دختران برگشته از ایران؛ ناامیدی از تحصیل و ترس از ازدواج اجباری در افغانستان

با بازگشت گسترده و اجباری مهاجران افغانستانی از ایران و رنج ناشی از اندوه جمعی آنان، دختران جوان و نوجوانی که برای آموزش رفته بودند؛ در کنار سرنوشت دیگر دختران، در حاشیه قرار گرفته‌اند.

 در میان هزاران مهاجر بازگشته، شماری از دختران جوان و نوجوان که زمانی برای ساختن آینده‌ای روشن‌تر افغانستان را ترک کرده بودند، مجدداً با اخراج اجباری به همان فضای ترس، ابهام، محدودیت و محرومیت بازگشته‌اند.

مریم (مستعار)، یکی از دخترانی که تازه از ایران برگشته است، می‌گوید که مادرش سرپرست خانواده است. او می‌افزاید: "وقتی که طالبان بر افغانستان مسلط شدند، خبرهای زیادی می‌شنیدیم که دختران مجرد را به زور به نکاح خود درمی‌آورند."

این دختر تأکید می‌ورزد که این ترس باعث شد، خواهر بزرگ‌ترش را مجبور به ازدواج با یکی از نزدیکان خانواده کنند؛ ازدواجی که بدون رضایت او انجام شده و هیچ علاقه‌ای در آن وجود نداشت و اکنون نیز رضایت ندارد. او ادامه می‌دهد که آنها افغانستان را به امید ادامه تحصیل و داشتن آینده‌ای بهتر ترک کرده بودند، اما پس از بازگشت، فشار و ترس از وضعیت کنونی، ‌بی‌سرنوشتی و نبود چشم‌انداز روشن همواره ذهن او را آزار می‌دهد.

مریم می‌گوید: "وقتی به ایران رفتیم، پر از امید بودم. فکر می‌کردم آینده‌ام روشن است چون می‌توانم درس بخوانم. اما حالا با بازگشت به افغانستان، حس می‌کنم سرنوشتم ممکن است مثل خواهرم شود. دیگر امیدی به زندگی ندارم، چون از ساده‌ترین حقم یعنی آموزش محروم شده‌ام."

اسما، یک دختر جوان دیگر است که همانند مریم، ترس از آینده بخشی از زندگی روزمره‌اش شده است. او توضیح می‌دهد که پس از سلطه طالبان، خانواده‌اش به ایران مهاجرت کرد. زندگی‌ آنها ظاهراً تازه سروسامان گرفته و امید به ساختن آینده‌ای بهتر در دل او رشد کرده بود. اما اخراج اجباری اسما و خانواده‌اش، دوباره آنان را به وطن بازگرداند. اسما با اندوه می‌گوید که پس از بازگشت، برایش هیچ امیدی باقی نمانده است.

این دختر جوان می‌گوید: "در اینجا دیگر هیچ آینده‌ای برای ما دخترها نیست. از زمانی که برگشته‌ایم، تصویری که از آینده در ذهنم دارم فقط ناامیدی و تاریکی است، چون دیگر نمی‌توانم به درسم ادامه بدهم. هیچ امیدی ندارم که روزی مدرسه‌ها دوباره باز شوند و بتوانم درس بخوانم. هیچ راه و چاره‌ای نمی‌بینم. دوری از دوستانم و ناتوانی از رفتن به مدرسه هر روز مرا بیشتر رنج می‌دهد."

اسما می‌افزاید: "وقتی به وضعیت امروز افغانستان نگاه می‌کنم، ترس از آینده تمام وجودم را می‌گیرد. می‌ترسم خانواده‌ام، از روی ناچاری یا فشارهای اطرافیان، مرا مجبور به ازدواج کنند".

فریده، مادری با خانواده‌ای هفت‌نفره و سه دختر قد و نیم‌قد، یک هفته می‌شود که به افغانستان بازگشته است. او که برای درمان به شفاخانه آمده، با حسرت می‌گوید: "دوست داشتم دخترانم روزی دکتر شوند، اما چه می‌دانستم که تقدیر برایشان چه خواب‌هایی دیده است." او می افزاید که خانه‌شان را به رهن گذاشتند و برای رهایی از محدودیت‌ها و بیکاری، راهی ایران شدند. حالا  نه‌تنها با بیکاری و بی‌سرپناهی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، بلکه آینده‌ دخترانش نیز به یکی از بزرگ‌ترین نگرانی‌ها و دغدغه‌های ذهنی‌ او بدل شده است.

هم زمان با نگرانی این دختران جوان و نوجوان از برگشت به افغانستان، روزنامه تلگراف در گزارشی از وضعیت مهاجران بازگشته به افغانستان، هشدار داده است که دختران بازگشته با خطر ازدواج اجباری روبه‌رو هستند.

این در حالی است که زنان، دختران و نهادهای حقوق بشری می‌گویند طالبان پس از تسلط بر افغانستان، سیاست‌های تبعیض‌آمیز و حذف سیستماتیک زنان را به سیاست رسمی این گروه تبدیل کرده‌اند. بستن مدارس به ‌روی دختران بالاتر از کلاس ششم، ممنوعیت ورود به دانشگاه، ممانعت از حضور زنان در تفریح‌گاه‌ها، تعطیلی آرایشگاه‌ها و ممنوعیت کار زنان در نهادهای داخلی و خارجی، زندگی را برای آنان تلخ‌تر و غیرقابل تحمل‌تر ساخته است.

طالبان در حالی ممنوعیت گسترده‌ای علیه آموزش و تحصیل دختران اعمال کرده‌اند که سازمان ملل متحد اعلام کرده است که افغانستان در سطح جهان بیشترین میزان بی‌سوادی را دارد.

رزا اوتونبایوا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد، گفته است که تنها ۵۰ درصد مردان و ۲۰ درصد زنان در افغانستان توانایی خواندن و نوشتن را دارند.

منبع: روزنامه هشت صبح

لینک:

https://8am.media/fa/girls-returning-from-iran-disappointment-from-education-and-fear-of-forced-marriage-in-afghanistan/

کد خبر 24548

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 4 =