۱۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۵

مادران و دختران: روایت‌هایی از میراث زنان مسلمان

گزارشی درباره هویت بین‌نسلی و میراث فرهنگی زنان پاکستانی در بریتانیا
مادران و دختران: روایت‌هایی از میراث زنان مسلمان

این گزارش بر تجربه‌های بین‌نسلی زنان مسلمان جنوب آسیا در بریتانیا تمرکز دارد، به‌ویژه زنانی که در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مهاجرت کردند و دخترانشان که در بریتانیا بزرگ شدند. از خلال روایت‌های آنان، بررسی می‌کنیم که چگونه میراث، هویت و حس تعلق حفظ، دگرگون و منتقل می‌شوند.

میراث جنوب آسیا موزاییکی زنده از زبان‌ها، رسوم و سنت‌هاست که تأثیر عمیقی بر آشپزی جهانی، هنر و ادبیات گذاشته است. در بریتانیا، این تأثیر به‌وضوح قابل مشاهده است—از رستوران‌های کاری و سینماهای بالیوودی گرفته تا محله‌های چندفرهنگی و نهادهای ادغام‌یافته. بسیاری از این میراث فرهنگی توسط مهاجران جنوب آسیایی شکل گرفت که در نیمه دوم قرن بیستم به بریتانیا آمدند و نه تنها اشیاء، بلکه سنت‌های زنده را نیز با خود آوردند.
این گزارش بر تجربه‌های بین‌نسلی زنان مسلمان جنوب آسیا در بریتانیا تمرکز دارد، به‌ویژه زنانی که در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ مهاجرت کردند و دخترانشان که در بریتانیا بزرگ شدند. از خلال روایت‌های آنان، بررسی می‌کنیم که چگونه میراث، هویت و حس تعلق حفظ، دگرگون و منتقل می‌شوند.
خانم خان (مادر بنگلادشی)
سفر خانم خان پیچیدگی‌های هویت را در جهانی پس از استعمار به نمایش می‌گذارد. او با گذرنامه پاکستانی به بریتانیا مهاجرت کرد، اما وقتی بازگشت، سرزمینش به «بنگلادش» تغییر نام داده بود. حس میراث فرهنگی او ریشه در هویت ملی نداشت، بلکه در سنت‌های شفاهی مانند افسانه‌هایی درباره قدیسان و مردان مقدسی بود که فرهنگ معنوی زادگاهش را شکل داده بودند.
در بریتانیا، با همسایگان سفیدپوست و بی‌فرزندش پیوندی غیرمنتظره برقرار کرد که به پرورش فرزندانش کمک کردند. با وجود دانش اندک از زبان انگلیسی، توانست روابط انسانی را بر پایه محبت و اعتماد بنا کند. نخستین تجربه‌اش از تماشای سینمای هندی در بریتانیا او را شوکه ولی شیفته کرد. امروز، او بریتانیا را خانه خود می‌داند—مهاجری که سرزمین جدیدی را پذیرفت، در حالی که خاطرات سرزمین گذشته را با خود حفظ کرد.
خانم راهیلا (بنگالی بریتانیایی)
خانم راهیلا که در بریتانیا متولد و بزرگ شده، علی‌رغم بازدیدهای اندک از بنگلادش، پیوندی عمیق با ریشه‌های بنگالی خود دارد. هویت فرهنگی او از طریق غذا، آداب خانوادگی و زبانی که به فرزندش منتقل می‌کند نمایان می‌شود. پسر او، با وجود تبار مختلط، یک فرهنگ‌نامه بنگالی دارد و می‌کوشد با زبان مادربزرگ مادری‌اش ارتباط برقرار کند.
او تنوع فرهنگی در بریتانیا را می‌ستاید، هرچند از کلیشه‌سازی‌هایی که می‌تواند در پی داشته باشد آگاه است. این تنوع به او امکان داد که خارج از گروه قومی خود ازدواج کند—کاری که ممکن است هنوز در خانواده‌های سنتی بنگالی قابل قبول نباشد. با وجود تحصیل در محیطی غیر بنگالی، هویتش پیوندی مستحکم با میراث دارد که نشان می‌دهد ریشه‌های فرهنگی می‌توانند حتی در خاکی بیگانه شکوفا شوند.
خانم احمد (مادر هندی)
خانم احمد در دهه ۱۹۷۰ از ایالت بیهار هند به بیرمنگام آمد. او از خانواده‌ای از پزشکان بود، اما جوهره میراث خود را در پیوندهای خانوادگی و گردهمایی‌های اجتماعی یافت. با تشویق مادر و خاله‌هایش، زندگی‌اش را حول خانواده و ایمان بنا نهاد.
شیرین‌ترین خاطراتش مربوط به بعدازظهرهای طولانی با زنان هندی دیگر و ساختن جامعه‌ای پرمهر است. برای او، ساری تنها لباس نیست، بلکه نماد تداوم فرهنگی‌ست. حتی در دوران سالمندی نیز مهمانی‌های سنتی می‌دهد و به زبان اردو عشق می‌ورزد. روایت او جغرافیای عاطفی مهاجرت را بازتاب می‌دهد: دلتنگی برای وطن و بازسازی آن در سرزمینی دیگر.
دختر خانم مسرت (هندی بریتانیایی)
او در خانواده‌ای با تمرکز قوی بر آموزش و تحصیلات بزرگ شد، اما معنای واقعی زندگی را در گرمای مهمان‌نوازی هندی یافت. با افتخار نقش مادر و همسر را پذیرفته و آن را بخشی از ارزش‌های جنوب آسیا می‌داند.
با مادرش به اردو صحبت می‌کند، هرچند فرزندانش تنها آن را می‌فهمند ولی صحبت نمی‌کنند. با وجود ترک شغل، دخترش را تشویق می‌کند که همچون پدربزرگش پزشک شود. از دید او، زن مسلمان بریتانیایی بودن یعنی داشتن آزادی برای انتخاب مسیر زندگی خود—ترکیبی از ارزش‌های سنتی و آرمان‌های مدرن.
خانم سامیه زکای (مادر پاکستانی)
خانم زکای از خانواده‌ای مدرن و تحصیل‌کرده در کراچی، در دهه ۱۹۸۰ به روستایی سفیدپوست در وارویک‌شایر نقل مکان کرد. در این انزوا، مفاهیمی مانند غذای حلال را معرفی کرد و در حالی که با محیط سازگار شد، بر هویت خود پایدار ماند.
او به استقلال مالی که ارزش بریتانیایی تلقی می‌شود باور داشت، اما سنت آسیایی ارسال پول به خانواده را نیز ادامه داد. خانواده‌اش به زبان اردو صحبت می‌کردند، هرچند خودش به انگلیسی مسلط بود. با برگزاری مهمانی‌های پراٹھا و مشارکت در فعالیت‌های محلی، پلی میان فرهنگ‌ها ساخت. اگر فرصتی دوباره داشت، همین مسیر را برمی‌گزید.
دکتر سحر زکای (پاکستانی بریتانیایی)
دکتر زکای نماد ادغام فرهنگی است. آموزش رقص کتک دیده، در جشن فارغ‌التحصیلی‌اش شلوار قمیص پوشیده و با شور در عروسی‌ها می‌رقصد. در عین حال، حریم خصوصی را دوست دارد—ویژگی‌ای که از فرهنگ بریتانیا گرفته است. علاقه‌اش به ادبیات و شعر اردو از سفرهای مکررش به پاکستان نشأت گرفته است.
پس از درگذشت پدرش، نزد مادرش زندگی می‌کند، سنت آسیایی مراقبت از والدین سالمند را ادامه می‌دهد. رشد در محیطی باز و پرمهر به او توانایی حرکت آزادانه میان دو فرهنگ را داده است. برای او، میراث پدیده‌ای ایستا نیست—بلکه آمیزه‌ای پویاست که زندگی فردی و حرفه‌ای را غنی می‌سازد.
نتیجه‌گیری: میراث به‌مثابه پایداری و نوزایی
روایت‌های این گزارش قدرت آرام تداوم فرهنگی در میانه دگرگونی‌ها را نشان می‌دهند. این زنان—مادران و دختران—تنها نماد بقا نیستند، بلکه نمونه‌هایی از استقامت، خلاقیت و هویت عمیق‌اند. از افسانه‌ها و ساری‌ها گرفته تا خانه‌های چندزبانه و مسیرهای پزشکی، آن‌ها نشان می‌دهند که چگونه میراث می‌تواند تطبیق یابد، تداوم یابد و مکان‌هایی را که لمس می‌کند، غنی‌تر سازد.
زنان مسلمان جنوب آسیا نقشی حیاتی و اغلب نادیده‌گرفته‌شده در شکل‌گیری بریتانیای مدرن داشته‌اند. تجربه‌های آن‌ها الگوهایی از قدرت و کثرت‌گرایی را ارائه می‌دهد و به ما یادآوری می‌کند که تنوع فرهنگی نه چالشی برای مدیریت، بلکه منبعی برای جشن گرفتن است.
همزمان با تحول مستمر بریتانیا، این میراث‌های بین‌نسلی برای ساختن آینده‌ای فراگیر، همدلانه و فرهنگی‌-غنی حیاتی باقی خواهند ماند.
https://www.mwnhub.com/read-detail.php?id=193

کد خبر 24663

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =