حمزه شینواری؛ از کوی سینما تا قله‌های عرفان

ارسطوی پشتو، پدر غزل و رئیس المتغزلین، امیر حمزه خان شینواری، در میان پشتون‌های ساکن پاکستان و افغانستان، به‌عنوان یکی از شاعران بزرگ، ادیبان، صوفیان، فلاسفه، روان‌شناسان، منتقدان، داستان‌نویسان، نمایشنامه‌نویسان، مقاله‌نویسان، مقاله‌پردازان، مترجمان، نامه‌نگاران، اندیشمندان، رمان‌نویسان، سفرنامه‌نویسان و پژوهشگران برجسته قرن بیستم شناخته و پذیرفته شده‌است. وی در ادبیات پشتو جایگاهی همچون پلی میان ادبیات کهن و معاصر دارد، چراکه اشعارش آمیزه‌ای زیبا از سنت‌های کهن و گرایش‌های نوین است.

نویسنده: سیدریاض احمد رضوی

مقدمه

شخصیت ذوالفنون حمزه بابا در میان تمام قوم پشتون یک «اعتبار ادبی» بی‌نظیر به دست آورده است. همان‌گونه که علاقه مندان شعر و ادب پشتو با اطمینان کامل بر اشعار رحمان بابا تکیه می‌کنند، به همین ترتیب در مورد امیر حمزه خان شینواری نیز باور استوار دارند که هر سخنی که حمزه بابا بیان کرده، چراغ راهی برای ایشان است.

از کوی سینما تا قله‌های عرفان(حمزه بابا شینواری)

حمزه بابا در زمانی که ادبیات پشتو نیازمند تحول و نوسازی بود، با آثار نوآورانه خود تحولی بنیادین ایجاد کرد. اشعار وی ترکیبی از سنت و مدرنیته است که در عین حفظ هویت فرهنگی پشتون، دیدگاه‌های جهانی را نیز به تصویر می‌کشد.

دوران کودکی و جوانی

حمزه بابا در سال 1907 میلادی در منطقه خیبر، یکی از مناطق تاریخی و فرهنگی پشتون‌نشین، متولد شد. خیبر، به‌عنوان یک گذرگاه استراتژیک، نقشی مهم در تاریخ و فرهنگ منطقه ایفا کرده و الهام‌بخش بسیاری از اشعار حمزه بابا بوده است. خانواده وی از قوم شینواری بودند که به شجاعت، سخاوت و عشق به فرهنگ و هنر مشهور بودند. پدر او، حاجی عبدالسلام خان، فردی سرشناس در منطقه بود که به تحصیلات و هنر اهمیت ویژه‌ای می‌داد.

غیبت پیوسته او از مدرسه باعث شد که پدرش وی را به مدرسه اسلامیه کالج پیشاور منتقل کند، جایی که در سال 1918 در کلاس دوم ثبت‌نام شد. حمزه شینواری از کلاس پنجم، سرودن شعر به زبان اردو را آغاز کرد. وی از همان کودکی چنان بر زبان اردو تسلط داشت که هر سال در امتحانات در درس اردو رتبه اول را کسب می‌کرد و به همین دلیل استادش، میرزا عباس بیگ، به وی نمرات عالی می‌داد.

در سال 1926، هنگامی که کار بر روی راه‌آهن خیبر آغاز شد و پدرش نیز در این پروژه پیمان‌کاری داشت، حمزه شنواری به همراه حسابداران پدرش در مدیریت امور حسابداری کمک می‌کرد. بعدها وی در راه‌آهن استخدام شد و به مدت شش ماه به‌عنوان نگهبان خدمت کرد، اما پس از مدتی، با توصیه ارباب محمد ذکریا خان به‌عنوان TTA (کنترلر بلیت) منصوب شد. با این حال، طبیعت ناآرام و پرشور حمزه شینواری اجازه نمی‌داد که وی برای مدت طولانی در یک شغل باقی بماند.

پس از استعفا از اداره راه‌آهن، وی به همراه یکی از دوستانش، میر عالم، برای کار در سینمای هند به بمبئی و دهلی سفر کرد. آن‌ها یک ماه در آنجا ماندند، اما موفق به یافتن کار در هیچ شرکت فیلم‌سازی نشدند. سرانجام، حمزه شینواری در یک فیلم اردو به نام خاموش نقش‌آفرینی کرد، اما از آن راضی نبود زیرا به‌جای نقش قهرمان، نقش ضدقهرمان به وی سپرده شده بود.

در این مدت، حمزه بابا با رفیق غزنوی که در هند به‌عنوان استاد موسیقی شناخته می‌شد، ملاقات کرد. آن‌ها تصمیم گرفتند یک فیلم به زبان پشتو بسازند و نام آن را لیلی مجنون گذاشتند. فیلم‌نامه این اثر در سال 1941 نوشته شد و دیالوگ‌ها، ترانه‌ها و داستان آن را حمزه بابا خود به رشته تحریر درآورد. این فیلم، اولین فیلم پشتو بود که در بمبئی تولید و در پیشاور به نمایش گذاشته شد.

فعالیت های ادبی و علمی

از دوران مدرسه، حمزه شینواری علاقه‌ای عمیق به شعر و موسیقی داشت. وی در کلاس پنجم برای اولین بار به زبان اردو شعر گفتن را آغاز کرد. اما، بعداً به دستور پیر و مرشد خود، عبدالستار شاه بادشاه، نوشتن به زبان پشتو را به جای اردو آغاز کرد. پس از آن، وی به‌عنوان یک شاعر بزرگ غزل‌سرا شناخته شد. پیر و مرشدش پیش‌بینی کرده بود که اگر وی زبان اردو را کنار بگذارد و به پشتو شعر بگوید، به "اقبال لاهوریِ پشتو" تبدیل خواهد شد.

به همین دلیل، غزل‌های وی در شعر پشتو چنان ویژگی و انفرادیتی دارند که پیش از وی در غزل پشتو بی‌سابقه بوده است. آثار وی تأثیر عمیقی بر غزل پشتو گذاشت و جایگاه ویژه‌ای برای وی در ادبیات پشتو ایجاد کرد.

موضوعات اولیه اشعار حمزه بابا عمدتاً حول محور عشق، طبیعت، و فرهنگ پشتون متمرکز بود. وی در این اشعار، به زیبایی‌های زندگی ساده روستایی و ارزش‌های اخلاقی جامعه پشتون اشاره می‌کرد. برای نمونه، در یکی از اشعار ابتدایی خود، حمزه بابا طبیعت را به‌عنوان تجلی‌گاه عشق به طبیعت و انسان توصیف می‌کند: «گل‌های وحشی دشت‌ها بازتاب زیبایی عشق‌اند و رودها زمزمه‌گر حیات و حرکت.» این اشعار ساده و روان، اما عمیق، نشان از ارتباط نزدیک وی با طبیعت و فرهنگ محلی داشت.

حمزه بابا در آغاز فعالیت شاعری خود از سبک‌های رایج زمان پیروی می‌کرد، اما به‌تدریج سبک خاصی را ایجاد کرد که ترکیبی از سنت‌های کلاسیک و نوآوری‌های مدرن بود.

از کوی سینما تا قله‌های عرفان(حمزه بابا شینواری)

در سال 1935، با آغاز فعالیت رادیو آل ایندیا، حمزه بابا نوشتن نمایشنامه‌های رادیویی را شروع کرد. وی از طریق این نمایشنامه‌ها و نمایش‌های کوتاه، تلاش فراوانی برای برجسته کردن فرهنگ و تمدن پشتون و رفع ناهنجاری‌های اجتماعی‌کرد. تعداد این نمایشنامه‌ها به صدها می‌رسد که در میان آن‌ها آثار مشهوری همچون *ژرنده گڑے (آسیابان) *، *ښائستو(زیبا) *، *پروفیسر(پروفیسور) * و *د سرو گوته(انگشتری طلایی) * جایگاه ویژه‌ای دارند.

