۱۵ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۹

اندونزی سازی اسلام

تقویت اسلام معتدل در مراکز و مؤسسات آموزشی اسلامی در اندونزی
اندونزی سازی اسلام

در تاریخ ثبت شده است که اسلام از طریق تبلیغ مسالمت آمیز وارد اندونزی شد. این تبلیغ مسالمت آمیز، اسلام معتدل اندونزیایی را به دنیا آورد. این اسلام معتدل یا میانه رو به نوبه خود به خصوصیات منحصر به فرد اسلام اندونزی

چکیده:

در تاریخ ثبت شده است که اسلام از طریق تبلیغ مسالمت آمیز وارد اندونزی شد. این تبلیغ مسالمت آمیز، اسلام معتدل ​​اندونزیایی را به دنیا آورد. این اسلام معتدل یا میانه رو به نوبه خود به خصوصیات منحصر به فرد اسلام اندونزی تبدیل شده است که با اسلام در سایر نقاط جهان متفاوت است. با این وجود، خصوصیات اسلام میانه رو از زمان ورود سازمان های اسلامی فراملی به اندونزی، با چالش هایی روبرو شده است. در اینجا برخوردی بین ایدئولوژی اندونزی سازی اسلام و ایدئولوژی اسلام سازی اندونزی وجود دارد.

این تحقیق نشان می دهد که آموزش اسلامی استراتژیک ترین وسیله تقویت اسلام میانه رو است که خصوصیات اصلی اسلام اندونزی است. آموزش اسلامی که توسط مراکز و مؤسسات آموزشی اسلامی اندونزی ترتیب داده شده است، قطعاً در مورد اسلام معتدل ​​اندونزیایی به دانش آموختگان خود می آموزد. در عین حال، مؤسسات آموزشی اسلامی فراملی نیز در تلاشند اسلامی سازی اندونزی را برای دانش آموختگان خود انجام دهند. این برخورد اهمیت تقویت نقش مراکز و مؤسسات آموزشی اسلامی در انجام اندونزی سازی اسلام را ضروری می سازد تا بتواند اسلام میانه رو را در مجمع الجزایر اندونزی حفظ کند.

واژه های کلیدی: اندونزی سازی اسلام، اسلام میانه رو یا معتدل، آموزش اسلامی فراملی، مراکز و مؤسسات آموزشی اسلامی

مقدمه

قانون شماره ۲۰ سال ۲۰۰۳ در مورد نظام آموزش ملی ماده ۲ بیان می کند که "آموزش ملی براساس پانچاسیلا و قانون اساسی جمهوری اندونزی سال ۱۹۴۵ است." این ماده به وضوح تأکید می کند که پانچاسیلا ایدئولوژی اساسی در اجرای آموزش در اندونزی، از جمله آموزش اسلامی است. هنگامی که پانچاسیلا از سال ۱۹۴۵ به عنوان ایدئولوژی دولتی توسط ملت و دولت اندونزی تصویب شد، تا زمانی که این ملت و دولت هنوز "اندونزی" خوانده می شود، باید از این ایدئولوژی دفاع و برای آن مبارزه کرد. این مهم است، زیرا تاکنون پانچاسیلا ثابت کرده است که صرف نظر از انتقاد گروه های خاص خارج از خط پانچاسیلا، قادر به جمع و متحد کردن همه فرزندان ملت است. بنابراین، بسیار منطقی است که سیستم آموزش ملی در اندونزی باید متحرک و مبتنی بر سیستم فلسفه آموزشی پانچاسیلا باشد.

با این حال، در حال حاضر وجود ایدئولوژی پانچاسیلا با چالش های مختلفی روبرو است. به گفته شفیق هاشم، چالش معاصر کنونی ایدئولوژی پانچاسیلا از طرف گروه احیاگر سلفی – وهابی است که غالباً سخنان نفرت برانگیزی را علیه پانچاسیلا بر زبان می آورد. به عنوان مثال، ابوبکر بعاشیر از جماعت اسلامیه، پانچاسیلا را یک ایدئولوژی کافر دیده است، یا ابو جبریل از مجلس مجاهدین اندونزی که اظهار داشت، "کسانی که از پانچاسیلا به عنوان ایدئولوژی دولتی پیروی می کنند، جهنمی خواهند شد."

این گروه سلفی – وهابی اندونزیایی از پرخاشگرترین افراد در ترغیب جامعه اندونزی به رد پانچاسیلا هستند.[۱] به همین ترتیب هارتونو احمد جائز، شخصیت شورای تبلیغات اسلامی اندونزی که این عقیده را دارد که هرکس از دولت سکولار پانچاسیلا حمایت کند، مرتد است. این به این دلیل است که اسلام گرایان می خواهند اندونزی یک کشور اسلام باشد، نه یک کشور پانچاسیلا که به پلورالیسم احترام می گذارد.[۲]

تأثیر جریان سلفی – وهابی نیز در اندیشه عبدالله سونگکار[۳] نیز مشاهده می شود که کسی را که به پرچم اندونزی هنگام خواندن سرود ملی اندونزی در مدرسه، احترام می گذارد، کافر می داند. از نظر سونگکار، پانچاسیلا را به عنوان منشأ تمام قوانین در اندونزی قرار دادن همان بت پرستی (کفر) است، زیرا پانچاسیلا را با قرآن و حدیث برابر دانستن است.[۴]

برخی از دیدگاه های "نگران کننده" پانچاسیلا در بالا، به نوبه خود فضای مذهبی اندونزی را که زمانی به عنوان یک جامعه مذهبی تحمل پذیر و پر از صلح برچسب خورده بود، آشفته کرده است. همانطور که مشخص است، از نظر تاریخی، اسلام به طور مسالمت آمیز وارد مجمع الجزایر اندونزی شد که با مناطق دیگر در جهان اسلام متفاوت است.[۵] به گفته شفیق هاشم، اگرچه مورخان هنوز در مورد زمان ورود اسلام به اندونزی اختلاف نظر دارند، اما بیشتر مورخان بر این عقیده اند که روند صلح آمیز راه ورود اسلام به مجمع الجزایر بوده است. هیچ جنگ و تنش قابل توجهی بین گسترش دهندگان اسلام و مردم محلی مجمع الجزایر که قبلاً دین و اعتقاد خود را داشتند، وجود نداشت. مجاری تجارت، ازدواج و برخوردهای فرهنگی و همچنین عناصر عرفانی، از ابزارهای مؤثر اسلامی سازی اندونزی است، به طوری که اسلام اندونزی چهره ای معتدل دارد، متفاوت از چهره اسلام در جاهای دیگر.[۶]

روند اسلامی سازی مسالمت آمیز بلافاصله با ورود اندونزی به دوران اصلاحات در سال ۱۹۹۸ تغییر کرد. در اینجا، بازیگران جنبش جدید اسلامی که خارج از چارچوب جریان اصلی اسلامی حاکم اندونزی مانند محمدیه، نهضت العلماء و غیره بوده اند، در حال ظهور بودند. از این جنبش جدید اسلامی به عنوان جنبش اسلامی فراملی یاد می شود، عنی یک گروه مذهبی اسلامی که دارای یک شبکه بین المللی است که به کشوری با جریان مذهبی (ایدئولوژی) جدید از یک کشور خارجی (خاورمیانه) می آید که متفاوت از عقاید مذهبی محلی قبلی است.

این گروه ها یا جنبش هایی که فراملی تلقی می شوند، اخوان المسلمین (جنبش تربیتی) از مصر، حزب التحریر از لبنان (خاورمیانه)، سلفی ها از عربستان سعودی، شیعه از ایران و جماعت تبلیغی از هند/بنگلادش هستند. این پنج جنبش یا گروه مذهبی در حال حاضر در اندونزی وجود دارد.[۷]

از آنجا که آنها دیدگاه جهانی نسبت به کارهای تبلیغی دارند که متفاوت از گروههای اصلی اسلامی است، در چندین مکان مواردی به صورت فوران واکنشهای عمومی نسبت به وجود این گروه اسلامی فراملی ظاهر شده است.

بنابراین، در اندونزی امروز، دو الگوی متفاوت در روند اسلامی سازی وجود دارد. گروههای اصلی اسلامی این کار را با الگوی "اندونزی سازی اسلام" انجام داده اند، در حالی که گروههای اسلامی فراملی با الگوی "اسلامی سازی اندونزی" این کار را کرده اند. این دو پارادایم اسلامی سازی اکنون از طریق مجاری مربوط به خود، عمدتاً از طریق مؤسسات آموزش اسلامی به عنوان راهبردی ترین قدم، برای اسلام اندونزی در حال رقابت هستند. این مقاله، با تجزیه و تحلیل محتوای منابع سند، قصد دارد نقش مؤسسات آموزش اسلامی را در تقویت خصوصیت و شخصیت اسلام میانه رو اندونزی از طریق الگوی "اندونزی سازی اسلام" توصیف کند.

پارادایم "اندونزی سازی اسلام" و اسلام معتدل[۸]

اصطلاح "اندونزی سازی" برای اولین بار از زمان انتصاب کریستین اسنوک هورگورنجه توسط دولت استعماری هلند به عنوان مشاور در امور عرب و بومی در ۱۱ ژانویه ۱۸۹۹ ظاهر شد. توسط هورگورنجه، "اندونزی سازی" به عنوان ابزاری سیاسی برای ایجاد آینده ای مدرن و پیشرفته برای هند شرقی هلند مورد استفاده قرار گرفت. او خواهان روندی "اندونزی سازی ای اندونزی شدن" بود که در آن حکام هلندی در اندونزی تشویق می شدند که در بالا بردن شأن و منزلت ساکنان مستعمره خود احساس مسئولیت اخلاقی داشته باشند، زیرا او به اسلام به عنوان نیرویی که می تواند منجر به پیشرفت شود، اعتقادی نداشت.[۹] هدف از "اندونزی سازی" هورگورنجه این بود که با پیشبرد فرهنگ غربی از طریق آموزش و یادگیری،[۱۰] نفوذ اسلام را کاملاً از بین ببرد، به طوری که همه چیز اندونزیایی باشد، نه کاملا اسلامی.

سپس از حوزه سیاسی، اصطلاح "اندونزی سازی" تغییر جهت یافت تا در حوزه اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد. به گفته جی توماس لیندبلاد، این اصطلاح برای تحلیل اقتصاد اندونزی در هنگام گذار از استعمار هلند به نظم قدیمی استفاده می شد. در این زمان، این اصطلاح به عنوان تلاشی از سوی دولت برای تغییر و کنترل شرکتهای تحت استعمار هلند برای تبدیل شدن به مالکیت بومی تعبیر شد.[۱۱] سپس در دوران نظم نوین، این اصطلاح توسط کونتویجویو در قلمرو اسلام در سال ۱۹۸۴ برای رد فقه اندونزی که توسط پروفسور حسبی الصدیقی مطرح کرد، استفاده شد.

کونتووجویو نوشت: "در زمینه اندونزی سازی، اسلام در سطح معینی مقاومت ایجاد کرده است. به عبارت دیگر، عقلانیت اسلام به امور عرفانی سقوط کرده است و از منظر فرهنگ، محلی شده است. بنابراین، می توانیم بپرسیم، اگر کسی می خواهد اندونزی به اسلام تبدیل شود، پس باید چه جهتی را دنبال کند؟ ... زیرا اسلام در اندونزی از مرحله جهانی به مرحله محلی سقوط کرده است؟ اگر باید اندونزی سازی وجود داشته باشد، پس چه صورتی (از اسلامی که اندونزی شده است) نمایان شود؟ [۱۲]"

در تحولات اخیر، اصطلاح "اندونزی سازی" در متن جنبش اسلامی اندونزی استفاده می شود تا ببیند روند اندونزی سازی اسلام در اندونزی چگونه است. این اصطلاح با اصطلاح "اسلامی سازی" که به معنای اسلامی سازی (ترویج و گسترش اسلام در) اندونزی است، مغایرت دارد، به این معنی که اسلام کاملاً عربی است.

در این زمینه، مجیب الرحمن بین "اندونزی سازی اسلام" و "اسلامی سازی اندونزی" تفاوت قائل شد. از نظر وی، "اندونزیزه کردن اسلام" الگو و استراتژی جنبش اسلامی سازی در اندونزی است که ماهیتی غیر ایدئولوژیک دارد، به این معنا که اسلامی سازی در قالب فرهنگی انجام می شود، یعنی اسلامی که می خواهد در حوزه فرهنگی، خارج از ساختار قدرت دولت توسعه یابد، اما همچنان منتقد دولت است. این جنبش اسلامی غیر ایدئولوژیک غالباً با جنبشهای ایدئولوژیک اسلامی "به رقابت" می پردازد، خصوصاً در مورد مباحث ایدئولوژی دولت، بین یک دولت اسلامی یا یک دولت سکولار. سازش ایدئولوژیک بین این دو، این واقعیت را به وجود آورد که اندونزی یک "دولت نه و نه " است، نه یک دولت سکولار، و نه یک دولت مذهبی. در این مفهوم دولت، منطقه تاریکی یا مبهمی وجود دارد که به این دو گروه اجازه می دهد تا مصالحه کنند، در حالی که همزمان با هم بحث می کنند.[۱۳]

در همین حال، "اسلامی کردن اندونزی" پارادایم و استراتژی جنبش اسلامی سازی ایدئولوژیکی است، یعنی تلاش برای تبدیل اندونزی به یک کشور اسلامی از طریق خلافت اسلامی. پارادایم این جنبش از دوران اصلاحات که مورد حمایت جنبش ایدئولوژیک اسلامی بود که زمانی افسرده شده بود و مخفیانه حرکت می کرد، به سطح ظاهر شده است. بادهای اصلاحات آزادی را برای حضور گروه های اسلامی ایدئولوژیکی در عرصه عمومی فراهم کرده است. برخی از آنها از طرف فعالان تبلیغی دانشگاه مانند اتحادیه دانشجویان مسلمان اندونزی و حزب رفاه اجتماعی، برخی از حزب التحریر و برخی دیگر از جنبش تروریسم به سبک آمروزی و امام سامودرو بودند که راه اسلامی خشن را در پیش گرفتند.[۱۴]

بنابراین، "اندونزی سازی اسلام" بیشتر یک پارادایم و استراتژی جنبش های فرهنگی است که توسط گروه های اسلامی غیر ایدئولوژیک با هدف حفظ اسلام اندونزی به عنوان اسلامی که دارای ویژگی های متمایز اندونزیایی، یعنی معتدل، دوستانه، بردبار است، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین، "اندونزی سازی اسلام" با "اسلامی سازی اندونزی" که دارای ویژگی ایدئولوژیکی است، متفاوت است و قصد دارد ایدئولوژی اندونزی مبتنی بر پانچاسیلا را با اصل خلافت اسلامی تغییر دهد تا اندونزی به یک کشور اسلامی تبدیل شود.

طبق دیدگاه عبدالرحمن وحید، اندونزی "کشور مسلمانان میانه رو" است.[۱۵] از دوران پس از سوهارتو، اندونزی به عنوان بزرگترین کشور مسلمان و سومین کشور دموکراسی پس از هند و ایالات متحده انتظار می رود که نقش بیشتری در گسترش اسلام میانه رو داشته باشد. ازیومردی عذرا عقیده دارد که اسلام اندونزی "اسلامی با چهره ای خندان" است که سرشار از صلح و اعتدال است، به طوری که هیچ مشکلی در رابطه با مدرنیته، دمکراسی، حقوق بشر و سایر روندها و گرایشات در جهان مدرن وجود ندارد.[۱۶]

رئیس جمهور جوکو ویدودو در سخنرانی افتتاحیه بیست و ششمین مسابقات ملی قرآن کریم خود در شهر ماتارام، ۳۰ جولای ۲۰۱۶، بر وجود شخصیت معتدل برای اسلام اندونزی تأکید کرد. به گفته رئیس جمهور، اکنون زمان آن است که اندونزی منبع تفکر اسلامی و همچنین منبع یادگیری اسلامی برای جهان باشد. کشورهای دیگر نیز باید اسلام را از اندونزی ببینند و یاد بگیرند، زیرا اسلام در اندونزی مانند یک نسخه داروی تجویز شده و ثابت است، یعنی اسلام وسطیه، اسلام معتدل یا میانه رو. در همین حال، کشورهای دیگر هنوز به دنبال فرمول هستند.[۱۷]

برای پی بردن به این ویژگی، رئیس جمهور آیین نامه شماره ۵۷ ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ را در مورد تأسیس دانشگاه بین المللی اسلامی اندونزی امضا کرده است که انتظار می رود منبع دانش اسلامی، منبع نور اخلاقیات اسلامی و قلعه ای برای حفظ ارزشهای اسلامی متعادل (متوازن)، اسلامی بردبار (متسامح) و اسلامی برابری طلبانه (مساوات) باشد.

ایده هایی مانند "اسلام بومی"، "اسلام منطقی"، "اسلام مترقی"، "اسلام تحول گرا"، "اسلام لیبرال" ، "اسلام فراگیر"، "اسلام تحمل" و "اسلام پلورال" که از سال ۱۹۷۰ ظهور کرده اند، می تواند به عنوان اسلام میانه رو اندونزی دسته بندی شود. همین دسته را می توان به ایده های واقعی سازی مجدد اسلام، ملی سازی اسلام، رفع تقدس فرهنگ اسلامی یا اجتهاد متنی نیز اختصاص داد.[۱۸]

ماهیت اسلام میانه رو این است که قرآن آن را رحمۀً للعالمین می نامد (سوره انبیا: ۱۰۷). با این معنا، اسلام معتدل برای اندونزی، اسلام افراطی یا رادیکال نیست که همیشه بر خشونت تأکید نمی کند یا در اجرای اسلامی بودن خود موضع سختگیرانه و خشونت آمیز نمی گیرد. گروه های اسلامی لیبرال یا گروههای اسلامگرا، تا مسیری غیر رحمت را طی کنند، در گروه اسلام میانه رو دسته بندی نمی شوند.

اسلام معتدل با چندین ویژگی مشخص می شود، یعنی رفتار عادی (توسط) در اجرای آموزه های دینی، تحمل نسبت به اختلاف عقاید و نظرات، پرهیز از خشونت، مقدم شمردن گفتگو، جای دادن مفاهیم مدرن که اساساً حاوی مصالح است، تفکر منطقی بر اساس وحی، تفسیر متون به روشی متنی، و استفاده اجتهاد در تفسیر آنچه که در قرآن یا سنت موجود نیست. با این ویژگی ها، اسلام میانه رو کسانی هستند که نگرش مدارا، هماهنگ و همکاری با گروه های مختلف مذهبی دارند. این ویژگی رحمت اسلام معتدل اندونزی است که معنای کلامی بیشتری دارد تا معنی سیاستی که ایالات متحده هنگام تفسیر اسلام میانه رو مورد بحث قرار می دهد.[۱۹]

آموزش اسلامی فراملی بعنوان یک چالش

در سال ۲۰۱۱ یک تحقیق پایان نامه در مورد آموزش مبتنی بر جامعه با موضوع حوزه (مدرسه دینی شبانه روزی) وحدت اسلامی در دوران نظم نوین، به ویژه در دوران رهبری کیایی حاجی احمد لطیف مختار انجام داده شد.[۲۰] یکی از یافته های این تحقیق، دسته بندی آموزش مبتنی بر جامعه به دو دسته، یعنی آموزش جامعه محور ارگانیک و آموزش جامعه محور سنتی است. آموزش مبتنی بر جامعه ارگانیک، آموزشی است که در آن تمام سیاست های آن "از"، "توسط" و "با هم" به نفع جامعه ساخته شده است، همانطور که روشنفکران ارگانیک از توانمندسازی جامعه مدنی طرفداری می کنند. این آموزش مبتنی بر جامعه ارگانیک با آموزش سنتی جامعه محور که "معاون" یا پیوند دهنده ایدئولوژی هژمونی دولت است، متفاوت است.

مثالی که می توان برای آموزش مبتنی بر جامعه ارگانیک ارائه داد، موسسات پسانترن (حوزه یا مدارس اسلامی شبانه روزی) هستند که آموزش را با یک برنامه درسی جداگانه خود ارائه می دهند، نه اینکه از برنامه درسی آموزش ملی پیروی کنند. اما حوزه هایی که آموزش را چه در قالب مدرسه عمومی و چه در مدرسه دینی ارائه می دهند، با پیروی از برنامه درسی ملی دولت، این نوع پسانترن در گروه آموزش سنتی مبتنی بر جامعه قرار می گیرد، زیرا معاون دولت است. بنابراین، واضح است که همه پسانترن ها اصل آموزش مبتنی بر جامعه ارگانیک را به طور کامل اجرا نکرده اند. پسانترن هایی که برنامه درسی آن از الگوی برنامه درسی دولت ملی پیروی می کند، در زمره آموزش های سنتی مبتنی بر جامعه قرار می گیرد.

یافته های پایان نامه در مورد آموزش مبتنی بر جامعه ارگانیک فوق، مظهر مفهوم دموکراتیزه سازی آموزش است که مستلزم تعیین کلیه سیاست های آموزشی توسط جامعه است نه دولت، زیرا جامعه "ارباب" و "مالک" آموزشی است که ارائه می دهد. بنابراین، اهمیت این آموزش مبتنی بر جامعه ارگانیک در وجود جامعه است که به طور کلی، بدون هیچ گونه مداخله دولت در آن، صاحب آموزش خود می شود.

آموزش اسلامی فراملی که اکنون در اندونزی در حال رشد است، می تواند به عنوان آموزش مبتنی بر جامعه ارگانیک دسته بندی شود، زیرا این مدل آموزش "از"، "برای" و "به منظور" تأمین نیازهای جوامع حامی آن انجام می شود. سازمان های فراملیتی که دارای ویژگی ایدئولوژیکی هستند، از ابتدای اصلاحات سال ۱۹۹۸، با کاشت عناصر ایدئولوژیک خود از طریق مؤسسات آموزشی به عنوان ابزار انتشار آن، وارد اندونزی شده اند. در اندونزی، بسیاری از مؤسسات آموزشی خصوصی با ماهیتی ایدئولوژیک که از ایدئولوژی سازمان مرکزی خود پیروی می کنند، پیدا شده اند. آموزش اسلامی که توسط این سازمان های اسلامی فراملی سازماندهی می شود، یا آن را "آموزش اسلامی فراملی" می نامند، طبیعتاً امکان آن را دارد که با ایدئولوژی آموزشی ملی، متفاوت یا مغایر باشد. زیرا، علی ای حال، این مؤسسات قطعاً از نظر ایدئولوژیک فقط برای انتشار دیدگاه های ایدئولوژیک خود به دانش آموزان (دانشجویان) عمل می کنند. وقتی این اتفاق می افتد، آموزش اسلامی فراملی به طور خودکار به چالشی برای آموزش ملی مبتنی بر پانچاسیلا تبدیل می شود. برای رفع این چالش چه کاری می توان انجام داد؟

نصب و راه اندازی اسلام معتدل ​​در مؤسسات آموزشی اسلامی

نصب و راه اندازی تقویت جریان اسلامی معتدل در مؤسسات آموزشی اسلامی لازم است انجام شود. به گفته شمس العارفین، می توان نقش دنیای آموزش را به عنوان مؤسسه ای برای مبارزه با رادیکال طراحی کرد که می تواند بهینه سازی شود. نقش آموزش و پرورش، به ویژه آنهایی که توسط مسلمانان اداره می شود، می تواند همراه با سایر نهادها این نقش را بازی کند، به طوری که چهره اسلام در اندونزی دوستانه و رحمت، مدارا، معتدل باقی بماند، در عین حال همچنان از نظر جهانیان دارای عزت است.[۲۱] بنابراین، مؤسسات آموزشی اسلامی نقش استراتژیک بسیار زیادی در تقویت این ویژگی معتدل دارند.

در چارچوب "اندونزی سازی اسلام" برای تقویت اسلام میانه رو، مؤسسات آموزشی اسلامی می توانند ایدئولوژی اسلامی معتدلی را به دانش آموزان (دانشجویان) خود القا کنند. این القا را می توان با پیروی از چارچوب Gerald L. Gutek در مورد ایدئولوژی آموزشی انجام داد. به گفته وی، یک ایدئولوژی آموزشی، به هر شکل که باشد، از سه طریق قابل تحقق است: ۱) در تعیین سیاست ها و اهداف آموزشی، ۲) در ارائه ارزش های پنهان در برنامه درسی پنهان، ۳) و در فرمول بندی خود برنامه درسی.[۲۲]

این سه جنبه همیشه تحت تأثیر فرم و قالب ایدئولوژی آموزشی اتخاذ شده توسط یک نهاد آموزشی قرار می گیرند. بنابراین، در نصب ایدئولوژی معتدل اسلامی، باید به این سه جنبه توجه شود.

۱. تأکید بر اسلام میانه رو در تدوین اهداف آموزشی

یکی از کلیدهای درک هدف آموزش این است که آن هدف باید خوب باشد. از نظر نونگ مهاجر، معنای فلسفی "خوب" شامل آداب، سلوک، فضایل، ارزشهای عملی و ارزشهای زنده است تا دانش آموزان (دانشجویان) به افراد باهوش تر، خبره، عالم، دارای شخصیت نجیب، بردبار، خوب خواندن و بسیاری دیگر باشند. این نمونه هایی از اهداف خوب در آموزش هستند.[۲۳] در همین حال، طبق گفته جان دیویی، هر هدف آموزشی باید حاوی ارزش هایی باشد که از طریق مشاهده، انتخاب و برنامه ریزی صورت می گیرد و هر از زمانی به زمان دیگر انجام می شود. اگر هدف فاقد ارزش باشد، حتی می تواند مانع ایجاد ذهن سالم دانش آموزان شود، در این صورت ممنوع است.[۲۴]

با این کار، در تدوین اهداف آموزشی، مفهوم "خوب" و مفهوم "ارزش" مهم می شود. این دو مفهوم، البته وابسته به فلسفه و ایدئولوژی اتخاذ شده توسط یک مؤسسه آموزشی، بسیار ایدئولوژیک هستند. این فلسفه و ایدئولوژی در مورد مفهوم ارزش و مفهوم خوب است که بعداً به برای تدوین اهداف آموزشی ترجمه می شود.

مؤسسات آموزشی اسلامی، از نظر ایدئولوژیک، می توانند مفهوم "خوب" و مفهوم "ارزش" را که در جریان اسلام میانه رو موجود است، در اهداف تربیتی خود نصب کند تا آموزش یا تربیت اسلامی معتدل را به وجود بیاورد.

از نظر ابودین ناتا، تعلیم و تربیت اسلامی میانه رو، یا به اصطلاح او، تعلیم و تربیت اسلامی رحمۀً للعالمین، دارای ده ارزش اساسی زیر به عنوان شاخص است:

۱) آموزش صلح آمیز که به حقوق بشر و دوستی بین ملت ها، نژادها یا گروه های مذهبی احترام می گذارد؛

۲) آموزش توسعه کارآفرینی و مشارکت یا همکاری با جهان صنعتی؛

۳) آموزشی که رسالت نبوت اسلام، یعنی انسان سازی، آزادسازی و تعالی برای تغییر اجتماعی را در نظر می گیرد؛

۴) آموزش حاوی آموزه های مدارای مذهبی و کثرت گرایی؛

۵) تعلیم و تربیت که تعالیم اسلامی را به عنوان جریان اصلی اسلام اندونزی معتدل را ارائه می دهد؛

۶) آموزشی که بین بینش های فکری (سر)، معنوی و اخلاقی (قلب)، و مهارت های شغلی (دست) را متعادل می سازد؛

۷) آموزشی که عالمان متفکر و متفکران عالم تولید می کند؛

۸) آموزشی که راه حلی برای مشکلات آموزشی فعلی مانند مشکل دوگانه گرایی و روشهای یادگیری است؛

۹) آموزشی که بر کیفیت آموزش به صورت جامع تأکید دارد؛ و

۱۰) آموزشی که قادر به تسلط بر زبان های خارجی است.[۲۵]

از ده ارزش اساسی بالا، نکات ۱، ۳، ۴ و ۵ نیاز به توجه ویژه ای در تدوین اهداف آموزش اسلامی در اندونزی دارند. این چهار نکته مهم هستند، زیرا این ویژگی منحصر به فرد اسلام اندونزی است که با اسلام در کشورهای دیگر متفاوت است. آموزش صلح، آموزش نبوت، آموزش تحمل و پلورالیسم، و همچنین آموزش هایی که تفکر اسلامی-اندونزیایی را در جریان اصلی قرار می دهد، نیاز به حمایت از لحاظ سیاست و مدیریت دارند. مراکز و مؤسسات آموزش اسلامی، چه مدارس عمومی، مدارس دینی یا حوزه، باید در نصب اهداف آموزشی بر این چهار نکته تأکید کنند. این چهار نکته همان چیزی است که سعی دارد جنبه های اسلامی را با جنبه های اندونزیایی در بخش آموزش ادغام کند تا اسلام میانه رو که شخصیت اسلام اندونزی است، از نظر آموزش تقویت شود.

آموزش اسلامی فراملی موجود در اندونزی کمابیش به ادغام اسلامی – اندونزیایی توجه نکرده است، زیرا این نوع مؤسسات آموزشی استفاده از الگوی "اندونزی سازی اسلام" را نادیده می گیرد و از الگوی "اسلامی سازی اندونزی" با توجه به دیدگاه ایدئولوژیک خود استفاده می کند.

۲. فیلتر کردن مطالب آموزشی در مورد اسلام میانه رو در محتوای برنامه درسی

برنامه درسی آموزشی نیز ایدئولوژیک است. پارادایم جدید آموزش، برنامه درسی را به طور گسترده تعریف رده است، یعنی هر آنچه مربوط به فعالیت های انجام شده و تجربه شده توسط مربیان و دانش آموزان، چه به صورت رسمی و چه غیررسمی، برای دستیابی به اهداف آموزشی.

برنامه درسی در پارادایم جدید نه تنها یک برنامه آموزشی است، بلکه همچنین به عنوان یک محصول آموزشی، به عنوان یک نتیجه یادگیری مطلوب و به عنوان یک تجربه یادگیری برای دانش آموزان است.[۲۶]

به گفته إس ناسوتیون، در تدوین یا بازنگری یک برنامه درسی آموزشی، چهار اصل وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد، یعنی اصول فلسفی مربوط به فلسفه و اهداف آموزشی، اصول روانشناختی در مورد یادگیری روانشناسی و روانشناسی دانش آموزان، اصول جامعه شناسی در مورد تغییرات جامعه و اصول سازمانی مربوط به فرم و سازمان برنامه درسی.[۲۷] احتمالاً، این اصل فلسفی برنامه درسی است که عرصه ای برای بارور کردن یک ایدئولوژی آموزشی برای دانش آموزان است.

بنابراین، محتوای برنامه درسی به جنبه مهمی در نصب ایدئولوژی معتدل اسلامی تبدیل می شود. امروزه مطالب درسی آموزش اسلامی نه تنها به صورت چاپی، بلکه به صورت دیجیتالی نیز منتشر می شود. مراکز و مؤسسات آموزشی اسلامی باید بتوانند مطالب آموزشی را که کدام حاوی ایدئولوژی اسلامی معتدل اند و کدام نیستند، مرتب و فیلتر کنند. گروه هایی از جنبش های ایدئولوژیک اسلامی، ایدئولوژی خود را از طریق انتشار و ترجمه آثار متناسب با ایدئولوژی خود به زبان اندونزیایی گسترش داده اند. به همین ترتیب، آنها آموزه های ایدئولوژیک خود را بصورت آنلاین و در قالب مطالب دیجیتالی قرار داده اند که در سایت های اینترنتی آنها پراکنده است.

در سال ۲۰۰۸، گروه بحران بین الملل (International Crisis Group) گزارش چندین ناشر را که مظنون به داشتن شرکت های انتشاراتی و دارای پیوندهایی با گروه رادیکال جماعۀ اسلامیه بودند، داد. بیشتر این ناشران در منطقه سولو بزرگ (Solo Raya) واقع شده اند و وابسته به انجمن ناشران اندونزی (IKAPI) نیستند، اما بخشی از اتحادیه ناشران اسلامی هستند. برخی از ناشران منتشر شده توسط این گروه بحران بین الملل عبارتند از: العلق (Al-Alaq)، گروه ناشران عرفه (Arafah)، گروه ناشران القوام (Al-Qawam)، گروه ناشران اقوم (Aqwam)، رسانه کافیه چیپتا (Kafeyah Cipta Media)، رسانه الرحمه (Ar-Rahmah Media) و همچنین چندین ناشر دیگر در منطقه سولو مانند پوستاکا الامین (Pustaka Al-Amin)، ابیان (Abyan)، پوستاکا التزام (Pustaka Iltizam)، زیاد ویسی مدیا (Ziyad Visi Media)، الدعوۀ (Ad-Dakwah) و ناشر وافا (WAFA Press).[۲۸]

در همین حال، در مطالعه عبدالمنیپ چندین سایت که مشکوک به سایت هایی هستند که موضوعات مربوط به رادیکالیسم را اطلاع می دهند، ذکر شده است:

۱) www.arahmah.com که حاوی اخبار و مقالات جهاد در سراسر جهان است؛

۲) www.thoriquna.wordpress.com که به افراد اجازه می دهد مقالات و کتاب های الکترونیکی در مورد جهاد را بارگیری کنند، حتی اطلاعات اطلاعاتی، ترجمه دوره امنیت و اطلاعات (The Security and Intelligence Course) نوشته ابوعبدالله بن آدم وجود دارد؛

۳) www.jihad.hexat.com که حاوی مقالات جهاد و کتاب هایی از ابو مصعب السوری با عنوان تبلیغ مقاومت اسلامیه جهانی است؛

۴) http://almuwahhidin.wordpress.com که حاوی بولتن منتشر شده توسط جماعت انصار التوحید به رهبری ابوبکر بعاشیر است؛

۵) www.millahibrahim.wordpress.com که فایل های بارگیری شده حاوی سخنرانی درباره مطالعه کتابهای جهادی توسط امان عبدالرحمن ملقب به ابوسلیمان را که به دلیل مشارکت در آموزش مسلحانه در آچه در زندان بسر می برد، فراهم می کند؛ و

۶) http://alqoidun.sitesled.com/heart.php-hid=۱.htm که کتاب محکم شدن در راه جهاد توسط الشهید الشیخ یوسف بن صالح العُییری و تروریسم از آموزه های اسلامی است توسط شیخ علامه عبدالقادر بن عبدالعزیز را آنلاین کرده است.[۲۹]

در مورد مواد درسی چاپی، در سال ۲۰۱۶ مرکز مطالعات اسلامی و جامعه دانشگاه اسلامی دولتی شریف هدایت الله جاکارتا مطالعه ای در مورد احتمال وجود محتوای آموزه های عدم تحمل و خشونت آمیز موجود در کتابهای درسی آموزش دینی اسلامی که توسط وزارت آموزش و فرهنگ مورد استفاده در مدارس ابتدایی و متوسطه (راهنمایی و دبیرستانی) در اندونزی منتشر شد، انجام داد. این مطالعه، از جمله، به این نتیجه رسید که:

۱. محتوای آموزه عدم تحمل در این کتابهای درسی وجود دارد که در قالب سرزنش نظرات مختلف یا اعمال عبادی، ترویج یک نظر بدون ارائه نظر دیگر، حاوی دیدگاه های منفی یا کلیشه ها در مورد امت های دیگر بدون تاکید بر اینکه اسلام به آزادی اعتقاد احترام می گذارد و بدون تأیید بر اینکه بین جوامع دینی باید هماهنگ باشند و از نظر اجتماعی باید دست به دست هم دهند همانگونه که اسلام می آموزد، منعکس شده است.

۲. دولت تولید کتاب درسی آموزش دینی اسلامی را بخشی از سیاست فرهنگی ملی برای ایجاد و رشد شخصیت ملی قرار نداده است و

۳. بلاتکلیفی چشم انداز، رسالت و اهداف کتابهای درسی آموزش دینی اسلامی وجود دارد به طوری که آنها شامل آموزه ها و پیامهای اسلامی رحمۀً للعالمین بر اساس ارزشهای ملی اندونزی نیستند که به نوبه خود آن کتاب های درسی مبهم و ناسازگار اند و یا حتی متناقض با آموزه های اسلامی اندونزیایی اند.[۳۰]

یافته های این مرکز شاخصی از وجود جریان عدم تحمل و خشونت است که در مواد درسی چاپ شده آموزش دینی اسلامی در مدارس "نفوذ" کرده است.

مطالعات اخیر انجام شده توسط حسنیاتی در سال ۲۰۱۷ در مورد محتوای رادیکالیسم، تحمل و دموکراسی در کتاب آموزش دینی اسلامی مدرسه دبیرستانی منتشر شده توسط وزارت آموزش و پرورش، ایرلانگا و یودیستیرا نشان می دهد که:

۱. ارزش های رادیکالیسم در کتاب درسی آموزش دینی اسلامی (معارف اسلام) منتشر شده توسط وزارت آموزش، ایرلانگا و یودیستیرا وجود دارد. در همین حال، ارزشهای مدارا و دموکراسی در کتابهای درسی منتشر شده توسط سه ناشر فوق تأکید بر اهمیت صلح، وحدت، احترام متقابل، مشورت، آزادی بیان و مذهب است.

۲. کتابهای درسی منتشر شده توسط سه ناشر اساساً حاوی مدارا و دموکراسی زیادی هستند. با این حال، نمی توان انکار کرد که کتاب های درسی معارف اسلامی از سه ناشر حاوی رادیکالیسم نیز هستند. آنچه که باعث تأسف شدید است این است که محتوای رادیکالیسم بیشتر در کتابهایی است که توسط وزارت آموزش و فرهنگ منتشر شده است.[۳۱]

مطالعات فوق به وضوح نشان می دهد که در کتاب درسی معارف اسلامی ایده ها و آموزه هایی از رادیکالیسم در آن نهفته است. ایده ها و آموزه های رادیکالیسم قطعاً با ویژگی اسلام میانه رو اندونزی سازگار نیست. در اینجا اهمیت استفاده از پارادایم "اندونزی سازی اسلام" در تدوین و تهیه کتب درسی آموزشی منعکس کننده اسلام معتدل نهفته است. برنامه درسی آموزشی باید از آموزه ها و جریان رادیکالیسم پاکیزه باشد. مراکز و مؤسسات آموزشی موظفند به فیلتر کردن این آثار، چه به صورت چاپی و چه به صورت آنلاین، قادر باشند تا در مراکز و مؤسسات آموزشی اسلامی معتدل تدریس نشوند. در این رابطه، یک مربی معتدل باید توانایی و وسعت بینش در فیلتر کردن نشریات و وب سایت های غیر معتدل ​​را داشته باشد، به طوری که آنها به دانش آموزان آموزش داده نشوند.

۳. درونی سازی ارزش های اعتدالی ​​اسلامی در طراحی برنامه درسی پنهان

همین امر که محتوای ایدئولوژیکی دارد، طراحی برنامه های درسی پنهان است. طبق گفته مایکل دبلیو اپل، برنامه درسی پنهان را می توان به عنوان هنجارها و ارزشهایی تفسیر کرد که به طور ضمنی، اما مؤثر، توسط مدارس به دانش آموزان آموزش داده می شوند که معمولاً در اهداف تدریس رسمی معلمان نیستند. همین نوع برنامه درسی است که در تلاش برای حفظ ایدئولوژی به صورت هژمونیک سهم بسزایی دارد.[۳۲] بنابراین، تحلیل ایدئولوژیک می تواند عملکردهای برنامه درسی را آشکار کند، جایی که از طریق برنامه درسی پنهان، هر سیستم آموزشی در واقع ایدئولوژی های خاصی را در چارچوب تولید فرهنگی پنهان می کند.

عنصر مهمی در برنامه درسی پنهان در مدارس عبارتند از ارزش ها، اعتقادات، موضع گیری ها، نگرش ها و هنجارها که بخش مهمی از کارکرد مدرسه است. این ارزشها، اعتقادات، موضع گیری ها، نگرش ها و هنجارها در شخصیت سازی دانش آموزان بسیار تأثیرگذار است. یعنی چه نوع شخصیت هایی از دانش آموزان که می خواهند شکل بگیرند، بستگی به ارزش ها، اعتقادات، موضع گیری ها، نگرش ها و هنجارها دارد که توسط مدرسه نصب می شود.

برنامه درسی پنهان در یک مؤسسه آموزشی ظاهر نمی شود، زیرا در سند برنامه درسی نوشته نشده است. با این حال، این برنامه درسی پنهان است که حاوی قدرت توانایی تشکیل شخصیت و ایدئولوژی دانش آموزان است. بنابراین، ارزشهای اعتدالی مانند رفتار میانه رو (توسط و اعتدال) در دینداری، تحمل نسبت به اختلاف اعتقادات و نظرات، اجتناب از خشونت، اولویت دادن به گفتگو، گنجاندن مفاهیم مدرن حاوی مصالح اساسی، تفکر منطقی مبتنی بر وحی، تفسیر متن با سیاق، استفاده از اجتهاد در تفسیر آنچه در قرآن و سنت مکتوب نیست، برخورداری از تعاون (کمک به یکدیگر) و همکاری با گروههای مختلف مذهبی، می تواند در فرآیند نصب ایدئولوژی اسلامی میانه رو درونی سازی شود.

این ارزش ها باید در یک برنامه درسی پنهان نصب شوند. این ارزشها انتزاعی از ایدئولوژی معتدل اسلامی است که مشخصه اسلام اندونزی است. بنابراین، در این زمینه، استفاده از پارادایم "اندونزی سازی اسلام" در تهیه یک برنامه درسی پنهان برای مراکز و مؤسسات آموزشی به یک ضرورت تبدیل می شود. اگر این ارزشهای معتدل ​​اسلامی به درستی در برنامه درسی پنهان نصب نشود، شخصیت دانش آموزان به دست آمده از شخصیت اسلام میانه رو دور می شود.

مراکز و مؤسسات آموزشی مانند پسانترن (مدارس اسلامی شبانه روزی یا حوزه) امروزه به "سلفی" و غیر سلفی تقسیم شده اند. حوزه سلفی با تفاوت قطری از غیر سلفی، دارای ویژگی هایی است، از جمله یک فرایند یادگیری و محتوای برنامه درسی با محتوای ایدئولوژیک، تاکید بر عمل امر به معروف و نهی از منکر از طریق یک رویکرد افراطی، لباس های سفید (عبای سفید)، شلوار بالای مچ پا و ریش برای طلاب پسر. طلاب "سلفی" نیز در مورد قرآن و حدیث به عنوان تنها منابع اسلام با کنار گذاشتن تعالیم مندرج در حوزه های تفکر کلاسیک اسلامی، آموزش داده می شوند. علاوه بر این، این مدل از حوزه همچنین یک برنامه درسی ایجاد می کند که از کتابهای عربی معاصر که از طریق شبکه های بین المللی "سلفی" به دست آورده است، استفاده می کند. در اینجا، مواد درسی فقه جهاد نه تنها در تئوری، بلکه در عمل نیز تدریس می شود.

به عنوان مثال، در حوزه المؤمن منطقه انگروکی (Ngruki)، جاوه میانی هنرهای رزمی به طلاب آموزش داده می شود. این هنر رزمی همچنین با استفاده از اسلحه، حتی عملیات جنگ شهرها و حمله به دشمنان خدا، به طور مخفیانه آموزش داده می شود.[۳۳]

مواد مطالعه هنجاری درمورد نیاز به انجام حرکت تطهیر، امر معروف و نهی از منکر، و جهاد در راه خدا، شدیدتر و پنهان تر از سایر موارد آموزش داده می شود. بنابراین، جای تعجب نیست که طلابی که از حوزه مدل "سلفی" حاصل می شوند، فارغ التحصیلانی هستند که در انجام فرآیند تحول اجتماعی – فرهنگی، بدنبال تطهیر گرایانه رادیکال تری دارند. آنها غالباً به صورت مستقیم در اعمال منع، بدعت کردن و ایجاد تغییر در جامعه نقش دارند.

یادداشت های Masdar Hilmy در بالا باید ارائه شود تا نشان دهد که امروزه مؤسسات آموزشی اسلامی در اندونزی وجود دارند که برنامه های درسی پنهانی دارند و ارزش هایی را آموزش می دهند که با آموزه ها و فهم اسلام میانه رو نیست. این خود یک چالش برای مؤسسات تعلیم و تربیت اسلامی است که اسلام میانه رو را در خود دارند تا در درک درونی و معارف اسلامی میانه روی کنند. در این زمینه ، استفاده از الگوی "اسلام اندونزیایی" باید به جای استفاده از الگوی "اسلامی سازی اندونزی" در اولویت قرار گیرد.[۳۴]

این یادداشت ها باید ارائه شود تا نشان دهد امروز مراکز و مؤسسات آموزشی اسلامی در اندونزی وجود دارند که برنامه های درسی پنهانی دارند و ارزش هایی را آموزش می دهند که با آموزه ها و مفاهیم اسلام میانه رو سازگار نیست. این خود یک چالش برای مراکز و مؤسسات آموزش اسلامی است که اسلام میانه رو را در خود دارند و در درونی سازی مفاهیم و آموزه های اسلامی میانه روتر متمرکز هستند. در این رابطه، استفاده از پارادایم "اندونزی سازی اسلام" باید به جای استفاده از پارادایم "اسلامی سازی اندونزی" در اولویت قرار گیرد.

خاتمه

آموزش ملی اندونزی امروز که مبتنی بر پانچاسیلا است با چالش های بسیار سنگین و مهیبی روبرو است. ظهور جنبش های اسلامی فراملی که ایدئولوژی های خود را از طریق مؤسسات آموزشی گسترش می دهند، آموزش ملی را تهدیدی می کند که نمی توان آن را دست کم گرفت. اسلام معتدل که مشخصه اسلام اندونزی است و تا زمانی که این ملت و دولت هنوز اندونزی خوانده شود باید تقویت و حفظ شود. در این رابطه، "اندونزی سازی اسلام" ضرورتی است که می توان برای دفاع از یکپارچگی جمهوری اندونزی برای آن مبارزه کرد.

مراکز و مؤسسات آموزش اسلامی در اندونزی ملزم به ایفای نقش در تقویت اسلام میانه رو از طریق "اندونزی سازی اسلام" هستند. نقشی که مراکز و مؤسسات آموزش اسلامی می توانند در این قلمرو بازی کنند، نصب ایدئولوژی معتدل اسلامی برای دانش آموزان و طلاب در فرآیند یادگیری است. سه جنبه وجود دارد که باید در این نصب مورد توجه قرار گیرد و آن عبارتند از: تأکید بر اسلام میانه رو در تدوین اهداف آموزشی، درونی سازی ارزش های معتدل در طراحی برنامه های درسی پنهان و فیلتر کردن مواد آموزشی به گونه ای که ایدئولوژی معتدل ​​اسلامی بر روی دانش آموزان یا طلاب نصب شود. روند نصب ایدئولوژی معتدل اسلامی مطمئناً کار ساده ای نیست. در اینجا، یک همکاری هم افزایی بین دولت و گروه های فرهنگی اسلامی غیر ایدئولوژیک با پارادایم "اندونزی سازی اسلام" لازم است.


[۱] شفیق هاشم: "دولت و دین: در نظر گرفتن اسلام اندونزیایی به عنوان الگوی دموکراتیزه کردن برای جهان اسلام" (سخنرانی در مورد مدلهای سکولاریسم، برلین: بنیاد فردریش نائومن، ۲۰۱۳)، ۲۵ ۲۶.

[۲] نگاه کنید: رونالد لوکنس بول، آموزش عالی اسلامی در اندونزی (نیویورک: پالگریو ماکمیلان، ۲۰۱۳)، ۱۲۵.

[۳] عبدالله بن احمد سونگکار یا معروف به عبدالله سونگکار (متولد شهر سوراکارتا، جاوه میانی ۱۹۳۷ م درگذشت در بوگور، ۲۰ اکتبر ۱۹۹۹) یکی از بنیانگذاران جماعت اسلامی است.

عبدالله سونگکار و دوستانش در سال ۱۹۷۱ م مؤسسه مدرسه شبانه روزی اسلامی (حوزه) "المؤمن" را در منطقه نگروکی، شهر سولو یا سوراکارتا، جاوه میانی تأسیس کردند. وی در سال ۱۹۷۷، به مدت یک ماه (۱۲ مارس تا ۲۹ آوریل) به دلیل ترویج رای ندادن در انتخابات عمومی در آن زمان توسط مأموران آن منطقه بازداشت شد. وی از ۱۰ نوامبر ۱۹۷۸ تا ۳ آوریل ۱۹۸۲ (۴ سال)، به اتهام تضعیف پانچاسیلا و دولت قانونی به زندان آن منطقه جاوه میانی بردند.

سپس از سال ۱۹۸۵ عبدالله سونگکار در مالزی زندگی می کرد، زیرا وی یک فراری سیاسی رژیم نظم نوین بود و همچنین یک مبلغ مسافرتی شد، از جمله به آلمان و استرالیا.

وی در ۲۰ اکتبر ۱۹۹۹ برای صله رحم و بازدید از خانواده خود و مسلمانان به اندونزی بازگشت. وی طی جلسه ای در بوگور، ۲۳ اکتبر ۱۹۹۹ درگذشت و روز بعد در منطقه کلاتِن، جاوه میانی به خاک سپرده شد.

[۴] صلاح الدین، ریشه های تروریسم در اندونزی: از دارالاسلام تا جماعت اسلامی، ترجمه دیو مک رای (سیدنی: انتشارات دانشگاه نیو ساوت ولز، ۲۰۱۳)، ۸۷.

[۵] نگاه کنید: توماس دبلیو آرنولد، تاریخچه گسترش اسلام، ترجمه احمد نووی رامبه (جاکارتا: ویجایا، ۱۹۸۵)، ۳۵۲.

[۶] شفیق هاشم: "دولت و دین: در نظر گرفتن اسلام اندونزیایی به عنوان الگوی دموکراتیزه کردن برای جهان اسلام"، ۱۱.

[۷] احمد شافعی مفید، ویراستار، توسعه جزیان دینی فراملی در اندونزی (جاکارتا: مرکز تحقیقات زندگی دینی وزارت دین اندونزی، ​​۲۰۱۱)، ۲۱۵ ۲۱۶.

[۸] بخشی از بحث در مورد اسلام میانه رو از توتو سوهارتو گرفته شده است، "ایده های آموزشی محمدیه و نهضت العلماء به عنوان تصویری از آموزش اسلامی معتدل در اندونزی،"اسلامیکا: مجله مطالعات اسلامی ۹، شماره ۱ (سپتامبر ۲۰۱۴): ۸۷ ۹۰.

[۹] إفندی، "سیاست استعماری هلند علیه اسلام در اندونزی از منظر تاریخی (مطالعه اندیشه اسنوک هورگورنجه)، ژورنال TAPIs ۸، شماره ۱ (ژوئن ۲۰۱۲): ۱۰۱.

[۱۰]  همان ، ۱۰۲.

[۱۱] جی توماس لیندبلاد، "اهمیت اندونزی سازی طی انتقال از دهه ۱۹۳۰ به ۱۹۶۰" (کنفرانس رشد اقتصادی و تغییر نهادی در اندونزی در قرن های ۱۹ و ۲۰، آمستردام، ۲۰۰۲).

برای اندونزی سازی شرکت های هلندی در بالی طی نظم قدیمی، به عنوان مثال نگاه کنید: ای کِتوت آردهانا، "ملی شدن شرکت ها: انتقال از شرکت های هلندی به شرکت های محلی در بالی"، در "افتتاحیه یک مسیر علمی: ۸۰ سال پروفسور کوسومنجالی (دِنپاسار: پوستاکا لاراسان، ۲۰۱۵)،۳۷ ۵۷.

[۱۲] به نقل از منصور، "زمینه سازی ایده های فقهی اندونزی، حسبی الصدیقی (بررسی اندیشه انتقادی یودیان وحیودی)، "الشرعه: ژورنال علوم شریعت و احکام ۴۶، شماره ۱ (ژوئن ۲۰۱۲): ۳۰.

[۱۳] مجیب الرحمن، اندونزی سازی اسلام: انعکاسی و ایدئولوژی، (یوگیاکارتا: پوستاکا پلاجار، ۲۰۰۸)، ۲۷۱ ۲۷۶.

[۱۴] همان، ۲۷۷.

[۱۵] این دیدگاه را عبدالرحمن وحید هنگامی که شاهد توسعه اسلام اندونزی بود، داد. بخوانید: عبدالرحمن وحید، اسلام من، اسلام شما، اسلام ما: دین یک جامعه، یک کشور دموکراتیک (جاکارتا: انستیتو وحید، ۲۰۰۶)، ۶۰.

[۱۶] ازیومردی عذرا، "بالی و اسلام جنوب شرقی آسیا: رفع اسطوره ها"، در "پس از بالی: تهدید تروریسم در جنوب شرقی آسیا"، (سنگاپور: انتشارات علمی جهانی، ۲۰۰)، ۴۵.

[۱۷] رئیس جمهور جوکووی، "اندونزی، منبع اندیشه اسلامی جهان" در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۱۶ قابل دسترسی است: https://www.kemenag.go.id/berita/۳۸۷۵۷۹/presiden-jokowiindonesia-sumber-pemikiran-islam-dunia   

[۱۸] همان، ۱۹۹.

[۱۹] نگاه کنید به معنای کلامی اسلام معتدل، نه معنای سیاسی آن، توسط احمد نجیب برهانی، "التوسط و الاعتدال: نهضت العلماء و اعتدال گرایی در اسلام اندونزیایی"، مجله آسیایی علوم اجتماعی ۴۰، شماره ۵ ۶ (۲۰۱۲): ۵۶۴ ۵۸۱.

[۲۰] توتو سوهارتو، "مدرسه دینی شبانه روزی وحدت اسلامی ۱۹۸۳ ۱۹۹۷ از دیدگاه آموزش مبتنی بر جامعه" (پایان نامه برنامه تحصیلات تکمیلی دانشگاه اسلامی دولتی سونان کالیجاگا جوگجاکارتا، ۲۰۱۱).

[۲۱] شمس العارفین، "جلوگیری از جریان رادیکالیزاسیون در اندونزی"، ژورنال اسلامیکا ۸، شماره ۲ (مارس ۲۰۱۴): ۴۱۶.

[۲۲] Gerald L. Gutek, Philosophical and Ideological Perspectives on Education (New Jersey: Pentice-Hal, ۱۹۸۸), ۱۶۰–۱۶۲.

[۲۳] نونگ مهاجر، علوم تربیتی و تغییر اجتماعی: نظریه آموزشی بازیگران خلاق اجتماعی، جوگجاکارتا: ۲۰۰۳، ۱ ۲.

[۲۴] جان دیویی، دموکراسی و آموزش (نیویورک: شرکت مکمیلان، ۱۹۶۴)، ۱۰۷.

[۲۵] ابودین ناتا، "اسلام رحمۀً للعالمین به عنوان الگوی تعلیم و تربیت اسلامی وارد جامعه آسه آن" (سخنرانی مهمان گروه معارف اسلامی، دانشکده تربیت و تربیت معلم، دانشگاه اسلامی دولتی مولانا مالک ابراهیم، شهر مالانگ، ۷ مارس ۲۰۱۶)، ۱۰ ۱۴.

[۲۶] سوریانتو و جهاد هشام، تأملات و اصلاحات آموزش و پرورش در اندونزی با ورود به هزاره سوم (جوگجاکارتا: ۲۰۰۰)، ۵۹ ۶۰.

[۲۷] إس ناسوتیون، اصول برنامه درسی (باندونگ، ۱۹۸۲)، ۲۱ ۲۴.

[۲۸] گروه بحران بین الملل (International Crisis Group)، "اندونزی: صنعت نشر جماعت اسلامیه"، گزارش آسیا از گروه بحران ۱۴۷ (فوریه ۲۰۰۸): ۲ ۱۲.

[۲۹] "مقابله با رادیکالیسم دینی در مدارس"، مجله تربیت اسلامی ۱، شماره ۲ (دسامبر ۲۰۱۲): ۱۷۱ ۱۷۴. 

[۳۰] مرکز مطالعات اسلامی و جامعه دانشگاه اسلامی دولتی شریف هدایت الله جاکارتا، "مسئولیت دولت در مورد آموزش دینی اسلامی،" خلاصه سیاست، سپتامبر ۲۰۱۶، ۱ ۸. نتایج این مطالعه همچنین می تواند در عبدالله، "انحصارگرایی و رادیکالیسم در مدارس: بازنگری سیاست دولت و سیاست های آموزشی،" Studia Islamika ۲۳، شماره ۳، (۲۰۱۶): ۶۲۵ ۶۳۲، مراجعه شود.    

[۳۱] حسنیاتی، "تحلیل محتوای رادیکالیسم در کتاب درسی معارف اسلامی مدارس دبیرستانی" (پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه اسلامی دولتی شریف هدایت الله جاکارتا، ۲۰۱۷۱۱۹.

[۳۲] مایکل دبلیو اپل، ایدئولوژی و برنامه درسی (نیویورک: روتلج فالمر، ۲۰۰۴)، ۷۸ ۷۹.  

[۳۳] مصدر حلمی، آموزش اسلامی و سنت علمی (مالانگ: مدنی، ۲۰۱۶)، ۸۳ ۸۴.  

[۳۴] همان، ۸۵.

کد خبر 3841

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 4 =