آسیای مرکزی یک نقطه مهم استراتژیک می باشد که در آن منافع چینی و روسیه برخورد و ادغام می شود.

سیاست شلاق و شیرینی می تواند آغاز حکومت مشترک چین و روسیه شود، زمانی که کشورهای آسیای مرکزی حق رأی در تصمیم گیری در خصوص آینده توسعه این کشورها را  نخواهند داشت. این دیدگاه نینا میخولچیچ محقق و کارشناس آزاد از صربستان است که این مقاله را در خبرگزاری CABAR.asia منتشر نموده است.

چین و روسیه طی سه دهه در این منطقه رقابت دارند و برای همسایگان کوچک تر خود اهرم های تاکتیکی برای اتخاذ تصمیم در خصوص اینکه حاکمیت کدام شخص را بپذیرند و از کدام پروژه ها حمایت نمایند. ولی تشدید روابط چین و روسیه می تواند منجر به مشکلات راهبردی جدید برای کشورهای آسیای مرکزی شود.

البته نباید از این غافل شد که در روابط فیمابین مناسبات چین و روسیه اختلافاتی وجود دارد  و در عین حال منافع این دو ابرقدرت منطقه ای کاملا بر ضد آمریکا معطوف شده است. با این وجود همکاری بین پکن و مسکو که اخیرا افزایش یافته است کشورهای کوچک را مجبور می کند نگرانی جدی داشته باشند.

آسیای مرکزی یک نقطه مهم استراتژیک می باشد که در آن منافع چینی و روسیه برخورد و ادغام می شود. دو سازمان رقیب منطقه ای؛ سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیایی این جنبه رقابتی در روابط پکن و مسکو را آشکار می کند. با این وجود منافع مشترک این قدرت ها همچون تلاش برای به چالش کشیدن نظام بین المللی غربی غالب  و نیز منافع مشترک اقتصادی و سیاسی در منطقه باثبات و دارای امنیت آسیای مرکزی اهمیت بسیار دارد تا هرگونه اختلافات اساسی را نادیده جلوه بدهد و مشارکت و همکاری چینی-روسی را تحکیم نماید.

چین علاقمند به رفع نیازمندی های روبه افزایش خود به منابع هیدروکربن و نیز گسترش حضور در آسیای مرکزی به منظور اجرای طرح بزرگ شی جین پینگ موسوم به «یک کمربند- یک راه» می باشد. این منطقه غنی از نظر منابع هیدروکربن نیاز به سرمایه های اقتصادی کلان دارد که زمینه های مناسبی را برای برقراری ارتباطات محکم اقتصادی و سیاسی در منطقه فراهم می کند.

از طرف دیگر روسیه می خواهد سلطه خود را در منطقه همسایه بخصوص بواسطه ابزارهای دوجانبه در روابط ؛ انرژی، تعهدنامه ها و جایگاه مهاجران کاری حفظ نماید. به رغم اینکه حضور روسیه کماکان پررنگ است و با روابط فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در منطقه در هم تنیده است، کشورهای آسیای مرکزی به تدریج از سلطه روسیه آزاد می شوند و همزمان پیشنهادات و پروژه های طرف چینی را می پذیرند.

اقتدار رو به ضعف و افول روسیه می تواند با حضور فزاینده چین در آسیای مرکزی مصادف شود که این دو قدرت بزرگ را با کمک همسایگان کم‌تر توسعه یافته و نیازمند به سرمایه‌گذاری‌های همسایگان بزرگ خود به هم نزدیک می کند.

هرم کنونی پکن – مسکو – واشنگتن به نفع آمریکا نیست. زیرا  اتحاد پوتین و شی جین پینگ هیچگونه ضعف و کندی را نشان نمی دهد، واشنگتن ممکن است نگرانی داشته باشد بخصوص به خاطر اینکه روابط چین و روسیه سیاست های خارجی پرخاشگرانه و تهاجمی را نه تنها نسبت به آمریکا بلکه نسبت به کشورهای همسایه دارند. واشنگتن با دیدگاه ها و رویکردهای جاه طلبانه چین‌محور شی جین پینگ و احیای حوزه اعمال نفوذ اوراسیایی (شوروی) توسط پوتین شدیدا مخالف است. این مخالفت باعث نزدیکی چین و روسیه می شود زیرا آمریکا رقیب مشترک آنان است. به علاوه چین و روسیه در مقابل آمریکا اولویت ژئواستراتژیک در منطقه آسیای مرکزی دارند. نزدیکی ژئوفرهنگی و اهداف مشابه در سیاست خارجی به حضور چین و روسیه اهرم های نفوذ بیشتری در منطقه می دهند، در منطقه ای که غرب بیگانه با تاکید آن بر دموکراسی و برنامه های سیاسی قادر نخواهد بود مخاطبان و طرفداران بیشتری را جذب نماید.

شیرینی چینی و شلاق روسی

همسویی منافع چین و روسیه در تلاش های بسیار این دو قدرت برای حفظ جایگاه سیاسی خود و پیشگیری از گسترش افراط گرایی تندرو در آسیای مرکزی مشاهده می شود. ولی روش های دستیابی به این ثبات بسیار متفاوت است. روسیه به دیپلماسی اجباری خود بخصوص نسبت به همسایگان شوروی سابق مشهور است. به منظور حفظ سلطه و کنترل حوزه نفوذ در منطقه؛ روسیه بدون تردید از ابزارهای سخت مانند سایبر و ادعاهایی در زمینه انرژی و امور دریایی استفاده خواهد کرد. استراتژی شلاق مبنای دیپلماسی منطقه ای روسیه است. شیرینی چین به صورت برنامه های بسیار در حوزه توسعه و عمران برای کسب رضایتمندی نخبگان سیاسی آسیای مرکزی و نیز ترویج حضور چینی در این منطقه و نیز منحرف کردن کانون توجه از خشونت های رو به افزایش نسبت به مسلمانان در استان سین کیانگ چین استفاده می کند. می توان گفت که ابتکارات جاه طلبانه چین روشی موثر برای کسب نفوذ در منطقه برای کاهش تهدیدهای امنیتی داخلی در استان سین کیانگ از طریق برقراری روابط اقتصادی نزدیک با همسایگان مسلمان می باشد.

از آنجایی که ابتکارات شی جین پینگ باعث توسعه شبکه های منطقه ای در زمینه های حمل و نقل، ارتباطات، انرژی و تجارت می باشد، کشورهای آسیای مرکزی از این دوستی جدید مبتنی بر سرمایه گذاری های اقتصادی سخاوتمندانه استقبال می کنند. سیاست شلاق و شیرینی می تواند آغاز حکومت چینی – روسی شود، زمانی که کشورهای آسیای مرکزی حق رای در فرآیندهای تصمیم گیری در مورد آینده این کشورها نخواهند داشت. با وجود جذابیت سرمایه گذاری های چینی و اینکه این سرمایه ها پاسخگوی اوضاع اقتصادی نامطلوب در منطقه می باشد ممکن است پیامدهای غیرمنتظره و نامطلوب مانند وام های خطرناک، مارپیچ های بدهی و عدم مسئولیت اجتماعی مقامات و واحدهای دولتی وام گیرنده داشته باشد.

https://cabar.asia/wp-content/uploads/2019/09/15552958485912641-1024x700.png

ادغام برنامه قزاقی «نورلی جول» و پروژه یک کمربند یک راه»

قزاقستان اولین کشوری بود که علاقه بسیار به پروژه چین نشان داده است و آن را در برنامه پنج‌ساله خود (۲۰۱۹- ۲۰۱۵  موسوم به برنامه دولتی توسعه زیرساخت «نورلی جول» در ابتکار «کمربند و راه» قرار داده است. با وجود اینکه چین روی واردات منابع هیدروکربن توسط قزاقستان حساب باز می کند نزدیک ترین همسایه خود را حلقه مهم در اجرای ابتکار «راه و کمربند» می داند اما با این وجود اقتصاد قزاقستان به اندازه بسیار وابستگی به موافقت نامه های سرمایه گذاری و تجاری چینی دارد. در سال ۲۰۱۷ حجم مبادلات میان چین و قزاقستان به ۱۱.۰۷ میلیارد دلار رسیده بود. بر مبنای این آمار؛ چین دومین شریک تجاری قزاقستان بعد از روسیه می باشد.

ازبکستان پرجمعیت ترین کشور آسیای مرکزی می باشد که روابط اقتصادی فعال و سودمند به دلیل سرمایه گذاری های کلان چینی بخصوص در بخش های انرژی و زیرساخت های دیجیتال با چین دارد. دولت ازبکستان اخیرا موافقتنامه ای به مبلغ یک میلیارد دلار در جهت توسعه زیرساخت های دیجیتال در کشور امضا نموده است. این سرمایه گذاری از نظر میزان دومین سرمایه گذاری کلان چین در اقتصاد ازبکستان پس از پروژه گاز معادل ۲ میلیارد دلار خواهد بود که با این پروژه از سال ۲۰۱۲ گاز طبیعی ترکمنستان و ازبکستان به چین صادرات می شود.

ترکمنستان با داشتن منابع وسیع هیدروکربن شریک مهم چین می باشد که کماکان مصرف کننده اصلی گاز در این کشور می باشد. صادرات گاز ترکمنستان به روسیه در سال ۲۰۰۸ از  ۴۰ میلیون متر مکعب به صفر در سال ۲۰۱۷ رسیده است. اما همین میزان صادرات گاز به چین در سال ۲۰۱۷ به ۳۰ میلیارد متر مکعب رسیده است.

چین با هزینه های کلان در کشور قرقیزستان سرمایه گذاری می کند و بزرگترین وام دهنده این کشور می باشد. لازم به ذکر است که حدود نصف بدهی خارجی قرقیزستان (۱،۷ میلیارد دلار از ۳،۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸) مربوط به چین است

تاجیکستان نیز نسبت به طرح کلان پکن بی توجه نبوده است. با وجود اینکه مشکلات جدی در حوزه امنیت بخصوص در مناطق کوهستانی دور دست کشور وجود دارد، چین کماکان عمده سرمایه را در اقتصاد تاجیکستان می کند. در سال ۲۰۱۷ سرمایه گذاری مستقیم چین در اقتصاد تاجیکستان به ۹۵ میلیون دلار رسیده است. بی تردید چین تبدیل به بزرگترین شریک تجاری در منطقه شده است و از نظر اقتصادی در حوزه نفوذ قبلی روسیه برتری دارد.

ممکن است که روسیه مواضع محکم خود را در آسیای مرکزی بخصوص در حوزه تجارت و انرژی از دست داده است ولی همچنان نقش اصلی را در امنیت منطقه ایفا می کند. اما نباید تاثیرگذاری منطقه ای روسیه را بخصوص در چارچوب روابط جدید و فعال بین مسکو و پکن  نادیده گرفت. کرملین سیاست های خارجی محافظه کارانه منطقه ای دارد که منطقه آسیای مرکزی مانند گذشته حاشیه روسیه به شمار می رود که تسلیم حاکمیت سختگیرانه آن شده است. حضور روسیه در محفل های فرهنگی، زبانی و سیاسی آسیای مرکزی همچنان قوی و پررنگ است. به علاوه جمعیت کثیری از مهاجران کاری تبعه آسیای مرکزی در روسیه مشغول به کار هستند و این منطقه وابستگی شدید در حواله های پولی مهاجران دارد که در سال ۲۰۱۸ تقریبا به ۱۰.۵ میلیارد دلار رسیده است.

به رغم اینکه روسیه بر مسئله نظامی و امنیتی در سیاست خارجی خود تاکید دارد، قدرت نرم روسیه نیز در این منطقه حضور دارد. زبان روسی در پنج کشور آسیای مرکزی زبان مشترک می باشد و بسیاری از رسانه های گروهی منطقه ای به دنبال تبلیغ از روسیه و تعریف از نقش سازنده آن در حل اختلافات روسیه و اوکراین هستند. با این وجود نگرانی هایی وحود دارد که چین می تواند نفوذ خود را در مناطق جنگی و امنیتی آسیای مرکزی بگستراند زیرا چین یک پایگاه نظامی غیررسمی در کشور تاجیکستان دارد اما روسیه در زمینه نظامی و پایگاه های مستقر در قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان قوی تر به نظر می رسد. پایگاه نظامی شماره ۲۰۱ روسیه در تاجیکستان، پایگاه هوایی کانت در قرقیزستان و هفت پایگاه نظامی بزرگ در قزاقستان نشانگر سلطه نظامی روسیه در آسیای مرکزی می باشد. علاوه بر این روسیه بزرگترین صادرکننده سلاح در منطقه می باشد. درس های جنگ روسیه و گرجستان در سال ۲۰۰۸ واقدامات روسیه در اوکراین هشداری برای آسیای مرکزی می باشد مبنی بر اینکه سیاست های خارجی تهاجمی روسیه همسایگان حرف نشنو را تنبیه خواهد کرد. کرملین بارها آمادگی خود را برای اعمال زور برای حفظ کنترل خود در منطقه نشان داده است.

                                                                                                   

آسیب‌پذیری آسیای مرکزی

منطقه آسیای مرکزی با قرار گرفتن در چهارراه ابرقدرتهای جهانی و منطقه ای نباید در صحنه بین المللی به حاشیه رانده شود. ولیکن دولت های آسیای مرکزی در گذشته به عنوان حوزه نفوذ روسیه و اخیرا چین و اینکه به عنوان پایگاه بالقوه پیشبرد ارزش های غربی تلقی می شد هر چند که کمپین غربی هنوز نتایج موفقیت آمیز در این منطقه نداشته است. عدم وجود ارتباط داخلی، موانع فیزیکی، محدودیت های قانونی، تبعیدهای سیاسی و شاخص های نامطلوب اقتصادی  کشورهای آسیای مرکزی را در برابر نفوذ خارجی، تشویق و ترغیب آنان آسیب پذیر می کند. این منطقه به دلایل ژئوپلیتیک و تاریخی ارتباطات ضعیفی با جهان دارد. این منطقه با آب و هوای نامطلوب و زمین های ناهموار و زیرساخت های شوروی دسترسی به آبهای آزاد ندارد. این منطقه شاهد تبعیدهای سیاسی و نظام های استبدادی بوده است که انزوای منطقه ای را دوچندان می کند.

آسیای مرکزی که سنتا حاشیه روسیه به شمار می رود وارد فاز جدیدی از موضع گیری استراتژیک شده است که همکاری های فعال چین و روسیه می تواند خط مشی اقتصادی و سیاسی آینده منطقه را تعیین

نماید. چین توسعه اقتصادی را به عنوان روشی برای دفاع منطقه از سه شر – تروریسم، تجزیه طلبی و افراط گرایی دینی - می داند. پکن از رشد تروریسم و خشونت سیاسی در آسیای مرکزی بیمناک است زیرا این وضعیت می تواند به راحتی در غرب چین موجب ایجاد بی ثباتی شده و مانع اجرای پروژه ابتکاری «کمربند و راه» شود. کمک به توسعه اقتصادی و سرمایه گذاری در زیرساخت های دیجیتال، انرژی و اقتصادی می تواند نتایج مشترک اقتصادی بیاورد. ولی موافقتنامه های امضا شده با چین می تواند ریسک های بالقوه مانند بدهی ابدی و سلطه چینی را به همراه داشته باشد.

تاجیکستان به عنوان فقیرترین کشور آسیای مرکزی از سرمایه گذاری های کلان چین استقبال می کرد اما تبدیل به کشوری با میزان بالای بدهی شده است. روسیه و چین حتی هنوز به طور غیر رسمی حضور نظامی در تاجیکستان دارند و این امر باعث می شود این کشور ضعیف از نظر اقتصادی امنیت و استقلال نظامی نداشته باشد.

ازبکستان مشکلات مشابه با کشورهای منطقه دارد. زیرساخت های توسعه نیافته، فسار مالی گسترده، تبعیدهای سیاسی و شرایط نامطلوب اقتصادی باعث شده این کشور نیز وابستگی شدید به سرمایه گذاری ها داشته باشد. شرکت بزرگ مخابراتی Huawei زیرساخت های دیجیتال ازبکستان را به روز کرده است اما در عین حال این سرمایه گذاری نگرانی های مردم را در خصوص محرمانگی و پیامدهای سیاسی و استراتژیک سلطه چین در این بخش برانگیخته است.

قرقیزستان به عنوان آزادترین کشور آسیای مرکزی بدهی بسیار به چین دارد. این کشور از نظر اقتصادی بسیار ضعیف بوده و نمی تواند واکنشی منطقی نسبت به وضعیت خطرناک در حوزه وام ها و اعتبارات را نشان بدهد. دولت قرقیزستان به سختی می تواند صداهای مخالفین را خاموش نماید زیرا مخالفین خواستار استرداد مهاجران غیر قانونی چینی و انجام بازرسی های لازم در شرکت های استخدام کننده نیروهای چینی هستند. قرقیزستان ترجیح می دهد چشمان خود را در برابر سیاست های تبعیض آمیز چین نسبت به اقلیت های مسلمان (منظور قرقیزهای مقیم چین) و نیز ضوابط غیرشفاف در زمینه سیاست های اعتباری چین ببندد زیرا وابستگی مالی به این کشور دارد و از انتقام گرفتن چین هراس دارد. 

مقامات قزاقستان تلاش می کنند صداهای فعالین را که جرأت می کنند در خصوص اردوگاه های انظباتی مسلمانان سین کیانگ چین نظر بدهند خاموش و سرکوب کنند. یک فعال بازداشت شده اهل قزاقستان نگران این بود که قدرت نرم و پول های چین مقامات و روشنفکران قزاقی را به عاملان نفوذ پکن تبدیل می کند.

ترکمنستان منزوی ترین کشور منطقه است که امروزه پروژه های مهم و حیاتی در حوزه انرژی با چین دارد. به دلیل نهادهای داخلی ضعیف و وابستگی به صادرات گاز و نفت دولتی ترکمنستان باید نسبت به بزرگترین شریک انرژی خود نهایت احتیاط و ملاحظه را بخرج دهد تا آن را تحریم ننماید و بر علیه آن اقدام ننماید.

نمودار رشد بدهی دولتی قرقیزستان به چین (میلیون دلار)

       بدهی به بانک صادرات و واردات چین

      میزان کل بدهی خارجی دولتی

منبع: وزارت دارایی قرقیزستان

با وجود اینکه چین یک شریک اقتصادی برتر در منطقه می باشد روسیه کماکان مرکز تجاری مهم برای کشورهای آسیای مرکزی می باشد.

در سال ۲۰۱۸ حجم مبادلات روسیه و آسیای مرکزی ۲۵ میلیارد دلار بوده است. به رغم افزایش نفوذ پکن در آسیای مرکزی؛ قدرت نرم روسیه به دلیل حضور گسترده رسانه های گروهی، کاربرد زبان روسی در حوزه آموزشی همچنان پابرجاست. شایان ذکر است که دانشگاه های روسیه در میان دانشجویان آسیای مرکزی در مقایسه با دانشگاه های چینی اعتبار و استقبال بیشتری دارند.

به علاوه بسیاری از خانواده های منطقه وابستگی به حوالجات اقوام مهاجر کاری خود مشغول بکار در روسیه هستند. اما دیپلماسی اجباری روسیه که بدون هیچگونه تردید از هرگونه وسایل قابل دسترس برای

حفظ سلطه خود در منطقه استفاده می کند، برای مردم این منطقه نگران کننده است. مداخله مستقیم نظامی روسیه در گرجستان، تهاجم ترکیبی در اوکراین و نیز فشارهای روسیه برای اصلاح و حتی تعطیلی برخی پروژه های انرژی در منطقه، کشورهای آسیای مرکزی را بسیار آسیب پذیر و متاثر از اعمال نفوذ روسیه می کند. آسیای مرکزی که وابستگی اقتصادی به چین و تحت نفوذ روسیه قرار گرفته است می توان گفت استقلال استراتژیک خود را از دست داده است زیرا مشارکت چینی و روسی علاقه و زور کافی برای برقراری حاکمیت مشترک در این منطقه خواهند داشت.

جابجایی نیروها

تغییر و جابجایی نیروها در هرم پکن – مسکو – واشنگتن پس از گسترش همکاری بین پوتین و شی جین پینگ و تشدید اظهارات و رویکردهای پرخاشگرانه آمریکا نسبت هب چین و روسیه اتفاق افتاده است. این تغییر در توازن در موضع استرتژیک آسیای مرکزی نیز تاثیر گذاشته است. حضور چینی – روسی باعث کاهش استقلال «ستان ها» و تاثیرگذاری غربی در منطقه خواهد شد. نزدیکی ژئوفرهنگی و دیدگاه های مشترک در خصوص طبعیت نظم بین المللی و عدم قبولی تایید حقوق بشر و ارزش های دموکراسی غربی  باعث نزدیکی روسیه و چین و بخصوص در سطح سیاست های منطقه ای شده است که در این سطح هر دو قدرت علاقه مند حفظ ثبات و امنیت در آسیای مرکزی هستند.

به دلیل عدم توامندی دولت ترامپ برای سرمایه گذاری در حل اختلافات ژئواستراتژیک، اقتصادی و ملی در داخل هرم پکن – مسکو – واشنگتن، ارتباطات آمریکا با روسیه و چین خصمانه تر شده است. به علاوه حضور غرب در آسیای مرکزی بدتر می شود. احتمالا بزرگترین مانع در براقراری روابط مستحکم بین آمریکا و آسیای مرکزی عدم وحود حاکمیت قانون در تمامی پنج « ستان» است که سازمان های غربی را نسبت به سرمایه گذاری در این منطقه بی میل می کند زیرا بخش نهادهای دولتی و تجارت در این کشورها غرق در فساد مالی شده و به سختی می توان آن را تغییر جهت داد.

هر چند که آمریکا ارتباطات نزدیک با برخی کشورهای آسیای مرکزی پس از حوادث ۱۱ سپتامبر برقرار نموده  و تلاش های خود را معطوف به مقابله با رشد افراط گرایی و تروریسم در افغانستان و جلوگیری از گسترش افراط گرایی خشونت طلب در منطقه ساخته است، جنگ در افغانستان جذابیت خود را برای آمریکا از دست داده است و علاقه آمریکا به امنیت و اختلافات نظامی در آسیای مرکزی کاهش یافته است. قدرت آمریکا در منطقه شوروی سابق تضعیف شده زیرا غرب نتوانست بطور موثر پاسخگوی سیاست های خارجی تهاجمی روسیه پس از بحران اوکراین و الحاق کریمه باشد. آسیای مرکزی در حاشیه منافع آمریکا قرار گرفته و چین و روسیه این منطقه را جزء پروژه های سیاست خارجی خود کرده و حضور و نفوذ منطقه ای خود را افزایش می دهند. چین و روسیه در مقابله با رویکرد یکسویه آمریکا و سیاست های غالب دموکراسی غربی آن که بر دفاع از حقوق بشر و ارزش های دموکراتیک تاکید دارد، اتفاق نظر دارند.  التبه اتحاد چین و روسیه عاری از اختلافات و رقابت های پنهان نیست ولی این مشارکت و همکاری مصلحتی هر دو کشور دعوت به سازش و پذیرش تفاوت های داخلی می کند. البته نباید انتظار داشت که روسیه نسبت به تهاجم بعدی چین به آسیای مرکزی تردیدی داشته باشد زیرا با تحریم های غربی تضعیف شده است. علاوه بر این روسیه پروژه «یک کمربند – یک راه» را به عنوان فرصت نه تهدید تلقی می کند.

در سال ۲۰۱۸ حجم مبادلات بین چین و روسیه بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار بوده است، این در حالی بود که تعدادی از پروژه های برنامه ریزی شده مانند خط گاز در مسیر شرقی چین – روسی، پل راه آهن تونجان و پل جاده ای فرامرزی همکاری های اقتصادی میان چین و روسیه را بیشتر تحکیم خواهد نمود. شاید برخی کارشناسان بگویند که ورود نظامی چین به تاجیکستان می تواند اختلاف در همکاری های چین و روسیه را بوجود بیاورد. با این حال حضور نظامی چین در تاجیکستان هر چند امری نامطلوب برای روسیه

است هیچ ضرر و لطمه جدی به این روابط نخواهد وارد کرد. روسیه می داند که مناطق مرزی تاجیکستان در معرض خطر خشونت قرار گرفته اند و کنترل این مناطق سخت و هزینه بر است زیرا در این مورد حضور نظامیان چینی به نفع روسیه است و چین عمده هزینه ها و ریسکهای امنیتی را بر عهده خواهد داشت.آسیای مرکزی جزء منطقه نفوذ چین و روسیه می باشد که در این منطقه اقتدار مشترک این دو کشور به دلیل وابستگی «ستان ها» و تضعیف تاثیرگذاری غربی در این منطقه افزایش خواهد یافت.

نتیجه گیری:

چین و روسیه به این درک و مفاهمه رسیده اند که از همکاری و اتحاد (به جای رقابت) بخصوص در آسیای مرکزی منفعت بیشتری خواهد داشت. پنج کشور منطقه آسیای مرکزی منطقه مهم نفوذ ژئواستراتژیک می باشد که نزدیکی منافع چین و روسیه اقتدار غرب و استقلال «ستان»ها را زیر سوال برده است. چین مایل است روابط اقتصادی حسنه ای به منظور اجرای پروژه یک کمربند – یک راه با آسیای مرکزی برقرار نماید در حالی که روسیه می خواهد سلطه خود را بر این منطقه از طریق نفوذ در صنایع نظامی و امنیت حفظ نماید. هر دوکشور می توانند به اهداف خود برسند به شرطی که حاکمیت بر منطقه را تقسیم کنند. اما این سیاست ممکن است باعث شود آسیای مرکزی اهرم های واقعی تصمیم گیری در سطح داخلی را از دست بدهد. آسیای مرکزی که حاشیه روسیه یا چین عنوان می شود با مسئله تعیین خط مشی مستقل بدون مداخله و فشار کشورهای خارجی مواجه است. این منطقه ضمن جولان بین چین، روسیه و غرب (البته ظاهرا آمریکا در این کارزار منطقه ای عقب افتاده است زیرا تمایلات و گرایش های این منطقه به سوی مشارکت چین و روسیه معطوف شده است) ممکن است هیچ انتخاب دیگری برای پذیرش حکومت مشترک چینی-روسی نداشته باشند. غرب به این منطقه کمک قابل توجهی نمی کند و ارتباطات آن با منطقه در سطح دیپلماسی مانده است. اما همکاری های چین و روسیه رو به افزایش است. مقامات و نخبگان ستان ها احتمالا تابع سیاست دو ابرقدرت خواهند بود زیرا بعید است که بتوانند تغییرات و تحولات اساسی در نظام نهادهای دولتی ضعیف کنونی انجام بدهند.

منابع:

https://cabar.asia/ru/posledstviya-rossijsko-kitajskogo-sblizheniya-dlya-tsentralnoj-azii/

۲۷/۰۹/۲۰۱۹

کد خبر 930

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =