در تاریخ ۱۱ اوت ۱۹۴۷، محمدعلی جناح، بنیانگذار پاکستان، در برابر اولین مجلس مؤسسان این کشور تازهاستقلالیافته ایستاد و اصول راهنمای دولت جدید را تبیین کرد. سخنان او بازتاب رؤیای یک ملت مبتنی بر عدالت، برابری و همزیستی مسالمتآمیز بود. او حفظ «نظم و قانون» را اولین وظیفه دولت دانست و بر حفاظت از «جان، مال و باورهای دینی» همه شهروندان تأکید کرد. جناح همچنین خواستار پایان فوری فساد، بازار سیاه و اختلافات اجتماعی شد و رهبران پاکستان را به تمرکز بر رفاه مردم، بهویژه قشر محروم، دعوت کرد.
جناح اظهار داشت: «ما همگی شهروندانی برابر در یک کشور هستیم» و آرزوی خود را برای کشوری بیان کرد که در آن افراد، فارغ از مذهب، قومیت یا طبقه، بتوانند آزادانه باورهای خود را ابراز کنند. حال پس از گذشت هفت دهه، چند مورد از این آرمانها به واقعیت پیوسته است؟
سفر یک رهبر بزرگ
زندگی جناح وقف تحقق رؤیای او برای یک پاکستان مستقل شد. او در سال ۱۸۷۶ در کراچی متولد شد و ابتدا برای تحصیل مدیریت بازرگانی به لندن رفت. اما علاقهاش به سیاست، تحت تأثیر دادابای ناروژی، اولین هندی منتخب در پارلمان بریتانیا، او را به سوی سیاست کشاند. جناح رشته حقوق را انتخاب کرد و به لینکلنز این رفت؛ جایی که پرتره او همچنان به عنوان تنها وکیل آسیاییتباری که به عنوان فرماندار کل یک کشور مشترکالمنافع خدمت کرده است، آویخته شده است.
جناح کار سیاسی خود را با تلاش برای اتحاد هندوها و مسلمانان آغاز کرد و به عنوان «بهترین سفیر اتحاد هندو-مسلمان» شناخته شد. اما وقایعی مانند کشتار جلیانوالا باغ در سال ۱۹۱۹ و امتناع بریتانیا از اعطای خودمختاری به هند، موجب ناامیدی عمیق او از حکومت استعماری شد.
اختلافات جناح با گاندی بر سر روشهای مقاومت و کنار گذاشته شدن رهبران مسلمان از سوی کنگره، باعث شد او از کنگره استعفا دهد. اما در دهه ۱۹۳۰ به هند بازگشت و لیگ مسلمانان را احیا کرد و بر حقوق و هویت مسلمانان هند تأکید نمود.
تقاضا برای پاکستان
تا سال ۱۹۴۰، جناح لیگ مسلمانان را به یک جنبش گسترده مردمی تبدیل کرده بود. در قطعنامه لاهور، او خواستار یک کشور مستقل شد و اعلام کرد که مسلمانان یک ملت متمایز هستند و نیاز به یک سرزمین جداگانه دارند تا حقوق اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را تضمین کنند.
با وجود وخامت وضعیت جسمانی، جناح بیوقفه برای ایجاد پاکستان مذاکره کرد. رهبری قاطع او در دوران پرآشوب تقسیم هند، او را به عنوان «قائداعظم» یا رهبر بزرگ شناساند.
رؤیای جناح: یک پاکستان برای همه
جناح پاکستان را به عنوان کشوری مترقی، فراگیر و هماهنگ تصور میکرد. او بر برابری شهروندی، بدون توجه به مذهب یا قومیت، تأکید داشت و پاکستانیها را به اتحاد برای ساختن کشوری مرفه تشویق میکرد.
جناح بارها تأکید کرد که پاکستان «یک دولت تئوکراتیک نیست» و جدایی دین از امور دولتی را مهم میدانست.
میراثی ناتمام
هفت دهه پس از درگذشت جناح، پاکستان همچنان با بسیاری از چالشهایی که او برای حل آنها تلاش کرد، دستوپنجه نرم میکند. فساد، نابرابری اقتصادی و بیعدالتیهای اجتماعی همچنان پابرجاست. در حالی که در برخی حوزهها پیشرفتهایی صورت گرفته، کشور همچنین شاهد افزایش خشونتهای مذهبی، بیثباتی سیاسی و تروریسم بوده است که همگی مغایر با دیدگاه قائداعظم از یک پاکستان صلحآمیز و فراگیر هستند.
خشونت بیمعنا در مساجد، بازارها و مدارس، بهطور دردناکی با رؤیای جناح از یک ملت متحد و موفق مغایرت دارد. تأکید او بر صداقت، ایثار و تلاش جمعی، همچنان برای پاکستان امروز ضروری است.
راه پیش رو
زندگی جناح درسهایی جاودانه برای رهبران و شهروندان پاکستان ارائه میدهد. تأکید او بر عدالت، شفافیت و رفاه مردم، باید راهنمای مسیر آینده پاکستان باشد. بازسازی آرمانهای او نیازمند تعهدی تازه به برابری، پاسخگویی و اتحاد ملی است.
جناح زمانی گفت: «ما مسلمانان همه چیز داریم … اما دو چیز کم داریم … کمال شخصیت و بالاترین حس صداقت.» این سخنان فراخوانی است برای پاکستان تا آرمانهای بنیانگذار خود را احیا کند.
وصیتنامه جناح نهتنها یک ایدئولوژی سیاسی، بلکه نقشه راهی برای یک جامعه عادلانه و پیشرفته بود. امروز این وظیفه پاکستانیهاست که رؤیای او را به واقعیت تبدیل کنند.
https://www.dawn.com/news/1356608/special-report-the-testament-of-mr-jinnah-1876-1948
نظر شما