در دومین روز از پنجمین همایش بین المللی آیین دائویی (5th International Daoist Forum 第五屆國際道教論壇)، در تاریخ 4 مهرماه 1402 در کوهستان مائوشَان، استان جْیانگسُو برگزار شد. دکتر علی اصغر مصلح استاد دانشگاه و عضو وابسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و رئیس انجمن فلسفه میان فرهنگی با عنوان«آیین داِیو و الگویی برای گفتگو با انسان معاصر» سخنرانی کرد.
نکته کانونی گفتار من، نقشی است که سنت دائوی چینی می تواند در دو ساحت ایفا کند: یکی در بحران مناسبات انسانی، به تعبیر رایج در فلسفه میان فرهنگی نسبت با "دیگری"، و دیگری در بحرانهای روحی-معنوی، یا به بیان فلسفیتر بحرانهای اگزیستانسیال. سرعت تحولات تکنیکی و تاثیر برنامه های توسعه بر محیط زیست و مناسبات انسانی، باعث شکل گیری مجموعه بحرانهایی شده است که برخی را متوجه نقش آفرینی سنتهای معنوی کرده است.
موضوعاتی چون تکنولوژی های مخرب محیط زیست و خشونتهای رایج در زندگی امروز را اگر بر اساس آموزه های دایویی مورد تفکر قرار دهیم، ریشه واحدی دارند: هماهنگی و هارمونی میان انسان و نظم حاکم بر جهان که ریشه در دائو دارد، از بین رفته است.
نکته باریک در طرح دائو برای جهان معاصر، نحوه مواجهه سنتی پیشامدرن با آخرین پدیده های تفکر مدرن است. کسانی که به امکان تاثیر سنت دائویی بر انسان معاصر باور دارند، باید ابتدا شرایط گفت وگوی میان این سنت و انسان معاصر را بیان کنند. برای قرار گرفتن در چنین مسیری باید به دو مقوله "زمان" و "زبان" بپردازیم. اگر قرار باشد گفت وگویی مفید و مؤثر میان تفکر انسان معاصر و سنتی از سنتهای گذشته آغاز شود، باید دو اتفاق بیفتد:یکی اینکه این سنت برای انسان معاصر فهمیدنی شود؛ دوم آنکه در تفکر معاصر گوش ها برای نیوشایی سنتی پیشامدرن گشوده شود.
برای پل زدن میان اندیشه های برخاسته از دائو و انسان معاصر، ابتدا باید او را راغب به شنیدن سخن متفاوت دید. لازم است که به این نکته بیندیشیم که چطور انسان به شدت مشغول و پرسرعت امروز را می توان آرام کرد تا نظم پنهان حاکم بر هستی را دریابد. شاید این مهمترین گام برای بهره مندی از آموزه های دائو باشد.
اگر انتظار داریم که از سوی دائو سخنی عرضه شود که الگویی مناسب برای زیستن هماهنگ با طبیعت و فارغ ازچالشهای فرساینده و پیدایش انسان با اندرونیاتی آرام و رستگارانه باشد، در گام نخست باید انسان معاصر با نحوه نگاه دائویی به جهان آشنا شود. کاری بس دشوار. شاید برای قرار گرفتن در چنین مسیری لازم باشد که به نقد بنیادی مسیرهای طی شده در تاریخ مدرنیته بپردازیم تا ریشه خلل های نهادها و مناسبات جهان معاصرآشکار شود. از سوی دیگر باید بکوشیم که سنت دائویی در فضای زندگی معاصر بازخوانی شود.
انسان امروز بیش از هر زمان دیگری از خویشتن و اندرونیات و بخشهای پنهان هستی خویش غافل است. سنت هایی چون دائویسم، عرفان و تصوف اسلامی، عرفان مسیحی، آیینهای بودا و هندو این توان را دارند که انسان معاصر را متوجه امکاناتی کنند که در زندگی معاصر مورد غفلت قرار گرفته است. به همین جهت شاید لازم باشد که این گونه سنتها، در گام نخست، ضمن درک شرایط جهان معاصر، گفتگویی همه جانبه میان خود تدارک بینند.
در نشست اختصاصی «دائو، مدبّر گذشته و اکنون: اعتبار آیین دائویی در روزگار معاصر» ، دکتر اسماعیل رادپور، عضو هیأت علمی و مدیر پژوهشی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران نیز شرکت داشت و سخنرانی خود را با عنوان «اتّخاذ بینش تمثیلی: دروازهای بر فهم معاصرانه از تعالیم دائویی» ارائه داد. Dao Guiding the Past and Present 道御古今
او سخنان خود را با جلب کردن توجّهات به خطر فراموش کردن بینش تمثیلی در دائوئیسم آغاز کرد و گفت «اگر در تاریخ قدمی به عقب برداریم، باید بگوییم که این خطر دست کم چند قرنی پیشتر، یعنی در عصر لیو ییمینگ حس شده بود. او در کتابهای خود بر اهمیت بازشناخت بینش تمثیلی گذشتگان تأکید میکرد و رموز تعبیه شده در متون دائویی را، خود بر اساس همین بینش وامیشکافت.
رادپور با بیان اینکه در مطالعات غیرسنّتی معاصر، پژوهشگران تمثیلات را یا به نحو تحت اللفظی فهم میکنند و یا به نحو استعاری، آن همه را از بینش تمثیلی دائویی دور دانست و گفت «حتّی وقتی از استعاره سخن گفته میشود، باید دانست که اگرچه استعاره مفهومی مستقیم نیست، لیکن در هر حال نوعی مفهوم است. حال آنکه از نظرگاهی سنّتی، تمثیلات، با گذر از مفاهیم، جایگاهی میانی در بین مفاهیم زبانی و مبادی مابعدالطبیعی و معانی استعلایی دارد». او این معنی را در ییجْینگ جست و ادامه داد، «مباحث چیستی تمثیل در ییجْینگ همه پیرامون اصطلاح سْیانگ (象) میچرخد، اصطلاحی که در سه معنی به هم پیوسته به کار رفته است: صورِ اعلی، صور آسمانی؛ (2) تمثیل، کلمات تمثیلی؛ و (3) خطوط تمثیلی ییجینگ. پیوستگی این معانی را با رجوع به خود ییجْینگ، بخش سْیتْسی میتوان به دست آورد. بر این اساس، تمثیلات زادۀ ذهن بشر نیست، بلکه ریشه در عالم صور لطیف دارد و در اتّحاد قلب انسان فرهمند با قلب آسمان در مدارج عرفانی، صور تمثیلی دریافت میشود و در قالب کلمات و اصوات و اشکال و مانند آن بیان کرده میشود. بر این اساس تمثیلات ذاتاً جهانشمول هستند و به فهمِ مدرِک آنها بستگی ندارد. مثلاً باید دانست اسب تمثیلی است از مبداء فاعلی، نه به سبب آنکه تیزتگ است. بلکه کاملاً برعکس، گامهای اسب پرشتاب است به سبب آنکه تمثیلی است از مبداء فاعلی، یا به عبارت دیگر مبداء فاعلی خود را در اسب متجلّی ساخته است».
رادپور ارائۀ خود را با بیان این سخن به پایان برد که «به چنین بینش تمثیلی نیاز است که راهی به سوی تعالیم دائویی توانیم جست، خاصه در جهان مدرن که از عالم صورت اعلی بریده است، و بنابراین، از درک بینش تمثیلی راست و درست محروم است.»
در این همایش، افزون بر آیین گشایش با ده سخنران کلیدی، پنج نشست تخصصی همزمان در دو نوبت در پنج تالار و با حدود هفتاد سخنرانی برگزار شد، با عناوین: «سازواری تعالیم با موقعیتهای مختلف: میراث و نوآوری در تعلیم دائویی»، «دائوی بزرگ فراگیر: بینالمللیسازی تعلیم دائویی»، «بینهاتیِ دائوی بزرگ: گفتگوی جهانی دائوئیسم» و «انتقال اصول دائویی: بسترسازی به روش دائویی». پژوهشگران و نمایندگانی از چهل کشور در پنجمین همایش بین المللی آیین دائویی، شرکت کرده بودند. نمایشگاهی نیز از کتاب های منتشر محققان در باره آیین دائو به زبان چینی دایر شده بود.
نظر شما