شبکههای اجتماعی در افغانستان هرچند با یک جهش ناگهانی به عرصه آمدند؛ اما براساس آمار وزارت تکنولوژی و مخابرات در حال حاضر حدود ۱۰ الی ۱۲ میلیون نفر روزانه به اینترنت وصل میشوند و با مهمترین شبکههای اجتماعی و نحوهی استفاده از آن آشنایی دارند. ۱۰ الی ۱۲ میلیون نفری که روزانه آنلاین میشوند -با توجه به سطح پایین سواد در افغانستان- زمینهی خوبی را برای سوءاستفاده فراهم میکند.
هیچ آمار رسمی وجود ندارد که نشان دهد کاربران در افغانستان به طور متوسط چند ساعت را آنلاین هستند و از کدام شبکههای اجتماعی بیشتر استفاده میشود. اما یک نظرسنجی غیررسمی نشان داد که ۷۴ درصد کاربران در افغانستان بیشتر از دو ساعت را آنلاین هستند. همچنین براساس این نظرسنجی (غیررسمی) ۶۰ درصد کاربران گفتند که بهمنظور سرگرمی آنلاین میشوند و از شبکههای اجتماعی هم به این منظور استفاده میکنند.
در میان شبکههای اجتماعی که در افغانستان مورد استفاده قرار میگیرد؛ فیسبوک محبوبترین و پرکاربردترین است. براساس گزارش فیسبوک، تعداد کل کاربران این شبکه در افغانستان 3.4 میلیون نفر می باشد که 16 درصد آن را زنان و 84 درصد را مردان تشکیل میدهد.
علیرغم اینکه شبکههای اجتماعی در حال حاضر در افغانستان به خوبی جا باز کرده و در عرصههای مختلف از آن استفاده میشود، اما در مورد تبعات منفی استفاده از شبکههای اجتماعی در داخل کشور مطالعهای صورت نگرفته و نیز قانونی به منظور نظم بخشیدن به استفاده از این شبکهها تدوین نشده است.
بسیاری از کاربرانی که در افغانستان بیش از دو ساعت را آنلاین هستند، از سواد کافی برای تعامل مجازی برخوردار نیستند و از آنجایی که براساس مطالعات رسمی، بیش از ۵۰ درصد محتوا در شبکههای اجتماعی را ویدیوها تشکیل میدهد، کاربران در افغانستان نیز سراغ ویدیوهایی میروند که به منظور سرگرم کردن مردم یا جذب مخاطب استفاده می شود.
براساس آماری که در اردیبهشت سال ۱۴۰۰ از سوی وزارت اطلاعات و فرهنگ جمهوری اسلامی افغانستان منتشر شد، سرانه مطالعه در این کشور «نیم دقیقه» است و این واقعیت نشان میدهد که خواندن روزنامه به منظور آگاهی از مسائل جاری یا رفتن به وبسایت رسمی نهادهای رسانهای به منظور خواندن اخبار در افغانستان زیاد معمول نیست و بسیاری از مردم از محتواهای تایید نشده به منظور آگاهی استفاده میکنند که شامل ویدیوها یا تولیدات گرافیکی خوشآبورنگی میشود که به این منظور ساخته میشوند.
آدرسهای مجازی دانشگاه کابل که به مادر دانشگاههای افغانستان معروف است و یکی از نهادهای معتبر اکادمیک شمرده میشود، از نظر کاربران در افغانستان حتی به اندازه یک اکانت ساده هم اهمیت ندارد. تمام ویدیوهای این مرکز اکادمیک که بعد از روی کار آمدن طالبان منتشر شده، کمتر از ۱۰۰ بازدید داشته است درحالی که محتواهای تولید شده از سوی سلبریتیها که بیشتر به نفرتپراکنی میپردازند، در عرض کمتر از ۲۴ ساعت بیش از ۵۰ هزار بیننده پیدا میکنند.
از سوی دیگر، نهادهای مطالعاتی و آکادمیک رسمی (دولتی) افغانستان هم از شبکههای اجتماعی به منظور پخش و نشر محتواهای تشریفاتی و در مواردی نیز به پخش و نشر محتواهایی که با مفاهیمی چون «نفرتپراکنی» قابل ارزیابی است میپردازند.
امکان وابستگی به شبکههای اجتماعی طبق مطالعات جهانی
شبکههای اجتماعی از سال ۲۰۰۴ میلادی تاکنون بهصورت مداوم و صعودی رشد کرده و مناسبات انسان با جهان و مخصوصا آنچه که ارتباطات اجتماعی خوانده میشود را دگرگون کرده است. تنوع در تولید محتوا و دسترسی به اطلاعات از طریق شبکههای اجتماعی در سراسر جهان، کاربران را با حجم انبوهی از اطلاعات مواجه کرده و کاربران را نیز ترغیب میکند تا به تولید محتوا بپردازند. این امر سبب شده که انسانها زمان کافی برای تحلیل اطلاعات را از دست بدهند.
در گزارشی (forbes) آمده که امروزه در جهان حدود 4.9 میلیارد کاربر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند که بیشتر از نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهد. این افراد با میانگین 2 ساعت و 27 دقیقه در روز مشغول استفاده از این شبکهها هستند و این زمان در شبکههای اجتماعی مختلف صرف می شود که فیسبوک با داشتن 2.9 میلیون کاربر فعال در ماه، بیشتر از سایر سایتها مورد استفاده قرار میگیرد.
فیسبوک و تمام شبکههای اجتماعی، برنامههای مشخصی از مأموریت خود را برای اشتراک اطلاعات و استفاده از این شبکهها برای کاربران مشخص نمودهاند؛ اما در مورد اینکه چقدر امکان اجرایی نمودن این برنامه وجود دارد نظر واحدی یافت نمیشود. مطابق آنچه که در تحقیقی تحت عنوان «"نه" به خبرهای جعلی در رسانه های اجتماعی» توسط نهاد حمایتکننده رسانههای آزاد افغانستان (نی) در سال ۱۳۹۷ منتشر شد، حدود 80 در صد کسانی که در این مطالعه شرکت کرده بودند اظهار داشتند که با اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی مواجه شدهاند و از این میان حدود 94 درصد گفتند که از اخبار جعلی، متاثر شده اند.
براساس گزارش (forbes) در میان هیاهوی لایکها، اشتراکگذاریها، بازتوئیتها و بازنشرها، واقعیت نگرانکنندهی پنهان است که افسردگی نوجوانان و استفاده زیاد از رسانههای اجتماعی را برملا میسازد. به طور مثال گفته میشود که حدود 67 درصد از استفاده کنندگان شبکههای اجتماعی به دلیل روبرو شدن با محتویات فیلتر شده در شبکههای اجتماعی، با مشکل افت اعتماد به نفس روبرو شده اند.
روانشناسان و دانشمندان علم عصب شناختی معتقدند که استفاده از شبکههای اجتماعی در بیشتر موارد، بخش مربوط به پاداشدهی مغز را فعال میسازد و نحوه این فعال سازی به گونهای است که مواد مخدر عمل میکند. به همین دلیل نه تنها استفاده بیش از حد از این شبکه ها باعث ایجاد اعتیاد در کاربران میشود، بلکه بر اساس تحقیق دیگری که از سوی نهاد Anxiety UK در سال 2012 صورت گرفته است، دکتر راخ، مسئول این پژوهش مدعی شده که دو سوم افراد که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند در کسب آرامش و خواب راحت مشکل دارند.
تمام این موارد که از مطالعات جهانی در مورد استفاده از شبکههای اجتماعی حاصل شده، در افغانستان نیز مصداق پیدا میکنند. مخصوصا مطالعاتی که تغییرات در مغز هنگام استفاده از شبکههای اجتماعی را نشان میدهد.
افغانستان با سطح سواد بسیار پایین در میان سایر کشورها، نرخ بیکاری بالا در این کشور و فقدان نظام قاعدهمند در استفاده از شبکههای اجتماعی، بستر امنی را برای استفادهی ناهنجار از این شبکهها فراهم کرده است. این ناهنجاری همراه با سردرگمی که بیشباهت به یک اغتشاش ذهنی نیست، در نهایت امر، تحلیل دادههای دریافتی را برای شخص کاربر تا حد زیادی دشوار میسازد؛ همچنین کاربران را در تولید محتوا نیز به بیپروایی سوق میدهد.
در کنار این، جو شکل گرفته در شبکههای اجتماعی، باعث میشود در شخصیت کاربر، درک شخص از محیط پیرامون و ارتباطات اجتماعی کاربر نیز تغییرات شگرفی ایجاد گردد؛ زیرا افراد دیدگاهای آرمانی خودشان را در این شبکهها به اشتراک میگذارند که مواجهه آن با ایدههای آرمانی دیگران، به یک آرمان شهر جمعی میانجامد و این امر درک شخص از واقعیت را دستخوش دگرگونی میکند.
اما زندگی واقعی اشخاص که رنگ و بوی شبکههای اجتماعی را ندارد، بعد از مواجه شدن با این حجم از دادهها و ایدههای تجملی، دچار سرخوردگی میشود و اعتماد به نفس شخص از خود و واقعیت زندگی را کاهش میدهد. همچنین براساس یک نظرسنجی غیر رسمی، حدود ۶۰ درصد افراد در افغانستان از شبکههای اجتماعی برای سرگرمی استفاده میکنند. این سرگرمی بنا بر عوامل ذکر شده پیش گفته، میتواند زمینه را برای انتشار و باز پخش اخبار جعلی فراهم کند. این امر همچنین میتواند پیشزمینهای برای کسانی باشد که توهین و تحقیر کردن افراد یا نهادها را در محور کار خود قرار دادهاند؛ اما نبود قوه بازدارنده در میان این کاربران سبب شده که در گذر زمان، این رفتار تبدیل به فرهنگ و معیار در استفاده از شبکههای اجتماعی شود.
منبع: خامه پرس
لینک:
https://www.khaama.com/persian/archives/116570
نظر شما