.
در روزگاری از گسست و آشوب، زندگی او یادآور این حقیقت است که احیای امت اسلامی در همسویی علم، تقوا و عمل نهفته است — سهگانهای که جوهر وجود درخشان او را شکل میداد.
https://pirofbhera.com/justice-pir-muhammad-karam-shah-al-azhari/
نظر شما