«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

صنعت پوشاک اسلامی در اندونزی یکی از جلوه‌های برجسته پیوند دین، فرهنگ و اقتصاد است که ریشه‌های آن به تاریخ، سنت‌های محلی و سبک زندگی مسلمانان این مجمع‌الجزایر بازمی‌گردد.

مقدمه  

صنعت پوشاک اسلامی در اندونزی یکی از جلوه‌های برجسته پیوند دین، فرهنگ و اقتصاد است که ریشه‌های آن به تاریخ، سنت‌های محلی و سبک زندگی مسلمانان این مجمع‌الجزایر بازمی‌گردد. برخلاف بسیاری از کشورهای اسلامی که پوشاک اسلامی بیشتر در قالب‌های سنتی باقی مانده‌اند، اندونزی موفق شده است از دل این سنت‌ها، صنعتی مدرن، پویا و بین‌المللی خلق کند که امروز در زمره تأثیرگذارترین جریان‌های مد پوشیده در جهان به شمار می‌رود. در سیر تاریخی، لباس‌های سنتی اسلامی در اندونزی همواره با مناسک دینی و آموزش مذهبی پیوند داشته‌اند. در مناطقی همچون سوماترا، به‌ویژه منطقه مینانگ‌کابائو، پوشیدن لباس‌هایی چون "باجو کروگ" همراه با روسری یا "تنگکولوک" بخشی از آداب فرهنگی و دینی بوده است. این لباس‌ها نه‌تنها بر حجاب و پوشش تأکید دارند، بلکه هویت قومی و دینی مردم را نیز بازتاب می‌دهند. با گذشت زمان و در پی تعاملات جهانی و افزایش آگاهی مصرف‌کنندگان مسلمان، این پوشاک سنتی در ترکیب با گرایش‌های مدرن، به سبکی جدید و متفاوت تبدیل شده‌اند که در آن ارزش‌های اسلامی با زیبایی‌شناسی معاصر تلفیق یافته‌اند.

برای ساده‌سازی بحث، پوشاک را به دو دسته تقسیم کرده‌ام: «پوشاک مسلمان» (یعنی لباسی که مردان مسلمان می‌پوشند) و «پوشاک مسلمه» (یعنی لباسی که زنان مسلمان می‌پوشند). برخلاف زنان مسلمان، مردان مسلمان در زمینه پوشاک و آداب آن انعطاف‌پذیری بیشتری دارند. به همین دلیل، مردان مسلمان اندونزی می‌توانند هر نوع لباسی—چه در آیین‌های دینی و چه در زندگی روزمره—بر تن کنند و تنوع پوشاک مردانه در اندونزی گسترده است.

مردان مسلمان آزادی عمل زیادی در انتخاب لباس در فضاهای عمومی یا هنگام عبادت دارند: باتیک، کت، پیراهن، تی‌شرت، شلوار بلند، سارونگ، بَجو کوکو، عبا (گامیس) و غیره. برخی گروه‌های اسلامی تلاش کرده‌اند پوشاک خاصی را با نوعی هویت یا گرایش اسلامی خاص گره بزنند. برای مثال سارونگ نماد اسلام سنتی دانسته می‌شود؛ شلوار و کت‌ وشلوار نماد «اسلام مدرن» و عبا نماد «اسلام سلفی» یا «اسلام سنت نبوی» تلقی می‌ شود. همچنین برخی بَجو کوکو را به‌عنوان «لباس مسلمان» می‌شناسند، هرچند ریشه این لباس در واقع به چین بازمی‌گردد و توسط تاجران چینی به مجمع‌الجزایر اندونزی معرفی شده است. برای ساده‌ سازی بحث، پوشاک را به دودسته تقسیم کرده‌اند: «پوشاک مسلمان» (یعنی لباسی که مردان مسلمان می‌ پوشند) و «پوشاک مسلمه» (یعنی لباسی که زنان مسلمان می‌پوشند). برخلاف زنان مسلمان، مردان مسلمان در زمینه پوشاک و آداب آن انعطاف ‌پذیری بیشتری دارند. به همین دلیل مردان مسلمان اندونزی می‌ توانند هر نوع لباسی چه در آیین‌ های دینی و چه در زندگی روزمره برتن کنند و تنوع پوشاک مردانه دراندونزی گسترده است. 

هیچ‌گونه یکنواختی و اجماع یکدستی در زمینه پوشش زنان مسلمان، از گذشته تا به امروز، وجود نداشته است. اگرچه در حال حاضر مدل "جلباب گِلومبور" (نوعی حجاب بلند و آزاد) در میان برخی زنان رایج شده، اما این به معنای آن نیست که تمامی زنان مسلمان در اندونزی همین نوع پوشش را انتخاب کرده‌اند. همه‌چیز وابسته به سطح "اسلام‌گرایی" و میزان درک، فهم و تفسیر هر زن مسلمان نسبت به متون، آموزه‌ها و گفتمان دینی است. نبود یگانگی دردیدگاه‌ها و تفسیرهای مسلمانان درباره گفتمان و شیوه ‌های پوشش زنان، موجب ظهور شیوه‌های متنوعی از پوشش در میان آنان شده است. همان‌گونه که در میان مردان مسلمان طیف‌های مختلفی از دینداری وجود دارد، در میان زنان مسلمان نیز انواع گوناگونی از گرایش‌های اسلامی به چشم می‌خورد: ایدئولوژیک، متشرع و مقیّد به عبادات، سکولار-لیبرال، اگنوستیک، عبانگ (دین‌گریز فرهنگی)، فرهنگی، عمل‌گرایانه و غیره. این طیف متنوع از دینداری، بر نوع پوشاک انتخابی آنان تأثیر مستقیم دارد. همچنین، پوشیدن برخی از انواع پوشاک خاص مانند جلباب گِلومبور نیز اغلب تحت‌تأثیر عوامل محیطی و «فشار اجتماعی» (Social Pressure) قرار می‌گیرد که ممکن است از سوی خانواده، همسایه‌ها، انجمن‌های اجتماعی، محافل دینی، سازمان‌های اسلامی، احزاب سیاسی و غیره اعمال شود. به‌بیان دیگر، استفاده از پوشاکی مانند جلباب یا حجاب، الزاماً ناشی از باورهای کلامی یا الهیاتی نیست، بلکه گاهی مبتنی بر ملاحظاتی دنیوی، اجتماعی و غیردینی است.

علاوه بر تنوع درسطح دینداری و کیفیت التزام دینی، عواملی چون محل زندگی و محیط اجتماعی نیز در تعیین نوع پوشاک زنان مسلمان نقش بسزایی دارد. از این‌رو نباید تعجب کرد اگر مشاهده شود که تعداد زیادی از زنان مسلمان حجاب یا روسری بر سر دارند، و در عین حال تعداد زیادی نیز فاقد آن هستند و از پوشش‌های معمول غربی یا سنتی چون کبایا یا لباس‌های محلی استفاده می‌کنند. حتی میان آنان که حجاب یا روسری دارند نیز، اندازه، مدل و رنگ آن‌ها بسیار متنوع است. برای مثال، برخی از حجاب‌ها بسیارساده و حداقلی هستند، در حالی‌که برخی دیگر بلند و تمام‌قد هستند. برخی کاملاً مشکی و ساده‌اند، در حالی‌که برخی دیگر رنگارنگ و همراه با تزیینات مانند گلدوزی و نقوش برجسته‌اند.پدیده تنوع درپوشاک زنان مسلمان، به‌طور مستقیم تحت‌تأثیر انواع لباس‌هایی است که در جامعه عرضه می‌شود. زنان مسلمان امروزی انواع گوناگونی از پوشاک را به‌ سبب در دسترس بودن گزینه‌های متنوع در اندونزی معاصر، برمی‌گزینند. اما در گذشته (در دوران پیش از استعمار، در دوره استعمار و حتی در سال‌های اولیه پس از استقلال)، به‌دلیل محدودیت در تولید پوشاک، فناوری، صنعت و سطح آگاهی انسان از انواع لباس، مدل‌های لباس موجود در بازار بسیار محدود بود. به همین دلیل، لباس ‌هایی که زنان آن زمان می‌پوشیدند، همان‌هایی بود که در آن زمان تولید می‌شد. از این‌رو، نباید شگفت ‌زده شد اگر مشاهده شود که در گذشته بسیاری از زنان تنها «جاریک» (پارچه‌ای بلند به سبک سنتی) و «کِمبِن» (نوعی تاپ یا سینه‌بند سنتی) بدون پوشش سر استفاده می‌کردند. در مراحل بعدی، آنان از جاریک و کبایا همراه با روسری استفاده کردند. در آن دوره، پوشش‌هایی به سبک امروزی چون جلباب یا حجاب هنوز رایج نبود. این مدل‌ها تقریباً از دهه ۱۹۸۰ میلادی به‌تدریج وارد فرهنگ پوشاک زنان مسلمان شد؛ یکی از عوامل آن، تأثیرات جهانی انقلاب اسلامی ایران و تقویت گفتمان اسلام‌گرایی و سلفی‌گری در عرصه بین‌المللی، به‌ویژه در خاورمیانه و جنوب آسیا بود.

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

توضیح عکس: عکس بانو نِی‌ها (همسران بنیان‌گذاران و شخصیت‌های برجسته نهضت‌العلما - NU).

در میان اندیشمندان زن و شخصیت‌های برجسته مسلمان، به‌ویژه در محافل نهضت‌العلما (NU) و محمدیه از جمله همسران علمای بزرگ این دو جریان، استفاده از جلباب و حجاب رایج نبوده است. برای نمونه همسر بویای HAMKA، شخصیت برجسته و عالم محمدیه، نیز جلباب یا حجاب به‌تن نمی‌کرد. همچنین همسران علمای بزرگ نهضت‌العلما مانند شیخ هاشم اشعری، شیخ وحاب خاسب‌الله، شیخ بصری شنسوری و شیخ عبدالرحمن وحید نیز از جلباب یا حجاب استفاده نمی‌کردند. آنان معمولاً لباس‌هایی مانند جاریک، کِبایا و روسری به‌تن داشتند، نه جلباب یا حجاب اسلامی.

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

توضیح عکس: عکس زنان نهضت‌العلما (NU) در هنگام کنگره سال ۱۹۷۹.

این در حالی است که این بانوان نه تنها «زنان عادی» نبودند، بلکه از علم، فهم دینی و دانش اسلامی عمیقی برخوردار بودند و توانایی بالایی در قرائت و تدریس متون دینی به زبان عربی کلاسیک (متون «کُتُب زرد» یا «کتاب‌های گوندول») داشتند. افزون بر این، بسیاری از «بو نیایی»ها (همسران علما در محیط نهضت‌العلما) معمولاً وظیفه تدریس به دختران در مدارس شبانه‌روزی (پسانترن) را برعهده داشتند. برخی از این بانوان حتی در خارج از اندونزی نیز فعال بودند؛ برای نمونه همسران شیخ محیمن لاسم و شیخ یاسین پادانگ، هنگام اقامت در مکه، در تأسیس و آموزش مدارس دخترانه (مدارس البنات) نقش مؤثری ایفا کردند (ر.ک: القرطبی، ۲۰۱۹).

با وجود سطح بالای دیانت و معرفت دینی، این بانوان در مقایسه با بانوان مذهبی و مدرّسان زن امروزی، از نظر نوع پوشش بسیار متفاوت بودند. این پرسش مطرح می‌شود که چرا آنان از «پوشاک شریعت‌مدار» همچون جلباب یا حجاب کامل استفاده نمی‌کردند؟ آیا آنان از احکام و الزامات پوشاک اسلامی بی‌اطلاع بودند؟ بی‌شک آنان به خوبی با جوهره و ماهیت آداب و اخلاق پوشش در اسلام آشنا بودند. و دقیقاً به دلیل همین شناخت عمیق بود که چنین پوششی را برمی‌گزیدند. افزون بر آن، همان‌گونه که پیش‌تر ذکر شد، مدل پوشاکی مانند جلباب/حجاب گِلومبور در آن زمان هنوز به وجود نیامده بود. و حتی اگر وجود داشت، آنان به‌سادگی از مدها و گرایش‌های سلفی-اسلام‌گرایانه پیروی نمی‌کردند.

لباس کفتان

پوشاک دیگری که در میان بانوان مسلمان رایج است، «کفتان» است. البته این لباس تنها مخصوص زنان مسلمان نیست و در کشورهای مختلف دنیا نیز محبوب است. کفتان که نخستین بار توسط تمدن باستانی بین‌النهرین معرفی شد، بعدها توسط سلسله‌های گوناگون خاورمیانه، از جمله عباسیان، اندلسیان، سلجوقیان و به‌ویژه عثمانی‌ها به سراسر جهان گسترش یافت. در تاریخ خاورمیانه، کفتان تنها توسط زنان پوشیده نمی‌شد، بلکه مردان، به‌ویژه اشراف، درباریان، نخبگان و ثروتمندان نیز از آن استفاده می‌کردند. با این حال، امروزه—چه در خاورمیانه و چه در سایر نقاط جهان—کفتان عمدتاً به‌عنوان لباسی زنانه شناخته می‌شود. در اندونزی، کفتان به پوشاک محبوبی تبدیل شده که معمولاً در مراسم‌ها و مناسبت‌های خاص مانند جشن‌های عروسی، دیدارهای اجتماعی، یا عید فطر مورد استفاده قرار می‌گیرد. کفتان نوعی پیراهن بلند است که تا مچ پا یا نوک انگشتان امتداد دارد و معمولاً دارای آستین‌های بلند است. مواد رایج برای تولید کفتان، شامل ابریشم و پنبه می‌شود. مدل کلاسیک کفتان معمولاً با آستین‌های گشاد و حجیم طراحی می‌شود. اما با پیشرفت زمان و تحولات مد، طراحی کفتان نیز تغییر کرده و شیک‌تر و متناسب با سلیقه اقشار مختلف جامعه در آمده است. امروزه برخی از کفتان‌ها دارای آستین‌هایی باریک‌تر و جذب‌تر هستند و معمولاً با کمربند سنتی (سَش) بسته می‌شوند. اگرچه مدل سنتی کفتان معمولاً بلند و تمام‌قد است، اما مدل‌های مدرن آن گاه تا مچ پا کوتاه می‌شوند.

پوشاک اسلامی/ سلفی: جلباب، حجاب و نقاب سیاه

از دیگر پوشاکی که در میان بانوان مسلمان، به‌ویژه در میان گروه‌های اسلام‌گرا و سلفی رواج یافته، می‌توان به جلباب، حجاب و نقاب مشکی اشاره کرد. اگرچه این نوع پوشاک از دهه ۱۹۸۰ میلادی به‌وجود آمد، اما رواج و محبوبیت آن عمدتاً به دوران پس از اصلاحات سیاسی (عصر رفورماسی) بازمی‌گردد. گروه‌های اسلام‌گرا و سلفی رنگ مشکی را انتخاب می‌کنند، چرا که آن را نزدیک‌ترین رنگ به هدف از پوشش اسلامی—یعنی سادگی و پوشاندن کامل بدن—می‌دانند. دربافت اندونزی، این نوع پوشاک اسلامی/سلفی عمدتاً توسط دانش‌آموختگان تازه‌وارد از عربستان سعودی معرفی شده است. برخی دیگر از طریق سخنرانی‌ها و درس‌های سلفی که از طریق جلسات حضوری، تلویزیون یا یوتیوب منتشر می‌شود، با این پوشش آشنا شده‌اند.

بر اساس توصیف‌ها و تحلیل‌های ارائه‌شده، چند نکته کلیدی قابل استنتاج است:

  1. تاریخچه و تحول پوشاک فرآیندی بسیار طولانی را از دوران باستان اندونزی تا به امروز طی کرده است. این تحول بخشی از تکامل فرهنگی انسان بوده و در پیوند با دانش و فنون دوخت و تولید لباس‌ها شکل گرفته است.
  2. پوشاک چندکارکردی است؛ نه تنها پوششی برای بدن است، بلکه کارکردهای اجتماعی (نشانه جایگاه و طبقه اجتماعی)، مذهبی (پوشاک عبادت و آیین‌های دینی)، ایدئولوژیک (نمایانگر نوعی ایدئولوژی، مذهبی یا سکولار)، سیاسی (مانند سارونگ که نماد مقاومت ضد استعمار شد)، و فرهنگی (به‌عنوان نشانه اسلام بومی در مجمع‌الجزایر اندونزی) نیز دارد.
  3. پوشاک در ابتدا پدیده‌ای سکولار و بی‌ارزش بود، اما در روند تاریخی خود به ابزاری «ارزش‌محور» تبدیل شد—چه در قالب ارزش‌های دینی و چه غیردینی.

رشد و تحولات پوشش در میان زنان مسلمان اندونزی

ضرب‌المثلی در زبان جاوه‌ای وجود دارد که می‌گوید: "Ing dresi ono seng latri agining raga ono ing busana" (شرافت و منزلت زبان در گفتار و آبروی جسم در لباس نهفته است). این ضرب‌المثل بیان می‌دارد که ارزش یک فرد به گفتار او و ارزیابی بدن یا ظاهر او به لباس‌هایی که بر تن دارد وابسته است. برخی این ضرب‌المثل را به‌گونه‌ای تفسیر می‌کنند که گویی پوشش افراد، معیار قضاوت درباره خوبی یا بدی، درستی یا نادرستی، شایستگی یا عدم شایستگی آن‌ها—even تا جایی که بهشت یا دوزخ را هم تعیین می‌کند—است. این نوع قضاوت‌ ها می‌توانند آثار بسیار جدی و شدیدی به دنبال داشته باشند، چه مثبت و چه منفی. گاه چنین قضاوت‌هایی به خشونت‌های روانی، اجتماعی و حتی فیزیکی و به تجربه‌های تلخ و آسیب ‌زای روانی منجر می‌شوند. از دست رفتن فرصت‌ها و محدود شدن رشد فردی نیز از دیگر تبعات آن است. بنابراین، بحث درباره پوشش، به‌ویژه پوشش زنان مسلمان، بسیار حائز اهمیت است تا بتوان هم خود را و هم دیگران را با خردورزی و اعتدال ارزیابی کرد. تاریخ پوشش زنان مسلمان نشان‌ دهنده پویایی‌ های جالب‌ توجهی است. در بسیاری موارد پوشش زنان در پیوند با مسائلی چون طبقه اجتماعی، سیاست، نمادهای تقوا و حتی مسائل جنسی بررسی شده است. مثال ‌های متعددی برای نشان دادن این پدیده وجود دارد. برای نمونه زنی که متهم به فساد مالی بود، هنگام دادگاه با حجاب ظاهر شد، اما به‌ محض خروج از زندان، آن را کنار گذاشت. یا زنی که نامزد یک پست سیاسی بود، برای جلب آرا، ناگهان پارچه‌ای روی سرش گذاشت (چاندرا نینگروم ۲۰۱۳). دربخشی از جامعه این فرض رایج است که هرچه فردی به طبقه بالاتر (اشراف یا "پریای") تعلق داشته باشد، پوشش او نیز بسته ‌تر و رسمی‌تر خواهد بود. به‌ عنوان نمونه می‌ توان به پوشش ملکه‌ها و اشراف‌زادگان در انگلستان اشاره کرد که شامل لباس‌ های بلند، جوراب‌ های ضخیم، دستکش و کلاه است. یا مقایسه‌ای میان لباس رسمی «ر.ا. کارتینی» با کِبایای بسته‌اش و لباس «کِبایای کوتوبارو»ی خدمتکاران و پرستاران خاندان‌های اشرافی در گذشته. بررسی تاریخی دلایل نزول آیات مربوط به پوشش نشان می‌ دهد که کنیزان سر برهنه ظاهر می‌شدند در حالی‌که زنان اشرافی حجاب بر سر می‌ نهادند. از زنان شریف انتظار می‌رفت در فضای عمومی جلباب بپوشند، در حالی‌که کنیزان و زنان روسپی حق استفاده از حجاب نداشتند. از همین رو درحدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد، جلباب به پوشاکی نمادین برای زنان اشرافی در امپراتوری ایران بدل شده بود (عمر، ۱۹۹۶، ۲۰۱۶). این نگاه انسان ‌شناختی به پوشاک نشان می‌دهد که لباس نه‌فقط ابزاری برای زیبایی یا راحتی است، بلکه پیوندی قوی با طبقه اجتماعی دارد. تحلیل تنوع تفاسیر دینی نشان می‌دهد که برخی گروه‌ ها «لباس تقوا» یا «پوشاک شرعی» را لباس‌ هایی گشاد، بلند و بدون رنگ تلقی می‌کنند. پوشش‌ های باز یا لباس‌های بدن‌نما، معمولاً با شهوت یا برانگیختگی جنسی مرتبط دانسته می‌شوند و حتی گاهی فرد را عامل ایجاد «فتنه» می‌دانند. این نگاه باعث شده در برخی موارد، در صورت وقوع خشونت جنسی، گناه را به گردن قربانی بیندازند. حتی برخی برندهای معروف در حوزه پوشاک اسلامی زنانی را که حجاب ندارند، بی‌سواد یا جاهل معرفی کرده‌اند (CNN Indonesia، ۲۰۲۲

گونه‌ها، تاریخ، تغییر و تحولات پوشاک زنان مسلمان در اندونزی

بحث درباره جلباب همچنان یک موضوع جنجالی و بحث‌برانگیز است. این امر اجتناب‌ناپذیر است، زیرا استفاده یا عدم استفاده از جلباب از سوی گروه ‌های مختلف به عوامل فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نشانه‌های دینداری و تقوا پیوند زده می‌شود. افزون بر این، حجاب یا پوشش سر فقط مختص جامعه مسلمان نیست. زنان پیرو ادیان دیگر مانند یهودیت، مسیحیت و سیک نیز از نوعی پوشش سر استفاده می‌کنند (Yosef 2014). بنابراین اگر کسی مدعی شود که جلباب همواره نشانه هویت زن مسلمان است، این ادعا در همه موارد صحیح نیست، چراکه ممکن است زنی که پوشش دارد، اساساً پیرو دینی غیر از اسلام باشد.

از نظر ریشه‌شناسی واژه "جلباب" پیش از ورود اسلام به اندونزی در این سرزمین ناشناخته بود. درتاریخ فرهنگی اندونزی، زنان بیشتر با اصطلاح «کِرودونگ» (kerudung = روسری) آشنا بودند تا جلباب. حتی در دوران معاصر نیز واژه «جلباب» کم‌کم جای خود را به واژه «حجاب» داده است. واژه جلباب از ریشه عربی «جَلَبَ» گرفته شده که به‌ معنای جمع‌کردن، آوردن یا گردآوردن است (Munawwir, 1997). در دوران پیامبر اسلام (ص)، جلباب به لباسی اطلاق می‌شد که بدن زن بالغ را از سر تا پا می‌پوشاند (Umar, 2016).

مفسر معاصر اندونزی دکتر قرائت شهاب (Quraish Shihab, 2000) جلباب را لباسی بلند و گشاد تعریف می‌کند که همراه با روسری سر استفاده می‌شود. این تنوع در تعریف نشان می‌دهد که واژه «جلباب» معادل دقیق و یکسانی در زبان اندونزیایی ندارد. در میان مردم جلباب معمولاً با هویت اسلامی زنان و تعلق آن‌ها به اسلام مرتبط می‌شود. بنابراین اگر معنا و مفهوم واژه در طول زمان تغییر کند، جای تعجب نیست که کاربرد و کارکرد آن نیز تغییر کند. در زبان اندونزی، واژه‌ها و اصطلاحات متنوعی برای اشاره به تکه‌پارچه‌ای که بر سر زنان قرار می‌گیرد وجود دارد، از جمله:

  1. بُرقع: پوششی کامل از سر تا نوک پا که اغلب زنان افغانستان یا شمال غرب پاکستان از آن استفاده می‌کنند.
  2. چادُر: پارچه‌ای نیم ‌دایره‌ای که در جلو باز است و معمولاً در ایران و پاکستان رایج است.
  3. نقاب (niqab) یا چادار صورت: نوعی پوشش که تمام صورت را می‌پوشاند و فقط چشم‌ها باز است.
  4. کرودونگ (kerudung): روسری یا شال نازکی که فقط بخشی از مو را می‌پوشاند و گردن، گوش‌ها و صورت همچنان نمایان است.
  5. جلباب: پوششی که مو، گردن و گوش‌ ها را می‌پوشاند ولی صورت باز می‌ماند.
  6. جلباب بلند و گشاد: مدلی بسیار پوشیده و آزاد، که بدن را بدون نمایش انحناها می‌پوشاند.

نمودارها و تصاویر ۱ و ۲ (که در مقاله چاپی آمده‌اند) تنوع پوشش‌های مربوط به سر در میان زنان را توضیح می‌دهند.

تحلیل جلباب در گفتمان دینی، قدرت جنسیتی و تأثیرات اجتماعی

تحلیل‌های تاریخی و دینی درباره جلباب یا حجاب نشان می‌دهد که تفسیرهای دینی درباره این پوشش، همواره با ساختارهای قدرت، جنسیت و بافت اجتماعی درهم تنیده شده است. در برخی جوامع، حجاب نه‌فقط نماد دینداری بلکه وسیله‌ای برای کنترل بدن زن تلقی می‌شود. درحالی‌که حجاب می‌تواند انتخابی آزادانه، آگاهانه و معنوی از سوی زن باشد، اما در برخی موقعیت‌ها، این انتخاب تحت فشارهای اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، یا دینی شکل می‌گیرد. نقش رسانه‌ها نیز در شکل‌گیری گفتمان‌های جدید درباره حجاب بسیار تعیین‌کننده است. در سال‌های اخیر، حجاب در تبلیغات، فیلم‌ ها، شبکه‌های اجتماعی و صنعت مد اسلامی (Islamic fashion) به‌گونه‌ای عرضه شده که گاه به‌جای نماد معنویت، به بخشی از نمایش ظاهری و گاه کالایی مصرفی بدل شده است. از سویی، ظهور «اینفلوئنسرهای محجبه» در اینستاگرام و یوتیوب نقش جدیدی از زنان محجبه را معرفی کرده است که هم دیندارند و هم مدرن، هم متدین‌اند و هم در بازار سرمایه و رسانه فعال. پوشاک زنان مسلمان، به‌ویژه جلباب و حجاب، موضوعی است که با باورهای دینی، ساختارهای اجتماعی، طبقه، جنسیت، رسانه، تاریخ و قدرت درآمیخته است. تجربه زیسته زنان نشان می‌دهد که حجاب نه‌فقط مسئله‌ای دینی، بلکه موضوعی فرهنگی، سیاسی، روانی و اجتماعی است. انتخاب پوشش برای زنان مسلمان اندونزی، بازتابی از سطح دینداری، فشار اجتماعی، آموزش، طبقه اجتماعی، هویت فرهنگی، و نیز درونی‌سازی ارزش‌های دینی است. نه می‌توان همه زنان محجبه را نماد تقوا دانست، و نه می‌توان زنان بی‌حجاب را فاقد ارزش یا آگاهی دینی تلقی کرد.

در بافت اندونزی، زنان مسلمان شیوه‌های متنوعی برای پوشاندن سر دارند

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

در بافت فرهنگی اندونزی، زنان مسلمان به روش‌های گوناگونی حجاب یا پوشش سر خود را بیان و اجرا می‌کنند، همان‌گونه که در تصویر شماره ۲ نشان داده شده است:

تصویر ۲: تنوع پوشش سر زنان مسلمان در اندونزی

  • نقاب / برقع
  • جلباب
  • کرودونگ (روسری سنتی)
  • جلباب بلند (long jilbab)

بر اساس گزارش راهنمای کسب‌وکار جهانی اندونزی (Global Business Guide Indonesia, 2016)، دست‌کم سه مدل اصلی جلباب در اندونزی وجود دارد:

  1. جلباب ساده: این نوع جلباب کوتاه بوده و تا شانه می‌رسد و در طرح ‌ها و رنگ‌های متنوعی عرضه می‌شود. این مدل بیشترین محبوبیت را دارد و تقریباً ۷۰ درصد از زنان مسلمان اندونزی آن را می‌پوشند.
  2. جلباب محافظه‌کارانه: این نوع جلباب بزرگ و گشاد است، کل قسمت بالایی بدن را می‌پوشاند و معمولاً در رنگ‌ های سفید، مشکی یا قهوه‌ای دیده می‌شود. برخی از آن به‌عنوان "جلباب شرعی" یا "جلباب مطابق شریعت اسلامی" یاد می‌کنند. استفاده از این نوع حدود ۱۰ درصد از زنان مسلمان اندونزی را شامل می‌شود.
  3. جلباب مدگرا (فشن): این نوع در مدل‌ها و رنگ‌های متنوعی ارائه می‌شود. معمولاً زنان طبقه متوسط و بالا از این مدل استفاده می‌کنند. قیمت آن‌ها از حدود ۵۰ هزار روپیه تا چند میلیون روپیه متغیر است.

در منابع تاریخی اندونزی آمده است که نخستین جلباب در قرن هفدهم میلادی در ماکاسار مشاهده شد (Andaya, 2006). در آن زمان، این پوشش عمدتاً توسط زنان اشراف‌زاده استفاده می‌شد و در میان زنان جاوه‌ای که از طبقات غیر اشرافی بودند، رایج نبود. تا اینکه سازمان اسلامی «عایشه» (شاخه زنانه نهضت محمدیه) که در سال ۱۹۱۷ تأسیس شده بود، آن را ترویج داد و این باور را نشر داد که روسری نه ‌فقط مختص زنان اشراف، بلکه برای تمام زنان مسلمان شایسته است (Dewi, 2012).

بر اساس پژوهشی از «ژان گِلمن تیلور» (Jean Gelman Taylor, 2008)، استاد تاریخ دانشگاه نیوساوث‌ولز استرالیا، هیچ تصویر یا عکسی از زنان محجبه در آچه در دهه ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ وجود ندارد. تیلور متأسفانه علت این فقدان را توضیح نمی‌دهد. از میان قهرمانان زن مسلمان اندونزی نیز تنها شمار اندکی در گذشته حجاب داشتند؛ بسیاری از آنان اصلاً از حجاب استفاده نمی‌کردند. این مسئله نشان می‌دهد که استفاده از جلباب به‌عنوان پوشش سر برای زنان مسلمان در گذشته، بیشتر یک انتخاب شخصی بوده تا الزام دینی یا اجتماعی.

