مقدمه
هوانس تومانیان همراه با هوانسیان، ایساها کیان و دریان یکی از چهار رکن اساسی شعر ارمنستان شرقی محسوب میشود. نام تومانیان به عنوان شاعر قصیدهگو و حماسهسرا جاودانه بر پیشانی تاریخ ادبیات ارمنی باقی خواهد ماند.
شاهکارهای جاویدانی که از تومانیان همواره بر تارک آثار ارزنده ادبیات ارمنی خواهند درخشید عبارتند از «آنوش»، «داوید ساسونی»، «تسخیر قلعه طبل»، «به سوی لایتناهی»، «پروانه»، «آخ تامار»، «دیر کبوتر»، «مارو»، «یک قطره عسل»، «بقوس پطروس»، «ترانه من»، «هزار دستان»، «کیکور»، «شاعر»، «الهام» و قصیدههای مختلف، منظومهها و دهها آثار نظم و نثر دیگر که هر یک به نوبه خود در شمار پرارزشترین سخنان منظوم و منثور ادبیات جهان محسوب میشوند.
به عنوان یک شاعر، تومانیان توانست احساسات عمیق انسانی، عشق به میهن و اندوه ناشی از رنجهای مردم خود را در قالب اشعار و داستانهایش بیان کند. بسیاری از آثار او از فرهنگ عامیانه الهام گرفته و بازتابی از تاریخ، ارزشها و هویت ملت ارمنی است. او نهتنها ادبیات ارمنی را غنیتر کرد، بلکه آن را به جهان معرفی نمود.
علاوه بر جایگاه والای او در ادبیات، تومانیان یک فعال اجتماعی برجسته نیز بود. او در جریان جنگ جهانی اول و نسلکشی ارامنه، با راهاندازی کمیتههای امدادی و سازمانهای بشردوستانه، به کمک آوارگان و یتیمان شتافت. این اقدامات او نهتنها در تاریخ ارمنستان، بلکه در تاریخ بشردوستی نیز برجسته شده است.
میراث تومانیان تنها به آثار مکتوب او محدود نمیشود. تلاشهای او برای حفاظت از فرهنگ و هویت ارمنی، تأسیس محافل ادبی و حمایت از نویسندگان و هنرمندان جوان، او را به یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگی ارمنستان تبدیل کرد. او تا پایان عمرش، با تمام توان در خدمت ملت و فرهنگ خود باقی ماند، و نام او همچنان در تاریخ ارمنستان جاودانه است.
به طورکلی آثار تومانیان دارای سه جنبه اختصاصی است جنبه ادبی، جنبه واقعگرایی(رئالیتیک) و سادگی.
آهنگ کلامش همچون آهنگ ملی کومیتاس موسیقیدان و آهنگساز شهیر ارمنی دلنشین و روح پرور است.
تومانیان در بین تمام شعرا و نویسندگان ارمنی از همه بیشتر به مرز و بوم خود و محیط پیرامونش پایبند بوده و در حقیقت میتوان گفت که وی برجستهترین نماینده ملت ارمنی و آب و خاک این ملت بوده است. به پیروی از همین عواطف میهنپرستی و انساندوستی و آزادیخواهی خویش است که اوضاع روستاها و روستانشینان کوهستانی ارمنی را با زبانی ساده و آشنا و بیانی گرم و بیریا شرح داده است. تومانیان به واقع از میان اصیلترین قشر اجتماع ارامنه برخاسته و پیوسته مظهر عشق و پیمان عشق به آزادی انسانها، عشق به پا کی و پاکیزگی نهاد آدمی، عشق به آب و خاک و زادگاه خود و معرف وضع اجتماعی عصر خویش بوده است از این رو اشعار تومانیان در قلب فرد فرد ارامنه جای دارد و ملت ارمنی همواره او را شاعر ملی خود دانسته و از این پس نیز خواهد دانست.
ادبیات ارمنستان شرقی با تومانیان راه ترقی و تکامل را پیموده است؛ چراکه در فنون مختلف شعر و فصاحت و بلاغت زبان پیشرفتهای ارزندهای را نصیب ادبیات ارمنی کرده است.
این شاعر و نویسنده علاوه بر قصاید و مقالات ادبی و اجتماعی در ترجمه نیز چیرهدستی شگرف خود را نشان داده است به نحوی که ترجمههای وی هر کدام به نوبه خود در حدود خلاقیت هنری به شمار میروند. وی این ترجمهها را اکثرا از زبان روسی به ارمنی برمیگردانده است.
تومانیان خلق آثار هنری خویش را با روحیه آرام و آگاه نیاکانش تلفیق نموده است و این موضوع حتی در مقالههای اجتماعی و نامههایش به خوبی روشن است. وی آثار منظوم و منثور خود را با تیزبینی و روشنفکری و مردانگی ویژهای خلق کرده است. تومانیان در بین شاعران و نویسندگان ارمنی مقام ارجمندی داراست و در صف اول آنان جای دارد. وی مرد وارسته و خود ساخته و زندگیاش نیز شعر بود و به نوشتهها، ضربالمثلها، قصهها و داستانها و شعرهایش شباهت بسیار داشت.
تومانیان، به عنوان شاعری که هویت ارامنه را احیا کرد و غنا بخشید مورد توجه است از این رو در این جستار به بررسی زوایای شخصی و هنری وی و فعالیتهای اجتماعی و بشردوستانه او میپردازیم.
از کودکی تا بالندگی
هوانس تومانیان در ۷ فوریه ۱۸۶۹ (بر اساس تقویم جدید ۱۹ فوریه) در روستای دسق، واقع در منطقه لوری به دنیا آمد. این منطقه که در گذشته گوگاراک نامیده میشد، یکی از زیباترین بخشهای ارمنستان تاریخی است. طبیعت سرسبز و چشماندازهای کوهستانی این منطقه تأثیر عمیقی بر ذهن و تخیل شاعر گذاشت. روستای دسق نهتنها زادگاه تومانیان بلکه خاستگاه فرهنگ غنی و سنتهای مردمی بود که در آثار او جلوهگر شدند.
دوران کودکی خود را در دامن خانوادهای شریف واصیل گذراند. پدرش کشیش طاط اوس مردی نجیب و نیکوکار زندهدل و فوقالعاده مردمدوست و فقیر نواز بوده است. تومانیان پدر درویشمسلک و شاعرمنش خویش را به حد پرستش دوست داشت و درباره او مینویسد: "بهترین و بزرگترین موهبتی که در زندگی داشتهام پدرم بوده است. وی مردی ژرفبین با روحی بلند و قلبی بزرگ و رفتاری ملایم بود. "
پدر اوکشیشی دانا و مورد احترام بود که فرزندش را از همان کودکی با اصول اخلاقی و ارزشهای معنوی آشنا کرد. مادرش، هروسپیه، زنی مهربان و اهل فرهنگ بود که داستانها و افسانههای عامیانه ارمنی را برای او روایت میکرد. این داستانها و افسانهها الهامبخش بسیاری از نوشتههای آینده تومانیان شدند و سبک شاعرانه و روایتگری او را شکل دادند.
تومانیان چهار برادر و سه خواهر داشت که خود ارشد آنها بود. دوران کودکی تومانیان در دهکده زادگاهش طی شد و هنگامی که هفت ساله شد به جای آنکه وارد مدرسه شود، تحصیلات ابتدایی خود را نزد پدر و سپس عمویش آغاز کرد و در همان دوران، نخستین شعرهای خود را سرود.
در این دوران دنبال گاوچرانی رفت و گاوچرانی بازیگوش و خوابآلود بود که اغلب شب هنگام در حالی که نتوانسته بود گاوهایش را در چراگاهها یکجا جمع کند با دست خالی و گریهکنان از دشت و صحرا به خانه بازمیگشت. تومانیان از زادگاهش دوستان بیشماری را دور خود گرد آورده بود و با کودکان روستایی یکدل و یکزبان در آغوش طبیعت زادگاهش با هوش سرشار و تیزبینی خود همه چیز را از محیط فرا میگرفت و افسانهها و قصهها و حماسهها و ضربالمثلهای ارمنی را از سالخوردگان موطنش میشنید و تمام گوشه و کنار مسقط الراس خود را از کوهها، دشتها، بیشهها و آبها گرفته تا اماکن مقدس و بناهای ویران شده نیاکان خود به دقت مینگریست و گنجینههای گرانبهایی را در نهان خود ذخیره میکرد تا بعداً بتواند وارث راستین نیاکان پرافتخار خود باشد. این موضوع در نخستین مرحله نویسندگیش در حکایات و قصهها و یاداشتهای وی چشمگیر است. او مدت دو سال در مدرسه زادگاهش تحت تعلیم ساهاک معلم قرار گرفت و وقتی به 10 سالگی رسید پدرش، او را برای تحصیل به اچمیادزین و مدرسه گیورگیان برد، اما با دیدن چهرههای رنگپریده و مردهوار دانشآموزان، او را به مدرسه دوجنسه تازه تأسیس جلال اقلی (استپاناوان کنونی) بازگرداند و در آنجا مدت چهار سال به تحصیل علم و دانش پرداخت.
در سال ۱۸۸۳ چون مدرسه مزبور بسته شد ناچار به دهکده موطنش بازگشت و پس از اندک توقف در آنجا با پدرش به تفلیس رفت و در مدرسه نرسیسیان به تحصیل پرداخت. تفلیس در آن زمان یکی از مراکز مهم فرهنگی ارمنیها بود و فضایی پرشور از نویسندگان، شاعران و اندیشمندان داشت. حضور در این محیط، نقش مهمی در پرورش فکری و ادبی تومانیان داشت و او را با ادبیات کلاسیک روسی، اروپایی و ارمنی آشنا کرد. این دوران تأثیر عمیقی بر مسیر آینده او گذاشت و او را به سوی خلق آثار برجستهای سوق داد.
او مدت سه سال در آنجا به تحصیل اشتغال یافت ( ۱۸۸۶ - ۱۸۸۳ ) و آنجا را نیز نیمهتمام گذاشت و مانند دیگر نویسندگان ارمنستان با پشتکار و مطالعات شخصی و هوش و ذوق و استعداد فطری توانست در صف شاعران و نویسندگان قَدَر ارمنی درآید.
برای شاعر آینده، رمانهای «زخمهای ارمنستان» اثر خ. آبوویان، «ساموئل» اثر رافی و آثار هنری و مقالات م. نالبندیان اهمیت داشت.
تومانیان از هفده سالگی به عنوان منشی در استخدام خلیفهگری ارامنه تفلیس درآمد و مدت ۵ سال در آن مؤسسه مشغول به کار شد ولی چون این شغل با روح وی سازگار نبود و از طرفی به علت سرودن شعری که در آن یکی از روحانیان را هجو کرده بود از خلیفهگری رانده شد و از آن پس تا پایان عمرش در هیچ جا به استخدام رسمی درنیامد.
این شاعر بیش از نوزده سال نداشت که همسر اختیار کرد و صاحب 10 فرزند شد (چهار پسر و ۶ دختر که شاعر غالباً نام آنها را فراموش میکرد و یا آنها را اشتباه خطاب قرار میداد.) زنش کدبانویی با کفایت بود که با صبر و شکیبایی قابل تقدیری بار سنگین مسئولیت اداره این خانواده را بر گردن داشت. فرزندانش نیز افرادی برجسته و نیکنام شدند.
تومانیان در سال ۱۹۰۸ به سبب فعالیت های گسترده آزادیخواهانه ملی به زندان افتاد. در سال ۱۹۱۲ به سمت رئیس انجمن تازه تأسیس نویسندگان ارمنی قفقاز برگزیده شد و تا سال ۱۹۲۱ در همین سمت باقی ماند.
گروه ادبی «ورناتون» در خانه تومانیان تأسیس شد و چهرههای برجستهای مانند آقایان و پروشیان، کومیتاس و پاپازیان و دیگران را گردهم آورد.
انتشار نخستین آثار
نخستین مجموعه وی در سال ۱۸۹۰ در مسکو به چاپ رسید و دو سال بعد دومین مجموعهاش که در آن منظومه «آنوش» نیز دیده می شد به طبع رسید. انتشار این دو مجموعه نام و شهرت فراوان برای تومانیان به همراه داشت.
این شاعر با اکثر نویسندگان و شعرای هم عصر خود رشته الفت و روابط هنری و ادبی بر قرار کرده بود ولی رابطه وی با «قازاروس آقایان» رابطه پدر و فرزندی بود به نحوی که علاقه قازاروس به تومانیان به قدری بود که شبی دیرهنگام نویسنده نامی در خانه شاعر جوان را میکوبد و وی را از خواب بیدار میکند و سراسیمه میگوید آمدهام احوالت را بپرسم چون خواب بدی در رابطه با تو دیده بودم. او هنر شاعری و نویسندگی تومانیان را پیوسته میستود و خشنود بود که چراغ وادی علم و هنر به وسیله تومانیان و امثال او روشن و فروزان خواهد ماند.
تومانیان با کمک قازاروس آقایان و رطانس با پازیان و اهارونیان در دو جلد، تذکره شعرا و نویسندگان ارمنی را در سال ۱۹۱۰ منتشر کرد. وی سالیان دراز با مجله کودکان چاپ ارمنستان همکاری داشت و همراه با لئون شانت و دیگر اندیشمندان و نویسندگان ارمنی جزو هیئت تحریریه چاپ کتب کلاسیک (والری) به زبان ارمنی بود و در آن هیئت فعالیتهای قابل توجهی از خود نشان داد.
شاعری سخاوتمند و مترجمی چیرهدست
تومانیان در میان شاعران و نویسندگان ارمنی به سخاوت و دست و دل بازی معروف بود و روزی نبوده که چندین نفر بر سر سفرهاش گرد نیایند. همیشه و همه جا به عنوان ساقی مجلس، میهمانیها، مجالس و ضیافتها را اداره میکرده است و چون فوقالعاده خوشمشرب و خوشبیان بوده؛ هر جا وارد میشده به عنوان ساقی بزم انتخابش میکردهاند از همین رو علاوه بر شاعر ملی، لقب ساقی همگانی را نیز به او دادهاند.
«والری بر سف» نویسنده روس با تومانیان روابط بسیار نزدیک داشت و در سال ۱۹۱۶ کتابی به نام شعر ارمنستان به رشته تحریر درآورد. وی درباره تومانیان مینویسد: "قدرت هنرنمایی تومانیان را در آثار منظومش باید دید. او در اشعارش از زندگی اجتماعی و زوایای بیشمار اجتماع و روحیه مردم قشرهای مختلف آن سخن میگوید. "
با مطالعه آثار منظوم تومانیان نظیر «آنوش» بهتر میتوان به زندگی اجتماعی و سنتهای باستانی ملت کهنسال ارمنی پی برد. او با خلاقیتی بینظیر و پروازهای آتشین و قلمی شیدا و بیانی فصیح به زندگی طبقات مختلف مردم میپردازد و روح و جان تازه به آن میبخشد.
تومانیان آثار بیشماری از نویسندگان برجسته روسی ازجمله «پوشکین» را به ارمنی ترجمه کرده و اصالت و هنر نویسنده روس را کاملا محفوظ داشته است.
تعهد تومانیان به ارامنه در جنگ و در صلح
تومانیان با تأسیس گروههای امدادی و جمعآوری کمکهای مالی برای یتیمان و بیخانمانها نقش بسزایی در حمایت از قربانیان ایفا کرد. در نامهای به دخترش، نورد تومانیان، آمده است که او همراه با داوطلبان دیگر، با سختی و مشقت، مواد غذایی و پوشاک برای کودکان تهیه میکرده است. این فداکاریها، نام تومانیان را نهتنها در عرصه ادبیات، بلکه در حوزه بشردوستی نیز جاودانه ساخت.
تلاشهای بیوقفه او در این دوران بحرانی، نهتنها جان هزاران نفر را نجات داد، بلکه از لحاظ روحی و معنوی نیز تسلیبخش آنها بود. نوشتههای او در این زمینه، امروزه به عنوان اسناد تاریخی و گواهی بر رنجهای ملت ارمنی در آن دوره شناخته میشوند. در این سالها به تومانیان "پدر یتیمان" لقب داده بودند.
در سالهای نسلکشی ارامنه، تومانیان نهتنها یک شاهد، بلکه یک فعال خستگیناپذیر بود. او از نزدیک شاهد رنجها و آوارگی هزاران نفر از هموطنان خود بود و برای کمک به آنان از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. خاطرات نورد تومانیان در این زمینه بسیار قابل توجه است؛ «شب ۱۹ اوت بود. شب فراموش نشدنی و سنگین دشت آرارات... پدرم با پالتوی مشکی، کلاهش بر سر، با عجله از اتاق بیرون رفت تا مهاجران را در ساختمانها پناه دهد، از نقطهای به نقطه دیگر میدوید، از چادری به چادر دیگر... از یک در حال مرگ به سوی دیگری که در حال مرگ بود. دستور میداد، فرمان میداد، فحش میداد، سرزنش میکرد، لبخند میزد، نوازش میکرد، خشمگین میشد. یک روز هم، در باران شدید، دوید و به زور کلیسای جامع جدیدالاحداث را که تا آن زمان دست نخورده بود، باز کرد. مهاجران به داخل آن هجوم آوردند. کاتولیکوس خشمگین شاعر را سرزنش میکند و میگوید: - شما میدانید که من کاتولیکوس تمام ارمنیان هستم... تومانیان پاسخ میدهد: - میدانید که من هم شاعر تمام ارمنیان هستم.»
در دوران نسلکشی ارامنه، او با فداکاری بینظیر، تمام تلاش خود را برای حمایت از مردمش به کار گرفت و پیگیریهای عدالتخواهانهای برای احقاق حقوق آنها انجام داد.
تومانیان در آن هنگام که فراریان و آوارگان ارامنه ترکیه پس از قتل عام به سوی ارمنستان شرقی مهاجرت میکردند نسبت به آنها و کودکان یتیمی که والدین خود را در آن کشتارها از دست داده بودند کمال همراهی و مساعدت را داشت و در نگاهداری و تأمین غذای آنان فداکاری بسیار کرد. از این کودکان که به کمک تومانیان نجات یافتند بعدها شاعری بنام پا به عرصه گذاشت به نام «واقارشاک نورنتز».
هوانس تومانیان نهتنها یک شاعر و ادیب، بلکه یک متفکر و رهبر فرهنگی بود که در روزهای سخت تاریخ ملت ارمنی، خود را وقف کمک به هممیهنانش کرد. او با درک عمیقی از وضعیت اسفبار مردمش در دوران جنگ جهانی اول و نسلکشی ارامنه، دست به اقداماتی عملی برای حمایت از آوارگان و یتیمان زد. او یکی از معدود روشنفکرانی بود که نهتنها به نوشتن درباره فجایع بسنده نکرد، بلکه عملاً برای کمک به قربانیان وارد عمل شد. در این راستا، او تلاش کرد با تأسیس کمیتههای امدادی، سازماندهی کمکهای بشردوستانه و ایجاد هماهنگی بین نهادهای خیریه، از شدت رنجهای ملت ارمنی بکاهد.
علاوه بر اقدامات مستقیم در داخل ارمنستان و مناطق همجوار، تومانیان با نوشتن مقالات روشنگرانه، تلاش کرد افکار عمومی جهانی را نسبت به رنجهای ملت خود آگاه سازد. او نامههایی به شخصیتهای برجسته و نهادهای بینالمللی ارسال کرد تا توجه آنان را به بحران انسانی بزرگی که ارامنه در آن گرفتار بودند، جلب کند. در این مقالات و نامهها، او با قدرت و صراحت، جنایات رخداده علیه ملت ارمنی را مستند کرد و از جهان خواست که در برابر این ظلم سکوت نکند.
در کنار تلاشهای دیپلماتیک و فرهنگی، تومانیان مستقیماً در امدادرسانی به آوارگان نقش داشت. در شهرهای مختلف، به ویژه در اچمیادزین و تفلیس، سازمانهایی را برای اسکان و تغذیه یتیمان ایجاد کرد. در نامهای که دخترش، نورد تومانیان، به برادرش آرتیک نوشته است، آمده: «پدر و من آماده میشویم تا به ایروان برویم. صد و بیست و پنج نفر از یتیمان باید منتقل شوند، چهل و سه نوزاد بین آنهاست که هیچکس برای مراقبت از آنها نیست».
این فداکاریهای او نشان میدهد که چگونه یک شاعر میتواند فراتر از قلم و کاغذ عمل کند و به یک ناجی واقعی برای ملت خود تبدیل شود. تعهد تومانیان به مردمش چنان عمیق بود که در سختترین شرایط، حتی زمانی که سلامتیاش به خطر افتاده بود، از تلاشهایش برای حمایت از قربانیان کوتاه نیامد. در آخرین سالهای عمرش، همچنان بر پیگیری حقوق ملت ارمنی پافشاری میکرد و تا پایان زندگیاش، نام او به عنوان یکی از بزرگترین مدافعان بشریت در تاریخ ارمنستان باقی ماند.
او در سال ۱۹۲۰ از انقلاب ارمنستان به گرمی استقبال کرد و در سال ۱۹۲۱ به سمت دبیر اول "کمیته امداد ارمنستان" انتخاب شد. در همین سال تومانیان " خانه هنر ارمنی" را پایه گذاری و رهبری کرد که نقش بزرگی در متحد کردن نویسندگان و هنرمندان ارمنی قفقاز ایفا کرد دولتهای ارمنستان و گرجستان به خاطر فعالیتهای پیگیر و خستگی ناپذیر تومانیان، لقب شاعر مردمی را به او اعطا کرده اند.
میراث ماندگار تومانیان
هوانس تومانیان نهتنها به عنوان یک شاعر، بلکه به عنوان یک رهبر فرهنگی و اجتماعی در تاریخ ارمنستان جاودانه شد. تأثیر او بر ادبیات، سیاست و فرهنگ ارمنی به اندازهای عمیق بود که آثار و اندیشههایش همچنان الهامبخش بسیاری از نسلهای بعدی باقی مانده است. آخرین سخن او به فرزندانش این بود: «قوی باشید...» این جمله نهتنها وصیتی به خانوادهاش، بلکه پیامی به تمام ملت ارمنی بود که همچنان در برابر سختیها ایستادگی کنند.
او با ایجاد و رهبری محافل ادبی، حمایت از نویسندگان جوان، و فعالیت در سازمانهای بشردوستانه، چهرهای تأثیرگذار در تاریخ فرهنگی و اجتماعی ارمنستان شد. فعالیتهای او محدود به شعر و داستان نبود، بلکه او همواره در تلاش بود تا فرهنگ ارمنی را زنده نگه دارد و به نسلهای آینده انتقال دهد. او همواره بر اهمیت آموزش و پرورش تأکید داشت و معتقد بود که آینده ارمنستان در گرو آگاهی و سواد نسل جوان است.
میراث تومانیان نهتنها در ادبیات بلکه در عرصههای اجتماعی و فرهنگی نیز مشهود است. او همواره تلاش میکرد تا صدای ملت خود را به گوش جهانیان برساند و با استفاده از هنر و ادبیات، تصویری از مقاومت و امید خلق کند. بسیاری از آثارش الهامبخش جنبشهای اجتماعی و فرهنگی بودهاند و همچنان در نظام آموزشی و فرهنگی ارمنستان مورد استفاده قرار میگیرند.
در تاریخ ارمنستان، کمتر شخصیتی یافت میشود که به اندازه هوانس تومانیان در میان مردمش محبوب و جاودانه باشد. او زندگی خود را وقف مردمش کرد و همانطور که سرنوشت ارامنه رقم زد، او نیز هر لحظه از عمرش را در خدمت آنان سپری کرد. نام او همچنان در میان ارامنه با افتخار برده میشود و یادش در دلهای مردم زنده است.
فعالیتهای ادبی و فرهنگی هوانس تومانیان نهتنها در ادبیات ارمنی بلکه در گسترش هویت ملی این کشور تأثیر عمیقی داشت. او به مطالعه گسترده آثار کلاسیک روس، اروپایی و ارمنی پرداخت و سبک منحصربهفرد خود را در شعر و نثر ایجاد کرد. آثارش، از اشعار حماسی گرفته تا قصههای عامیانه، بازتابی از عشق عمیق او به مردم و تاریخ ارمنستان بود. نوشتههای او که از زندگی روزمره مردم الهام گرفته شده بود، با زبان ساده و گیرا توانستند جایگاه ویژهای در دل خوانندگان پیدا کنند.
نقش تومانیان در فرهنگ و ادبیات ارمنی
یکی از برجستهترین فعالیتهای او در این حوزه، تأسیس گروه ادبی «ورناتون» در تفلیس بود. این گروه که متشکل از شاعران، نویسندگان و متفکران برجسته زمان خود بود، به یک محفل مهم فرهنگی تبدیل شد. در این جلسات، بحثهایی درباره موضوعات ادبی، اجتماعی و ملی انجام میشد که تأثیر زیادی بر رشد فکری و فرهنگی نسل جوان گذاشت. ورناتون یکی از نخستین نمونههای فعالیتهای فرهنگی گروهی در ارمنستان بود و نقش مهمی در بسط و ترویج ادبیات مدرن ارمنی ایفا کرد.
علاوه بر نقش او در ترویج شعر و ادبیات، تومانیان به جمعآوری و بازنویسی افسانهها و داستانهای عامیانه ارمنی نیز پرداخت. او این داستانها را با زبانی شیوا و ساختاری هنرمندانه بازگو کرد تا فرهنگ عامیانه ارمنی را حفظ کند و نسلهای آینده را با آن آشنا سازد. از جمله آثار معروف او در این زمینه میتوان به داستانهایی همچون «گیکور» و «یک قطره عسل» اشاره کرد که نهتنها در ارمنستان بلکه در میان ادبیات جهانی نیز شناخته شدهاند.
تأثیر تومانیان بر ادبیات ارمنی تنها محدود به آثارش نبود؛ بلکه او با حمایت از نویسندگان و شاعران جوان نیز نقش بسزایی در شکوفایی استعدادهای ادبی داشت. او معتقد بود که ادبیات و هنر میتوانند ابزاری برای بیداری ملی و آگاهی اجتماعی باشند. از همین رو، او به ترویج فرهنگ مطالعه و نوشتن در میان جوانان پرداخت و از آنها خواست که با نگاه نقادانه به مسائل اجتماعی و تاریخی بپردازند. تلاشهای او در این راستا، باعث شد که نسلهای بعدی از شاعران و نویسندگان ارمنی از سبک و روش او الهام بگیرند و مسیر ادبیات ارمنی را به جلو ببرند.
فعالیتهای اجتماعی و سیاسی
هوانس تومانیان در طول عمر خود، نقش مهمی در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ایفا کرد. او به عنوان یکی از متفکران برجسته زمان خود، در دوران انقلاب ۱۹۰۵-۱۹۰۷ روسیه و درگیریهای بین ارامنه و ترکها تلاش کرد تا با نفوذ کلام و جایگاه اجتماعیاش، میانجیگری کرده و از افزایش خشونت جلوگیری نماید. او بر این باور بود که گفتوگو و تفاهم میتواند جایگزین درگیریهای خونین شود. بسیاری از نامههای او خطاب به مقامات وقت و شخصیتهای تأثیرگذار، نشاندهنده تلاشهای او برای ایجاد آرامش و جلوگیری از فجایع انسانی است.
در سال ۱۹۰۸، او به دلیل فعالیتهایش در حمایت از حقوق ارامنه و مخالفت با سیاستهای استبدادی متهم و زندانی شد. او چهلمین سالگرد تولدش را در زندان سپری کرد، اما حتی در آن دوران نیز به خلق آثار ادبی پرداخت. یکی از برجستهترین آثار او در این دوره، داستان طنزآمیز «یک قطره عسل» بود که استعارهای از شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان محسوب میشود. زندان نهتنها او را از فعالیتهایش بازنداشت، بلکه عزم او را برای مبارزه در راه حقیقت و عدالت راسختر کرد.
در طول جنگ جهانی اول، تومانیان به یکی از شخصیتهای کلیدی در سازماندهی کمک به پناهندگان و آوارگان تبدیل شد. او با همکاری سازمانهای بشردوستانه بینالمللی و کمیتههای خیریه، توانست منابع مالی و انسانی برای تأمین مایحتاج اولیه هزاران بیخانمان و یتیم فراهم کند. اقدامات او در این دوران، از جمله تأسیس مراکز امدادی و پیگیری مسائل حقوقی پناهجویان، او را به یکی از پیشگامان فعالیتهای بشردوستانه تبدیل کرد.
علاوه بر این، تومانیان در سطح بینالمللی نیز تلاشهایی برای جلب حمایت از ملت ارمنی انجام داد. او نامهها و بیانیههایی خطاب به رهبران کشورهای مختلف نوشت تا آنان را نسبت به شرایط وحشتناک ارامنه آگاه کند. این تلاشهای او، اگرچه در زمان خود به نتیجه مطلوب نرسید، اما تأثیر عمیقی بر آگاهی بینالمللی از مسائل ارمنستان گذاشت. او تا آخرین روزهای عمرش همچنان به پیگیری مسائل اجتماعی و سیاسی ملت خود ادامه داد و به عنوان یکی از شخصیتهای تاریخی تأثیرگذار در تاریخ ارمنستان به یادگار ماند.
تأثیر و نفوذ ادبی
هوانس تومانیان در آثارش به مسائل اجتماعی، عشق به میهن و سرنوشت ملت ارمنی پرداخت. او در قالب شعاار، داستانها و مقالاتش، احساسات عمیق ملیگرایانه و بشردوستانه خود را بیان کرد. آثار او همچنان در میان ارامنه و فراتر از آن، به عنوان نمادی از فرهنگ و هویت ارمنی شناخته میشود.
او با بهرهگیری از زبان ساده و درعینحال عمیق، توانست ادبیات ارمنی را از سبکهای پیچیده و دشوار به زبانی روان و قابلدرک برای عموم مردم تبدیل کند. او با نوآوری در سبک نوشتاری خود، ادبیاتی ایجاد کرد که نهتنها برای روشنفکران، بلکه برای عموم مردم نیز جذاب و قابلفهم بود. بسیاری از داستانهای او که بر پایهی حکایتهای عامیانه ارمنی نوشته شدهاند، توانستهاند نسلهای مختلف را مجذوب خود کنند.
تومانیان با تأسیس گروه ادبی «ورناتون»، به ترویج و گسترش ادبیات ارمنی کمک شایانی کرد. این محفل ادبی، که از نویسندگان، شاعران و اندیشمندان برجستهی آن دوره تشکیل شده بود، نقشی اساسی در توسعهی ادبیات و فرهنگ ارمنی ایفا کرد. این گروه نهتنها فضایی برای بحث و تبادل نظر در مورد مسائل ادبی فراهم کرد، بلکه در پرورش نسل جدیدی از نویسندگان و شاعران ارمنی نیز تأثیرگذار بود.
آثار او نهتنها در ارمنستان، بلکه در خارج از مرزهای این کشور نیز شهرت یافتند. ترجمهی اشعار و داستانهای او به زبانهای مختلف باعث شد که ادبیات و فرهنگ ارمنی در سطح جهانی معرفی شود. او با ادبیات خود توانست تصویری زنده از تاریخ، سنتها و مبارزات ملت ارمنی را به جهانیان ارائه دهد. همین امر باعث شد که او به عنوان یکی از چهرههای ماندگار ادبیات ارمنی در تاریخ شناخته شود.
ارمنستان قدرشناس تومانیان
تومانیان در سراسر عمر خود تنها یک بار به خارج از ارمنستان یعنی به قسطنطنیه مسافرت کرد و اغلب به سیر و سیاحت مناطق مختلف ارمنستان میپرداخت و در تمام این مسافرتها سعی میکرد روابط هنری و ادبی بین این مناطق برقرار و محفوظ بماند. در اوایل سال ۱۹۲۳ تومانیان به بیماری سرطان مبتلا شد و برای معالجه به مسکو انتقال یافت و پس از چندی چشم از جهان فروبست.
جسدش به تفلیس منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد و به این ترتیب چراغ زندگی شاعر ملی ارامنه برای ابد خاموش شد در حالی که آثار ارزنده وی برای همیشه در ادبیات جهان خواهد درخشید.
در ارمنستان برای تجلیل و بزرگداشت شاعر بلند قدر نام دهکده زادگاه وی را به نام تومانیان نامیدند و در ایروان خانهای به نام موزه تومانیان بنا نهاده شد. همچنین کتابخانهها، قرائتخانهها و مدارسی هم به نام تومانیان نامگذاری کردند.
پس از فوت او آثارش در بین سالهای (۱۹۴۰-۱۹۵۹) به شرح زیر در شش جلد منتشر شد:
جلد اول: مجموعه اشعار تومانیان؛
جلد دوم: منظومهها؛
جلد سوم: قصیدهها و داستانها؛
جلد چهارم: انتقادات ادبی نطق و خطابهها؛
جلد پنجم: نامهها؛
جلد ششم: بقیه آثار تومانیان.
آثار تومانیان به فارسی نیز برگردانده شدهاند که به اهم آنها اشاره میکنیم:
یادنامه تومانیان - نادر نادر پور، ه. سایه، تهران : ۱۳۴۸ ۱۳۴۸؛
هوانس تومانیان، پروانه، آخ تامار، آنوش، ترجمه، آلک تهران: ۱۳۴۸؛
آنوش، به مناسبت صدمین سال تولد هوانس تومانیان، دکتر هراند قوکاسیان، تهران:ص. ۱۳۰-۹۶؛
آی وطن، آی وطن - ترجمه احمد نوری زاده، تهران: ۱۳۵۷؛
دوست من نسو، ترجمه محمد باقری؛
گیکور، ترجمه آرا هوانسیان و ۷ ترجمه مختلف دیگر.
نتیجهگیری
هوانس تومانیان نهتنها یک شاعر، بلکه یک رهبر فرهنگی، اجتماعی و ملی بود که زندگی خود را وقف بهبود شرایط مردم ارمنستان کرد. او با قلم و عمل، برای حقیقت و عدالت مبارزه کرد و نامش برای همیشه در تاریخ ارمنستان جاودانه خواهد ماند. آثار و فعالیتهای او همچنان الهامبخش نسلهای آینده خواهد بود.
تأثیر او تنها محدود به زمان حیاتش نبود، بلکه آثارش همچنان در مدارس، دانشگاهها و محافل ادبی تدریس میشود. نسلهای آینده با خواندن اشعار و داستانهای او، با تاریخ و فرهنگ ارمنی آشنا میشوند و ارزشهای انسانی را از نگاه او میآموزند. تأثیرگذاری او بر نویسندگان، شاعران و اندیشمندان ارمنی همچنان پابرجاست.
علاوه بر تأثیر فرهنگی و ادبی، نقش او در ایجاد آگاهی ملی نیز بیبدیل بود. او مردمش را به وحدت و مقاومت در برابر ظلم فراخواند و با آثارش، احساسات میهنپرستانه را در بین نسلهای مختلف زنده نگه داشت. نوشتههای او، بهویژه اشعار حماسی و داستانهای تاریخیاش، روحیهای از استقامت و امید را در ملت ارمنی تقویت کرد.
میراث تومانیان فراتر از مرزهای ارمنستان نیز شناخته شده است. آثار او به زبانهای مختلف ترجمه شده و در بسیاری از کشورهای جهان مورد مطالعه قرار گرفتهاند. ادبیات او نهتنها بخش جداییناپذیری از هویت ارمنی است، بلکه به عنوان پلی بین فرهنگهای مختلف عمل کرده و جهان را با داستانهای عمیق و انسانی ملت ارمنی آشنا ساخته است. نام او برای همیشه در تاریخ به عنوان یکی از بزرگترین فرهیختگان ارمنستان خواهد درخشید.
منابع:
- هوانس تومانیان: شاعر ملی، قصیدهسرا و حماسهگوی توانای ارمنی، هراند قوکاسیان، ارمغان دوره سی و هفتم، مهر 1347، شماره 7
- صد سال شعر ارمنی، احمد نوریزاده
- https://www.toumanian.am/
- https://www.amazon.com
- تومانیان با خواهران خیریه، اکاترینبورگ، 1915
نظر شما