حمزه بابا نمایشنامه‌های *سوهنی ماهیوال[1] * و *خوبصورت بلا(شبح زیبا) * را نیز به پشتو ترجمه کرد. وی در نامه‌ای به رئیس امروهوی، به تاریخ 27 آگوست 1977، نوشت: زمانی که شعبه پیشاور رادیو آل ایندیا فعالیت خود را آغاز کرد، من برای آن نمایشنامه‌ها، اشعار، غزل‌ها و دیگر آثار را می‌نوشتم. تا به امروز بیش از 200 نمایشنامه و برنامه برای رادیو نوشته‌ام و شمار غزل‌ها، سخنرانی‌ها و نمایش‌های کوتاه از حساب خارج است.

او نه تنها نمایشنامه‌ها را می‌نوشت، بلکه به‌عنوان صداپیشه نیز در آن‌ها نقش‌آفرینی می‌کرد، زیرا این دوره آغازین فعالیت رادیو بود و افراد متخصص در صداپیشگی بسیار کم بودند.

در زمینه غزل‌سرایی، حمزه بابا به‌عنوان یک استاد برجسته شناخته می‌شود و همین توانایی باعث شد که وی لقب "بابای غزل" را به دست آورد.

به‌عنوان مترجم نیز آثار وی بسیار ارزشمند و برجسته است. وی اشعار اقبال را به زیبایی به پشتو ترجمه کرد و همچنین ترجمه منظوم اشعار صوفی بزرگ پشتو، رحمان بابا، را به اردو انجام داد. علاوه بر این، اشعار وی به دلیل کیفیت بالای ادبی به زبان‌های روسی و انگلیسی نیز ترجمه شده‌اند.

در حوزه روزنامه‌نگاری نیز خدمات حمزه شینواری پنهان نیستند. ستون‌های وی در روزنامه *بانگِ حرم* به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نوشته‌های ژورنالیستی شناخته می‌شدند. وی مقالاتی در زمینه‌های مختلف برای روزنامه‌ها، مجلات و نشریات مختلف نوشته است.

رمان برجسته‌ای به نام *نوے چپے(موج‌های نو) * از ایشان منتشر شده است. همچنین، وی ده داستان کوتاه معیاری نوشته است که از میان آن‌ها *خار غلی مورچه(جبهه خاموش شهر) * و *میراته(بانوی خانه ویران شده) * شهرت بسیاری دارند.

در ستایش شخصیت و خدمات حمزه بابا، شاعر مشهور اردو رئیس امروهوی می‌نویسد:

الغرض در نیم قرن گذشته، توفیق حضور در خدمت بسیاری از مشاهیر ادب و رسانه‌ها و شخصیت‌های سیاسی نصیب شد، اما برخی افراد بودند که اثری عمیق بر ذهن باقی گذاشتند. دیدار با امیر حمزه بود که قلبم برای همیشه متعلق به ایشان شد.

وی بیان کرده است: در ادب اردو، جایگاه «میر» و «غالب» همان‌طور که برجسته است، در ادب پشتو نیز امیر حمزه خان شینواری جایگاهی مشابه دارد.

همچنین پریشان ختک از دیگر چهره های ادبی پشتو در مورد شخصیت و جایگاه ادبی حمزه بابا، می‌نویسد:

یک حمزه آن است که فردی از قبیله شینواری است. از مردم لندی‌کوتل است، پدرش مراد شینواری است. پشتون است و در منطقه پشتون‌ها زندگی می‌کند. با این حمزه ممکن است اختلاف یا دشمنی داشته باشیم، اما حمزه دیگری هم وجود دارد که بنیان‌گذار غزل، نویسنده معروف، دانشمند بزرگ، فیلسوف و صوفی است. وی شهرت بین‌المللی دارد و از مرزهای قومی و دشمنی‌های قبیله‌ای خارج است. وی یک مسلمان خالص است که پرده‌دار انسانیت است و قهرمان نسل نوین است. شایسته احترام است. در لباس پشتون‌ها، با آداب و رسوم پشتون‌ها، آن‌قدر زیبا به نظر می‌رسد که پیش از مصاحبت با وی مجذوب اخلاق او می شوید و پس از گفتگو، حتماً پیرو وی خواهید شد.