در تصویر شماره ۳ نمونه‌ای از پوشش‌های سر در گذشته را نشان می‌دهد که بیشتر از نوع کرودونگ بودند، نه جلباب.

تصویر ۳: روسری‌های مورد استفاده زنان مسلمان در دهه‌های گذشته

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

(تصاویر مربوط به کنگره زنان مسلمان در سال ۱۹۲۸ و عکس خانوادگی بویای حمکه که برخی از زنان روسری دارند و برخی سر برهنه هستند.)

تصویر ۴: یونیفورم مدارس مذهبی بدون جلباب پیش از دهه ۹۰ میلادی

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

عدم استفاده از جلباب به‌عنوان یونیفورم در مدارس، احتمالاً ناشی از ممنوعیت دولتی در دوران رژیم سوهارتو (نظم نوین) بود که بر اساس مصوبه شماره 052/C/Kep/D/82 اعمال می‌ شد. این ممنوعیت نزدیک به یک دهه پابرجا بود تا اینکه در سال ۱۹۹۱ دولت با صدور مصوبه جدید شماره 100/C/Kep/D/91 استفاده از جلباب در مدارس را مجاز اعلام کرد (Qibtiyah, 2014).

سیاست‌ های دولتی، گفتمان سلفی و گسترش حجاب به ‌مثابه ایدئولوژی

در دوران رژیم نظم نوین (Orde Baru) به رهبری سوهارتو دولت استفاده ازجلباب درمدارس را ممنوع اعلام کرده بود. حکومت وقت، موضوعات دینی را در حوزه عمومی به ‌شدت تحت کنترل داشت. در آن زمان، دولت جلباب را نمادی سیاسی می‌دانست . حکومت نگران آن بود که جلباب به نمادی سیاسی تبدیل شود که ثبات کشور را به خطر اندازد. با وجود تفسیرهای گوناگون درباره وجوب یا عدم وجوب جلباب در اندونزی، در سه دهه گذشته، این پوشش به‌ شکل چشم‌گیری رواج یافته است. انگیزه‌های استفاده از جلباب نیز متنوع‌اند: از ایمان دینی و اعتقاد به حقیقت گرفته تا درخواست فرزندان، الزامات لباس رسمی، حس امنیت، یا حتی دلایل اقتصادی و تجاری. پوشیدن جلباب با گسترش جنبش «هجرت» (Hijrah) در اندونزی، تقویت شده است؛ جنبشی که اغلب دارای قرائتی تک‌بعدی، سیاه و سفید، انحصارگرا، متن ‌محور و نزدیک به فرهنگ عربی است. از حدود سال ۲۰۱۲، «جلباب بلند» در اندونزی محبوب شد و از سوی برخی گروه‌ها به‌عنوان «جلباب شرعی» معرفی گردید. اما برخی نیز معتقدند که حتی جلباب بلند کافی نیست و شکل کامل پوشش برای زن مسلمان، استفاده از نقاب یا برقع است. در اکتبر ۲۰۱۷ استفاده از نقاب در اندونزی موجب بحث‌های جنجالی میان سازمان‌های اسلامی و دانشگاه‌های اسلامی شد. یکی از بازتاب‌های نظام مردسالار در گفتمان سلفی این است که زنان را به استفاده اجباری از نقاب یا پوشش‌های مشابه، از جمله برقع وادار می‌کند.

تصویر شماره ۵ نمونه‌ای از کمپین مربوط به «سیر تکاملی حجاب» را نشان می‌دهد که در آن پوشش زنان از مرحله‌ای بدون جلباب آغاز و سپس با مراحل متوالی از جلباب کوتاه، جلباب بلند و در نهایت نقاب، به مرحله‌ای موسوم به «کفّاح» یا «کمال در حجاب» می‌رسد.

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

«آنابل اینگه» در کتاب خود با عنوان The Making of a Salafi Muslim Woman توضیح می‌دهد که پوشش ایده‌آل برای زن سلفی، استفاده از نقاب است (Inge, 2016).

پژوهش‌ ها، تغییر گفتمان‌ها و انتقال پوشش از نماد طبقاتی به نماد تقوا

پژوهشی که توسط «اِوا اف. نیسا» (Eva F. Nisa) در سال ۲۰۱۲ انجام شده نشان داد که بسیاری از والدین زمانی که دختران ‌شان تصمیم به پوشیدن نقاب یا چادر صورت گرفتند، دچار شوک شدند و این کار را چونان سیلی بر صورت خود احساس کردند. واکنش این والدین مشابه واکنش‌هایی بود که در دهه ۱۹۸۰ نسبت به دخترانی که ناگهان تصمیم به پوشیدن جلباب گرفته بودند، ابراز می‌شد (بِرنِر، ۱۹۹۶). نیسا توضیح می‌دهد که بسیاری از والدین نگران آینده شغلی و ازدواج دختران نقاب‌دار خود هستند، چرا که افکار عمومی، زنان نقاب‌پوش را با گروه‌های تروریستی مرتبط می‌داند.

با این حال مطالعات نشان داده است که همه زنانی که نقاب می‌پوشند، الزماً با شبکه‌های خشونت‌طلب یا افراط‌گرا در ارتباط نیستند (دزوهیاتین، ۲۰۲۰). با این وجود، واقعیتی انکارناپذیر این است که معنای جلباب و کرودونگ از نماد پوشش طبقه اشراف یا خانواده‌های روحانی (کیاهایی و نیاهایی در پیامبرستان‌ها) به نماد تقوا و دینداری تغییر یافته است؛ تا جایی که برخی زنان مسلمان، آن را نوعی واجب دینی می‌دانند.

تغییر  از نماد منزلت اجتماعی به نماد دینداری

همان‌گونه که پیش‌تر توضیح داده شد، در تاریخ، استفاده از پوشش بسته و سرپوش، پیوند عمیقی با طبقه اجتماعی داشته است. هر چه فردی از طبقه‌ای اشرافی‌تر بوده، پوشش او بسته‌تر بوده است. در ایران باستان، جلباب به‌عنوان پوشاک خاص زنان اشرافی شناخته می‌شد. در منابع دینی نیز ذکر شده که کنیزان بی‌سرپوش بوده‌اند، در حالی که زنان طبقات بالا و اشرافی سر خود را می‌پوشاندند (عمر، ۱۹۹۶ و ۲۰۱۶). با این حال، در روند تاریخی، پوشش از نماد منزلت طبقاتی به نماد دینداری تغییر معنا داده است. «صبا محمود» (Saba Mahmood)، انسان‌شناس مصری، در پژوهش خود (۲۰۱۱) بیان می‌کند که بسیاری از زنان مسلمان، حجاب را به‌عنوان ابراز هویت دینی و نمایش تقوا انتخاب می‌کنند. این بدان معناست که برای برخی زنان، حجاب نشانه‌ای است که آنان را دیندارتر از دیگران معرفی می‌کند. افزایش تمایل به پوشیدن جلباب در میان زنان مسلمان، علاوه بر انگیزه‌های دینی و تأثیرات انقلاب اسلامی ایران، همچنین به‌عنوان شکلی از مقاومت علیه رژیم سوهارتو و در نتیجه افزایش پذیرش اجتماعی آن درجامعه رخ داد. افزون بر این حمایت دو سازمان اسلامی بزرگ اندونزی یعنی «محمدیه» و «نهضت‌العلما» که جلباب را پوشاک ایده‌آل برای زنان مسلمان اعلام کردند، به تثبیت این روند کمک شایانی کرد. برای سازمان عایشیه (شاخه زنان محمدیه)، جلباب پدیده جدیدی نبود. همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، عایشیه نخستین نهادی بود که پوشیدن جلباب را در جزیره جاوه ترویج کرد. شماره‌ای از نشریه «صدای عایشیه» در سال ۱۹۳۸ نیز لباس مناسب برای زنان مسلمان را معرفی کرده بود. حدود ۸۰ سال بعد، در سال ۲۰۱۹، عایشیه با صدور دستورالعمل رسمی، مدل جلباب در یونیفورم خود را تعیین کرد (تصویر شماره ۶ را ببینید).

«پوشاک زنان مسلمان»: از جاریک و روسری تا کَفتان و حجاب اندونزی (2)

تصویر ۶: نشریه صدای عایشیه (۱۹۳۸) و تصمیم رهبری مرکزی عایشیه درباره پوشش رسمی (۲۰۱۹)
در اکتبر ۲۰۱۹، رهبری مرکزی عایشیه با صدور مصوبه شماره 231/SK-PPA/A/X/2019، راهنمای یونیفورم رسمی سازمان را منتشر کرد. یکی از مفاد آن این است که:

«پوشش مورد استفاده، از پارچه مربع‌شکل یا مستطیلی بوده و باید سر و سینه را بپوشاند، بدون آنکه جلوه طرح‌های سنتی باتیک عایشیه که پرمعنا و ارزشمند هستند را بپوشاند (روسری نباید بسیار پهن و بلند باشد).»

ارائه «جلباب ویژه عایشیه» در واکنش به گسترش جریان‌های انحصارطلبی بود که معتقدند جلباب «شرعی» باید بسیار بلند وگشاد باشد.انتخاب مدل ساده از سوی عایشیه نشان ‌دهنده تمایل این سازمان به گفتمان اعتدال، پیشرفت و اسلام میانه‌رو (واسطیه) است که در روح حرکت دعوتی محمدیه–عایشیه نهادینه شده است.

نتیجه‌گیری

حجاب امروزه به بخشی از سبک زندگی بسیاری از زنان مسلمان در اندونزی تبدیل شده است؛ نه‌تنها در میان طبقات اشراف (نینگرات)، بلکه همچنین در میان زنان مسلمان از طبقات غیر اشرافی و حتی در میان هنرمندان و چهره‌های مشهور. این چهره‌های هنری به الگوهای مد حجاب برای عموم مردم تبدیل شده‌اند. برای ملت اندونزی، تنوع یک تقدیر الهی و سنت خداوند (سنت‌الله) تلقی می‌شود؛ چیزی که انسان‌ها درخواست نکرده‌اند، بلکه هدیه‌ای از جانب خداوند خالق است، نه چیزی که باید بر سر آن چانه زد، بلکه چیزی که باید پذیرفته شود (taken for granted). تنوع در پوشش زنان، خود گنجینه‌ای فرهنگی است. همچنین، گوناگونی تفسیرهای مسلمانان از نحوه پوشش نیز امری اجتناب‌ناپذیر است و باید به‌عنوان «رحمت» الهی تلقی شود.تلاش زنان برای مذاکره و تعامل با معنای حجاب، شناخت بدن خود و دستیابی به عدالت، امری است که نیازمند تقویت و حمایت بیشتر است.

پژوهش و گرد آوری :

محمد رضا ابراهیمی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اندونزی

جنی چهیاواتی  (Jeny Tjahyawati) رئیس جامعه مد و فشن اسلامی اندونزی

مریم دانشور دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی لباس

منابع:

Ahmed,  Laela. 1992.  Woman and Gender in Islam: Historical Roots ofa Modern Debate.  New Haven,  CT Yale University Press.

Andaya,  Barbara Watson. 2006. The Flaming Womb: Repositioning Women in Early Modern Southeast Asia.  Honolulu,  HI: University of Hawa'i Press.

Avara Research Center. 2019. "Indonesia  Muslim Report 2019: The Challenges of Indonesia Moderate Moslems." Jakarta.

Candraningrum, Dewi. 2013. Negotiating Women's Veiling: Politics and Sexuality in Contemporary Indonesia.  Bangkok, Thailand: IRASEC.

Brenner,  S.   1996.  "Reconstituting  Self  and  Society:  Javanese

Muslim Women and "the Veil'.' American Ethnologist 23  (4):

673.

CNN    Indonesia.     2018.     "Kemendagri    Terbitkan    Aturan

Penggunaan   Jilbab   untuk   PNS."   Diakses   23    Januari

2023         dari         https://www.cnnindonesia.com/nasion

al/20181214120742-20-353646/kemendagri-terbitkan-aturan•

penggunaan-jilbab-untuk-pns.

com/gaya-hidup/2022122913512.4-277-893597/sebut-wanita• berbaju-minim-bodoh-brand-hijab-rabbani-diamuk• netizen.

