نگرشی بر نقش جنسیتی دختران در افغانستان

در افغانستان قول معروفی وجود دارد که می‌گویند «دختر مال مردم است.» این قول کوتاه به تنهایی خود دنیایی از حرف و حدیث را در خود جای داده و بیانگر نگرش مردم بر نقش جنسیتی زنان و دختران می‌باشد.

در افغانستان قول معروفی وجود دارد که می‌گویند «دختر مال مردم است.» این قول کوتاه به تنهایی خود دنیایی از حرف و حدیث را در خود جای داده و بیانگر نگرش مردم بر نقش جنسیتی زنان و دختران می‌باشد. البته افغانستان در این مورد تنها نیست. جوامع دیگر و کشورهای دیگری نیز نگرش نامناسبی نسبت به نقش جنسیتی زنان دارند. مثلاً در هند قول معروفی وجود دارد که بسیار شبیه همین گفته بالاست. در هند می‌گویند که «بزرگ کردن دختر مانند آبیاری باغ همسایه است.» مطمئناً در کشورهای دیگر نیز نقل قول‌های معروفی شبیه اینها وجود دارد. در مطلب حاضر به همین نکته می‌پردازیم که آیا دختر واقعاً مال مردم است و آیا سرمایه‌گذاری برای دختران؛ شبیه آب دادن به باغ همسایه می‌باشد؟

نخست می‌خواهیم تفسیری از این قول معروف «دختر مال مردم است» داشته باشیم. این نقل قول بیانگر این نکته است که توجه و سرمایه‌گذاری بالای تحصیل، اقتصاد، تربیت و شخصیت دختران سودی برای والدینشان نخواهد داشت و در واقع منفعت آنان را دیگران (خانواده شوهر دختر) می‌بینند. بنابراین نیازی نیست تا انرژی و سرمایه‌شان را برای دخترانی که در واقع ثمر آنان به دیگران می‌رسد، هدر دهند.

در هنجارهای اجتماعی حاکم بر جامعه ما، هویت و تبار از طرف پدر به ارث گرفته می‌شود، نه مادر. دختری که ازدواج می‌کند الزاماً دیگر عضو خانواده نیست و فرزندان و خانواده شوهرش هم الزاماً نمی‌توانند دوست محسوب گردند. مثلاً نقل قول دیگری وجود دارد که می‌گویند «دختر به هندو هم می‌دهند!» یعنی هندوان از نظر مذهبی با ما خودی نیستند و پیرو دین و آیین متفاوتی هستند. دختر دادن به آنها به معنای دوستی دوام‌دار با آنان بوده نمی‌تواند. لذا اگر کسی به هندویی دختر می‌دهد، به این معنا نیست که آن هندو (داماد) را به عنوان عضو خانواده‌اش بپذیرد.

با توجه به این نکته که خانواده شوهر دختر، الزاماً به معنای دوستان و متحدان خانواده پدرش نمی‌توانند محسوب گردند، هر نوع سرمایه‌گذاری، چه مادی باشد و چه معنوی، برای دختر، در آینده سودی برای والدینش نخواهد داشت. البته والدین در هنگام ازدواج پول هنگفتی در ازای دخترشان زیر نام «طویانه» یا «شیربها» به دست می‌آورند، اما این پول هزینه غذا و پوشاکی است که برای دخترانشان تهیه کرده‌اند.

این در حالی است که سرمایه‌گذاری برای پسران از هر جهتی به نفع والدین است. اگر پسرشان تحصیل کند، در آینده می‌تواند شغل خوبی پیدا کرده و درآمد خوب به دست بیاورد. در جامعه ما این پسران هستند که از والدینشان در بزرگسالی مراقبت می‌کنند. اگر پسر عایدی خوبی داشته باشد، مطمئناً می‌تواند به‌گونه بهتری از آنان مراقبت کند.

نکته دیگری که بسیار مهم است، این است که پسران در واقع میراث دار نام و هویت خانواده هستند، نه دختران. داشتن پسران بیشتر سبب نام نیک، عزت، سربلندی و افتخار برای والدین (به‌ویژه پدر) است، اما داشتن دختران زیاد این امتیاز را به آنان نمی‌دهد. دخترانی که خود هویت مستقل ندارند و کسی جرأت نمی‌کند پس از سن بلوغ آنان را به‌نامشان صدا بزند، چه امتیازی می‌توانند برای والدینشان به بار بیاورند؟

با توجه به موارد یاد شده، هنجارهای حاکم بر جامعه ما طوری شکل گرفته تا دختر را مال مردم دانسته و هر نوع سرمایه‌گذاری برای او را بی‌فایده بدانند. در حالی که سرمایه‌گذاری برای تعلیم و تربیت و شخصیت پسران منفعت چندبعدی برایشان دارد و به همین دلیل بیشتر به پسران توجه می‌کنند.

اما واقعیت امر این است که دختر مال مردم نیست. این ارزش‌های پدرسالارانه و نگرش جامعه به نقش جنسیتی زنان سبب شده تا آنان را مال مردم و بیگانه خطاب کنند. هستند دخترانی که بهتر و بیشتر از پسران به والدینشان منفعت رسانیده و در بزرگسالی از آنان مراقبت می‌کنند. در مقابل پسرانی هستند که جز بدبختی و تیره‌روزی، چیز دیگری برای والدینشان به ارمغان نیاورده‌اند. بنابراین، همه چیز بستگی به تربیت فرزندان دارد. اگر درست تربیت شوند، صرف نظر از جنسیتشان، مفید واقع خواهند شد و اگر تربیت درست نشوند مطمئناً جز تیره‌روزی و بدبختی چیز دیگری نصیب خانواده نخواهد شد.

از سویی هم، دختر و پسر از نظر ارزش انسانیشان کاملاً مساوی و یکسان می‌باشند و باید برای هر دو فرصت‌های یکسان مهیا شود. نادیده گرفتن یکی از آنان تنها به‌خاطر جنسیتشان – که خود هیچ نقشی در آن ندارند – از نظر شرعی جایز نیست. از سوی دیگر، هم عقل سلیم حکم می‌کند و هم تجربه ثابت ساخته که زنان از مردان اگر بیشتر نباشند، کمتر هم نیستند. تجربه بشری نشان داده است که هر زمانی که زنان فرصت یافته‌اند، توانسته‌اند با همتایان مردشان در بخش‌های گوناگون از بهداشت شروع تا آموزش و پرورش و فضانوردی و کوهنوردی رقابت کنند. اما از آنجایی که به زنان فرصت یکسان با مردان داده نمی‌شود، در بسیاری از جوامع مانند افغانستان زنان جنس دوم، برده، زیر دست و متاع به شمار رفته‌اند که از خود هویت مستقل نداشته و هرازگاهی شبیه برده یا کالای تجارتی به فروش می‌رسند.


منبع: روزنامه هشت صبح

لینک:

 https://8am.media/fa/a-perspective-on-the-gender-role-of-girls-in-afghanistan/

کد خبر 23681

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 9 =