نویسنده: سید منیرحسین گیلانی
روزنامه پاکستان
هیئت تحریرالشام با پایان دادن به رژیم بشارالاسد در سوریه قدرت را به دست گرفته است۔ من می خواهم این شرایط را بر اساس چارچوب مقاله خود که با عنوان"نظم نوین جهانی و تغییرات مورد انتظار جغرافیایی" در سال1991به چاپ رسیده است، ارزیابی کنم تا بتوانم در مورد وضعیت امروز که در داخل سوریه رخ می دهد دقیق اظهار نظر کنم. اتفاقات کنونی در کشور سوریه بخشی از نقشه های شیطانی نیروهای امپریالیستی جهانی است. وقتی خبر اشغال منطقه حلب توسط گروه های شورشی سوریه پخش گردید، ورق زدن تاریخ نشان داد که اینجا سرزمین پیامبران است. تصور می شود که منطقه حلب خاستگاه خلیل خدا حضرت ابراهیم علیه السلام بوده است. می گویند حضرت ابراهیم علیه السلام در بیابان حلب گوسفندان می چراند و شیر گوسفندان را بین مردم محلی توزیع می نمودند که به دلیل شهرت این شیر منطقه حلب نامیده شد. تهاجم و تسلط گروه شورشی به سوریه یک برنامه یک روزه یا چند ماهه نبود، بلکه سال ها در حال طراحی بود. رژیم بشارالاسد و پدرش حافظ الاسد نیز در بروز و رشد این توطئه بزرگ، نقش داشته است. در دوران امپراتوری عثمانی، سوریه کشور وسیعی شامل مناطق لبنان، فلسطین، اردن و سرزمین های بیرونی سوریه بخشی از قلمروی سلطنتی عثمانی بود. پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، نیروهای امپریالیستی؛ شامل ایالت های متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه و آلمان، سوریه را به کشورهای مختلف تقسیم کردند و حکومتهایی از سلسلههای مختلف را در اینجا تشکیل دادند. یک حکومت مسیحی در لبنان و حکومت فلسطینیان در سرزمین فلسطین تاسیس گردید، در حالیکه در مناطق اردن و عراق حکومت سلسله هاشمی بر مردم تحمیل شد. بعد از مدتی شعار کمونیسم و سوسیالیسم در بخشی از جهان از جمله برخی کشورهای عرب مطرح شد و در نتیجه حزب بعث دوکشور عربی؛ عراق و سوریه، یک نظام سوسیالیستی ملی عربی را با الهام از سوسیالیسم جماهیر شوروی معرفی کردند. حافظ الاسد، دبیرکل حزب سوسیالیست سوریه، قدرت را به دست گرفت و برای تحکیم و طولانی کردن حکومت خود، خشونت را به راه انداخت. پس از مرگ حافظ الاسد، پسرش بشارالاسد از خارج دعوت شد و قدرت به او واگذار گردید. بشارالاسد به محض روی کارآمدن، استفاده از سلاح برای کشتار مخالفان و تبعید شورشیان جهت تحکیم قدرت، تبلیغ دموکراسی و تقویت نظام قبیله ای را آغاز کرد. میلیون ها نفر به ترکیه و لبنان پناه بردند. به این ترتیب بشارالاسد با کشتن میلیون ها مخالف، قدرت خود را گسترش داد. در همان زمان، قدرت های بزرگ غربی برای رنگ آمیزی به نقشه «نظم نوین جهانی» به نام تأسیس حکومت اسلامی در شامات و عراق(داعش)، انواع کمک ها را به گروه هایی خشونتگرا فراهم کردند و با تقویت گروه های تکفیری القاعده و داعش بازار کشتار در داخل عراق و سوریه داغ شد. سپس کشورهای متولی همان گروه ها(قدرت های غربی)، ابومحمدالجولانی، رئیس فعلی تحریرالشام را از القاعده و داعش جدا کردند و مخالفان دولت سوریه را با فراهم نمودن امکانات مورد نیاز تحت سرپرستی وی قرار دادند. شورشیان سوریه شامل گروه های مختلف طی سالها به مبارزه علیه رژیم بشارالاسد ادامه دادند. قوی ترین گروه در میان آنها کردها بودند که همچنین برای تشکیل دولت خود در برخی از مناطق در تلاش هستند. این گروه نیز بخش مهمی از همان نقشه «نظم نوین جهانی» است. برای سقوط دولت اسد و به دست گرفتن قدرت در سوریه توطئه های گسترده ای توسط اسرائیل، ترکیه، آمریکا، انگلستان و کشورهای دیگر اروپایی تدارک دیده شد. آمریکا و متحدانش برای تقویت شورش علیه اسد، به عنوان یک اقدام عملی مقدماتی، شروع به کشتار فلسطینیان مظلوم کردند. دولت صهیونیستی در آنجا جنگ دیگری را برای اشغال خاک لبنان آغاز کرد و جمعیت غیرنظامی لبنان را چنان با حملات هوایی بمباران کرد که حزب الله، نیروی جهادی، اجتماعی و سیاسی اینجا مجبور شد که در مقابل این تهاجم به شدت مقاومت کند. پس از تلفات سنگین در لبنان، به دستور قدرت های امپریالیستی بین اسرائیل و حزب الله آتش بس برقرار شد. سپس چند روز بعد تحریرالشام به سوریه حمله کرد و ظرف حدود یک هفته و نیم کنترل بخش بزرگی از کل کشور را به دست گرفت. بشارالاسد طبق توافقی با برخی از کشورها مجبور شد که سوریه را ترک کند و به همراه خانواده و بستگان نزدیکش برای نجات جان خود در کشور روسیه پناهندگی سیاسی بگیرد. شایسته ذکر و جایی بسیار نگرانی است که دولت اشغالگر کنونی سوریه که در حال اجرای برنامه ها و سیاست های خود است، در هیچ بیانیه رسمی مخالفت با اسرائیل و حمایت از مسلمانان فلسطین را اظهار نکرده است. ابومحمد الجولانی در قبال اشغال منطقه جولان در سوریه توسط اسرائیل کاملا سکوت کرده است و دولت جدید موقت نیز واکنشی به آن نشان نداده است. حاکمان جدید سوریه که در حال جشن گرفتن در مسجد جامع اموی بودند، حاضر نبوند حتی یک کلمه در حمایت مردم مظلوم فلسطین بگویند. همچنین هیچ اشاره ای مبنی بر برداشتن گامی علیه اشغالگری اسرائیل در بلندی های جولان تا کنون از سوی حاکمان جدید سوریه دیده نشده است. بنابر این، ما معتقدیم که در شرایط کنونی وضعیت برای مسلمانان غزه در فلسطین بدتر شده و به همین ترتیب، ایران و حزب الله نیز دچار مشکل شده اند. در این شرایط بیشترین آسیب را مردم فلسطین متحمل شده اند که از طریق سوریه توسط ایران کمک دریافت می کردند. باوجود تمام رویدادهای که در خاورمیانه و جاهای دیگر جهان تاکنون اتفاق افتاده، من معتقدم که پروژه" نظم نوین جهانی" هنوز کامل نشده است. مطمئنا آثار جرقه ناآرامی سوریه در کشور عراق نیز دیده خواهد شد. این تغییر همچنین با گسترش هرج ومرج در منطقه سیستان و بلوچستان ایران سعی در بی ثباتی دولت خواهد داشت. من خجالت ندارم که بگویم با گسترش هرج و مرج، از بلوچستان ایران به بلوچستان پاکستان، درباره بلوچستان بزرگ صحبت خواهد شد. در همین راستا، من به مقالاتی از سوی برخی از تحلیلگران نادان و بیتجربهمان برخورد کردهام که در آن، طی انعکاس موضوع مورد مناقشه کشمیر بین پاکستان و هند اشتباه میکنند و میگویند که کشمیریهای هر دو طرف خواهان«کشمیر مستقل» هستند، لذا حق آنان باید داده شود. این مثل همان خواسته ای است که کردهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه دارند اظهار می کنند که "کردستان بزرگ مستقل" را ایجاد کنند.
به همین ترتیب، در مراحل بعدی، توطئه هایی در کنار سوریه، برای تجزیه عراق و ایران نیز انجام خواهد شد، زیرا در مورد بلوچستان بزرگ، مردم به خصوص جوانان بلوچ تحت حمایت هند گمراه شده، با شعار وارد عمل شده اند. من درک می کنم که دولت کنونی افغانستان نیز خواهان "پختونستان بزرگ" تا منطقه "اتک" از مناطق ایالت پنجاب است. این شعارها چندین بار از افغانستان و برخی مناطق ایالت خیبر پختونخوا نیز شنیده شده است که افغانستان، کلی ایلت خیبر پختونخواه تا اتک(منطقه مرزی بین ایالت های خیبر پختونخواه و پنجاب) را قلمرو خود می داند. من فقط می خواهم تأکید کنم که دولتمردان، به ویژه نیروهای امنیتی مرزهای جغرافیایی پاکستان، باید هیئتی از متخصصان را تشکیل دهند تا همه انواع تغییرات جغرافیایی و سیاسی منطقه ای و همه این حوادث احتمالی را زیر نظر داشته باشند و کسانی که مسئول و عامل تقویت توطئه ها هستند باید سریع به سختی جلوگیری شوند.
نظر شما