Dewi, Kurniawati Hastuti. 2012. "Javanese and Islam: Identity Formation  since  the  Twentieth Century."  Southeast Asian Studies 1 (1): 109-40.

Dzuhayatin, Ruhaini Siti. 2020. "Islamism and Nationalism among Niqabis Women in Egypt and Indonesia." Indonesian

Journal ofIslam and Muslim Societies 10  (1):  49-77

Febriani,    Gresnia   A.   2023.   "Deretan   Kontroversi    Brand Hijab Rabbani yang Sebut Wanita Berbaju Seksi  Bodoh." Diakses 3 Januari 2023 dari   https://wolipop.detik.com/ hijab-update/d-6486126/deretan-kontroversi-brand-hijab• rabbani-yang-sebut-anita-berbaju-seksi-bodoh.

Global Business Guide Indonesia. 2016. Indonesia Aiming to be the  Islamic  Fashion  Capital by  2020 diakses  pada tanggal

3     Januari   2023   dari   http://www.gbgindonesia.com/en/ manufacturing/article/2016/indonesia_aiming_to_be_the_ islamic_fashion_capital_by_2020_11646.php

Hasanuddin, Ali. 2021. Konteks Kehidupan Keberagamaan Umat Islam Indonesia  dalam Modul   Pelatihan Bagi Para Pelatih (Training Of Trainers)   Penguatan  Moderasi  Beragama Kementerian   Agama    Republik    Indonesia     (DRAF#3), Jakarta: Kementrian Agama.

Human  Rights Watch, 2021. "I Wanted to Run Away: Abusive Dress Codes  for Women  and Girls in Indonesia."  http:// www.hrw.org

Inge, Anabel. 2016.  The Making ofa Salafi Muslim Woman: Paths to

Conversion. Oxford, UK: Oxford University Press.

Jakpat. 2014. [HASIL] Infografis Tren Hijab. https://blog.jakpat. net/tren-hijab-2014/

Komnas Perempuan. 2o19b. Laporan Independen Lembaga Nasional Hak Asasi Manusia tentang 2s Tahun Pelaksanaan Kesepakatan Global Beijing  Platform  for  Action  (BPfA +25)  Di  Indonesia. Retrieved from https://www.komnasperempuan.go.id/ reads-laporan-independen-komnas-perempuan-tentang-25• tahun-pelaksanaan-kesepakatan-global-beijing-platform• for-action-bpfa25-di-indonesia

Mahmood,  Saba.  1962.  Politic of Piety:  The Islamic Revival and the

Islamic Subject.  Princeton, NJ: Princeton University Press.

Muhammad,   Husein.   2002.  Fiqh Perempuan:  Refleksi  Kiai atas

Wacana Agama.  Yogyakarta: LKiS.

Munawwir,   Ahmad    W.   1997,    al-Munawwir    Kamus   Arab

Indonesia,  cet. ke-14, Surabaya: Pustaka Progressif, 1997.

Nisa,  Eva F  2012.  "Embodied  Faith:  Agency  and  Obedience among  Face-veiled University Students in Indonesia."  The Asia PacificJournal ofAnthropology 13  (4): 366-81

Oktavianianita. 2013. Allah Begitu Mencintai Kita, Saudariku, diakses 3 Januari 2023 dari https://oktavianianita. wordpress.com/7-gol-yg-mendapat-naungan-allah/allah• begitu-mencintai-kita-saudariku/

Pimpinan  Pusat  'Asiyiyah.  2019.  Keputusan  Pimpinan  Pusat

'Aisyiyah,   NO.   231/SK-PPA/A/X/2019   Tentang   Panduan

Seragam Nasional 'Aisyiyah.

Qibtiyah, Alimatul. 2014. Book Review on Negotiating Women's Veiling, Politics and Sexulaity in Contemporary Indonesia, by Dewi Chandraningrum. Musawa 13  (1):  73-85

·2019a. Hijab di Indonesia: Sejarah dan kontroversinya, diakses  3  Januari  2023  dari https://theconversation.com/ hijab-di-indonesia-sejarah-dan-kontroversinya-112029

• 2019b.  Feminisme  Muslim  di  Indonesia,  Yogyakarta: Suara Muhammadiyah

·2020. Perebutan Tubuh  Perempuan dalam  buku  Islam Indonesia 2o20.  Lembaga  Kebudayaan Embun  Kalimasada, Yayasan Badan Wakaf UII.

dkk. 2023. Takdir Di Ujung Ikhtiar: Memoar InspiratifProf.

Alimatul Qibtiyah, S.Ag., M.Si., MA., Ph.D. Klaten: Diomedia.

Ramdlan,    Mahbub    M.    2018.     "Hukum   Memakai    Cadar, Dalam Pandangan NU." http://ayo-berjilbab.blogspot. com/2018/03/hukum-memakai-cadar-dalam-pandangan• nu.html

Syazwani,  Atikah.   2016.   Gambar   Penerangan   diaksis   pada tanggal 23 Januari 2023 dari https://atikahsyazwani98. wordpress.com/2016/04/05/180/

Shihab,  Quraish.  2000.  Wawasan al-Qur'an, Tafsir Maudhu'i atas

Pelbagai Persoalan Umat.  Bandung: Mizan

·2006. Jilbab,  Pakaian Wanita  Muslimah:  Pandangan Ulama

Masa Lalu dan Cendekiawan Kontemporer. Jakarta: Lentera Hati.

Sloan,  Lacely. 2011. "Women's Oppression  or Choice? One American's  View on Wearing  the  Hijab." Affilia: Journal of Women and Social Work 26 (2): 218-221.

Taylor, JGelman. 2008. "Aceh: Narasi foto, 1873-1930." Dalam Perspektif Baru Penulisan Sejarah  Indonesia, diedit  oleh Henk Schulte Nordholt, Bambang Purwanto, dan Ratna Saptari. Jakarta: Yayasan OBOR dan KITLV.

Tresnady, Tomi dan Dinda Rachmawati. 2016. "Ini Kumpulannya Hijabers "Fashionable." https://www.suara.com/ lifestyle/2016/11/20/001409/hijab-community-sudah• punya-6-ribu-anggota

Umar,  Nasaruddin.  1996.   "Antropologi  Jilbab."  Jurnal Ulumul

Qur'an  5  (6): 3

کد خبر 24599

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =