هنگامی که در اکتبر سال ۲۰۲۰، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه گفت که اسلام در سراسر جهان در بحران قرار دارد، تنها هدفش این بود که نشان دهد؛ مسلمانان باعث هرج و مرج در غرب و سایر نقاط جهان هستند. البته این تنها رئیس‌جمهور فرانسه نیست که چنین ادعاهایی را مطرح می‌کند.

هنگامی که در اکتبر سال ۲۰۲۰، امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه گفت که اسلام در سراسر جهان در بحران قرار دارد، تنها هدفش این بود که نشان دهد؛ مسلمانان باعث هرج و مرج در غرب و سایر نقاط جهان هستند. البته این تنها رئیس‌جمهور فرانسه نیست که چنین ادعاهایی را مطرح می‌کند. بسیاری از سیاستمداران آلمانی نیز در سال‌های اخیر، مدعی شده‌اند که مسلمانان می‌خواهند؛ سیاست، فرهنگ و ارزش‌های جامعه آلمان را نابود کنند. آن‌ها بارها مسلمانان را خطری بزرگ برای آلمان خوانده‌اند.

امام خامنه‌ای در سال ۲۰۱۵ در نامه‌ای خطاب به جوانان در اروپا و امریکای شمالی نوشتند:«امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند.» ایشان به خصوص در این نامه، درباره تصویر ارائه شده از اسلام به جوانان غربی هشدار دادند:« من اصرار نمی‌کنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید، بلکه می‌گویم اجازه ندهید؛ این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود.»

همان‌طور که امام خامنه‌ای در نامه خود مطرح کردند، گروهی در اروپا تلاش می‌کنند تا با اغراض و اهداف کثیف، اسلام را به جوانان معرفی کنند. آن‌ها مدعی‌اند که هر اتفاقی در این قاره سبز می‌افتد، تقصیر مسلمانان است. این در حالی است که ما مسلمانان می‌خواهیم که به عنوان شهروندان آلمان و سایر کشورهای اروپایی در فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مشارکت کنیم و همچنین معتقدیم که آنچه خالق یگانه به عنوان راهنما در اختیار ما گذاشته است، برای زندگی شخصی، اجتماعی و حتی پیشرفت کشور ما مفید خواهد بود. بنابراین تلاش می‌کنیم تا از آموزه‌های اسلامی در فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی خود استفاده کنیم. در مقابل، گروهی در آلمان معتقدند که مسلمانان از اعضای این کشور نیستند. حال بیایید فرض کنیم که ما مسلمانان در آلمان غریبه هستیم. سوال من این است که آیا مقامات و سیاستمداران آلمانی تاکنون با غیرآلمانی‌ها مراوده نداشته‌اند؟ جواب کاملا روشن است. آلمان بارها از ایده‌های مختلف سیاستمداران ایالات متحده آمریکا یا چین استفاده کرده است و باید این را هم اضافه کنم که این ایده‌ها همواره به نفع کشور نبوده‌اند.

با این وجود، برخی معتقدند که مشارکت مسلمانان در حوزه‌های مختلف در آلمان، کل سیستم و اررزش‌های این کشور را نابود خواهد کرد. همه به خوبی می‌دانیم که در دهه‌های گذشته، سیستم سیاسی و حتی اقتصادی اروپا تحت تغییرات گسترده‌ای قرار گرفته است و گروه‌های زیادی در مقاطع گوناگون در تخریب فرهنگ و ارزش‌های اروپایی نقش داشته‌اند. اما امروزه، بسیاری از سیاستمداران اروپایی بر این باورند که تنها مسلمانان می‌توانند سیستم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این منطقه را نابود کنند. این در حالی است که در سال‌های اخیر، تنها گروه‌های راست افراطی هستند که شهروندان آلمان و سایر نقاط اروپا را به اعتراض و تجمع در خیابان‌ها ترغیب می‌کنند. گروه‌های راست افراطی پیش‌تر نیز باعث تخریب و نابودی بسیاری از ارزش‌های اروپایی شده‌اند و اگر باز هم قدرت را به دست گیرند، می‌توانند شرایط بدی برای جامعه اروپا به‌وجود آورند.

از سوی دیگر، جوانان در آلمان و اروپا، توانایی‌ زیادی برای تغییرات اساسی دارند، اما آن‌ها از این توانایی برای حل مشکلات اساسی استفاده نمی‌کنند. در چند سال اخیر، دانش‌آموزان و دانشجویان اروپایی، تمام توان خود را برای حفاظت از محیط‌زیست به‌کار برده‌اند. فعالیت آن‌ها اهمیت زیادی دارد، اما آن‌ها باید به این نکته توجه کنند که معضلات محیط‌زیست در حال‌حاضر مشکل اصلی جهان نیست. مناقشه اصلی در دنیای امروز، ظلم و بی‌عدالتی است. به عنوان مثال، همه می‌دانیم که عده‌ای در گوشه‌ای از این جهان، ثروت فراوانی دارند و هم‌زمان در منطقه‌ای دیگر، کودکان گرسنه سر بر بالین می‌گذارند. در این شرایط، مشکلات محیط‌زیست، معضل اساسی جهان به شمار نمی‌آید. البته اگر خوب نگاه کنیم، علت اصلی تخریب محیط‌زیست نیز به بی‌عدالتی در سیستم جهانی مربوط است.  بسیاری از کشورهای قدرتمند عامل اصلی تخریب محیط‌زیست و بحران آب‌وهوا هستند. به‌طور مثال، ایالات متحده آمریکا در تولید گازهای گلخانه‌ای جهان نقش جدی دارد، اما تاکنون فعالان محیط‌زیست در غرب نتوانسته‌اند با مقامات این کشور مقابله کنند.

این‌ها در حالی است که ما مسلمانان آلمان و سایر کشورهای اروپایی معتقدیم که به وسیله دستورات اسلامی می‌توانیم، معضلات کشور خود را حل کنیم. من بر این باورم که ما نباید از ترس اتهامات احتمالی از فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عقب بکشیم. ما به عنوان بخشی جدایی‌ناپذیر از شهروندان آلمان و قاره اروپا، حق داریم در چارچوب قانون برای بهبود جامعه خود تلاش کنیم.  گروه‌های راست‌گرای افراطی تلاش می‌کنند که نشان دهند که ما مجاز به انجام این کار نیستیم یا خطری جدی برای جامعه محسوب می‌شویم، اما این به هیچ‌وجه درست نیست.

ما تنها خواهان توسعه عدالت در جامعه اروپا هستیم. ما همچنین می‌خواهیم که تعامل بیشتری میان شهروندان کشورهای اروپایی ایجاد شود. هدف ما این است که تمام شهروندان آلمان و مهاجران از هر دین و آیینی دست در دست یکدیگر برای بهبود جامعه تلاش کنیم. در دین ما به امر معروف و نهی از منکر تاکید شده است و ما برای داشتن جامعه بهتر، همه توان خود را به کار خواهیم برد. در حفیقت، جامعه‌ای که براساس دستورات اسلامی بنا شود، می‌تواند نیازهای تمام شهروندان را برطرف کند.

من معتقدم که شهروندان آلمان تمایل زیادی به توسعه عدالت در جامعه دارند و دستورات اسلامی در حوزه اقتصادی و اجتماعی می‌تواند بخش زیادی از معضلات جامعه آلمان را برطرف کند.

اکثریت جمعیت جهان هنوز نتوانسته‌اند خود را از چنگال نظام سرمایه‌داری رها کنند، آن‌ها به دلیل فقدان دانشمندان بزرگ اسلامی مانند شهید آیت‌الله صدر و امام‌خامنه ای و همچنین نداشتن شجاعت کافی برای تغییرات گسترده در نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود، هنوز کاملا مستقل نشده‌اند. ما مسلمانان آلمان به خوبی می‌دانیم که تنها در صورت از بین رفتن بی‌عدالتی، رهایی از وابستگی به سیاست‌های ایالات متحده آمریکا و تغییرات گسترده در نظام فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این کشور، می‌توان جامعه‌ای ایده‌آل تشکیل داد. در این میان، هیچ‌چیز مهم‌تر از رهایی از وابستگی به سیاست‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایالات متحده آمریکا نیست. ما تنها در صورت استقلال و رهایی از نفوذ سیاسی و اقتصادی این کشور می‌توانیم مسیر پیشرفت را پیدا کنیم. البته نباید تاثیر این کشور را بر حوزه فرهنگ، آموزش، سیاسیت‌های محیط زیستی و رسانه‌های آلمان نادیده گرفت. برای پیشرفت آلمان ما نیاز داریم که در همه حوزه‌ها عدالت را برقرار کنیم و تبعیض را از میان برداریم. در این مسیر، تربیت جوانان و آگاه‌سازی آن‌ها اهمیت زیادی دارد. چرا که آینده در دستان جوانان است. ما نباید فراموش کنیم که جوانان آلمان، همان نسلی هستند که امام خامنه‌ای در نامه خود خطاب به آن‌ها نوشتند:«من شما جوانان را مخاطب خود قرار می‌دهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده می‌انگارم، بلکه به این سبب که آینده‌ ملت و سرزمین‌تان را در دستان شما می‌بینم و نیز حسّ حقیقت‌جویی را در قلب‌های شما زنده‌تر و هوشیارتر می‌یابم. همچنین در این نوشته، سیاستمداران و دولتمردان شما را خطاب نمی‌کنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کرده‌اند.»

محمود عیاد، سایت offenkundiges

لینک گزارش:

https://offenkundiges.de/wie-tragen-wir-muslime-zu-einer-revolution-in-deutschland-und-im-westen-bei/

کد خبر 4004

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =