توافق‌نامه دفاعی پاکستان و عربستان سعودی

برخی افراد ناآگاه و کوته‌بین، بی‌وقفه این پرسش را مطرح می‌کنند که پاکستان را با اسرائیل چه کار؟ از دیدگاه آنان، اسرائیل کشوری است بسیار دور از پاکستان، نه نیروی هوایی ما توان پرواز تا آنجا را دارد و نه موشک‌های ما به آن سرزمین دسترسی دارند. این دسترسی را دیکتاتور پیشین، ژنرال پرویز مشرف، مسدود کرده بود و حتی «محسن پاکستان»، دکتر عبد القدیر خان را نیز توبیخ کرده بود که اجازه دسترسی موشک‌ها به سرزمین اسرائیل داده نمی‌شود؛ تنها دسترسی تا هند را کافی بدانید،که برد موشک‌ها باید صرفاً تا هند کافی باشد و نه فراتر، تا اسرائیل «والله اعلم بالصواب»خدا داناتر است به حقیقت این روایت که چقدر راست است و چقدر آمیخته به اغراق  اما واقعیتی انکارناپذیر این است که هنوز هم در یکی از موزه‌های نظامی، یونیفورم یک خلبان اسرائیلی آویخته است، که خود گواهی‌ست بر اینکه هرچند ساده‌لوحان هر چه می‌خواهند بگویند، حقیقت همین است که هدف اسرائیل، پاکستان است و هدف آمریکا،. و بدین‌رو، بازی جدیدی آغاز شده است.

برخی افراد ناآگاه و کوته‌بین، بی‌وقفه این پرسش را مطرح می‌کنند که پاکستان را با اسرائیل چه کار؟ از دیدگاه آنان، اسرائیل کشوری است بسیار دور از پاکستان، نه نیروی هوایی ما توان پرواز تا آنجا را دارد و نه موشک‌های ما به آن سرزمین دسترسی دارند. این دسترسی را دیکتاتور پیشین، ژنرال پرویز مشرف، مسدود کرده بود و حتی «محسن پاکستان»، دکتر عبد القدیر خان را نیز توبیخ کرده بود که اجازه دسترسی موشک‌ها به سرزمین اسرائیل داده نمی‌شود؛ تنها دسترسی تا هند را کافی بدانید،که برد موشک‌ها باید صرفاً تا هند کافی باشد و نه فراتر، تا اسرائیل «والله اعلم بالصواب»خدا داناتر است به حقیقت این روایت که چقدر راست است و چقدر آمیخته به اغراق  اما واقعیتی انکارناپذیر این است که هنوز هم در یکی از موزه‌های نظامی، یونیفورم یک خلبان اسرائیلی آویخته است، که خود گواهی‌ست بر اینکه هرچند ساده‌لوحان هر چه می‌خواهند بگویند، حقیقت همین است که هدف اسرائیل، پاکستان است و هدف آمریکا،. و بدین‌رو، بازی جدیدی آغاز شده است.

در همان هنگامی که مقامات آمریکایی با نگرانی گرد هم آمده بودند تا برای تصاحب پایگاه هوایی بگرام در افغانستان نقشه بکشند، پاکستان و عربستان سعودی به توافقی در زمینه دفاع مشترک دست یافته بودند. هنوز مرکب این توافق‌نامه خشک نشده بود که رئیس‌جمهور ایالات متحده، آشکارا از تمایل خود برای در اختیار گرفتن پایگاه هوایی بگرام سخن گفت.

برخی از کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی، تا پیش از این آمریکا را به‌عنوان حافظ خود می‌پنداشتند و در کاخ‌های باشکوه‌شان با آسودگیِ خاطرِ(در رفاه و آسایش) می‌خوابیدند؛ اما بدبختانه برای «عمو سام»، آن پسرکِ دلبندِ کنارِ بغلش  یعنی اسرائیل با یک بی‌احتیاطی(اشاره به حمله غافلگیرانه اخیر اسرائیل به قطر)، کشورهای عربی را مجبور کرد تا برای دفاع از خود راهبردی تازه بیافرینند. قراردادِ پاکستان و سعودی، صرفاً تداومِ سال‌ها رابطه سعودی و پاکستانی است که در آن همکاری‌های نظامی و اقتصادی نیز گنجانده شده است. پاکستان دهه‌هاست که با عربستان در زمینه نظامی همکاری می‌کند؛ هرچند به‌سبب تغییر و تحولات در رهبری‌های سیاسی، فراز و فرود هایی هم در این روابط رخ داده، اما مناسبات در سطح ارتش غالباً فراتر از سود و زیانِ دولت‌هاست. اکنون چیزی در حدودِ دو هزار سرباز پاکستانی در عربستان برای آموزش، مشاوره و تأمین امنیت حضور دارند. پاکستان قریب به ( ۶۵ سال) به آموزشِ نیروهای سعودی پرداخته و هرگاه ضرورت پیش آمده، قوای نظامی هم فرستاده است. این پیمان جدید، این همکاری را به‌صورت رسمی درمی‌آورد؛ نه اینکه پیمانی کاملاً تازه باشد هرچند در خصوصِ مسئله هسته‌ای ابهاماتی باقی گذاشته شده است.

این سؤال مطرح است که اگر خطرِ متوجهِ اماکنِ مقدسه شود، پاکستان چه خواهد کرد؛ هرچند ممکن است اصلاً نوبتِ این مسأله فرا نرسد. اکنون پایگاه‌ها و اقدماتِ نظامیِ سعودی در دسترسِ پاکستان قرار دارند و پاکستان در صورتِ هرگونه تهدید، توانایی نظامیِ قابل‌توجهِ خود را به‌کار خواهد گرفت و از هر ذره این سرزمین، از جمله اماکنِ مقدسه، دفاع خواهد کرد. می‌توان گفت که عربستان می‌تواند از پاکستان درخواستِ حمایتِ هسته‌ای کند؛ اما بر این توافق است که احتمالِ نیاز به چنین حمایتی بسیار اندک است. با این همه، واقعیت آن است که توانِ اتمیِ ما همان سلاحِ یگانه‌ای است که توازنِ قوا را در این منطقه برقرار داشته؛ وگرنه همسایه دشمنِ ما مدت‌ها پیش خطوطِ مرزیِ ما را همچون یک خطِ بی‌معنی محو کرده بود. او پس از آنکه با پاسخِ کوبنده‌ای روبرو شد، تا امروز در حالِ دادنِ توجیهات و توضیحات است.

اگر آمریکا و اسرائیل از پیش نسبت به پیمان دفاعی پاکستان و عربستان آگاه می‌بودند، بی‌تردید هرگز اجازه تحقق آن را نمی‌دادند. نه فقط عربستان، بلکه تمامی کشورهای عربی، تاکنون دفاعِ «اجاره‌ای» خود را به نیروهای آمریکایی سپرده بودند. بحران اصلی زمانی پدید خواهد آمد که عربستان و سایر دولت‌های عربی خطاب به آمریکا و متحدانش بگویند: «اکنون، این ارتش مسلمانان است که از سرزمین‌های عربی دفاع خواهد کرد، دیگر به خدمات شما نیازی نیست، لطفاً تشریف ببرید.

بی‌تردید، این لحظه‌ای بسیار دشوار و طاقت‌فرسا خواهد بود، چراکه در نتیجه آن، جهان عرب از چنگالِ سلطه اسرائیل رهایی خواهد یافت  و اسرائیل هرگز خواهان چنین وضعیتی نیست. در حقیقت، آمریکا و متحدانش یک محاصره نظامیِ خاموش بر کشورهای عربی تحمیل کرده‌اند: از چهار سوی این کشورها، موشک‌های مدرن در فاصله‌ای نه‌چندان دور مستقر شده‌اند، نیروهای نظامی آماده‌باش هستند، و ناوگان‌های جنگی آمریکا بر منطقه نظارت کامل دارند.

تحت فشار اسرائیل، آمریکا توانست ایران را به آتش‌بسی یک‌جانبه و بدون هیچ‌گونه توافق مکتوب وادار کند، اما در برابر تجاوزگری‌های اسرائیل کوچک‌ترین محدودیتی اعمال نکرده است. اسرائیل اکنون حتی کاروان‌های حامل کمک‌های بشردوستانه را نیز هدف قرار می‌دهد. غزه به کربلای گرسنگی و تشنگی برای مردم فلسطین بدل شده و در این میان، هیچ‌کس یافت نمی‌شود که بتواند دست تجاوز اسرائیل را کوتاه کند مگر پاکستان.

گرچه پاکستان هیچ مرزِ مشترکی با اسرائیل ندارد، اما اسرائیل از طریق خاک هند، به شکل غیرمستقیم در تجاوز علیه پاکستان شریک شده است. نخست‌وزیر اسرائیل بارها با صراحت نام پاکستان را بر زبان رانده و تهدیداتی بی‌اساس و گستاخانه اظهار داشته است. به دلیل فقدان روابط دیپلماتیک، مقامات پاکستانی مستقیماً به این تهدیدات واکنشی نشان نداده‌اند و ظاهراً آن را نادیده گرفته‌اند؛ اما شایسته است که این مسئله با رئیس‌جمهور آمریکا در میان گذاشته شود.

پیمان دفاعی پاکستان و عربستان، توافقی بسیار چندبُعدی و عمیق است که آثار و پیامدهای آن در آینده به‌وضوح نمایان خواهد شد. می‌توان با اطمینان گفت که این پیمان، دسترسی نیروهای نظامی پاکستان به اسرائیل را ممکن ساخته است؛ چه، اسرائیل در فاصله تنها دوازده مایلی یکی از پایگاه‌های هوایی عربستان واقع شده است.[1]

نویسنده:مشتاق احمد قریشی

ترجمه: دکتر عسکری

منابع: رو زنامه جنگ

کد خبر 25159

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =