مقدمه
انقلاب اسلامی ایران در زمره یکی از بزرگترین رخدادهای قرن بیستم است که علاوه بـر تغییرات بنیادین در نظام سیاسی داخلی و آن سوی مرزها ، الهام بخش مسلمانان درکشورهای مختلف بوده است . انقلاب اسلامی توانست ضمن طرح اسلام به عنوان نیرویی قدرتمند در جهان مدرن بر نظریه پایان دوره دین، خط بطلان بکشد و رهیافت های متفکران غربی در جدایی دین از سیاست را که به طور عموم تحت تأثیر تجارب غربـی قـرار داشته، به چالش بکشد. انقلاب اسلامی درعصری با نیروی محرکه و تحول زای ارزشهای دینی به پیروزی رسید که آن را عصر پایان دین و باورهای دینی می نامیدند و دین را به جوامع ابتدایی بشر نسبت میدادند. با انقلاب اسلامی دیـن بعنوان عنصری تعیین کننده در حوزه ی عمومی زندگی انسان از جمله جامعه و سیاست تبدیل و جنبه های معنوی و ربانی وارد زندگی روزمره اجتماعی و سیاسی شد. اسلام توانست هم از جنبه ی نظری و هم از بعد عملی عینیت یابد و ظهور و تجلی و مصداق بیرونی و خارجی پیدا کند.
انقلاب اسلامی و علاقه مندان آن با توجه به ماهیتی که داشته اند در پی صدور مفاهیم و ارزشهای خود به جهانیان بوده است . با وقوع انقلاب اسلامی در ایران کشورهای همجوار و جهان اسلام به طور خاص و جهان به طور عام تحت تأثیر عظمت این رخداد قرار گرفته اند. ابداعات سیاسی و فرهنگی ایران همچون نوآوری به شدت برای مسلمانان جذاب بود. وقوع انقلاب اسلامی در ایران باعث شد که ایران کانون پخش و طراوش حکومت دینی به مقصد کشورهای اسلامی ، احزاب و جنبش های مردمی مسلمان گردد.
اندونزی از جمله کشورهای اسلامی است که انقلاب اسلامی ایران تاثیربسزایی درآن داشته است . کشوری که به لحاظ مذهبی کثرت گرا است. کثرت گرایی مذهبی اندونزی عمدتاً در داخل خود جامعه مسلمان دیده می شود. تقریباً 85درصد اندونزیایی ها مسلمان سنی (شافعی مذهب) هستند و بقیه مسیحی هندو و بودایی اند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی احیاگری اسلامی در جنوب شرق آسیا وارد مرحله جدیدی شد . این افزایش نفوذ اسلام را طیفی از عوامل بومی تسهیل کردند. عواملی چون نارضایتی غیر مذهبی غربی برای مشکلات اجتماعی و سیاسی، امتناع از آنچه جنبه های نامطلوب نظام های ارزشی مدرن غرب تلقی می شد، باعث احساس هر چه بیشتر غرور و هویت در میان مسلمانان شد.
انقلاب اسلامی یکی از مهمترین رویدادهای قرن بیستم بود که در سال ۱۹۷۹ به رهبری حضرت امام خمینی توانست با حمایت های مردمی نظام سلطنتی و پادشاهی را در ایران سرنگون و سپس از طریق مراجعه به آراء مردمی، نظام جمهوری اسلامی ایران را مستفر نمایند. این انقلاب نه تنها موجب تغییرات اساسی در ایران شد، بلکه بر بسیاری از کشورهای جهان از جمله اندونزی تأثیر عمیقی گذاشتکه در این مقاله تلاش خواهد شد تنها به گوشه های از این تاثیرات اشاره شود.
ورود و گسترش اسلام در اندونزی
برای درک هرچه بهتر تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر اندونزی، در آغاز می بایست به پیشینه اسلام در اندونزی قبل از سال ۱۹۷۹ پرداخته شود.اسلام در اندونزی سابقه ای طولانی دارد و به قرن سیزدهم و با ورود بازرگانان مسلمان از سرزمین فارس، حضرت الموت یمن و گجرات هند بازمی گردد. این بازرگانان نقش مهمی در گسترش اسلام در سراسر مجمع الجزایر (اندونزی) داشته اند تاجایی که تا قرن شانزدهم، اسلام دین غالب در بسیاری از مناطق اندونزی شد.
مجمعالجزایر مالایی نام گروه بزرگی از جزیره ها در جنوب شرقی آسیا، بین هند و چین و استرالیاست. این مجمعالجزایر بزرگ ترین گروه از جزیره ها در جهان است و بیش از ۱۳ هزار جزیره از اندونزی و در حدود ۷ هزار جزیره از فیلیپین را شامل میشود. اسلام از قرن چهارم هجری قمری به اندونزی وارد و در قرن ۶ بوسیله تجار مسلمان از سرزمین فارس، حضرت الموت یمن و گجرات هند به شکل بسیار وسیعی منتشر شد. بیشتر مسلمانان این کشور سنی شافعی مذهب و بقیه شیعه، حنفی، حنبلی، مالکی، زیدی و علوی هستند.
اسلام پس از تثبیت در حجاز به واسطه فتوحات اسلامی در دیگر نواحی جهان گسترش یافت، اما این امر در جنوب شرق آسیا به ویژه در اندونزی به گونهای دیگر بوده است؛ زیرا اولاً ورود اسلام نه به واسطه فتوحات اسلامی بلکه به دلیل حضور بازرگانان مسلمان هند و ایرانی در جزایر سوماترا و جاوه بوده است. ثانیاً اسلام نه در قرون نخستین اسلامی بلکه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم میلادی در این منطقه نفوذ پیدا کرد.
اکنون ۹۴ درصد از مردم جنوب شرقی آسیا و در رأس آن اندونزی که نزدیک به ۲۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد، مسلمان و شافعی مذهب هستند که شاهد معجزه گسترش اسلام به سرزمینهای دوردست، بدون اسب، شمشیر، نیزه، اجبار یا زور بودهاند. زیرا این اتهام همیشه به اسلام وارد شده که هر کجا که اولین فاتحان پا گذاشتهاند، با
زور اسلام را گسترش دادهاند. این در حالی است که کشور اندونزی از زمان ورود دین اسلام به این کشور، یعنی از ۸ یا ۹ قرن پیش تاکنون این اتهام را رد کرده و نشان داده است که چنین اتهامی بی پایه و اساس است .
این داستان کوتاهی از نشر و گسترش دین اسلام در مجمعالجزایر مالایی به ویژه اندونزی و مالزی بود که در کتب تاریخی به صورت دقیق و مفصل درباره آن سخنی به میان نیامده و نامی از مبلغان و بازرگانانی که نقش مهمی در گسترش دین اسلام در این مناطق داشتند برده نشده است؛ هرچند که آثار آنان تا امروز باقی مانده و اکنون کشور اندونزی یکی از بزرگترین کشورهای اسلامی شمرده میشود که دارای حدود 280 میلیون نفر جمعیت است و مسلمانان در این کشور با آرامش و امنیت زندگی میکنند.
تأثیر چند وجهی انقلاب اسلامی بر اندونزی
تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر اندونزی رویدادی چند وجهی است که در ابعاد مختلف جامعه اندونزی قابل مشاهده است. یکی از تأثیرات مهم انقلاب اسلامی بر اندونزی، ظهور کنشگری اسلامی و گسترش ایدئولوژی اسلامی بود. این را می توان به ماهیت الهام بخش انقلاب اسلامی نسبت داد که الگوی جایگزینی از حکمرانی مبتنی بر اصول اسلامی ارائه کرد. این مدل جایگزینی برای بسیاری از اندونزیایی ها، به ویژه آنهایی که از شرایط سیاسی و اجتماعی موجود در کشور ناراضی بودند، جذاب بود. انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک کاتالیزور برای رشد و توسعه کنش گری اسلامی در اندونزی عمل کرد.
انقلاب اسلامی ایران نیز تأثیر بسزایی بر چشم انداز سیاسی اندونزی داشت. زمانی که جهان شاهد سرنگونی نظام سلطنتی پادشاهی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران بود، در کشور اندونزی محافل مختلف اجتماعی و نخبگانی مشغول گفتگو و تبادل نظر در ارتباط با این تحول عظیم در جهان بشری بودند.بسیاری از جنبشها و سازمانهای اسلامی در اندونزی با الهام از موفقیت انقلاب اسلامی شروع به دفاع از تغییرات مشابه در این کشور کردند. این گروه ها انقلاب اسلامی را الگویی برای ایجاد حکومت اسلامی در اندونزی دانستند و به ترویج اصول و ارزش های اسلامی در عرصه سیاسی پرداختند. علاوه بر این انقلاب اسلامی ایران تأثیر عمیقی بر منظر دینی اندونزی گذاشت. رنسانس دین و فرهنگ اسلامی در اندونزی نتیجه انقلاب اسلامی ایران بود. (Muniroch, 2014).
این امر باعث ایجاد علاقه و آگاهی مجدد نسبت به اسلام در میان مسلمانان اندونزی، به ویژه نسل جوان شد. آنها فعالانه درگیر اعمال مذهبی، مطالعه ادبیات اسلامی و شرکت در فعالیت های اسلامی شدند. این احیای ایمان اسلامی تأثیر قابل توجهی بر بافت اجتماعی و فرهنگی جامعه اندونزی گذاشت و منجر به افزایش اعمال مذهبی
و پذیرش آداب و سنن اسلامی شد. علاوه بر این، انقلاب اسلامی ایران بر سازمانهای صوفی در اندونزی نیز تأثیر گذار بوده است . (Nurish, 2021)
انقلاب اسلامی توجه سازمان های صوفی را در اندونزی به خود جلب کرد و آنها به عنوان شکل جدیدی از جنبش مذهبی شناخت. تعداد پیروان سازمان های صوفی در اندونزی با افزایش چشمگیر روبرو شد و برجستگی و نفوذ آنها شروع به افزایش کرد. این تشکلهای صوفیانه متاثر از انقلاب اسلامی ایران تعداد زیادی از پیروان را جذب کردند که به پیام معنویت و کنشگری اجتماعی آنها گرایش پیدا کردند.این علاقه فزاینده به تصوف را می توان پاسخی به تحولات اجتماعی و سیاسی ناشی از انقلاب اسلامی دانست. سازمانهای صوفی در اندونزی به عنوان یک جنبش مذهبی ظهور کردند ،که خاستگاه اناندر جوامع شهری بود.این سازمانها حس ارتباط معنوی را میان مردم ایجاد کردهو راه های جایگزینی برای ابراز ارادت دینی ارائه نموده اند. آنها بر جنبههای باطنی تقوای اسلامی و اعمال معنوی، که در پی انقلاب اسلامی برجستهتر شده بود، تأکیدداشته اند. سازمانهای صوفی در اندونزی نیز با الهام از انقلاب اسلامی در شکلگیری گفتمان اسلام در این کشور نقش داشتند. آنها اهمیت معنویت، تحول اجتماعی و احیای سنت های صوفیانه در جامعه مسلمانان را برجسته کردند.
تاثیر انقلاب اسلامی بر ساختار هنری اندونزی (رنسانس فرهنگی اسلامی اندونزی)
تجدید حیات دین و فرهنگ اسلامی در اندونزی نه تنها ساختار مذهبی و معنوی این ملت را شکل داده بلکه تأثیر قابل توجهی بر هنرهای نمایشی گذاشته است .هنرهای نمایشی در اندونزی عمیقاً تحت تأثیر تجدید حیات دین و فرهنگ اسلامی در این کشور قرار گرفته است. این تأثیر در مضامین، محتوا و به تصویر کشیدن عبارات هنری منعکس می شود که تغییر محسوسی به سمت گنجاندن ارزش ها و روایت های اسلامی در اشکال مختلف هنرهای نمایشی از جمله موسیقی، تئاتر و فیلم داشته است .
علاوه بر این، رنسانس فرهنگ اسلامی و آگاهی دینی منجر به ظهور جلوه های هنری جدیدی در اندونزی شدکه ریشه در سنت ها و باورهای اسلامی دارد. در این روند هنرمندان اندونزیایی از معنویت صوفیانه و آموزه های اسلامی الهام گرفته بودند و به خلاقیت های خود عمقمعنوی بخشیدند. این تزریق مضامین و ارزشهای اسلامی به هنرهای نمایشی، بستری را برای به تصویر کشیدن ارزشها و روایات اسلامی گستردهتر فراهم کرد و به ترویج و حفظ فرهنگ اسلامی کمک نمود. رنسانس فرهنگ اسلامی و آگاهی دینی در اندونزی نه تنها در حوزه هنری، بلکه در عرصه های اجتماعی و سیاسی گسترده تر نیز قابل مشاهده است. علاقه روزافزون
به سازمانهای اسلامی و تعداد فزاینده پیروان آنها نشاندهنده تغییر به سمت شکل معنویتر عمل اسلامی در جامعه اندونزی پس از سال ۱۹۷۹ بود.
این تحول در هنرهای نمایشی بازتابی از تغییرات گسترده تر در جامعه اندونزی را نشان می دهد. زیرا احیای اسلامیدر نهایت رویه های اجتماعی و فرهنگی را در کنار جنبه های سیاسی و اقتصادی تحت تأثیرخود قرار داد. به تصویر کشیدن مضامین و ارزش های اسلامی در هنرهای نمایشی به عنوان وسیله ای برای ترویج و حفظ میراث فرهنگی غنی اندونزی و در عین حال همسو با نفوذ فزاینده اسلام در حوزه عمومی رشد یافته است . در حالی که اندونزیایی ها در تلاقی سنت و مدرنیته در چارچوب احیای اسلامی حرکت می کردند،هنرهای نمایشی همچنان به عنوان رسانه ای قدرتمند برای بیان پویایی مذهبی، اجتماعی و فرهنگی در حال تکامل بود.
در این مسیر انقلاب اسلامی ایران تأثیر عمیقی برحوزه هنردر اندونزی، به ویژه در هنرهای نمایشی آن داشت.انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک کاتالیزور برای تقویت آگاهی دینی در میان مسلمانان اندونزی عمل کرد که منجر به احیای فرهنگ و ارزشهای اسلامی شد. این احیای فرهنگ و ارزشهای اسلامی تأثیر مستقیمی بر صحنه هنرهای نمایشی در اندونزی داشت. هنرمندان اندونزی با الهام از معنویت و آموزههای صوفیانه، شروع به گنجاندن مضامین و ارزشهای اسلامی در آثار خود کردند.این تغییر به سمت شکوفایی برخی از اشکال هنرهای نمایشی کمک کرد در حالی که برخی محدودیت ها و ممنوعیت های در چارچوب اسلام و جامعه اسلامی را نیز برای آنان بهمراه داشته است . (Ishiguro, 2022)
انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر اهمیت دین در جامعه و فرهنگ بدون شک هنرهای نمایشی اندونزی را تحت تأثیر قرار داده است. هنرمندان اندونزی از انقلاب اسلامی ایران الهام گرفته اند تا مضامین و ارزش های اسلامی را در آثار خود بگنجانند. هنرهای نمایشی اندونزی پساز انقلاب اسلامی ایران تحت تأثیر تجدید حیات اسلامی و تجدید حیات فرهنگ و ارزشهای اسلامی قرار گرفت و به ادغام عناصر اسلامی در هنرهای نمایشی اندونزی کمک کرد. یکی از تأثیرات کلیدی انقلاب اسلامی ایران بر هنرهای نمایشی اندونزی، تأکید بیشتر بر مضامین و ارزشهای اسلامی در بیان هنری است. این را می توان در ظهور ژانرها و سبک های جدید هنرهای نمایشی که از تاریخ اسلامی، قران و سنت های اسلامی الهام گرفته، مشاهده کرد.
واقعیت تاریخی و انکار ناپذیر آن است که پس از سال ۱۹۷۹تولیدات تئاتر با مضمون اسلامی در اندونزی با نمایش ها و اجراهایی که به موضوعاتی مانند زندگی پیامبر اسلام، آموزه های اسلامی و مبارزات و پیروزی های انقلاب اسلامی ایران می پرداخت، محبوبیت پیدا کرد. علاوه بر این، انقلاب اسلامی ایران علاقه مندی دوباره به هنر و فرهنگ سنتی اندونزی را ، بوجود آورده است ، زیرا هنرمندان از تحولات دوره خود استفاده نموده و راههایی را برای آشتی دادن ارزشهای اسلامی با اشکال هنری بومی بهره جستند. در نتیجه، هنرهای نمایشی سنتی اندونزی، مانند ویانگ و گاملان، با نفوذ اسلامی، احیاشدند.این تجدید حیات منجر به اجراهای نوآورانه ای شده که اشکال هنری سنتی را با مضامین و ارزش های اسلامی ترکیب می کرد و مخاطبان محلی و بین المللی را به خود جذب می نمود.
انقلاب اسلامی بر بازنمایی و نمایش زنان در هنرهای نمایشی اندونزی نیز تأثیرگذار بوده است. پس از سال ۱۹۷۹ و با تقویت جایگاه اسلامدر اندونزی، تغییری در نحوه به تصویر کشیدن زنان و نوع ایفای نقش آنان در هنرهای نمایشی ایجاد شد. پیشتر زنان در هنرهای نمایشی اندونزی نقش های برجسته تری را نسبت به مردان به خود اختصاص می دادند ولی پس از آن جایگاه زنان با ارزش های اسلامی در نظام هنرهای نمایشی اندونزی احیاء شد و با اصول اسلامی و تقوا همسو گشت. با این حال این تغییرات مجادلاتی را در برخی از جوامع در ارتباط با محدود شدن آزادی بیان زنان به میان آورد ولی رویکرد سنتی و فرهنگی اندونزی و انطباق آن با آموزه های اسلامی و دینی موجب شد تا این استدلال راه به جایی نبرد.
علاوه بر این، انقلاب اسلامی بر گفتمان پیرامون هنرهای نمایشی در اندونزی تأثیر گذاشته است. این جرقه بحث هایی را در مورد نقش اسلام در تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر هنرهای نمایشی اندونزی را می توان به عوامل متعددی نسبت داد. اولاً، احیای جهانی اسلام از دهه 1970، علاقه مجددی به مضامین و ارزشهای اسلامی در میان جوامع مسلمان سراسر جهان از جمله اندونزی ایجاد کرد. ثانیاً، تغییرات سیاسی و فرهنگی که پس از پایان ریاست جمهور سوهارتو در اندونزی به وجود آمد، امکان گفتگوها و تعامل آزادانه تر با ایده های اسلامی را فراهم کرد. این فضا منجر به ارزیابی مجدد نقش هنرهای نمایشی در جامعه اندونزی، به ویژه در چارچوب اسلام شد. این مهم سبب شد تا هنرمندان و دانشمندان فعالانه در حال کاوش جهت یافتن تلاقی اصول اسلامی و اشکال سنتی هنری خود باشند. این فرایند به رنسانس فرهنگی اسلامی و هنری در اندونزی معروف شد. تا جایی که در مناطقی مانند باندا آچه و جوگجاکارتا که اسلام بصورت محافظه کارتری در آن نفوذ کرده بود، موجب شد تا بحث های جدی در مورد نقش های جنسیتی و به تصویر کشیدن زنان در بیانهای هنری برانگیخته شود. این روند در نهایت باعث بازتعریف نقش و نحوه مشارکت زنان در هنرهای نمایشی شد. بواسطه این رویداد، اکنون
زنان اندونزیایی به طور فعال گفتمانهای ملی با موضوعات اخلاقی،هویت اسلامی، آموزش و برابری جنسیتی در هنرهای نمایشی مشارکت دارند و خواسته های فرهنگی و هنری خود را در مرزهای اصول اسلامی باز گومی کنند.
تغییرات در چشم اندازسیاست داخلی اندونزی پس از انقلاب اسلامی ایران
پس از استعفای رئیس جمهور سوهارتو در سال 1998، حضور و فعالیت گروه های اسلامی در اندونزی افزایش یافت (Ajie, 2021). این گروه ها به طور فعال در جنبه های مختلف زندگی عمومی از جمله جنبش دانشجویی و احزاب سیاسی شرکت داشته اند که نتیجه آن افزایش قابل توجه نفوذ اسلام در اندونزی شد. تلاش ها جهت توسعه دموکراسی و تمرکززدایی پس از 1998 همچنین راههایی را برای اسلام و تأثیرگذاری حوزه های مختلف ملی فراهم کرد.
انقلاب اسلامی همچنین گروههای اسلامی در اندونزی را تقویت نمود. در نتیجه، این گروهها در اندونزی به دنبال الگوبرداری از الگوی ایرانی در جامعه اندونزی بودند. این امر پیامدهای قابل توجهی برای جامعه اندونزی، به همراه داشته است. این گرایش به سوی اسلام در اندونزی بر چشم انداز سیاسی این کشور نیز تأثیر گذاشت. در نتیجه احزاب و سازمان های اسلامی نفوذ و جایگاه بیشتری پیدا کردند و سیاستهای داخلی بویژه در بخش قوانین کشوری را بر اساس اعتقادات اسلامی شکل میدهند. تصویب لایحه ضد پورنوگرافی در سال 2008 که توسط فراکسیون أحزاب اسلامی مجلس نمایندگان اندونزی پیشنهاد شد، این تأثیر را نشان می دهد. بواسطه این نه تنها مطالب صریح جنسی جرم انگاری می شد، بلکه حرکات و ژست های بدنی را که حاکی از رفتار جنسی و شهوانی تلقی می گشت نیز جرم انگاری می نمود. این مهم منعکس کننده نفوذ فزاینده ارزش های محافظه کارانه اسلامی بر هنجارها و مقررات اجتماعی است. در مجموع، تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر اندونزی منجر به تغییر جهت به سوی ارزشهای اسلامی در ابعاد مختلف جامعه اندونزی شد. علاوه بر این، روند فوق باعث اجرای شیوه های اقتصادی اسلام محور مانند صدور گواهی حلال و بانکداری شرعی شده است.
منابع:
Muniroch, S. (2014, December 16). PESANTREN LITERATURE IN INDONESIAN LITERATURE CONSTELLATION.
Lahpan, N Y K. (2019, July 12). Islamic Musical Forms and Local Identity in Post-Reform Indonesia.
Wulandari, R. (2019, October 30). Project CERITA – A Peacebuilding Initiative through Storytelling.
Qurtuby, S A. (2020, December 30). THE RISE OF ISLAMISM AND THE FUTURE OF INDONESIAN ISLAM.
“Islam in Asia: Diversity in Past and Present Exhibition: Islam in Southeast Asia,” Cornell University Library, November 2016, accessed June 21, 2022.
Umar Assegaf,“ Aspects of Shiism in contempory Indonesia: A Quest for Social Recognition in Post-Suharto Era (1998-2008)”; in Shiism in Southeast Asia: Alid Piety and Sectarian Constructions, edited by Chiara Formica and Michael Feener, (New York: Oxford University Press, 2015), 160, accessed June 20, 2022.
Facts and Figures,” Embassy of Indonesia, Washington, DC, DOI: July 2021, accessed June 23, 2022.
Asmiati Malik and Scott Edwards, “Saudi Arabia’s influence in Southeast Asia – too embedded to be disrupted?” The Jakarta Post, November 16, 2018, accessed June 20, 2022.
Ramadi Ahmad, “Nusantara Islam: Seeking a New Balance in the Muslim World,” The Hudson Institute, January 20, 2021, accessed June 23, 2022.
Chiara Formichi, “Lovers of the Ahl al-Bayt,” Inside Indonesia, September 25, 2011, accessed June 24, 2022.
Latief, Journal for Indonesian Islam, 307.
S.M. Mirmohammad Sadeghi and R. Hajimineh, “The Role of Iran’s ‘Soft Power’ in Confronting
Dicky Sofjan, “Forty Years After the Islamic Revolution of Iran: An Indonesian Perspective,” Jurnal Studi Agama-agama 9 no. 2 (2019): 165, accessed June 29, 2022.
نظر شما