پدرم برهمن بود، اما مادرم می‌گفت اگر ترسیدی بگو”یا علی مدد“

شخصیت ماهش بهت، گذشته خانوادگی‌اش و تربیت متسامح و هم‌پذیر مادرش، شاهدی روشن بر آن است که فرهنگ شبه‌قاره هند تا چه اندازه بر تساهل، همزیستی و تنوع روحی استوار است.

خانواده، هویت و پیوندهای روحی و مذهبی، از جمله عواملی هستند که زندگی کارگردان و نویسنده مشهور سینمای هند، ماهش بهت را شکل داده‌اند. او اخیراً در گفت‌وگویی با بی‌بی‌سی، نه تنها درباره حرفه سینمایی‌اش، بلکه در مورد ابعاد شخصی و پنهان زندگی‌اش نیز سخن گفت.

مادرم محور زندگی من بود

ماهش بهت گفت:

مادرم محور زندگی من بود و او یک مادر تنها بود. وقتی به پرستش دروگا می‌رفتم و مادر دروگا را می‌دیدم، آرزو می‌کردم ای کاش این قدرت در مادرم نیز می‌بود. او یک مادر تنها بود، اما انگیزه‌ای قوی برای بزرگ کردن ما داشت.

این جمله احساسات کودکی را بازتاب می‌دهد که مادرش را همچون الهه‌ای نیرومند می‌دید — محافظ، پرتوان و مقدس. مادر او، شیرین محمدعلی، یک زن مسلمان شیعه  و پدرش نانابهی بهت، مردی برهمن بود. این پس‌زمینه سبب شد تا بحران هویتی و کشمکش‌های درونی بخش بزرگی از دوران کودکی ماهش باشد.

تو فرزند یک ناگر برهمن هستی، اگر ترسیدی بگو یا علی مدد

در این جمله نه تنها تساهل مذهبی بلکه خردمندی مادری نمایان است که به فرزندش اجازه می‌دهد تا با هر دو سنت — هندو و مسلمان — پیوند روحی برقرار کند.
ماهش بهت توضیح داد:

مادرم مسلمان شیعه و پدرم برهمن بود. اما وقتی مادرم مرا به مدرسه می‌فرستاد، می‌گفت: تو فرزند یک ناگر برهمن هستی، اگر ترسیدی بگو یا علی مدد.

این آزادی اندیشه و وسعت قلبی در دوران کنونی بسیار کمیاب است، عصری که هویت‌های مذهبی اغلب محدود و سختگیرانه تعریف می‌شوند. مادر ماهش نه تنها به او هویت چندگانه‌ای عطا کرد بلکه برای مقابله با ناملایمات زندگی، بنیانی اخلاقی و فرهنگی نیرومند در اختیارش گذاشت.

غیبت پدر و پیچیدگی‌های هویتی

پدر ماهش بهت، نانابهی بهت، کارگردان مشهور سینما بود که به طور رسمی با همالیتا بهت ازدواج کرد و از او نیز فرزندانی داشت. این وضعیت سبب شد ماهش از همان کودکی در فضای عدم پذیرش و بدون جایگاه اجتماعی مشخص بزرگ شود. او گفت:

ما در قالب‌های رسمی جامعه جا نمی‌گرفتیم، اما همین آزادی به من قدرت خلاقیت داد.

چهره‌ام را زنده نگه داشتم

در گفت‌وگو، ماهش بهت بر یک نکته اساسی تأکید کرد — صداقت در روابط انسانی:

تنها راه نزدیک شدن انسان‌ها به یکدیگر این است که آنچه هستیم را نشان دهیم. وگرنه آن نقابی که به صورت می‌زنیم، تبدیل به چهره‌ واقعی‌مان می‌شود و آرام آرام چهره‌ی حقیقی ما را می‌بلعد. من با تلاش، چهره واقعی‌ام را زنده نگه داشتم، و امروز همانی هستم که شما می‌بینید.

او تأکید کرد که تمام تجربیات زندگی‌اش را پذیرفته و نه انکار کرده، و همین صداقت، مسیر خلاقیت را برایش هموار کرده است.

نمونه‌ای زنده از همزیستی فرهنگی

شخصیت ماهش بهت، گذشته خانوادگی‌اش و تربیت متسامح و هم‌پذیر مادرش، شاهدی روشن بر آن است که فرهنگ شبه‌قاره هند تا چه اندازه بر تساهل، همزیستی و تنوع روحی استوار است.

او نه تنها برای مادرش جایگاه الهه‌ای را متصور بود، بلکه از گفتن «یا علی مدد» نیز ابایی نداشت — شعاری از سنت شیعه که نشان از آمادگی برای پذیرفتن معنویت دیگری داشت.

نتیجه‌گیری:

زندگی ماهش بهت، داستان انسانی‌ست که با وجود محدودیت‌های اجتماعی، بحران‌های هویتی و تعارضات فرهنگی، توانست شخصیتی متوازن، محترم و خلاق شکل دهد. اعتراف او به اینکه توانسته چهره‌ی واقعی‌اش را حفظ کند، پیامی است به جامعه امروز:
راستی، پذیرش و مدارا، سنگ‌بنای یک زندگی باعزت و معنادار هستند.

https://www.bbc.com/urdu/articles/c0qnx9v971qo

کد خبر 24564

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =