با وجود آنکه جامعه مسیحی در پاکستان اقلیت مذهبی کوچکی را تشکیل میدهد، اما نقش آنها در توسعه آموزش و پرورش کشور بسیار چشمگیر و مؤثر بوده است. از قرن نوزدهم تا به امروز، مبلغین و معلمان مسیحی پایههای آموزش مدرن در پاکستان را بنا نهادهاند؛ آموزش با کیفیتی که از مرزهای دین و طبقه عبور کرده و زندگی هزاران دانشآموز را با تعهدی پایدار به سوادآموزی، تفکر انتقادی و ارزشهای اخلاقی شکل داده است.
میراثی ریشهدار در خدمت و برابری
نقش مسیحیان در آموزش در شبهقاره به دوران استعمار بریتانیا بازمیگردد؛ زمانی که مبلغین کاتولیک، آنگلیکن، پرسبیتری و متدیست مدارس متعددی را در مناطقی که امروز بخشی از پاکستان هستند، تأسیس کردند. این مدارس نظام آموزش غربی را معرفی کردند که در آن دروس به زبان انگلیسی و در حوزههایی مانند علوم، ادبیات و اخلاق تدریس میشد؛ در زمانی که دولت هنوز ساختار آموزشی مدرن نداشت.
آنچه این نهادها را متمایز میکرد، رویکرد شمولگرایانهی آنها بود. در دورانی که تقسیمات طبقاتی، تبعیض مذهبی و جنسیتی مانع از تحصیل بسیاری میشد، مدارس مسیحی درهای خود را به روی هندوهای طبقات پایین، دالیتها، مسلمانان فقیر و دختران گشودند؛ و به آنها نه فقط آموزش، بلکه عزت و فرصت ارائه دادند.
تداوم و مقاومت پس از استقلال
پس از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، مدارس و کالجهای تحت مدیریت مسیحیان به رشد خود ادامه دادند. مدارسی مانند دبیرستان سنت آنتونی در لاهور، دبیرستان سنت پاتریک در کراچی و کالج گوردون در راولپندی به دلیل استانداردهای بالا و انضباط آموزشی خود شناخته میشدند و فارغالتحصیلان آنها در حوزههای پزشکی، مهندسی، خدمات دولتی و ارتش نقشآفرینی کردند.
شاید برجستهترین دستاورد این مؤسسات، پیشگامی در آموزش دختران بود؛ در زمانی که این امر در بسیاری از جوامع سنتی مردود یا نادیده گرفته میشد. مدارسی مانند پرزنتیشن کانونت در راولپندی و سنت جوزف کانونت در کراچی به دختران همان سطح آموزش دشوار و باکیفیتی را ارائه دادند که به پسران داده میشد، و مسیر پیشرفت زنان در جامعه پاکستان را هموار کردند.
در آموزش عالی نیز تأثیر نهادهای مسیحی چشمگیر بوده است. کالج فرمَن کریسشن در لاهور که در سال ۱۸۶۴ تأسیس شد و کالج کِنارد برای زنان که در سال ۱۹۱۳ ایجاد گردید، همچنان جزو بهترین مراکز تحصیلات آزاد و زنان در پاکستان بهشمار میروند. حتی پس از ملی شدن کالج فرمَن در سال ۱۹۷۲ در جریان اصلاحات سوسیالیستی ذوالفقار علی بوتو، اعتبار علمی آن حفظ شد و با بازگرداندن مدیریت آن به جامعه مسیحی در سال ۲۰۰۳، روح اصلی آموزشی آن احیا گردید.
چالشها: ملیسازی و فشارهای مذهبی
ملیسازی مؤسسات خصوصی آموزشی در دهه ۱۹۷۰، ضربه بزرگی به مدارس مسیحی وارد کرد. بسیاری از آنها تحت مدیریت دولتی با کاهش کیفیت و از دست رفتن ارزشهای بینادیانی و اخلاقی مواجه شدند. گرچه بعدها برخی از این مدارس دوباره به جامعه مسیحی واگذار شدند، اما آسیبهای باقیمانده محسوس است.
امروزه افراطگرایی مذهبی، حاشیهنشینی سیاسی و محدودیتهای مالی از جمله چالشهای پیش روی آموزگاران مسیحی هستند. اتهامات بیاساس تبلیغ دین و تهدید به خشونت یا اتهام به کفرگویی، امنیت معلمان و مدیران مسیحی را به خطر انداخته است.
علاوه بر این، افزایش محتوای اسلامی در کتب درسی ملی باعث محدود شدن فضای دیدگاههای اقلیتها شده و ارتباط معلمان و دانشآموزان غیرمسلمان با نظام آموزشی رسمی را دشوار کرده است.
تأثیر مستمر و بنیان اخلاقی
با وجود همه این دشواریها، مدارس مسیحی همچنان به ارائه آموزش باکیفیت، بهویژه برای قشرهای محروم ادامه میدهند. بسیاری از این نهادها در مناطق روستایی پنجاب و سند به ارائه بورسیه، کتاب رایگان و آموزش فنی و حرفهای مشغولاند. سازمانهایی چون هیئت آموزش کاتولیک و اسقفنشین لاهور بر دهها مدرسه نظارت دارند و تلاش میکنند تا همزمان با حفظ استانداردهای علمی، ارزشهایی چون مدارا، همزیستی و خدمت را زنده نگه دارند.
یکی از میراثهای ماندگار این مدارس، تأکید بر توسعه اخلاقی و شفافیت رفتاری است. فارغالتحصیلان این مؤسسات در طول نسلها از تأثیر تربیتی این آموزشها در ایجاد انضباط، صداقت و مسئولیت اجتماعی سخن گفتهاند؛ ارزشهایی که در مسیر زندگی شخصی و حرفهای آنان مؤثر بوده است.
نگاهی به آینده: شمولگرایی بهمثابه سرمایه ملی
داستان آموزش مسیحیان در پاکستان فقط درباره یک اقلیت مذهبی نیست؛ بلکه گواهی است بر امکان همزیستی، خدمت و تعالی در جامعهای عمیقاً متنوع. از توانمندسازی زنان گرفته تا آموزش محرومان و پرورش نخبگان، این مؤسسات نقشی اساسی در توسعه سرمایه انسانی کشور ایفا کردهاند.
برای آنکه این مدارس بتوانند به نقش سازنده خود ادامه دهند، حمایت حقوقی، تأمین مالی و احترام اجتماعی از سوی دولت ضروری است. گسترش شمولگرایی در سیاستها و برنامههای درسی نهتنها به محافظت از اقلیتها کمک میکند، بلکه باعث تحکیم وحدت ملی و پیشرفت پایدار خواهد شد.
نکات کلیدی:
- مسیحیان پیشگام آموزش در پاکستان بودهاند، بهویژه در حوزه آموزش دختران و اقشار محروم.
- مدارسی چون کالج فرمَن، سنت آنتونی و سنت جوزف کانونت فارغالتحصیلان برجستهای در حوزههای مختلف تحویل جامعه دادهاند.
- ملیسازی دهه ۷۰ و افراطگرایی دینی چالشهای جدی ایجاد کردهاند.
- با وجود موانع، مدارس مسیحی همچنان متعهد به اخلاقمداری، تفکر انتقادی و خدمترسانی به همه اقشار هستند.
- تقویت مدارا و گفتمان بینادیانی راهی برای بهرهمندی بیشتر پاکستان از این نهادهای ارزشمند است.
"فارغالتحصیلان مدارس مسیحی اغلب از بنیان اخلاقی قوی و تفکر دقیق و منسجمی سخن میگویند که در این مؤسسات آموختهاند؛ ویژگیهایی که آنان را در مسیر حرفهای موفق کرده است".
مدارس مسیحی در پاکستان همچنان چراغهای روشن آموزش و اخلاق هستند؛ نمادهایی از آنکه پیشرفت ملی از مسیر تنوع، کرامت انسانی و گفتوگوی فراگیر میگذرد.
نظر شما