دیپلماسی فرهنگی چین

دیپلماسی عمومی (Public Diplomacy) یکی از مؤلفه‌های کلیدی در سیاست فرهنگی جمهوری خلق چین در دوران پس از اصلاحات و گشایش (پس از ۱۹۷۸) بوده است. برخلاف دیپلماسی سنتی که بر گفت‌وگو و توافق میان دولت‌ها متمرکز است، دیپلماسی عمومی در پی تعامل مستقیم با افکار عمومی سایر کشورها برای ارتقای تصویر ملی و تقویت قدرت نرم است. در چشم‌انداز استراتژیک دولت چین، به‌ویژه پس از روی کار آمدن شی جین‌پینگ، دیپلماسی عمومی به ابزاری ضروری برای تبیین روایت «چین نوین» بدل شده که هدف آن ارائه چهره‌ای صلح‌طلب، متمدن و قابل اعتماد از این کشور در سطح جهان است.

برگرفته و ترجمه‌شده از منابع دانشگاهی و دولتی چینی

مقدمه

در چند دهه گذشته، جمهوری خلق چین به سرعت مسیر رشد و توسعه اقتصادی و سیاسی خود را پیموده است و در همین راستا تلاش کرده تا جایگاه خود را در عرصه جهانی تثبیت و ارتقا بخشد. یکی از مهم‌ترین ابعاد این تلاش‌ها، سیاست فرهنگی چین و به ویژه دیپلماسی عمومی آن است که نقش حیاتی در بازنمایی تصویر کشور و گسترش نفوذ نرم این کشور ایفا می‌کند. دیپلماسی عمومی، برخلاف دیپلماسی سنتی که عمدتاً میان دولت‌ها انجام می‌شود، به تعامل مستقیم با افکار عمومی سایر کشورها می‌پردازد و هدف اصلی آن شکل‌دهی به نگرش‌ها، افزایش فهم متقابل و بهبود تصویر ملی در سطح جهانی است.
چین که تا پیش از اصلاحات اقتصادی دهه ۱۹۷۰ بیشتر تمرکز خود را بر توسعه داخلی و سیاست‌های سخت‌افزاری گذاشته بود، به مرور دریافت که در دنیای پیچیده و رقابتی امروز، قدرت سخت به تنهایی کافی نیست و لازم است از قدرت نرم برای پیشبرد منافع ملی بهره‌مند شود. قدرت نرم مفهومی است که نخستین بار توسط ژوزف نای مطرح شد و به توانایی تأثیرگذاری بر دیگران از طریق جذابیت‌های فرهنگی، ایدئولوژیک و ارزش‌های مشترک اشاره دارد. چین در راستای همین استراتژی، برنامه‌های گسترده‌ای را برای ارتقای زبان، فرهنگ، هنر و روایت خود در سطح جهانی تدارک دیده است.
از ابزارهای کلیدی چین در این مسیر می‌توان به تأسیس مؤسسات کنفوسیوس، گسترش رسانه‌های بین‌المللی مانند CGTN و China Daily، برنامه‌های تبادل علمی و فرهنگی، و استفاده هوشمندانه از رسانه‌های اجتماعی دیجیتال اشاره کرد. 
مؤسسات کنفوسیوس سال 1987 تأسیس شد و سال 2004 اولین مؤسسه آن در سئول پایتخت کره جنوبی آغاز به کار کرد. مؤسسات کنفوسیوس تا 2023  میلادی 498شعبه در کشورهای مختلف جهان دارد. و به آموزش زبان چینی، برگزاری رویدادهای فرهنگی و تبادل آکادمیک می‌پردازند. این مؤسسات به عنوان پل‌های فرهنگی بین چین و جهان شناخته می‌شوند، هرچند با انتقاداتی نیز مواجه شده‌اند.
رسانه‌های بین‌المللی چین نیز در سال‌های اخیر با بودجه‌های هنگفت تلاش کرده‌اند روایت جایگزینی نسبت به آنچه رسانه‌های غربی درباره چین منتشر می‌کنند، ارائه دهند. این رسانه‌ها با پوشش خبری متنوع، تولید محتوا به زبان‌های مختلف و حضور فعال در فضای دیجیتال، به دنبال ارتقای تصویر چین به عنوان یک کشور متمدن، پیشرفته و صلح‌طلب هستند.
علاوه بر این، دیپلماسی عمومی چین بخشی از سیاست بزرگ‌تر «یک کمربند، یک راه» (Belt and Road Initiative) است که هدف آن گسترش همکاری‌های اقتصادی و زیرساختی با کشورهای در حال توسعه در آسیا، آفریقا و اروپا است. چین با استفاده از دیپلماسی فرهنگی، سعی می‌کند زمینه پذیرش و هم‌افزایی فرهنگی را در کشورهای مسیر این پروژه فراهم کند تا همکاری‌های اقتصادی با موانع فرهنگی و اجتماعی مواجه نشود.
با این حال، این سیاست‌ها و اقدامات چین در عرصه دیپلماسی عمومی با چالش‌ها و انتقاداتی نیز روبروست. برخی کشورها نگرانی‌هایی درباره اهداف سیاسی و ایدئولوژیک چین دارند و معتقدند که مؤسسات فرهنگی و رسانه‌ای چین ممکن است ابزاری برای گسترش نفوذ و حتی کنترل اطلاعات باشند. به‌علاوه، تفاوت‌های فرهنگی و ارزشی میان چین و بسیاری از کشورهای غربی، موجب بروز شک و مقاومت در برابر برخی پروژه‌های دیپلماسی فرهنگی شده است.
رقابت ایدئولوژیک میان چین و ایالات متحده و متحدانش نیز یکی دیگر از موانع پیش روی دیپلماسی عمومی چین است. ایالات متحده به عنوان یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های نرم جهان، سیاست‌های خود را در زمینه دیپلماسی عمومی و رسانه‌های بین‌المللی توسعه داده و سعی دارد در این رقابت نقش چین را محدود کند. در نتیجه، چین نیز به بازنگری و توسعه استراتژی‌های خود روی آورده و به‌ویژه در حوزه فناوری دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی، سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای کرده است.
در نهایت، دیپلماسی عمومی چین نمایانگر نگرش کلان این کشور به نقش فرهنگ و قدرت نرم در سیاست خارجی است. چین می‌کوشد تصویری از خود بسازد که فراتر از تصورات سنتی و کلیشه‌های منفی باشد و به جهانیان نشان دهد که یک کشور با تاریخ کهن، تمدنی غنی و توسعه‌ای پایدار است. این مسیر هرچند دشوار است و با موانع متعددی همراه، اما با استمرار برنامه‌ها و استفاده از فناوری‌های نوین، آینده‌ای مؤثر و پرنفوذ برای سیاست فرهنگی چین رقم خواهد خورد.

اهداف دیپلماسی عمومی چین

۱ - بهبود تصویر بین‌المللی
یکی از مهم‌ترین اهداف دیپلماسی عمومی چین، مبارزه با «چین‌هراسی» و کلیشه‌های منفی نسبت به این کشور در رسانه‌های غربی است. سیاست‌گذاران چینی تلاش کرده‌اند تا با روایت‌های بومی از توسعه، تمدن، تاریخ و سیاست‌های داخلی، تفسیرهای جدیدی از نقش چین در جهان ارائه دهند.

۲- تقویت قدرت نرم و نفوذ فرهنگی
چین در سال‌های اخیر با تکیه بر نظریه «قدرت نرم» جوزف نای، تلاش کرده است عناصر غیرنظامی نفوذ، از جمله زبان، فرهنگ، سینما، غذا، آموزش، علم و فناوری را به عنوان ابزارهایی برای گسترش نفوذ بین‌المللی به کار گیرد.

۳ - پشتیبانی فرهنگی از سیاست‌های اقتصادی و راهبردی
دیپلماسی عمومی در چین نقش پشتیبان پروژه‌هایی نظیر «یک کمربند، یک راه» (Belt and Road Initiative) را دارد. با تقویت پیوندهای فرهنگی، زمینه برای پذیرش بیشتر همکاری‌های قتصادی و زیرساختی با چین در کشورهای میزبان فراهم می‌شود.

ابزارهای کلیدی دیپلماسی عمومی چین

مؤسسات کنفوسیوس
از سال ۲۰۰۴، چین اقدام به تأسیس «مؤسسات کنفوسیوس» (孔子学院) در دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی جهان کرد. این مؤسسات به آموزش زبان چینی و برگزاری دوره‌های فرهنگی و هنری می‌پردازند و در بیش از ۱۶۰ کشور فعال‌اند.

رسانههای بینالمللی چینی


شبکه‌هایی مانند CGTN، China Daily و Xinhua با نسخه‌های انگلیسی و عربی، روایت‌های جایگزینی از اخبار جهانی ارائه می‌دهند. هدف این رسانه‌ها رقابت با شبکه‌های جهانی مانند BBC و CNN و ارائه نسخه‌ای چینی از «واقعیت‌های جهانی» است.


برنامههای تبادل آموزشی، دانشگاهی و هنری
چین با اعطای بورسیه‌های گسترده، دعوت از پژوهشگران و دانشجویان، و برگزاری نمایشگاه‌ها و فستیوال‌های فرهنگی در سراسر جهان، به دنبال ایجاد تصویر مثبت و همدلانه از مردم و فرهنگ خود است.

رسانههای اجتماعی و فناوری دیجیتال
چین با بهره‌گیری از پلتفرم‌هایی چون TikTok (Douyin) و WeChat در فضای بین‌المللی، کوشیده است از ظرفیت رسانه‌های نوین برای انتقال فرهنگ عامه و زبان چینی به مخاطبان جهانی استفاده کند.

چالش‌ها و انتقادات

شفافیت و اعتماد عمومی
برخی کشورها به ویژه در غرب، مؤسسات کنفوسیوس را به عنوان ابزارهای جاسوسی یا تبلیغاتی می‌نگرند و چندین کشور اقدام به تعطیلی آن‌ها کرده‌اند. همچنین نگرانی‌هایی درباره سانسور فرهنگی و نبود آزادی آکادمیک در همکاری‌های فرهنگی با چین وجود دارد.

ناسازگاری با ارزش‌های جهانی
در برخی جوامع، ارزش‌ها و هنجارهای رسمی چین (مانند برداشت از حقوق بشر یا کنترل اطلاعات) با فرهنگ‌های محلی در تضاد است و موجب تنش و مقاومت افکار عمومی می‌شود.

رقابت ایدئولوژیک
در فضای رقابتی جنگ روایت‌ها، چین با چالش‌هایی جدی از سوی ایالات متحده و متحدانش مواجه است که سعی دارند نقش فرهنگی چین را تضعیف یا کم‌اثر کنند.

نتیجه‌گیری

دیپلماسی عمومی در سیاست فرهنگی چین، در امتداد راهبرد کلان افزایش قدرت نرم این کشور قرار دارد. چین با تمرکز بر روایت‌سازی فرهنگی، آموزش زبان، استفاده از رسانه‌های دیجیتال و تقویت پیوندهای مردمی، به دنبال بازتعریف جایگاه خود در نظم جهانی است. هرچند این رویکردها با موانع متعددی همراه است، اما استمرار سرمایه‌گذاری و بهره‌گیری از تکنولوژی و نهادهای فرهنگی، آینده‌ای مؤثر و پرنفوذ برای دیپلماسی فرهنگی چین رقم خواهد زد.

منابع

1. تحلیل اجمالی سیاست فرهنگی چین پس از اصلاحات و گشایش:

https://hprc.cssn.cn/gsyj/wjs/gjjl/201204/P020180412541600371652.pdf

2. دیپلماسی عمومی و ساخت قدرت نرم چین:
https://niis.cssn.cn/webpic/web/niis/upload/2012/12/d20121209115443591.pdf

3. تحلیل سیاست فرهنگی چین در دوران هو جینتائو:
https://ah.lib.nccu.edu.tw/item?item_id=38366

کد خبر 24092

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 2 =