در پاکستان، در زمینه آموزش و پرورش، ضرب و شتم معلم یک جمله سنتی و رایج است. اغلب شنیده میشود که اگر کسی در کودکی از معلم خود کتک خورده بود، دیگر چنین نمیبود که اکنون هست، بلکه کاملاً اصلاح شده بود.
در جامعه ما، هیبت معلم و ترکهاش بخشی ضروری از تربیت تلقی میشود، و تصوری مانند "تربیت با محبت، نه با خشونت" یا مختص کودکان ضعیف در نظر گرفته میشود یا تقلیدی از جوامع غربی.
اندیشه سنتی در برابر پژوهشهای نوین
بهطور سنتی، تنبیه بدنی از سوی معلم و استاد نشانهای از بهبود دانشآموز تلقی میشد. اما در غرب، این دیدگاه بهکلی دگرگون شده است. در آنجا تأکید میشود که برای رشد جسمی و ذهنی کودکان باید به آنها احترام گذاشت، نه آنکه آنها را ترساند، و شخصیتشان را از راه نرمی و هدایت پرورش داد.
روانشناسان و پژوهشگران آموزشی بر این باورند که تنبیه بدنی نه تنها اعتماد به نفس کودک را کاهش میدهد بلکه انگیزه طبیعی او برای یادگیری را نیز سرکوب میکند. هرچند گاهی تنبیه بدنی ممکن است نتیجهای آنی به شکل نظم و انضباط ایجاد کند، اما در بلندمدت پیامدهایی چون ترس، استرس، خشم و رفتارهای شورشی به دنبال دارد.
وضعیت در پاکستان
در مدارس دولتی و خصوصی پاکستان، و همچنین در مدارس دینی، گزارشهایی مکرر از ضرب و شتم دانشآموزان توسط معلمان منتشر میشود. ویدیوهای این اتفاقات در روزنامهها، گزارشهای تلویزیونی و شبکههای اجتماعی، آگاهی عمومی را افزایش دادهاند، اما در عمل هنوز کار زیادی باقی مانده است.
از نظر قانونی، در پاکستان قوانین متعددی علیه تنبیه بدنی کودکان وجود دارد، مانند "قانون حمایت از کودک"، اما اجرای آنها بسیار محدود است. بهدلیل نبود نظام مؤثر برای آموزش و نظارت بر معلمان، چرخه خشونت همچنان ادامه دارد.
گزارش یونیسف و آمار جهانی
به مناسبت اولین روز جهانی بازی، گزارش یونیسف نشان میدهد که ۶۰٪ از کودکان زیر پنج سال در خانه بهطور منظم با تنبیه روانی یا بدنی مواجهاند. از این میان، ۳۳۰ میلیون کودک بهطور خاص تنبیه بدنی میشوند، که این آماری بسیار دردناک و نگرانکننده است. این ارقام ما را وامیدارد تا این مسئله را جدی بگیریم و بیندیشیم: آیا واقعاً تنبیه فیزیکی یک روش آموزشی مؤثر است؟
آیا با کتک زدن، آموزش بهبود مییابد؟
این یک پرسش اساسی است که والدین، معلمان، و سیاستگذاران باید به آن بیندیشند. آیا کودکی که از ترس سکوت میکند، واقعاً بهتر یاد میگیرد؟ یا فقط موقتاً مطیع و آرام میشود؟ پژوهشها میگویند در محیطی که بر ترس استوار است، روند یادگیری متوقف میشود. کودک از پرسیدن سؤال میترسد، از اشتباه کردن هراس دارد، و در نتیجه خلاقیت او سرکوب میشود.
جایگزین چیست؟
جایگزین آن، "انضباط مثبت" (Positive Discipline) است، که در سراسر جهان با موفقیت پذیرفته شده است. در این روش، معلمان با لحن مهربان با کودکان سخن میگویند، احساسات آنها را درک میکنند و برای حفظ نظم از گفتگو، راهنمایی و تشویق بهره میگیرند. در چنین فضایی، کودک با اعتماد یاد میگیرد، سؤال میپرسد، اشتباه میکند و از آن میآموزد.
نقش معلم
معلم تنها انتقالدهنده دانش نیست، بلکه در شکلگیری شخصیت کودک نقش محوری دارد. اگر معلم محیطی سرشار از محبت، توجه و احترام فراهم کند، کودک نه تنها از نظر علمی پیشرفت میکند، بلکه انسانی بهتر نیز میشود.
اکنون زمان آن رسیده است که از دفاع از "تنبیه بدنی" دست برداریم و به اصول نوین "تربیت با محبت" روی آوریم. آموزش از طریق خشونت روشی کهنه و شکستخورده است که نه تنها سلامت روان کودک را آسیب میزند، بلکه هدف اصلی آموزش را نیز نابود میکند. جامعه باید از طریق آموزش معلمان، آگاهسازی والدین و اجرای قوانین، مبارزهای مشترک علیه تنبیه بدنی آغاز کند.
اگر میخواهیم کودکان ما با اعتماد به نفس، هوش، و تفکر خلاق رشد کنند، باید محیطی فراهم کنیم که در آن به آنها احترام گذاشته شود، نه اینکه با تنبیه سرکوب شوند.
https://www.express.pk/story/2762888/education-or-violence-2762888
نظر شما