پس از حدود یک هفته درگیریهای خونین میان پاکستان و افغانستان، توافق دو کشور در مذاکرات صلح دوحه بر سر آتشبس، بدون تردید پیشرفتی مهم به شمار میآید. پیشنهاد این آتشبس از سوی دولت طالبان از طریق کشورهای میانجی، قطر و ترکیه، مطرح شد. با این حال، اجرای توافق آتشبس مشروط به آن است که از جانب افغانستان هیچگونه تجاوزی صورت نگیرد، و بر اساس مفاد این توافق، دولت طالبان موظف است از حمایت گروههای تروریستی که در حملات علیه پاکستان دست دارند، خودداری کند.
دور بعدی گفتوگوهای صلح میان پاکستان و افغانستان قرار است در استانبول برگزار شود، تا در آن بر اجرای مفاد توافقشده نظارت و اطمینان حاصل گردد. یادآوری میشود که یک هفته پیش، درگیریهای مرزی خونینی میان پاکستان و طالبان افغانستان روی داد که به مرز جنگ تمامعیار نزدیک شد. پس از آنکه پاکستان با انجام عملیات گسترده هوایی در خاک افغانستان علیه تروریستها اقدام کرد، طالبان افغانستان ناچار به مذاکره با پاکستان شدند.
گزارشها حاکی است که نیروی هوایی پاکستان برای انجام حملات وسیعتر بر فراز کابل کاملاً آماده بود، اما زمانی که دولت طالبان از این حمله احتمالی آگاه شد، از طریق قطر و ترکیه درخواست کرد تا پاکستان از انجام آن خودداری کند و اعلام آمادگی نمود که برای آتشبس پای میز مذاکره بیاید. گفته میشود اگر نیروی هوایی پاکستان حملات خود را بر کابل ادامه میداد، امروز پایتخت افغانستان، منظرهای شبیه غزّه پیدا کرده بود.
دولت پاکستان از همان آغاز، دولت طالبان را به پشتیبانی از گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان (TTP) متهم میکرده است، و مقامهای پاکستانی بارها تأکید کردهاند که در خاک افغانستان پناهگاههای امنی برای سازمانهای بینالمللی تروریستی ایجاد شده است؛ پناهگاههایی که از آنجا، حملات تروریستی با برنامهریزی دقیق علیه پاکستان صورت میگیرد. این حملات موجب شهادت شماری از افسران و سربازان ارتش پاکستان شده است. با این همه، دولت طالبان هیچ توجهی به نگرانیهای امنیتی پاکستان نشان نداد.
در این فضای پرتنش، همزمان با سفر وزیر امور خارجه طالبان، امیرخان متقی، به هند، حملات تروریستی از خاک افغانستان علیه پاکستان شدت گرفت و همین امر، صبر ارتش پاکستان را لبریز ساخت و روابط دو کشور از مرحلهی تنش سیاسی به درگیری نظامی کشیده شد.
آنچه اندوه بار است، این است که پاکستان کشوری بود که طی چند دهه، میلیونها پناهجوی افغان را در خاک خود جای داد و زمینه را برای بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان فراهم کرد؛ اما اکنون همین دولت طالبان، با چشمان تند به پاکستان می نگرد و عملاً به نماینده و ابزار نفوذ هند (پراکسی مودی) در منطقه بدل شده است.
هند که همواره در حال توطئهچینی علیه پاکستان بوده، از مدتها پیش تلاش میکند از خاک افغانستان بهعنوان پایگاهی علیه پاکستان بهره گیرد. هدف دهلینو آن است که جبهۀ غربی پاکستان همواره گشوده بماند و ارتش این کشور درگیر نبرد با طالبان در مرزهای افغانستان شود، تا در فرصتی مناسب، هند بتواند جبهۀ شرقی را بگشاید و از این رهگذر، شکست خفتبار خود در جنگهای گذشته با پاکستان را جبران کند.
بندهای توافق آتشبس پاکستان و افغانستان ظاهراً چندان پیچیده نیستند، اما نباید پیچیدگیهای درونِ آنها را نادیده گرفت. بر اساس این توافق، هرگاه یکی از دو کشور اجازه دهد گروهی مسلح از خاکش برای ضربه زدن به کشور همسایه استفاده کند، بهجای هرگونه اقدام هوایی یا زمینی تلافیجویانه، مسئله باید از طریق «کمیسیون مشترک تحقیق» حل و فصل شود و کشورهای میانجی قطر یا ترکیه نقشی در حل اختلاف ایفا کنند.
بدینسان، اگر در آینده خاک افغانستان علیه پاکستان بهرهبرداری شد، پاکستان مجاز نخواهد بود بهعنوان اقدام تلافیجویانه به خاک افغانستان لشکرکشی کند. هرچند موافقت موقتِ حکومتِ طالبان با آتشبس یک پیشرفت مهم است، اما باید مراقب بود که این اقدام در واقع ترفندی موقت نباشد؛ بهویژه که ممکن است طالبان در مدت آتش بس از این فرصت سوءاستفاده کرده و از هند تسلیحات و کمک دریافت کنند؛ زیرا طالبان خود صاحب تسلیحات و تجهیزات دفاعی پیشرفته نیستند و ممکن است به واسطهٔ تسلیحات و تجهیزات منتقل شده از سوی دهلینو، گروههای تروریستی مستقر در افغانستان مانند تحریک طالبان پاکستان و القاعده توان بیشتری یابند و برای حملات تازه علیه پاکستان بهکار گرفته شوند.
شکی در کار نیست که در طول درگیری های مرزی پاکستان و افغانستان ، بزرگترین بیم حکومت طالبان از اقدام احتمالی نیروی هوایی پاکستان بود که آنها را وادار به بازگشت به میز مذاکره کرد. طالبان نه از آن جهت که گمان میکنند میتوانند روسیه یا آمریکا را شکست دهند، بلکه از بیمِ ژنرال عاصم منیر دچار هراس شدهاند؛ زیرا او بدون آنکه زیر فشار قرار گیرد برای حفظ امنیت ملی بهطور قاطع توان مقابله با تروریستها را داراست. نمونهٔ اخیر از این توانمندی، پیروزی چشمگیر پاکستان در «معرکهٔ حق» علیه هند است.
پس از توافق دوحه اکنون توپ در زمین طالبان است: اگر آنها بخواهند و از گروههای تروریستی فاصله بگیرند، میتوانند مانند همسایهای نیکخواه زندگی کنند؛ اما چنانچه روش پیشین خود را ادامه دهند و بهعنوان نیابتِ دشمنِ منطقهای (هند) علیه پاکستان عمل کنند، باید یادآور شوند که پاکستان همان شکست ذلتبار هند را بهخاطر دارد.
جنگ علیه تروریسم تنها نبردِ پاکستان نیست، بلکه نبردِ جامعهٔ جهانی است. اگر امروز جهانیان در جلوگیری از فعالیتهای گروههای تروریستی مستقر در افغانستان جدی نباشند، فردا آتش ترور ممکن است دامان خودِ آنان را نیز بگیرد.[1]
نویسنده: مرزا اشتیاق بیگ[2]
ترجمه: دکتر عسکری
منابع: رونامه جنگ[3]
[1] . https://jang.com.pk/news/1522011
[2] . مرزا اشتیاق بیگ یکی از ستوننویسان و تحلیلگران برجستهٔ پاکستانی است که سالها در روزنامهٔ جنگ (Jang) قلم زده و با نثری روان و ادبی، موضوعات سیاسی، اجتماعی و بینالمللی را تحلیل میکند.
او در نوشتههای خود اغلب رویکردی ملیگرایانه و واقعگرایانه دارد و تلاش میکند تا از زاویهای انتقادی، مسائل مربوط به سیاست خارجی پاکستان، بهویژه روابط با افغانستان، هند و جهان اسلام را بررسی کند.
سبک نگارش مرزا اشتیاق بیگ ترکیبی از تحلیل دقیق، روایتگری خبری و لحن ادبی است که نوشتههایش را برای خوانندگان عام و خاص جذاب میسازد.
[3] . روزنامهٔ جنگ (Jang) یکی از قدیمیترین و پرتیراژترین روزنامههای پاکستان است که نخستینبار در سال ۱۹۳۹ میلادی منتشر شد.
این روزنامه به زبان اردو چاپ میشود و دفتر مرکزی آن در کراچی قرار دارد.«جنگ» با پوشش گستردهٔ اخبار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و بینالمللی و انتشار مقالات نویسندگان سرشناس، از جمله معتبرترین رسانههای مکتوب در جهان اردو بهشمار میآید.
نظر شما