با تصویب سیاستهایی توسط دولتهای ایالتی محافظهکار در ایالات متحده که به ادعای مخالفان، آزادی آکادمیک، استقلال نهادی و تنوع فکری را به خطر میاندازد، کالجهای آمریکایی اخیراً به عرصههای درگیری ایدئولوژیک تبدیل شدهاند. اگرچه آزادی اندیشه و تحقیق مدتهاست که توسط ایالات متحده به عنوان اجزای ضروری سیستم آموزش عالی آن دفاع شده است، اما این بنیاد اساسی در حال حاضر در معرض خطر است. این حادثه یادآور هولناکی برای مدیران، دانشجویان و روشنفکران سیاستگذار هندی است که چگونه به راحتی میتوان تمامیت دانشگاه را با سیاسیکاری تضعیف کرد.
یک الگوی نگرانکننده
قوانینی که تدریس موضوعاتی مانند نژاد، جنسیت و تمایلات جنسی را در مدارس محدود میکند، در تعدادی از ایالتهای تحت رهبری محافظهکاران ایالات متحده، از جمله فلوریدا، تگزاس و تنسی، به تصویب رسیده است. این قوانین که به عنوان تلاش برای محافظت از کودکان در برابر تلقین سیاسی تدوین شدهاند، منجر به موارد زیر شدهاند: ممنوعیت نظریه انتقادی نژاد(CRT) در مؤسسات دولتی؛ برچیدن دفاتر تنوع، برابری و شمول (DEI) و کنترل محتوای دروس و منابع کتابخانهای. بسیاری از مدرسان نگران این مدیریت از بالا به پایین هستند زیرا آن را به عنوان حملهای آشکار به آزادی آنها در تدریس و انجام تحقیقات تلقی میکنند. همچنین درخواستهایی برای محدود کردن یا حذف سیستمهای استخدام مادامالعمر وجود دارد که سنگ بنای آزادی آکادمیک هستند.
نظریه انتقادی نژاد
نظریهای که به عنوان نظریه انتقادی نژاد (CRT) شناخته میشود و در دانشکدههای حقوق آمریکا در دهههای 1970 و 1980 ایجاد شد، اساساً توضیح میدهد که چگونه نژادپرستی به جای محدود شدن به نظرات فردی، در نهادها، سیستمهای حقوقی و سیاستهای عمومی ریشه دوانده است. مفاهیم اساسی زیربنایی عبارتند از:
نژادپرستی سیستمی است. محدود به تعصب فردی نیست، بلکه در نهادها، قوانین و ساختارها ریشه دوانده است.
نژاد از نظر اجتماعی ساخته شده است. از نظر بیولوژیکی مبتنی بر واقعیت نیست؛ بلکه یک ساختار اجتماعی است که برای کنترل و طبقهبندی استفاده میشود. امتیاز و قدرت مهم هستند: چه کسی از ساختارهای فعلی سود میبرد؟ CRT پرسشهای چالشبرانگیزی در مورد نابرابری و عدالت مطرح میکند.
برای بازگویی کامل داستان قانون و تاریخ، صدای محرومان باید شنیده شود.
تقاطعگرایی: هنگامی که نژاد با سایر هویتها مانند جنسیت، طبقه یا معلولیت همزیستی دارد، مشکلات خاصی ممکن است ایجاد شود.
اقدام مثبت، قوانین مسکن، نابرابریهای آموزشی و اصلاحات پلیس تنها تعدادی از موضوعاتی هستند که با استفاده از CRT بررسی میشوند. این نظریه تفکر انتقادی در مورد تاریخ، برابری و چگونگی تدوین قوانین برای ایجاد جامعهای فراگیرتر را ترویج میکند.
اگرچه CRT بیشتر در مؤسسات آکادمیک تدریس میشود، اما اخیراً، به ویژه در ایالات متحده، سیاسی شده است و منتقدان میگویند که باعث ایجاد اختلاف میشود. حامیان ادعا میکنند که این نظریه امکان بحثهای صریح در مورد عدالت، تاریخ و نژادپرستی را فراهم میکند.
دیدگاه محافظهکارانه
حامیان این مقررات استدلال میکنند که ایدئولوژی لیبرال بر دانشگاهها تسلط یافته و آنها را به اتاقهای پژواک تبدیل کرده است. آنها فکر میکنند که با حذف برخی از انواع محتوا و به دست آوردن کنترل بر برنامه درسی، محیطهای یادگیری متعادلتر و از نظر ایدئولوژیک متنوعتری ایجاد خواهد شد. اما روشهای مورد استفاده برای دستیابی به این هدف، اغلب به جای ترویج گفتگو، مستلزم خفه کردن آن است.
برخی از رهبران محافظهکار علناً خصومت خود را نسبت به دانشگاههای معتبر ابراز کردهاند. دونالد ترامپ ارزش تحصیل در آیوی لیگ را زیر سوال برده و دانشگاههای آمریکا را «مراکز تلقین چپ رادیکال» خوانده است.
ران دیسانتیس، فرماندار فلوریدا، در انتقاد از نیو کالج فلوریدا و تردیدهایش در مورد بیطرفی ایدئولوژیک هاروارد گفت که «آموزش در مورد تحمیل ایدئولوژی نیست» بلکه «در مورد پیگیری حقیقت» است. این اظهارات خصومت عمیقتری را نسبت به مؤسسات آکادمیک نشان میدهد که به عنوان سنگرهای ایدههای مترقی تلقی میشوند.
مناقشه هاروارد
مشکلات با بنبست اخیر بین وزارت آموزش ایالات متحده و دانشگاه هاروارد، یکی از معتبرترین دانشگاههای آیوی لیگ، بیشتر نمایان میشود. پس از بحران حماس و اسرائیل در سال 2023، تعدادی از سازمانهای دانشجویی هاروارد اظهارات بحثبرانگیزی کردند که خشم اهداکنندگان و عموم مردم را برانگیخت. وزارت آموزش و پرورش در میان ادعاهایی مبنی بر تشویق یهودستیزی توسط دانشگاه، تحقیقات حقوق مدنی را در مورد هاروارد آغاز کرد.
اگرچه این اقدام ظاهراً برای ایمنی محوطه دانشگاه انجام شد، اما به طور گستردهای به عنوان فشاری با انگیزههای سیاسی تلقی شد. مخالفان هشدار دادند که این تحقیقات ممکن است به عنوان ابزاری برای کنترل ایدئولوژیک مورد استفاده قرار گیرد و از نظارت فدرال به عنوان سلاحی برای تهدید سازمانهایی استفاده شود که با روایتهای سیاسی غالب همخوانی ندارند.
اهمیت برای هند
سیستم آموزش عالی هند در آستانه یک تغییر اساسی قرار دارد. با سیاست ملی آموزش 2020، تلاش زیادی برای افزایش خودمختاری، یادگیری بینرشتهای و همکاری تحقیقاتی بینالمللی وجود دارد. با این حال، مورد ایالات متحده به عنوان یک هشدار عمل میکند:
خودمختاری شکننده است. پس از از دست رفتن، بازگرداندن آن دشوار است: دانشگاههای هند، به ویژه دانشگاههای دولتی، اغلب مجبورند بین استقلال آکادمیک و نظارت دولتی تعادل برقرار کنند. خطر کنترل برنامه درسی توسط ایدئولوژی سیاسی نه تنها همگنسازی فکری بلکه کاهش کیفیت تحقیق، اعتبار بینالمللی و آمادگی دانشجویان است.
سیاسیکاری بر سر روش تدریس: هنگامی که روایتهای سیاسی شروع به تأثیرگذاری بر برنامههای درسی میکنند، هدف آموزش از تحقیق به تلقین تغییر میکند. اساتید از زیر سوال بردن دیدگاههای غالب دلسرد میشوند. دیدگاههای متنوع جهانی و تفکر انتقادی به دانشجویان ارائه نمیشود. علاوه بر این، دانشگاه از یک تالار گفتگو آزاد خارج میشود.
این خطر خیالی نیست. ما قبلاً شاهد تلاشهایی در هند برای به حاشیه راندن رشتههای تحصیلی خاص، حذف دیدگاههای ناخوشایند و بازنویسی متون تاریخی بودهایم. اگر این روندها بدون کنترل ادامه یابد، افول آزادی آکادمیک ممکن است شبیه تجربه آمریکا باشد.
ذینفعان آموزش عالی هند باید فعال باشند. آنها باید تلاش خود را برای تقویت نظارت نهادی برای حفاظت از آزادی آکادمیک دوچندان کنند؛ سازمانهای علمی، نه منصوبان سیاسی، را به ایجاد برنامههای درسی تشویق کنند؛ تفکر انتقادی را به جای حفظ کردن تشویق کنند؛ و آزادی تحقیق و استخدام مادامالعمر را حفظ کنند.
دانشجویان نیز نقش دارند. گفتگوهای دانشجویان، نه فقط بحثهای اساتید، باید شامل آگاهی و مشارکت در مسائل مربوط به آزادی آکادمیک باشد.
اگر هند امیدوار است دانشگاههای درجه یک ایجاد کند و خود را به عنوان یک مرکز جهانی دانش تثبیت کند، باید از اشتباهات سایر کشورها درس بگیرد. داستان سیاسی شدن مؤسسات آمریکایی به عنوان یک هشدار عمل میکند. اطمینان از اینکه نسل بعدی رهبران، دانشمندان، هنرمندان و متفکران هندی در محیطهایی آموزش میبینند که حقیقت، پیچیدگی و بحث آزاد را تشویق میکنند، به اندازه حفاظت از آزادی آکادمیک مهم است.
دانشگاهها باید به عنوان حافظ و وجدان ملت به خدمت خود ادامه دهند و تنوع اساسی مردم و دیدگاههای آن، یعنی ویژگیهای تمدنی کشور را ترویج کنند، نه اینکه در یک دموکراسی به عنوان اتاقهای پژواک عمل کنند.
نظر شما