«هاریش اس» در این مقاله استدلال می کند که سینمای عامه پسند هند تا حد زیادی از جاه طلبی های روشنفکرانه و درگیری انتقادی پرهیز کرده و سرگرمی ها را ترجیح داده است. با این حال، ژانر جدیدی از «هندوتوا» یا سینمای ناسیونالیستی هندو ظهور کرده است که به طور آشکار دستور کار ایدئولوژیک حزب حاکم BJP را ترویج می کند. فیلمهای اخیر مانند «پروندههای کشمیر»، «سمرت پریثویراج»، «داستان کرالا» و غیره متهم به کلیشهسازی جمعی از مسلمانان، تمجید از روایتهای بیش از حد ملیگرایانه، و محو کردن واقعیتها و داستانها برای خدمت به اهداف تبلیغاتی هستند.
نویسنده معتقد است که این فیلمها متهم به تأیید آشکار سیاستهای حزب حاکم BJP، کلیشهسازی برای مسلمانان بهعنوان «آنتاگونیست»، ارائه تاریخ تجدیدنظرطلبانه از دریچهای فراملیگرایانه و نادیده گرفتن حقایق ناخوشایند هستند. بنابراین، مسلمان بهعنوان «دیگری» و آنتاگونیست ابدی به تصویر کشیده میشود، در حالی که موضوعات سرکوب کاست و ادعای دالیت ها در سیاست معاصر هیچ بازنمایی نمییابد.
یک انتقاد عمده این است که ژانر فیلم هندووا در حالی که ادعا می کند نماینده همه هندوها است، قهرمانان و تجربیات دالیت، آدیواسی و باوجان (کاست به حاشیه رانده شده) را کاملاً نامرئی می کند.
«هاریش اس» این موضوع را با دورههای قبلی سینمای هند که ارزشهای سکولار و سوسیالیستی را ترویج میکردند یا نابرابریهای اجتماعی و ستم طبقاتی را برجسته میکردند (سینمای موازی دهههای 1970-1980) مقایسه میکند.
او استدلال میکند که سینمای «هندوتوا» در خدمت منافع کاستهای نخبه اجتماعی است و داستانها و قهرمانان داستانهای دالیت، آدیواسی و باهوجان (کاست به حاشیه رانده شده) را کاملاً نادیده میگیرد. «هاریش اس» می نویسد که این فیلمها به جای اینکه سینمای اصیل را بهعنوان یک شکل هنری که واقعیتهای اجتماعی را نشان میدهد، در خدمت منافع تجاری و سیاسی طبقات حاکم نخبه باشند.
«هاریش اس» تاکید می کند که سینما به بهای آزادی خلاقانه و بازنمایی روایتهای به حاشیه رانده شده، به تبلیغات بیکیفیت توسط نظام حاکم( BJP) بر آن تنزل یافته و از سینماگران میخواهد که واقعیتهای سیاسی-اجتماعی را به تصویر بکشند و به جوامع به حاشیه رانده شده صدایی بدهند، بهجای اینکه به وسیلهای بیکیفیت برای دستور کار دولت تقلیل یابند.
در اصل، این یک انتقاد کوبنده از ظهور تبلیغات گستاخانه است که خود را به عنوان سینما جلوه می دهد و جوامع تحت ستم را کنار می گذارد و در عین حال، شکاف های جمعی را برای خدمت به منافع نخبگان دامن می زند.
حسنعلی ذکریایی
نظر شما