حجتالاسلام والمسلمین استاد محمد اکبری، معاون شورای علمای شیعه افغانستان، در گفتوگوی اختصاصی با افق اندیشه دربارهی تأثیرگذاری علمی و فکری امام خمینی(ره) بر حوزههای علمیه شیعه و عالمان دینی افغانستان سخن گفت. او تأکید کرد: امام خمینی(ره) نشان داد که دین با سیاست تضاد ندارد و یک انسان میتواند هم عالم دینی و هم سیاستمدار انقلابی باشد.
نخستین آشناییهای علمای دینی افغانستان با اندیشههای امام خمینی (ره)
استاد اکبری در بررسی چگونگی رسیدن اندیشه امام خمینی(ره) به افغانستان گفت: در آن زمان مسلمانان شیعه اثناعشری دو حوزه دینی بینالمللی داشتند: یکی در نجف اشرف. دیگری در قم. علما و فضلای جهان تشیع در این دو حوزه درس میخواندند. طلاب و علما و فضلای افغانستان هم بیشتر در حوزه نجف درس میخواندند. فضای حوزه نجف بهگونهای بود که علما بیشتر از سیاست دوری میکردند و در تدریس و تعلیم فقه و علوم اسلامی تمرکز میکردند. فقهای نجف، تحفظ داشتند بر اینکه به مسائل سیاسی ورود نکنند. اما در حوزه قم، علاوه بر تحصیلات علوم اسلامی، گرایشهایی به طرف سیاست وجود داشت تا وقتی که امام خمینی(ره) قیام کرد و این گرایشها بیشتر شد.
امام خمینی(ره) وقتی به نجف آمد به عنوان یک فقیه جامعالشرایط و مرجع عادل، در کنار مسائل فقهی به مسائل سیاسی هم ورود کرد و حکومت اسلامی را بر مبنای ولایت فقیه درس داد. بنده وقتی وارد عراق و نجف شدم که امام خمینی(ره) چند سال پیش از آن به نجف آمده بود. با حضور ایشان حوزه علمیه نجف هم یک گرایش به طرف سیاست پیدا کرد.
طلبههای جوان از هر جایی که بودند آرمانها، ایدهها و دیدگاههای امام خمینی(ره) را با علاقمندی دنبال میکردند و به طرف خط فکری امام خمینی(ره) گرایش بیشتر پیدا کردند.
در آن موقع که من در نجف بودم یعنی از سال ۵۰ تا ۵۴ یکهزار و پنجصد نفر طالبالعلم از شیعیان افغانستان در نجف حضور داشتند. علمای بزرگ و فضلایی که رفتهرفته کهنسال میشدند بیشتر پیرو مشرب و دیدگاه حضرت آیتاللهالعظمی خویی بودند. ولی طلبههای جوان که بیشتر از هشتاد درصد این یک و نیم هزار نفر را تشکیل میدادند شیفته و دلباختهی حرکت و دیدگاه امام خمینی(ره) بودند.
نشر اندیشههای امام خمینی(ره) در جامعه دینی افغانستان
معاون شورای علمای شیعه افغانستان افزود: حکومت بعث در سال ۱۳۵۰ بیشتر ایرانیها و طلاب ایرانی را از عراق بیرون کرد. به همین سبب، از سال ۵۰ تا ۵۴ طلاب ایرانی بهشدت کم شده بود. در سال ۵۳ هم اخراج طلاب افغانستانی را شروع کرد. تعدادی از طلاب افغانستانی در سال ۵۳ از عراق اخراج شدند و تعدادی هم در سال ۵۴ که بنده و صدها طالبالعلم افغانستانی در سال ۵۴ از عراق اخراج شدیم و به افغانستان برگشتیم. این طلاب افغانستانی سه دسته شدند: تعدادی به افغانستان آمدند، که بنده در آن جمع بودم. تعدادی به سوریه رفتند و تعدادی هم در ایران به تحصیلات خود ادامه دادند. اینها اندیشه و دیدگاه امام خمینی(ره) را درباره برقراری حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه مبلغ شدند و این تفکر بالاخره در افغانستان منتشر شد. قبل از آن، بعضی از علما بودند که پیرو خط فکری امام خمینی(ره) بودند، ولی این طلاب آمده از نجف، مبلغ اندیشههای امام خمینی(ره) شدند. تفکر امام خمینی(ره) درباره برقراری حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه به جامعه دینی و حوزوی افغانستان منتقل شد و خیلیها به آن گرایش پیدا کردند و مبلغ آن شدند.
گسترهی تأثیر اندیشه امام خمینی(ره) در افغانستان
حجتالاسلام والمسلمین استاد اکبری گفت: اندیشه و تفکر عالی امام خمینی(ره) به عنوان یک فقیه، اسلامشناس، آگاه به زمان، یک مرجع تقلید و دارای یک روحیه مبارزه آگاهانه، در جهان اسلام و در افغانستان منتشر شد. من باور دارم که بیشترین تأثیر را هم در میان مسلمانان افغانستان و به صورت خاص و برجسته در میان شیعیان افغانستان پیدا کرد. این تأثیرگذاری از طریق علمایی انجام شد که تحت تأثیر افکار و اندیشه و مبارزه امام خمینی(ره) بودند. آن اندیشه به مردم افغانستان منتقل شد و مردم هم در آن راه عشق و علاقه پیدا کردند و آن اندیشه در بین مردم افغانستان گسترش پیدا کرد.
در افغانستان دوره جهاد که بعد از پیروی انقلاب اسلامی ایران بود، جریانات حزبی شکل گرفت که یک تعداد از آنها اندیشه اخوانی داشتند. اخوانیها در جهان تسنن و متأثر از دیدگاه سید قطب و حسن البناء بودند، ولی وقتی امام خمینی(ره) انقلاب کرد و انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند، تفکر و راه و روش امام خمینی(ره) و مشی مبارزاتی ایشان در بین برادران اهل سنت هم تأثیر گذاشت. من اگر براساس تخمین بخواهم صحبت کنم، اندیشه و فکر و شیوه مبارزاتی امام خمینی(ره) و شیوه حکومتداری ایشان، در ده سالی که بعد از انقلاب در قید حیات بود، به نظر بنده در بین شیعیان صددرصد و در بین اهل سنت پنجاه درصد تأثیر گذاشت.
تأثیر فکری امام خمینی(ره) بر مدارس دینی افغانستان
استاد اکبری اضافه کرد: در آن زمان، مدارس دینی ما در افغانستان کم بود و طالب علم، فقط باید درس میخواند و درس ادبیات و منطق و فقه و اصول را خوب یاد میگرفت. کسی که وارد عرصه مبارزات سیاسی شود بسیار کم بود. البته در جمع علمای برجسته افغانستانی که پیش از حرکت امام خمینی(ره) وارد یک فعالیت سیاسی و مبارزاتی شد، سید اسماعیل بلخی مرحوم بود. بعد از قیام امام خمینی(ره) در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مردم، طلاب و علما این روحیه و این گرایش را از امام خمینی(ره) دیدند و گرفتند که دین با سیاست تضاد ندارد و یک انسان میتواند هم عالم دینی و هم سیاستمدار انقلابی باشد. لذا این اندیشه در مدارس ما سریع راه باز کرد که اسلام و دین با سیاست قابل جمع است و انسان میتواند هم متدین؛هم سیاستمدار؛ هم متدین و هم حاکم باشد. هم متدین باشد و هم یک انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. دین و سیاست باهم تضاد ندارد و باهم قابل جمع است و می تواند تقویتکننده همدیگر باشد.
منبع: افق اندیشه
لینک:
https://ofoghandisha.com/%d8%a7%d8%ae%d8%a8%d8%a7%d8%b1/%da%af%d9%81%d8%aa%d9%88%da%af%d9%88-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af-%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af-%d8%a7%da%a9%d8%a8%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%af%db%8c%d8%b4%d9%87-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85/
نظر شما