در سال 1939، وی به عنوان نایب رئیس سازمان ادبی «بزم ادب پشتو» انتخاب شد و در سال 1951 رئیس سازمان ادبی معروف «اولسی ادبی جرگه(شورای ادبی ملی)» پشتو گردید.

او همچنین نخستین دبیرکل انجمن نویسندگان پاکستان در ایالت سرحد سابق(خیبرپختونخوا امروزی) بود. در سال 1946، وی آخرین بار به اجمیر شریف رفت و پس از بازگشت، با شروع جنبش پاکستان، به دعوت مرشد خود در این جنبش شرکت کرد و همراه با امین‌الحسنات معروف به پیر مانکی شریف، در جنبش پاکستان فعالانه شرکت نمود. برای این منظور، هر روز جمعه در روستای خود لندی‌کوتل سخنرانی می‌کرد. وی همچنین در ناکام کردن سفر پاندیت جواهر لعل نهرو به خیبر نقش مهمی ایفا کرد.

به دلیل ارادت شدید به مولای متقیان علی علیه السلام اولین ترجمه نهج البلاغه به زبان پشتو را انجام داد، همچنین 204 غزل رحمان بابا به زبان اردو به نظم درآورد و جاوید نامه و ارمغان حجاز علامه اقبال به زبان پشتو به نظم درآورد. وی همچنین 35 کتاب در زمینه‌های تصوف، شعر، روان‌شناسی و ادب تألیف کرد.

رمان معروف وی «نوے چپے» (موج‌های جدید) [2] که شامل 14 فصل است، موضوع اصلی آن اتحاد پشتو است. طرح این رمان در سال 1947 آماده چاپ شد، اما در دوره حکومت ایوب خان بر آن ممنوعیت اعمال شد. در این رمان، مسائلی مانند دین، سیاست، قومیت و ادب مطرح شده است.

یکی از نمایشنامه‌های رادیویی او، «ژرنده گڑے(آسیابان)» است که شهرت بالایی پیدا کرد و به زبان‌های مختلف ترجمه شد. داستان این نمایشنامه، بازتابی کامل از جامعه پشتو دارد و از آسیاب دستی آغاز می‌شود و به همان آسیاب به پایان می‌رسد.

در طول زندگی و پس از درگذشت او، هزاران نامه از وی تحت نام‌های مختلف منتشر شده است. بیشتر اشعار وی به عنوان ضرب‌المثل در زبان پشتو به کار می‌روند.

حرکت به سوی قله های عرفان

حمزه بابا شینواری نه تنها در دنیای ادب بلکه در عرصه تصوف نیز به عنوان پیرِ کامل شناخته می‌شوند. تصنیف ایشان تحت عنوان «تجلیات محمدیه» به عنوان یک اثر ارزشمند در میان عوام و خواص مورد توجه قرار گرفته است. این کتاب به زبان پشتو نوشته شده و اولین ترجمه آن به زبان اردو توسط سید طاهر بخاری چشتی نظامی نیازی انجام شد و در این راستا به عرصه نشر رسید. مترجم محترم، که از نزدیک‌ترین جانشینان حمزه بابا محسوب می‌شوند، خود نیز در تصوف صاحب‌نظر بوده و در این زمینه آگاهی گسترده‌ای دارند.

در هند، برادرش وی را از راه احمدآباد به اجمیر شریف برد و در مزار خواجه معین الدین چشتی رحمه الله حضور یافتند. در آنجا بود که حالتی عجیب بر ایشان مستولی شد و مبداء میل ایشان به سوی عرفان و تصوف گرایید. اشک‌هایی که مانند دریا جاری شدند، نشانگر تحول روحی عمیقی بودند که در آن لحظه تجربه کردند.

پس از بازگشت به روستا، متوجه شدند که پدرشان درگذشته‌اند. در مراسم فاتحه‌خوانی برای پدر، با شخصیت روحانی سید عبدالستار شاه، معروف به بادشاه جان، آشنا شدند و چنان تحت تأثیر قرار گرفتند که مرید ایشان شدند. در سال 1938، تحت هدایت مرشد خود، تصمیم گرفتند که به زبان مادری خود، پشتو، شروع به نوشتن کنند. در سال 1937، کتابی به نام «تجلیات محمدیه» را در زمینه تصوف تألیف کردند.

کتاب «تجلیات محمدیه» که شامل ده فصل است، به شرح مباحثی از علوم تصوف می‌پردازد. فصل اول به موضوع «ذات الهی و معرفت الهی»، دوم به «پیشگویی هندوییسم در کتاب ودا در مورد حضرت محمد ص»، سوم به «فضیلت اهل بیت علیهم السلام»، چهارم به «اولیاء الله و فقرای کاملین»، پنجم به «بیعت با مرشد و آداب آن»، ششم به «علم لدنی»، هفتم به «سماع»، هشتم به «روح انسانی»، نهم به «آداب مرشد و دیگر رسوم»، و در فصل دهم به «وحدت الوجود و تقدیر» پرداخته شده است. مقدمه کتاب نیز بسیار مفصل و آموزنده است و به گونه‌ای که خود به عنوان یک مقاله علمی محسوب می‌شود، در آن تقریبا تمامی مسائل اساسی تصوف مورد بحث قرار گرفته است.

امیر حمزه شینواری به مکتب فکری وجودی تعلق دارند و به همین دلیل در بسیاری از ابواب کتاب، اشاره‌های بلاغی به این مکتب فکری شده است. وحدت الوجود همیشه یکی از عقاید مهم در میان صوفیان بوده و در طول تاریخ توسط متفکران مسلمان و غیرمسلمان به صورت دقیق و علمی مورد بحث قرار گرفته است. ابن عربی به عنوان بزرگ‌ترین و معتبرترین شارح این مکتب فکری شناخته می‌شود و کتاب برجسته وی "فصوص الحکم" به عنوان منبعی غنی از معارف و حقایق در این زمینه شناخته می‌شود. امیر حمزه شینواری نیز در فصل دهم «تجلیات محمدیه» به این موضوع پیچیده پرداخته و پس از بررسی مسائل اختلافی مربوط به آن، با جامعیت و تعادل، نظر خود را بیان کرده است.

حامیان مکتب وحدت الوجود، که جزء صوفیان و اولیاء هستند، شریعت را به عنوان یک امر موقوف به شمار می‌آورند، اما حمزه بابا به صورت روشن می‌گوید که طریقت و شریعت برای درک این عقیده به طور همزمان ضروری هستند. ایشان در این بحث می‌نویسند: "مختصر اینکه وحدت الوجود خلاصه‌ای از توحید و شریعت است و هیچ‌کس به اندازه پیروان وحدت الوجود از ارتباط با حق تعالی و حضور اقدس بهره‌مند نمی‌شود."

بابا شینواری معتقد است که فهم وحدت الوجود تنها برای کسانی که «صاحب حال» هستند، ممکن است و این تجربه‌ای فردی و وجدانی است. به عبارت دیگر، کسی که هنوز از این تجربیات درونی نچشیده باشد، نمی‌تواند به طور واقعی از آن بهره‌مند شود و درک علمی آن فقط در حد گفتار باقی خواهد ماند.

امیر حمزه شنواری چهار نوع مرشد را بیان کرده‌اند: (1) پیرِ بیعت، (2) پیرِ خرقه، (3) پیرِ ارشاد، (4) پیرِ محبت. از این میان، مقام «پیرِ بیعت» بالاترین مرتبه را دارد زیرا وی تمامی ویژگی‌های یک مرشد کامل را در خود جمع دارد. در نهایت، مرید بسته به تقدیر خود به یکی از این انواع مرشد خواهد رسید، اما فردی که عقل سلیم داشته باشد، قطعا پس از گذر از مراحل مختلف به مرشد کامل خواهد رسید.

حمزه بابا علاوه بر تصوف و فلسفه، در علم کلام و علم هیئت نیز تسلط زیادی داشت. وی قسمتی از زندگی خود را به علم کیمیاگری اختصاص داده بود.

