چرخاب ایرانی—که در پاکستان با نام محلی "رهَت" یا "ساقیه" شناخته میشود—از دلنشینترین میراثهای مهندسی آب در دوران باستان است که زیبایی را با کارکرد تلفیق میکند. این وسیله آبیاری کهن طی قرون متمادی شاهد خاموش تحول اقتصادهای روستایی، مناظر معماری و خودکفایی کشاورزی در شبهقاره هند بوده است. گرچه امروزه تا حد زیادی جای خود را به چاههای موتوری و پمپهای برقی داده، چرخاب ایرانی همچنان نماد ماندگاری از نبوغ، پایداری، و پیوند عمیق میان جوامع و سرزمینشان باقی مانده است.
در پاکستان، بهویژه در مناطق قبیلهای شمالی و نواحیای چون صوابی، مردان و بخشهایی از پنجاب مانند روستای چاولی در چکوال، چرخاب ایرانی هنوز به حیات خود ادامه میدهد. هرچند استفاده از آن محدود شده، اما همچنان زمین را سیراب و همزمان آگاهی تاریخی و زیباییشناسی را تغذیه میکند.
نگاهی تاریخی و مکانیکی
چرخاب ایرانی یا ساقیه، ریشه در ایران باستان دارد و از آنجا به خاورمیانه، آسیای مرکزی، شمال آفریقا و شبهقاره هند راه یافت. ساختار اصلی آن شامل چرخی عمودی است که با کمک دو گاو یا شتر که به صورت دایرهای حرکت میکنند، به گردش در میآید. این حرکت از طریق دندانههایی به چرخی افقی منتقل میشود که بر فراز آن زنجیرهای از سطلهای سفالی یا فلزی قرار دارد. سطلها در منبع آب یا چاه فرو رفته، پر از آب میشوند و سپس به بالا کشیده میشوند تا آب را در کانال یا حوضچه آبیاری تخلیه کنند.
در طی قرون، سطلها و چارچوبهای چوبی جای خود را به انواع فلزی و بادوامتر دادند، و هنر ساخت و نگهداری از این چرخابها به مهارتی تبدیل شد که از نسلی به نسل دیگر در میان کشاورزان و صنعتگران روستایی منتقل میشد.
بستر جغرافیایی و فرهنگی در پاکستان
۱. مهمند ایجنسی و مناطق قبیلهای سابق (FATA)
در مناطق قبیلهای پیشین پاکستان، بهویژه مهمند ایجنسی، چرخاب ایرانی بخشی جداییناپذیر از زندگی کشاورزی است. در اینجا، چرخاب تنها یک دستگاه نیست، بلکه شیئی فرهنگی است که با ریتم زندگی روزمره درآمیخته. راه رفتن کودکی پشت گاوها برای هدایتشان یا کشاورزی که با دست سطلها را میچرخاند، تنها عملی فنی نیست—بلکه آیینی از بقا و سنت است.
علیرغم مدرنسازی، در نواحیای که برق کم یا نامطمئن است، رهت هنوز نقشی حیاتی ایفا میکند. این ابزار نهتنها زمینهای کشاورزی را آبیاری میکند بلکه حافظه فرهنگی جامعه را نیز زنده نگه میدارد.
۲. صوابی و مردان (خیبر پختونخوا)
درههای حاصلخیز صوابی و مردان—که به مزارع پررونق گندم، نیشکر و تنباکو مشهورند—زمانی بهطور گسترده از چرخابهای ایرانی بهره میبردند. گرچه در بیشتر مناطق با چاههای موتوری جایگزین شدهاند، هنوز میتوان خانوادههایی را یافت که از این چرخها برای آبیاری زمینهای کوچک خود استفاده میکنند. این مناطق با هویت کشاورزی قوی و میراث اجتماعیشان، چرخاب را به عنوان نماد دانایی زیستمحیطی و مهندسی سنتی حفظ کردهاند.
۳. روستای چاولی، چکوال (پنجاب)
یکی از نمونههای تاریخی برجسته در روستای چاولی در ناحیه چکوال دیده میشود. این روستا میزبان "دا درزه"، چاهی تاریخی است که مجهز به چرخاب بوده و زمانی توسط زمینداران و بزرگان روستا برای آبیاری مزارع وسیع بهکار میرفت. این چرخاب توسط خاندان معتبر مغول کسر ساخته شده و ساختار اطراف آن نمایانگر درک فنی و ذوق هنری است.
این چاه اکنون مخروبه، در نزدیکی بقایای "حویلی" (عمارت) چودهری شاولی خان—قهرمان معروف چادر زنی و وارث خاندان کشاورزی ثروتمند—قرار دارد. روایتهای شفاهی حاکی از آناند که چرخاب تنها ابزار کاربردی نبود، بلکه نمادی از شأن و ثروت نیز به شمار میرفت—ابعاد، مواد بهکار رفته و تزئینات آن نشاندهنده جایگاه اجتماعی مالکانش بود.
نماد پایداری و کار جمعی
چرخاب ایرانی تنها شگفتی مهندسی روستایی نیست—بلکه نمونهای از پایداری زیستمحیطی پیشاصنعتی است. این ابزار از سوختهای فسیلی استفاده نمیکند، بیصدا کار میکند و نیاز به ورودیهای خارجی اندک دارد. نگهداری و بهرهبرداری از آن متکی به مهارتهای محلی است و ساختار سنتی چوبی آن کاملاً قابل تجزیه زیستی است.
علاوه بر این، چرخاب حس عمیقی از کار گروهی ایجاد میکند. از گاوچران تا نجاری که چرخدنده را تعمیر میکند و کودکی که حیوان را هدایت میکند—هر عضو خانواده نقشی در کارکرد این سامانه دارد. بهنوعی، چرخاب نمایی کوچک از زندگی کشاورزی خودکفا است.
زیباییشناسی و تلفیق معماری
اندکاند وسایلی فناورانه که همچون چرخاب، زیبایی چشمنواز داشته باشند. حرکت آرام گاوها، بالا و پایین شدن منظم سطلها و صدای جاری شدن آب در نهرهای باریک، نوعی موسیقی روستایی ایجاد میکند.
در جاهایی چون چاولی، چرخاب معمولاً در کنار حویلیها و مساجد خوشتراش قرار میگرفت. برای نمونه، کار چوب نفیس مسجد جامع چاولی—با ستونهای چوبی منبتکاریشده، پیچکهای گلدار و سقفهای تیر و ستون—بازتابی از همان فلسفه زیباییشناسی نهفته در نظامهای آبیاری سنتی است. در این جهانبینی، کارکرد و فرم جدانشدنیاند. ناودانی چوبی منبتکاریشده یا یوغ تزئینشده حیوان بازتابی از درکی است که زیبایی را در کاربری روزمره جستوجو میکرد.
افول و نیاز به حفاظت
با وجود جذابیت زیباشناختی و بومشناختی، چرخاب ایرانی با سرعت در حال ناپدید شدن است. چاههای موتوری و موتورهای برقی آن را در بسیاری از مناطق منسوخ کردهاند. این فناوریهای نوین، در کنار کارایی، موجب کاهش منابع آب زیرزمینی و فراموشی نظامهای دانایی سنتی نیز شدهاند.
در مکانهایی چون چاولی و مهمند ایجنسی که هنوز چرخابهایی باقی ماندهاند، بسیاری در حال تخریباند. ساختارهایی چون "دا درزه" رو به ویرانی رفته و عناصر چوبی منبتکاریشده بناهای وابسته یا در حال پوسیدگیاند یا از بین رفتهاند.
در صورت نبود یک طرح حفاظت قوی، این چرخها—همراه با حافظه فرهنگی و میراث معماریشان—ممکن است برای همیشه از میان بروند.
پیشنهادهایی برای حفاظت فرهنگی
- اعطای جایگاه میراثی: روستاهایی چون چاولی باید از سوی نهادهای فرهنگی استانی به عنوان "روستاهای میراثی" معرفی شوند تا بودجههای حفاظتی تخصیص یابد و گردشگری میراثی ترویج گردد.
- طرحهای احیاء: دانشگاهها و دانشکدههای مهندسی میتوانند با صنعتگران محلی همکاری کنند تا چرخابها را مستند، تعمیر و حتی برای مقاصد آموزشی یا موزهای بازسازی کنند.
- گردشگری پایدار: مدلهای اکوتوریسم میتوانند پیرامون چرخابهای فعال در مناطقی چون صوابی و مردان توسعه یابند و گردشگران را با نظامهای آبیاری پیشاصنعتی آشنا سازند.
- آگاهیسازی عمومی: داستانسرایی محلی، آرشیو دیجیتال و برنامههای آموزشی در سطح مدارس میتوانند در باززندهسازی این میراث فرهنگی نقش ایفا کنند.
- ادغام با سیستمهای نوین: مدلهای آبیاری ترکیبی میتوانند در مناطق دورافتاده آزمایش شوند که در آنها چرخاب با سامانههای خورشیدی یا دستی ترکیب گردد—بهویژه در مکانهایی که برق نامنظم است.
نتیجهگیری
چرخاب ایرانی در پاکستان، تنها یک ابزار آبیاری نیست—بلکه اثری زنده از ظرافت فرهنگی، پیوستگی تاریخی و تعادل زیستمحیطی است. در جهانی که بیش از پیش تحت سلطه سرعت ماشینی و مصرفگرایی است، این چرخاب روایتی متقابل ارائه میدهد—روایتی برآمده از ریتم، اجتماع و حرمت به منابع طبیعی.
زیبایی و شکوه چرخاب ایرانی نهتنها در عملکرد آن، بلکه در فرم، صنعتگری و جایگاهش در مناظر غنی معماری و کشاورزی روستاهایی چون چاولی و مهمند نهفته است. حفاظت از چرخاب ایرانی، بهمنزله حفظ بخشی از روح پاکستان است—روحی بیزمان، ماندگار و عمیقاً انسانی.
https://pakistan.asia-news.com/en_GB/articles/cnmi_pf/features/2017/06/13/feature-02
https://pk-photography.blogspot.com/2008/07/persian-water-wheel-old-irrigation.html
نظر شما