زندگی اولیه و مهاجرت
بانوی عبدالله هارون، با نام اصلی نصرت خانم، در سال ۱۸۸۶ در ایران به دنیا آمد و به یکی از برجستهترین زنان در مبارزه برای استقلال پاکستان تبدیل شد. دوران کودکی و نوجوانیاش با مهاجرت همراه بود؛ خانوادهاش از ایران به هند تحت استعمار بریتانیا مهاجرت کردند و سرانجام در شهر پرجنبوجوش کراچی (که آن زمان بخشی از ایالت بمبئی بود) ساکن شدند.
در سال ۱۹۱۴، نصرت خانم با سِر عبدالله هارون، خیّر مسلمان و رهبر سیاسی برجستهای از ایالت سند، ازدواج کرد. پس از ازدواج، او بهنام بانوی عبدالله هارون شناخته شد و این زوج به یکی از تأثیرگذارترین زوجها در عرصه سیاسی و اجتماعی سند تبدیل شدند. در حالی که سِر عبدالله یکی از چهرههای کلیدی در حزب مسلم لیگ سراسر هند بود، بانوی هارون نقشی حیاتی در بسیج حمایت زنان از جنبش پاکستان ایفا کرد.
مصلح اجتماعی و مدافع حقوق زنان
بانوی عبدالله هارون عمیقاً به توانمندسازی زنان از طریق آموزش و اصلاحات اجتماعی باور داشت. در زمانی که حضور زنان مسلمان در عرصه عمومی بسیار محدود بود، او با شجاعت قدم در جایگاههای رهبری گذاشت و به چالش با هنجارهای سنتی پرداخت.
او یک مدرسه دخترانه در خانهاش در کراچی تأسیس کرد و بدین ترتیب سنگبنای آموزش زنان را در آن منطقه نهاد. با درک وضعیت دشوار اقتصادی و اجتماعی زنان در سند، او انجمن زنان (انجمنِخواتین) را پایهگذاری کرد—سازمانی زنمحور که هدفش ارتقای استقلال اقتصادی، سلامت و آگاهی اجتماعی زنان مسلمان بود. تلاشهای او پیشگامانه و در عین حال، ریشهدار در سنت اسلامیِ رفاه عمومی و پیشرفتگرایی نوین بود.
فعالیت سیاسی و نقش در جنبش پاکستان
بانوی هارون در سال ۱۹۱۹ وارد عرصه سیاست شد، زمانی که بهعنوان حامی فعال جنبش خلافت در استان خود ظاهر شد؛ جنبشی فراگیر در جهان اسلام که احساسات مسلمانان سراسر هند را بسیج کرده بود. این مشارکت زودهنگام، آغاز تعهد مادامالعمر او به آرمانهای مسلمانان و شکلگیری پاکستان بود.
تا سال ۱۹۳۸، مشارکتهای او در سیاست مسلمانان در سطح ملی شناخته شد. او به کمیته مرکزی زنان حزب مسلم لیگ منصوب شد و بهزودی بهعنوان رئیس کمیته زنان ایالتی سند نیز انتخاب شد. این ساختار سازمانی—که برای بسیج زنان مسلمان در سند حیاتی بود—تا حد زیادی حاصل تلاشهای خستگیناپذیر اوست. بسیاری بر این باورند که شعبه زنان حزب مسلم لیگ در سند، وجود خود را مدیون دوراندیشی و انرژی بانوی هارون است.
در سال ۱۹۴۳، او به مقام بالاتری دست یافت و بهعنوان رئیس انجمن زنان مسلمان سراسر هند انتخاب شد؛ سازمانی که با هدف اتحاد زنان مسلمان در مسیر ملیگرایی اسلامی و جنبش پاکستان تشکیل شده بود. رهبری او توانست مشارکت زنان را به فعالیت سیاسی سازمانیافته تبدیل کند—امری حیاتی برای تقویت نفوذ حزب مسلم لیگ.
در سال ۱۹۴۵، او به بیگم رعنا لیاقت علی خان (همسر نخستین نخستوزیر پاکستان) پیوست و بهعنوان نایبرئیس انجمن زنان سراسر پاکستان (APWA) منصوب شد. اتحاد این دو زن قدرتمند مسلمان، نقطه عطفی در کنشگری سیاسی زنان جنوب آسیا بهشمار میآید.
در جریان انتخابات ۱۹۴۶، بانوی عبدالله هارون نقش تعیینکنندهای در جلب حمایت از حزب مسلم لیگ ایفا کرد و برای پیروزی نامزدهای حامی پاکستان تلاش فراوان نمود. تأثیر او نه تنها از طریق سخنرانیها و نشستها، بلکه از طریق شبکهای از زنان حامی که الهامبخششان بود و آنها را آموزش داده بود، گسترش یافت.
زندگی شخصی و میراث
با وجود فعالیتهای گسترده سیاسی، بانوی هارون بهدلیل زندگی شخصی موفق نیز مورد تحسین قرار داشت. همسرش، سِر عبدالله هارون، بارها از عشق و احترام خود به نصرت سخن گفته بود؛ از جمله گفتهای مشهور که «نصرت زندگیام را کامل کرد» و اینکه او «شادترین، خوشبختترین و راضیترین مرد روی زمین» بود. رابطه آنان نمونهای الهامبخش برای خانوادههای مسلمان در دوران سنتگرایی اجتماعی به شمار میآمد.
بانوی عبدالله هارون در سال ۱۹۶۶ درگذشت، اما میراث او همچنان بخش جداییناپذیری از تاریخ پاکستان است. بهعنوان مهاجری ایرانیتبار که به جایگاهی ملی دست یافت، او نهتنها نماد ریشههای میانفرهنگی هویت مسلمانان جنوب آسیاست، بلکه پیشگامی زنان در مبارزه برای استقلال را نیز نمایندگی میکند.
نتیجهگیری
زندگی بانوی عبدالله هارون گواهی است بر اینکه اعتقاد فردی، همراه با فعالیت بیوقفه، میتواند مسیر تاریخ را تغییر دهد. او با هنجارهای جنسیتی مقابله کرد، نهادهای ماندگاری ساخت و نقش حیاتی در ایجاد پاکستان ایفا نمود. گرچه نام او گاه در روایتهای تاریخی جریان اصلی کمتر مطرح میشود، اما نقش و خدماتش برای درک تمامنمای جنبش استقلال—و نقش پرقدرت زنان در آن—ضروری است.
امروزه، او همچنان چراغ راهی برای نسلهای زنان جنوب آسیا است که در پی ایجاد توازن میان سنت و کنشگری، ایمان و تجدد، و خانواده و خدمت عمومی هستند.
نظر شما