قربان علی به بررسی موضعگیریهای متفاوت رهبران هند در قبال مسئله فلسطین و اسرائیل میپردازد و می نویسد که مهاتما گاندی با وجود همدردی با یهودیان، با تأسیس اسرائیل مخالف بود و اعتقاد داشت که فلسطین متعلق به اعراب است و یهودیان باید به کشورهای اصلی خود بازگردند. او در مقالهای در سال ۱۹۳۸ نوشت که عدالت ایجاب نمیکند یهودیان به قیمت آواره شدن اعراب، سرزمینی به دست آورند.
نویسنده خاطرنشان می کند که پس از ترور گاندی در سال ۱۹۴۸، حزب سوسیالیست کنگره هند که گرایش سکولار و سوسیالیستی داشت، سیاست گاندی را کنار گذاشت و از اسرائیل حمایت کرد. رهبران این حزب، نظیر «جی.پی. نارایان»، «راممانوهار لوحیا» و دیگران، روابط نزدیکی با اسرائیل برقرار کردند. این گروه نه تنها از سیاستهای توسعهطلبانه اسرائیل حمایت کردند، بلکه بر دولت هند فشار آوردند تا روابط دیپلماتیک با این کشور برقرار کند.
قربان علی بیان می کند که یکی از دلایل حمایت رهبران سوسیالیست از اسرائیل، تحسین آنها از دستاوردهای اجتماعی و کشاورزی اسرائیل، نظیر سیستم کیبوتص بود. همچنین، سیاستهای حزب سوسیالیست بینالملل و تمایل این رهبران به همکاری با جناحهای راستگرای هند، از جمله جانا سنگه و حزب سواتانترا، در تغییر سیاست آنها نقش داشت.
نویسنده به تناقضهای سیاست خارجی هند اشاره میکند و می نویسد که از یک سو، دولت هند به رهبری جواهر لعل نهرو، بر حمایت از فلسطین تأکید داشت و از سوی دیگر، گروههای داخلی مانند حزب سوسیالیست، به طور علنی از اسرائیل حمایت میکردند. حمایت رهبران سوسیالیست از اسرائیل، نشاندهنده انحراف از اصول گاندی بود که بر عدالت و حق تعیین سرنوشت ملتها تأکید داشت.
قربان علی به نفوذ ایدئولوژیهای غربی می پردازد و می نویسدکه تأثیر ایدئولوژی سوسیالیسم بینالمللی و همکاری با کشورهای غربی در تصمیمات این رهبران مشهود است. حمایت از اسرائیل توسط برخی از رهبران هند، زمینهساز روابط آتی این کشور با اسرائیل شد که در دورانهای بعد، به ویژه در زمان وزارت دفاع جرج فرناندز، با توافقات تسلیحاتی گسترش یافت.
منبع:
نظر شما