صحنههای وحشتناک در رسانههای پاکستان—چه در تلویزیون و چه در شبکههای اجتماعی—یک پارادوکس اجتماعی عمیق را منعکس میکنند: آیا رکود اقتصادی باعث شده جامعه از ارزشهای اخلاقی تهی شود، یا کاهش ارزشهای اجتماعی خود به بحران اقتصادی کشور دامن زده است؟
این معضل تنها مختص پاکستان نیست؛ مقایسهای تاریخی با اروپای اوایل قرن بیستم و آمریکا نشان میدهد که مشکلات اقتصادی به شکل عمیقی ارزشهای اجتماعی و جلوههای زیباییشناختی یک جامعه را تغییر میدهند.
میتوان میان بحران اقتصادی کنونی پاکستان و رکود بزرگ (1918-1939) در غرب یک موازنه آشکار یافت. در آن دوران، سینمایی خاص به نام فیلم نوآر (Film Noir) شکل گرفت که پر از شخصیتهای گانگستر، مجرمان، زنان اغواگر (femme fatale) و صحنههای تاریک بود. نورپردازی خاص، سایههای عمیق و فضایی وهمآلود از ویژگیهای بصری این سبک بودند. از سوی دیگر، در جمهوری وایمار آلمان پس از جنگ جهانی اول (1918-1933)، فیلمهای وحشتناک و اکسپرسیونیستی مانند "کابینه دکتر کالیگاری" (1920)، "نوسفراتو" (1922) و "واکسورک" (1924) تولید شدند که بیانگر ترسهای جامعه در آن دوران پرتلاطم بودند.
اگر این فرض را بپذیریم که فیلمها بازتابی از جامعه هستند، میتوان نتیجه گرفت که بحرانهای اقتصادی و سیاسی باعث افزایش جرم، انحطاط اخلاقی و زیباییشناسی تاریک و غمانگیز میشوند. در پاکستان امروز، بحران اقتصادی به شکل دیگری بازتاب پیدا کرده است: از ملودرامهای خانوادگی پر از خیانت و نزاع در تلویزیون تا محتوای سطح پایین و جنجالی در شبکههای اجتماعی مانند تیکتاک.
بحران اقتصادی و پیدایش فیلم نوآر
در دهه ۱۹۳۰، رکود اقتصادی در غرب باعث شد که ژانر فیلم نوآر شکوفا شود. این فیلمها فضایی تاریک و شخصیتهایی خاکستری داشتند که میان جرم، فساد و سرنوشت شوم گرفتار بودند. فیلمهایی مانند "غرامت مضاعف" (1942) و "خواب بزرگ" (1946) نمونههای بارز این سبک هستند که نشان میدهند چگونه بیثباتی اقتصادی میتواند جامعه را به سوی فساد و تباهی اخلاقی سوق دهد.
در جمهوری وایمار آلمان نیز، فیلمهای وحشتناک مانند "کابینه دکتر کالیگاری" و "نوسفراتو" نشاندهنده بیثباتی سیاسی و اجتماعی پس از جنگ جهانی اول بودند. سبک بصری این فیلمها با سایههای کشیده، زوایای عجیب و غریب و فضاهای توهمزا، نشان میداد که چگونه اقتصاد و سیاست پرآشوب، وحشت و بیاعتمادی اجتماعی را افزایش میدهند.
نتیجه این تاریخ روشن است: بحران اقتصادی نهتنها جرم و فساد را افزایش میدهد، بلکه باعث تغییر در زیباییشناسی جامعه نیز میشود.
بحران اقتصادی در پاکستان و تأثیر آن بر ارزشهای اجتماعی و زیباییشناختی
اگر فیلم نوآر بازتاب بحران اقتصادی در اوایل قرن بیستم بود، بحران اقتصادی در پاکستان امروز چگونه بر رسانهها و زیباییشناسی جامعه تأثیر گذاشته است؟
1. افزایش جرم و انحطاط اخلاقی
طبق گزارش شاخص جهانی جرایم سازمانیافته، نرخ جرم در پاکستان بین ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ به میزان ۶.۴۸٪ افزایش یافته است. در سال ۲۰۲۳، میزان سرقت خودرو و موتورسیکلت، دزدیهای خیابانی و دیگر جرایم سازمانیافته به ۳.۹۸٪ رسید.
حتی در اسلامآباد، که معمولاً امنتر از دیگر شهرهای پاکستان است، در ماه می ۲۰۲۳ تعداد ۶۳ خودرو سرقت شد. دو دلیل اصلی این افزایش جرم وجود دارد:
- جرایم بقا – ارتکاب جرم برای تأمین نیازهای اولیه در شرایط بیکاری و فقر شدید.
- جرایم مرتبط با وضعیت اجتماعی – ارتکاب جرم برای حفظ سبک زندگی که دیگر قابل تأمین نیست.
از سوی دیگر، نرخ طلاق در پاکستان نیز افزایش یافته است. درحالیکه گزارشهای رسانهای ناسازگاری یا خشونت خانگی را از دلایل اصلی طلاق ذکر میکنند، یکی از عوامل مهم که کمتر به آن پرداخته شده فشارهای مالی است. بسیاری از زوجهای جوان امروز، ازدواج را بهعنوان یک ایده پرهزینه میبینند که از عهده آن برنمیآیند.
2. سقوط استانداردهای زیباییشناختی: از فیلم نوآر تا تیکتاک
همانطور که بحران اقتصادی در آلمان وایمار و آمریکا باعث تولید فیلمهای نوآر و وحشتناک شد، بحران اقتصادی در پاکستان منجر به ظهور محتوای سطح پایین، مبتذل و جنجالی در رسانهها شده است.
تلویزیون و رسانههای خبری
درامهای تلویزیونی پاکستانی بهطور فزایندهای بر نزاعهای خانوادگی، خیانت و روابط مثلثی تمرکز دارند. در کنار آن، برنامههای خبری نیز از استانداردهای حرفهای فاصله گرفته و بیشتر به صحنهای برای توهینهای لفظی، درگیریهای سیاسی و نمایشهای پوپولیستی تبدیل شدهاند.
ظهور طنز مبتذل و کمدی سطح پایین
در حوزه کمدی، ظهور "جُگَتباز" ها (کمدینهای محلی که بر پایه تحقیر و توهین طنز میسازند) نشان میدهد که طنز سطح بالا جای خود را به هجو و تمسخر داده است. بسیاری از این طنزپردازان که قبلاً در نمایشهای خیابانی فعالیت میکردند، اکنون به ستارگان تلویزیونی و حتی مدیران فرهنگی تبدیل شدهاند.
تیکتاک و سقوط سلیقه عمومی
شاید برجستهترین تغییر در رسانههای پاکستان، ظهور تیکتاک و دیگر پلتفرمهای اجتماعی باشد، جایی که محتوای سطحی و نمایشی محبوبیت یافته است.
در گذشته، زیباییشناسی بحران اقتصادی در قالب فیلمهای نوآر با نورپردازی خاص و دیالوگهای عمیق جلوه میکرد؛ اما امروز، بحران اقتصادی در ویدیوهای جنجالی، رقصهای بیهدف، شوخیهای سطح پایین و نمایشهای احساسی افراطی در شبکههای اجتماعی منعکس شده است.
نتیجهگیری: بحران اقتصادی و انحطاط فرهنگی در پاکستان
تاریخ نشان داده است که بحرانهای اقتصادی نهتنها بر معیشت، بلکه بر ارزشهای اخلاقی و زیباییشناسی جوامع نیز تأثیر عمیقی میگذارند.
در دوران رکود بزرگ، فیلم نوآر و سینمای وحشت آلمان نشاندهنده وحشت و ناامیدی ناشی از بحران اقتصادی بودند. امروز، بحران اقتصادی در پاکستان خود را در قالب رسانههای مبتذل، جنجالهای بیمحتوا و نمایشهای احساسی پوپولیستی نشان میدهد.
اگر زیباییشناسی رکود اقتصادی در گذشته، سایهها و تاریکیهای فیلم نوآر بود، امروز در زرق و برق جعلی، محتوای سطح پایین و هیاهوی توخالی تیکتاک منعکس شده است.
سؤال این است: آیا پاکستان میتواند این روند را معکوس کند، یا زیباییشناسی سقوط اقتصادی همچنان بر رسانههای آن تسلط خواهد داشت؟ پاسخ به این پرسش نیازمند بازنگری در اقتصاد، فرهنگ و استانداردهای زیباییشناختی کشور است.
نظر شما