علاقه به عرفان و اهل‌بیت علیهم السلام

حمزه بابا علاقه‌ای ویژه به عرفان و تعالیم اهل‌بیت (ع) داشت. وی برخی از آثار مذهبی مانند نهج‌البلاغه را به زبان پشتو ترجمه کرد و اشعاری در مدح امامان معصوم و موضوعات عرفانی سرود. در اشعار خود به بیان مضامین عمیق عرفانی پرداخت و آموزه‌های اهل‌بیت (ع) را با زبان شعر برای عموم مردم قابل‌فهم ساخت. عشق به پیامبر اسلام (ص) و خاندان مطهر ایشان در بسیاری از آثارش به چشم می‌خورد و این مضامین بخش بزرگی از میراث معنوی وی را تشکیل می‌دهند.

اشعار وی درباره اهل‌بیت علیهم السلام

حمزه بابا اشعاری ناب و بی‌نظیر در مدح اهل‌بیت (ع) سروده است. این اشعار عمدتاً به بیان فضایل امام علی(ع)، حضرت فاطمه زهرا (س)، امام حسین (ع) و سایر امامان پرداخته و ارزش‌های والای انسانی و اخلاقی آنان را تجلیل کرده است. این آثار نه تنها در ادبیات پشتو بلکه در ادبیات اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارند و توسط علاقه‌مندان به ادبیات مذهبی مورد توجه قرار گرفته‌اند. این منقبت مشهور وی در میان پشتون‌ها زبانزد است:

سپینه وینا دہ سر په تلی وایه

وخت دہ خفی لاړ جلی جلی وایه

نور د نبی دې، تیارې پرې ماتی

حمزہ رڼا شوہ علی علی وایه

ترجمه:

سخن پاک را از دل و جان بگو 

زمان گذشت، راز آشکارا بگو 

نور پیامبر تاریکی ها را شکست 

بر حمزه روشن شد، علی علی بگو 

حمزه بابا علاوه بر شعر، در حوزه‌های دیگر ادبیات نیز فعال بود. وی بیش از ۲۰۰ نمایشنامه برای رادیو پاکستان نوشت که موضوعات آن‌ها عمدتاً فرهنگی، تاریخی، و اجتماعی بودند. این نمایشنامه‌ها تأثیر عمیقی بر آگاهی عمومی و ترویج ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی داشتند. نقش حمزه بابا در رسانه‌ها به عنوان یک نویسنده و نمایشنامه‌نویس برجسته، در ارتقای سطح فرهنگی جامعه پشتون بی‌بدیل بود.

لقب بابای غزل پشتو

حمزه بابا به دلیل سبک خاص و بی‌نظیرش در غزل‌سرایی، به «بابای غزل» معروف شد. اشعار وی با ترکیبی از سادگی، عمق معنایی، و لطافت زبان توانستند مخاطبان گسترده‌ای از طبقات مختلف جامعه را جذب کنند. این لقب بازتابی از احترام و عشق جامعه ادبی پشتو به وی است. این شعر مشهور وی در میان پشتون‌ها زبانزد است:

"وایی اغیار چه د دوزخ ژبه ده

زه به جنت ته د پختو سره زم"

ترجمه: "اغیار می‌گویند این زبان دوزخ است، اما من با پشتو به بهشت خواهم رفت. "

ترجمه چند شعر دیگر به زبان پشتو حمزه بابا به شرح زیر است:

  • "نبض زندگی هستی به خاطر این وحشی شد که استعمار بر گلزار انسانیت تسلط یافته است. "
  • "هشدار بدهید به آسیا! خیر شما نیست اگر قوم افغان از جمع شما خارج شود. "
  • "هر پرده‌ای از نفس انسان را که برداشتم، فهمیدم که در هر هوس، هوس دیگری پنهان است. "
  • "اگر چه زمان شما را مانند ستاره دنباله‌دار می‌چرخاند، اما باید بر اصول و نظریات خود ثابت بمانید. "

وفات، میراث و تأثیرات

 امیر حمزه خان شینواری در سن 87 سالگی در 18 فوریه 1994 از دنیا رفتند و در زادگاهش لندی کوتل به خاک سپرده شد. وی تأثیر عمیقی بر ادبیات پشتو و فرهنگ پشتون گذاشت و همچنان به عنوان یکی از نمادهای ادبیات پشتو شناخته می‌شود. آثار حمزه بابا در دانشگاه‌ها تدریس می‌شوند و مورد پژوهش قرار می‌گیرند. شعر و سبک فکری وی همچنان الهام‌بخش نسل‌های جدید شاعران و نویسندگان است. میراث وی شامل نه تنها آثار ادبی بلکه تأسیس یک مکتب فکری است که ادبیات پشتو را به افق‌های جدیدی هدایت کرد.

از کوی سینما تا قله‌های عرفان(حمزه بابا شینواری)

از کوی سینما تا قله‌های عرفان(حمزه بابا شینواری)

حمزه بابا در طول زندگی‌اش جوایز و افتخارات بسیاری، از جمله «نشان ریاست جمهوری برای عملکرد برجسته» در سال 1978 میلادی، دریافت کرد. همچنین، در تجلیل از خدمات برجسته‌اش در عرصه ادبیات، رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی پاکستان پس از وفات، نشان «ستاره امتیاز» را به وی اعطا کرد.

از کوی سینما تا قله‌های عرفان(حمزه بابا شینواری)

حمزه بابا به‌منزله یک آکادمی کامل به شمار می‌رود. وی خالق حدود 60 کتاب در زمینه نظم و نثر به زبان‌های اردو و پشتو بود.

فهرست آثار

فهرست آثار چاپ‌شده، چاپ‌نشده و ترجمه‌شده ایشان به این شرح است:

1. غزونې (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

2. یون (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

3. بهیر (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

4. پرېوونې (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

5. سپرلے پۀ ائینه کښې (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

6. سلګۍ (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

7. د خېبر وږمې (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

8. بادِ خیبر (شعر اردو/فارسی، چاپ‌شده)  

9. ژوند وی یون (مثنوی پشتو، چاپ‌شده)  

10. د زړۀ اواز (مدح و حمد پشتو، چاپ‌شده)  

11. کلیات حمزه شنواری 5 جلد (شعر پشتو، چاپ‌شده)  

12. د کابل سفرنامه (سفرنامه منظوم پشتو، چاپ‌شده)  

13. د حجاز پۀ لور (سفرنامه منثور پشتو، چاپ‌شده)  

14. نوے پښتون (سفرنامه منثور پشتو، چاپ‌شده)  

15. د چوڼ سفرنامه (سفرنامه منثور پشتو، چاپ‌شده)  

16. د خوشحال خټک یو شعر (نثر پشتو، چاپ‌شده)  

17. خوشحال خان کا ایک شعر (ترجمه منثور اردو، چاپ‌نشده)  

18. تجلیات محمدیه (ترجمه نثر پشتو از اردو، چاپ‌شده)  

19. تذکره ستّاریه (ترجمه نثر پشتو از اردو، چاپ‌شده)  

20. تذکره ستّاریه (نثر پشتو، چاپ‌شده)  

21. جبر او اختیار (ترجمه نثر پشتو از اردو، چاپ‌شده)  

22. جبر اور اختیار (نثر اردو، چاپ‌شده)  

23. انسان اور زندگی (نثر اردو، چاپ‌شده)  

24. ژوند (نثر پشتو، چاپ‌شده)  

25. انا اور علم (نثر اردو، چاپ‌شده)  

26. انسانی انا او پوهه (نثر پشتو، چاپ‌شده)  

27. تسخیر د کائنات (نثر پشتو، چاپ‌شده)  

28. تسخیر کائنات (ترجمه نثر پشتو از اردو، چاپ‌شده)  

29. وجود و شهود (نثر اردو، چاپ‌شده)  

30. وجود او شهود (ترجمه منثور پشتو، چاپ‌نشده)  

31. نقشِ حیات (نثر اردو، زندگی‌نامه، چاپ‌شده)  

32. داستانِ امیر حمزه خان شنواری (مصاحبه مکتوب اردو، چاپ‌شده)  

33. ژور فکرونه (نثر پشتو، چاپ‌شده)  

34. غُنچک (نثر پشتو، چاپ‌شده)  

35. بله غُنچه (نثر پشتو، چاپ‌نشده)  

36. انسان او خدائے (مکتوبات پشتو، چاپ‌شده)  

37. مکتوبات حمزه بابا (مکتوبات پشتو، چاپ‌شده)  

38. گوتې قلم ته پۀ ژړا شوې (مکتوبات پشتو، چاپ‌شده)  

39. ژوندی خطونه (مکتوبات پشتو، چاپ‌شده)  

40. د حمزه بابا خطونه د هُما پۀ نوم (مکتوبات پشتو، چاپ‌شده)  

41. د حمزه بابا خطونه بنام اکرم خان فاروق (چاپ‌نشده)  

42. بخدمت جناب حضرت رئیس امروهوی (مکتوبات اردو، چاپ‌شده)  

43. خطوط حمزه بابا بنام انیس شاه جیلانی (مکتوبات اردو، چاپ‌شده)  

44. یو سر وی بل سر (نامه‌هایی به مرشدش، چاپ‌شده)  

45. دیوانِ عبدالرحمان بابا(ترجمه منظوم اردو، چاپ‌شده)  

46. جاوید نامه (ترجمه منظوم پشتو از مجموعه اشعار اقبال لاهوری، چاپ‌شده)  

47. ارمغان حجاز (ترجمه منظوم پشتو از مجموعه اشعار اقبال لاهوری، چاپ‌شده)  

48. سپېځلې وېناوے (ترجمه منثور نهج‌البلاغه، چاپ‌شده)  

49. ارمغان ایمان (ترجمه منثور پشتو، چاپ‌شده)  

50. د سپرلی ډیوه (ترجمه کلام اکبر اله‌آبادی به اردو، چاپ‌شده)  

51. د کارل مارکس نظریات د عقل پۀ رڼا کښې (نثر پشتو، چاپ‌شده/چاپ‌نشده)  

52. درام ‌های حمزه بابا (پشتو/اردو، چاپ‌نشده)  

53. داستان‌های حمزه بابا (اردو/پشتو، چاپ‌نشده)  

54. روزنامچه‌ها (چاپ‌نشده)  

55. دیگر مقالات و مکالمات (اردو/پشتو، چاپ‌نشده)  

56. اقوال حمزه بابا (چاپ‌نشده)  

57. نوې چپې (رمان پشتو، چاپ‌شده)

منابع:

"حمزه بابا: زندگی و آثار"، نویسنده: نذیر شینواری.

"تجلیات محمدیه"، نویسنده: حمزه شینواری.

"مکتوبات حمزه"، نویسنده: نذیر شینواری.

"خطوط حمزه شینواری به نام سید انیس شاه جیلانی"، نویسنده: نذیر شینواری.

پایان نامه دکتری، حمزه بابا کی غزل میں فلسفہ وحدت الوجود، نویسنده: احسان الله طاهر

https://web.facebook.com/permalink.php/?story_fbid=112651424894224&id=101964585962908&_rdc=1&_rdr#

https://andyal.com/حمزه-بابا-او-تصوف/

https://bakhabarswat.com/2019/01/28/22649/

https://www.independenturdu.com/node/171131

https://www.independenturdu.com/node/138431

https://www.urduweb.org/mehfil/threads/94021.بابا-ئے-جدید-پشتو-غزل-امیر-حمزہ-خان/

https://ssukhan.blogspot.com/2006/03/1-2-subjective-experience-3-4-1-2-3-4.html

https://www.express.pk/story/2613008/pshtw-ke-arstw-babae-ghzl-awr-rys-almtghzlyn-amyr-hmzh-khan-shnwary-2613008

 

[1] . این یکی از چهار داستان عاشقانه عامیانه محبوب شبه قاره است. ازدواج سوهنی برخلاف میل انجام می گیرد، وی هر شب برای ملاقات با معشوقش روی یک ظرف خاکی از رودخانه می گذرد. یک شب خواهر شوهرش ظرف خاکی پخته اش را با ظرف خاکی نا پخته جایگزین می کند و وی در رودخانه غرق می شود.

[2] . این ناول حمزه بابا در زمینه و معرفی انسان کامل به صورت قصه نوشته شده است.

کد خبر 23171

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =