مقدمه
حجاب در پاکستان در نقطهی تلاقی هویت دینی، آزادی فردی، سیاست دولتی و هنجارهای فرهنگی قرار دارد. اگرچه هیچ قانون رسمی ملی پوشیدن حجاب را الزامی نکرده است، اما بحث درباره اجرای آن یا عدم اجرای آن همواره باعث برانگیخته شدن مناظرات ملی شده است. در سالهای اخیر، دستورالعملهای منطقهای نظیر آنچه در آزاد کشمیر و خیبرپختونخوا صادر شده، بار دیگر این گفتمان را زنده کرده و پرسشهایی را درباره خودمختاری زنان، دخالت دولت و معیارهای دوگانه اجتماعی مطرح کرده است.
تحولات اخیر در آزاد کشمیر و خیبرپختونخوا
در سال ۲۰۲۴، اداره آموزش آزاد کشمیر بخشنامهای صادر کرد که پوشیدن حجاب را برای دانشآموزان دختر و معلمان زن در مؤسسات مختلط الزامی کرد. این اطلاعیه تهدید به اقدامات انضباطی علیه مسئولان مؤسساتی کرد که این دستور را اجرا نکنند. این اقدام با انتقادات گستردهای مواجه شد؛ بسیاری آن را نقض آزادی فردی و بازگشت به دوران پلیسی اخلاقی دانستند.
بهطور مشابه، در خیبرپختونخوا در سال ۲۰۱۹، بخشنامههایی صادر شد که پوشیدن عبا یا برقع را برای دختران مدرسهای الزامی میکرد. این اقدام به بهانه تأمین امنیت توجیه شد، اما پس از واکنش شدید عمومی و اینترنتی، به سرعت لغو گردید. منتقدان این اقدام را مشابه محدودیتهای دوران طالبان دانسته و درباره ورود بیش از حد نهادها به حریم خصوصی هشدار دادند.
جایگاه قانونی و قانون اساسی
قانون اساسی پاکستان نه حجاب را الزامی کرده و نه آن را ممنوع ساخته است. این قانون آزادی دین و بیان را تضمین میکند (مواد ۲۰ و ۱۹). این بدان معناست که زنان حق دارند آزادانه در مورد پوشیدن یا نپوشیدن حجاب تصمیم بگیرند.
با این حال، هیچ قانون فدرالی خاصی در مورد پوشش زنان وجود ندارد و این موضوع را در معرض دستورالعملهای منطقهای، آییننامههای اداری و فشارهای فرهنگی قرار داده است. بنابراین، تصمیمگیریهای استانی مانند آنچه در آزاد کشمیر و KP رخ داد، اغلب از این ابهام سوءاستفاده میکنند.
شکافهای اجتماعی: حجاب به عنوان انتخاب یا اجبار
افکار عمومی در این زمینه بسیار تقسیمشده است. برای برخی، حجاب نماد عفت، توانمندسازی و تعهد دینی است. برای دیگران، زمانی که به اجبار تحمیل شود، ابزاری برای سرکوب است.
- دیدگاه محافظهکارانه: حامیان این نظر معتقدند حجاب از سوی اسلام برای حفاظت زنان و امنیت اخلاقی آنان الزامی شده است. برخی علمای دینی که از بخشنامه آزاد کشمیر حمایت کردهاند، معتقدند این اقدام آرامش خاطر والدین محافظهکار را فراهم میکند و آنان را به تحصیل دخترانشان تشویق مینماید.
- دیدگاه لیبرال و حقوق مدنی: منتقدان معتقدند که حجاب اجباری آزادی فردی را نقض میکند و به فرهنگ مردسالارانهای دامن میزند که در آن زنان مورد نظارت قرار میگیرند ولی مردان از آن معافاند. فعالانی همچون جبران ناصر میگویند اینگونه سیاستها نشاندهنده جامعهای است که در آن زنان از حق اختیار بر بدن خود محروماند و باید از ساختارهای مردسالارانه پیروی کنند.
نگاهی مقایسهای: پاکستان و سایر کشورها
در حالی که کشورهایی چون فرانسه حجاب را به بهانه امنیت ممنوع کردهاند، پاکستان عمدتاً کشوری است که در آن زنان محجبه و غیرمحجبه در کنار هم در عرصه عمومی حضور دارند. زنان در شهرهای بزرگ پاکستان معمولاً پوششهایی از جمله لباسهای غربی، سنتی و اسلامی میپوشند که نشاندهنده تنوع و آزادی انتخاب در محیطهای شهری است.
با این حال، در مناطق روستایی و محافظهکار، زنان غیرمحجبه اغلب با قضاوت و حتی آزار مواجه میشوند. تناقض در سیاستهای دولتی و نگرشهای اجتماعی بیانگر کشوری است که میان سنت و مدرنیته در نوسان است.
زمینه گستردهتر: حقوق زنان در پاکستان
بحث درباره حجاب را نمیتوان جدا از چالشهای گستردهتر حقوق زنان در پاکستان بررسی کرد. مسائلی چون قتلهای ناموسی، خشونت خانگی، نرخ پایین سواد زنان (زیر ۵۰ درصد)، و فرصتهای محدود شغلی همچنان زنان را در سراسر کشور آزار میدهد. تمرکز دولت بر پوشش زنان بهجای اصلاحات آموزشی، بهویژه در مناطقی که دانشآموزان حتی در خواندن و نوشتن ساده مشکل دارند، بهعنوان سوءمدیریت قلمداد میشود.
برای نمونه، در آزاد کشمیر، مطالعات نشان میدهد که بیش از ۲۰٪ دانشآموزان کلاس پنجم قادر به خواندن متنهای ساده اردو یا انجام محاسبات ابتدایی نیستند.
حجاب در عرصه جهانی و رسانهای
در سطح جهانی، زنان محجبه مسلمان به نمادهایی از هویت، مقاومت و گاه تبعیض تبدیل شدهاند. از مسکان خان در هند که با شجاعت در برابر معترضان ضدحجاب ایستاد، تا ایوا بی، خواننده پاکستانی که در نقاب کلیشهها را به چالش میکشد، تا خبرنگاران و ورزشکاران زنی که مورد توهین آنلاین قرار میگیرند—حجاب همچنان مسئلهای بحثبرانگیز و پرتنش باقی مانده است.
با وجود واکنشهای جهانی علیه اسلامهراسی و درخواست برای پذیرش تنوع (مانند اعلام روز جهانی مبارزه با اسلامهراسی در ۱۵ مارس از سوی سازمان ملل)، زنان محجبه اغلب در کانون بحثهایی درباره امنیت، آزادی و بازنمایی فرهنگی قرار میگیرند.
حجاب در بستر دینی و فرهنگی
شایان ذکر است که پوشاندن سر در سنتهای مذهبی مختلف رایج است—در مسیحیت (راهبهها)، یهودیت (پوشش شیتل)، و هندوئیسم (پالو). با این حال، زنان مسلمان بیش از دیگران به خاطر حجاب تحت نظارت و قضاوت قرار میگیرند، بهویژه در جوامع غربی و سکولار.
قرآن کریم (سوره احزاب، آیه ۵۹) بر پوشش باحیا برای زنان تأکید میکند «تا شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند»، اما بیشتر علمای اسلامی معتقدند که حیا هم ظاهری است و هم باطنی و اجبار در دین با اصل اخلاص و نیت در تضاد است.
نتیجهگیری: دفاع از حق انتخاب و احترام
وضعیت حجاب در پاکستان همچنان میان انتخاب و اجبار، ایدهآلهای دینی و اهداف سیاسی، آزادیهای مدرن و انتظارات سنتی در نوسان است. در حالی که بسیاری از زنان حجاب را نماد ایمان و قدرت میدانند، دیگران تحمیل آن را شکلی از سرکوب تلقی میکنند. اما با توجه به سنتی بودن جامعه پاکستان، اکثریت زنان محجبه هستند و غالبا از لباس های سنتی شبه قاره که شامل شلوار، قمیض و شال می باشد استفاده می کنند و پوشش های غربی و باز جز در برخی مناطق شهری چون اسلام آباد، به ندرت دیده می شود.
منابع:
https://tribune.com.pk/story/711490/no-dress-codes-for-pakistani-women
نظر شما