۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۲
چالش های زنان سیده در پاکستان

از آنان انتظار می‌رود که خون را پاک نگاه دارند، یعنی نه فقط با هر کسی ازدواج نکنند، بلکه حتی آرزوی آن را نیز نکنند. مرد ایده‌آل آنان نه فقط باید "سید" باشد، بلکه از همان مذهب و حتی همان تبار فرعی نیز. در مناطقی چون سند، اگر چنین شاهزاده‌ای هرگز پیدا نشود، دختر سیده ممکن است به قرآن "ازدواج" داده شود — عملی که نه تنها حقوق انسانی او را نفی می‌کند بلکه زندگی‌اش را در قالبی از تقدس جعلی دفن می‌سازد.

در جامعه‌ای که افتخار به "نسب" و "خون پاک" از هر ارزش انسانی و عقلانی دیگری مهم‌تر است، زنان سیده در پاکستان اغلب قربانیانی خاموش در قلب ساختارهای عمیقاً مردسالارانه‌اند. عنوان "سیده" که به معنای انتساب به نسل پیامبر اسلام است، برای مردان، شأن و افتخار و جایگاه فراهم می‌کند، اما برای زنان، بندگی و سرکوب و زنجیری می‌شود که تا پایان عمر آن را به دوش می‌کشند.

از آنان انتظار می‌رود که خون را پاک نگاه دارند، یعنی نه فقط با هر کسی ازدواج نکنند، بلکه حتی آرزوی آن را نیز نکنند. مرد ایده‌آل آنان نه فقط باید "سید" باشد، بلکه از همان مذهب و حتی همان تبار فرعی نیز. در مناطقی چون سند، اگر چنین شاهزاده‌ای هرگز پیدا نشود، دختر سیده ممکن است به قرآن "ازدواج" داده شود — عملی که نه تنها حقوق انسانی او را نفی می‌کند بلکه زندگی‌اش را در قالبی از تقدس جعلی دفن می‌سازد.

سیده بودن: لطفی الهی یا لعنتی تاریخی؟

زنان سیده در پاکستان نقش نجات‌بخش، قربانی و الگوی اخلاقی را همزمان ایفا می‌کنند. هر عمل‌شان نه تنها با متر و معیار جامعه بلکه با پیش‌فرضی از پاکی آسمانی سنجیده می‌شود. اگر دختری سیده بخندد، راه برود، موهایش را رنگ کند یا حتی عاشق شود، این نه فقط یک "خطا" بلکه یک "خیانت به خون" تلقی می‌شود.

آن‌ها باید عفت و پرهیزگاری را تجسم دهند. انتخاب شریک زندگی؟ ممنوع مگر با تایید کامل خانواده (و تبار). رقص؟ گناه نابخشودنی. طلاق؟ ننگ دوگانه. در حقیقت، زن سیده باید به‌گونه‌ای زندگی کند که گویا وجودش تنها برای اثبات یک افسانه‌ی قداست خانوادگی است. نه فرد است، نه انسان، بلکه مجسمه‌ای در معبد "نسب".

وقتی یک سیده می‌رقصد...

نمونه‌ی مرد سالخورده‌ای که زنی سیده را در حال رقص دید و آن را "بی‌عفتی" تلقی کرد، به‌وضوح نشان‌دهنده‌ی این ذهنیت مردسالارانه است. سؤال واقعی این نیست که چرا زن رقصید، بلکه این است که چرا مرد نگاه کرد؟ و وقتی او را با یک رقاصه مقایسه می‌کند، در واقع شخصیت خودش را افشا می‌کند، نه شخصیت زن را.

چالش های زنان سیده در پاکستان

مردان سیده، البته، در برابر این قواعد مسئول نیستند. آن‌ها آزادند "بذر پراکنی" کنند، از "ژن خالص" در هر بستری سخن گویند، و با هر زنی ازدواج کنند — اما زنان؟ آنان باید قداست را با درد و رنج زندگی کنند.

چالش های زنان سیده در پاکستان

نسل‌کشی خاموش در لباس تقدس

در بسیاری موارد، زنان سیده با بارهای نسلی از سرکوب و توقعات مذهبی و خانوادگی به موجوداتی خاموش تبدیل می‌شوند. بسیاری از آنان عملاً مرده‌اند — نه از نظر جسمی بلکه روانی و روحی. خودکشی در این میان نه نشانه ضعف، بلکه گاهی تنها راه خروج تلقی می‌شود. آنان مجبورند میان عقل و جنون، آزادی و بندگی، رؤیا و واقعیت تعادل ایجاد کنند، اما کفه ترازو همیشه به سوی فداکاری، خاموشی و اطاعت خم می‌شود.

زنان سیده‌ای که بندها را شکستند

اما در میان این ظلمت تاریخی، ستارگانی نیز درخشیده‌اند — زنانی که نام "سیده" را نه به‌عنوان قفس بلکه به‌عنوان پرچم استقلال، توانمندی و اعتبار بازتعریف کرده‌اند:

سیاست‌مداران، دیپلمات‌ها، هنرمندان و انقلابیون:

  • سیده عابده حسین: نخستین زن رئیس شورای منطقه‌ای و نخستین سفیر زن پاکستان در آمریکا.
  • جگنو محسن: روزنامه‌نگار، سیاست‌مدار و دریافت‌کننده جایزه بین‌المللی آزادی مطبوعات.
  • مونی محسن: نویسنده و خالق شخصیت مشهور The Social Butterfly.
  • فوزیه قریشی: رئیس دانشکده ملی هنرها و نویسنده کتاب "ملتان: میراثی معنوی"
  • نفیسه شاه: نماینده مجلس، رئیس کمیسیون ملی توسعه انسانی و دبیرکل انجمن زنان پارلمان‌.
  • سیده شهلا رضا: معاون رئیس مجلس سند و استاندار موقت.
  • تحسین سید: مدیر کشوری بانک جهانی در حوزه کشورهای کارائیب.
  • طیبه عباس: ناشر Ala Books و نویسنده The Night In Her Hair.
  • نور بخاری: بازیگر، کارگردان و مجری با بیش از ۶۰ فیلم در کارنامه.
  • سیمی سید: نخستین زن زمیندار جنوب پنجاب که بی‌پرده در زمین کشاورزی فعالیت کرد.
  • طاهره سید: خواننده برجسته غزل و موسیقی محلی؛ دارنده جوایز معتبر ملی از جمله جایزه افتخار.
  • رضیه شاه: بنیان‌گذار Shah’s Embroideries و پیشگام در معرفی صنایع‌دستی جنوب پنجاب در سطح بین‌المللی.

نتیجه‌گیری: از قداست تحمیلی تا هویت انتخابی

زنان سیده پاکستان در برزخی میان سنت و فردیت زیسته‌اند. آنان که توانستند از زنجیر تقدس ساختگی عبور کنند، با وجود و هویت خود، به جامعه نشان دادند که "سیده" بودن می‌تواند به معنای رهایی، رهبری و خلاقیت باشد — نه انزوا و قربانی شدن.

آن‌چه باید تغییر کند نه فقط نگاه به زنان سیده، بلکه نگاه به تمام زنان در سایه نظام‌های تبعیض‌آمیز است. زمان آن رسیده است که سیده‌بودن نه ابزار قضاوت، که ابزار قدرشناسی از زنانی باشد که در اوج انتظارات غیرممکن، همچنان خودشان باقی ماندند.

پیشنهادات

  1. مطالعات مردم‌شناختی درباره جایگاه زنان سیده در جوامع روستایی و شهری پاکستان
  2. روایت‌های شفاهی از تجربه زنان سیده که با تابوشکنی مسیر خود را گشودند
  3. اصلاح قوانین مربوط به ازدواج مذهبی و حمایت حقوقی از قربانیان ازدواج با قرآن
  4. استفاده از رسانه و هنر برای بازتعریف تصویر زن سیده در فرهنگ عمومی

https://thefridaytimes.com/02-Jul-2023/hell-hath-no-fury-than-what-a-syed-woman-faces

کد خبر 24658

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =