آیا آرایش و مُد میتواند ستم بر زنان به شمار آید؟ آیا آرایش و مُد تقویت کنندهی حقوق و جایگاه زنان است یا برعکس؟ سرمایهداری و شرکتهای بزرگ تجارتی در تعیین معیارهای زیبایی چه نقش و دخالتی دارد؟ شرکتهایی تولیدی لوازم آرایش چگونه بر ذهن، روان و دغدغهی زنان تأثیر میگذارد؟ سرمایه داران و تاجران چگونه هنجارهای خودشان را بر تودهی زحمتکش تحمیل میکنند و آنان را درگیر مصرفگرایی و تجملپرستی میسازد؟
پاسخ این پرسشها نیاز به بحث و بررسی عمیق دارد؛ اما در این نوشته، پرسشهای بالا در ارتباط با کتاب «آرایش، مُد و بهرهکشی از زنان» مطرح گردیده. کتاب نیز به همین مسئلهها میپردازد. در این متن، تلاش میشود تا کموبیش مسئلهی اساسی و محوری این کتاب، مورد بحث قرار گیرد. انتظار میرود که در لابلای بازخوانی محتوای کتاب، به بخشی از پرسشهای مطرح شده نیز پاسخ ارائه شود. البته ممکن است که این پاسخها جامع و مانع نباشد؛ اما میتواند زمینهی درگیر کردن ذهن ما را میسر سازد و همچنان راهی باشد برای گفتوگو و طرح مسئله.
در افغانستان، همهی مدافعان حقوق زنان، به صورت گسترده سنّتهای اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و ایدئولوژیک را که باعث زنستیزی شده، مورد پرسش و انتقاد قرار داده اند. این اعتراضات و انتقادها در زمینههای گوناگون هر روز به گوش میرسد. چیزی که به گمان من از چشم و ذهن ما دور مانده، مسئلهی هجوم سرمایهداری است و ستمی که از این مسئله بر زنان وارد میشود. آرایش و مُد یکی از همین جنبهها است. آرایش و بازار لوازم آرایشی در کشور ما روز به روز گرموگرمتر میشود. شاید بتوان گفت که ابزار مُد و فشن و آرایش، پیشتازترین بازار را در بین کالاهای تجارتی دارد.
گرایش و هجوم سرسامآور زنان سرزمین ما به سوی بازار مُد و فشن، نشان از جذب و تسلیمشدن آنان به شعارهای فریبنده و وسوسهگر سرمایهداری است. تاجران و سرمایهداران نه تنها فروشنده ابزار آرایش و مُد هستند؛ بلکه تلقین کننده و فروشندهی معیار زیبایی هم هستند. سرمایه داران و کارفرمایان شرکتهای غولپیکر اقتصادی با هزاران تبلیغات تحریک کننده، روی ذهن و روان ما تأثیرگذاشته و نفوذ میکنند. مشکلتراشی، ایجادترس و نگرانی، پیداکردن راهحل و وعدههای دلگرم کننده، عمدهترین مسایلی هستند که در شعارها و تبلیغات بازار و مُد و فشن دیده میشود. اول با پیشکش کردن الگوهای دروغین و تصنّعی، ذهن و ضمیر شما را درگیر میکند که پوست، صورت، مو و دیگر نقاط بدن شما گویا این مشکل عمده را دارد؛ سپس هراس و نگرانی ایجاد میکند که تداوم این مشکل سبب ایجاد چنین نقض و کاستی بزرگ در وجود شما میشود؛ در گام سوم به شما مژده میدهد که راه حل این مشکل را پیدا کرده است. در گام چهارم تشویق و وادار میکند که با خریدن این محصول یا ابزار شما میتوانید از دست این مشکل خلاص شوید. نتیجه نهایی این میشود که تمام ذهن و فکر شما را کنترل کرده و شما را به درون محصولات تجارتی خودشان میاندازند و ماهرانه اسیر کالاهای آرایش، مُد و فشن میسازند.
به طور نمونه بازار سرمایهداری و فشن، در آغاز با تبلیغات و پیشکش کردن یک صورت یا چهرهی رنگ و روغن کرده و به ظاهر شفاف، برای ما یادآوری میکند که ما از چنین صورتی شفاف و خوشایندی برخوردار نیستیم. آن چهره به عنوان الگو در ذهن و روان ما جا میگیرد؛ میل پیدا میکنیم که چهرهی ما همانند چهرهی آن الگو شود. این مسئله مهم را تشخیص نمی دهیم که الگوی پیشکش شده، تصنّعی و غیر حقیقی است. نخستین چیزی که در درون ما اتفاق میافتد نارضایتی از وضع موجود چهرهی خودمان است. سپس برای اینکه این حس خلاء یا کمبود ما را پُر کند، شرکتهای تجارتی ابزار پیشنهاد میکند و پی در پی با فریبندهترین شعارها به ما یادآوری میکند که اگر این کرم صورت، صابون و... را استفاده کنی، چهرهات مانند چهرهی خوشایند الگوی نمایش داده شده میشود. هنگامی که چهرهی الگو را ارائه میکند، یادآوری میکند که این چهره، همهی شفافیت، زیبایی و خوشایندی را بابت استفاده از فلان کرم، صابون و...به دست آورده؛ نه اینکه خودش داشته است.
با توجه به آنچه گفته شد، خوانش و تمرکز روی کتاب «مُد، آرایش و بهرهکشی از زنان»، میتواند بسیار مفید و کمک کننده باشد برای بیداری و آگاهی قربانیان جهان سرمایهداری و فشن. در ضمن این نکته را نباید فراموش کرد که «مُد و فشن» زنان را به سوی «کالاییشدن» پیش میبرد؛ به عبارت دیگر اینکه جایگاه زن را در حد اندام و بدنهای رنگ و روغن شدهی در معرض نمایش نازل می نماید.
کتابِ «آرایش، مُد و بهرهکشی از زنان» مجموع مقالههایی هستند که توسط جوزف هنسن، ایولین رید و ماری آلیس واترز نوشته شده و افشنگ مقصودی به زبان فارسی ترجمه کرده. مجموعه مقالههای این کتاب، گفتوگوی بسیار جالب و نقد گونه بین جوزف هنسن و دیگر نویسندگان است. شماری از نویسندگان به دفاع از بازار مُد و فشن پرداخته و دلایلی برای دفاع از این مسئله مطرح کرده اند.
کتاب توضیح میدهد که شرکتهای بزرگ لوازم آرایشی چگونه سرگرم برنامهریزی هستند تا ذهن و روان زنان را درگیر آرایش و لوازم آرایشی کنند. در مقاله چند نمونه آورده میشود از هزینههای بسیار گزاف برای تبلیغات این لوازم. به طور نمونه آمده است که تنها سه شرکت «هیزل بیشاپ»، «شرکت سهامی فرآوردههای رِولُن» و شرکت «ژیلت» بیش از 33 میلیون دلار برای آگهی و تبلیغات هزینه کرده اند.
نویسنده یادآوری میکند که «کاهش پیشبینی نشده در کاربرد رژِ لب، کرم صورت، رژِ گونه، پودر، رنگ ابرو، میزانپلی مو، لاک ناخن و داروهای از بین برندهی صورت، دستاندرکاران این صنعت را به هراس انداخته بود». (ص 57) برای رفع این چالش، شرکتهای بزرگ، برای یک یورش بزرگ عملیاتی، تدارک دیدند و میلیونها دلار را صرف تبلیغات کردند تا فراوردههای آرایشی خود را بفروشند. به طور نمونه روی جلد بروشور آگهی لوسیونِ «جرگنز» نوشته است که «پوستی که دوست دارید را لمس کنید» و شرکت تونی، سومین لوازم آرایش جدید خود را سه ماه تبلیغات میکند و روی آگهی تبلیغات مینویسد که «هیچ واژهای نمیتواند آن را وصف کند، مگر جادوی ژرف»، شرکت هیزل بیشاپ وعدهی «چهره فرشتهوار با عصاره گیاهان بِرکهای» را میدهد. در مورد کرم صورت، شرکت فراوردههای زیبایی وابسته به (Coty ) تبلیغات میکند که: «به چیزی همچون یک بمب بسیار قوی، اگر نگوییم بمب اتم، دست یافته است: کِرِم «ملکه زنبور عسل»، کرمی که بر پایه مادهای ساخته شده که زنبورها آن را به نوزادان برگزیده خود در کندو میخورانند تا ملکههای آینده شوند». و دهها شرکت دیگر در مورد رنگ ناخن، صابون و دیگر لوازم آرایشی با راهاندازی چنین شعارهای دل فریب، احساس نیاز به این لوازم را در دختران و زنان و حتی مردان ایجاد میکند.
هنسن در این مقاله گوشزد میکند که همهی این شرکتها، در پیِ «دستیابی به سود با روش فریبکارانه» هستند. او در این مقاله شعار یکی از مغزهای متفکر کارشناس آگهی و بازار تبلیغات را چنین نقل میکند: «دخترها، خواهش میکنم نگذارید پائین آمدن دستمزدها به معنی پایین آمدن میزان استفاده از لوازم آرایش باشد. اگر شما را از کار بیرون کردند، رژ لب را بیرون نیندازید. به یاد داشته باشید که برای نگهداشتن خوشبختی، آرایش را رها نکنید». (ص 62)
سخن آخر اینکه؛ همهی شرکتهای سازنده لوازم آرایشی و دیگر شرکتهایی که مبارزان زیبایی هستند، در نهایت به دنبال پول و سودند. این شرکتها میکوشند که بر سر همه دختران و زنان: «اصول بنیادین صنعت آرایش را فرو کوبند: یعنی آن رنگ و روی خوب، دستان سفید، موهای زیبا از هنگام زادن وجود نداشته اند، بلکه ساخته شده اند». (ص 57) تا از این طریق بتوانند محصولات خود را بفروشند و به سود دست یابند.
نویسنده: محمد باقریان
نظر شما