مقدمه
صوفی آسورام فقیر (۱۸۵۴–۱۹۴۱) شخصیتی نادر بود که زندگی و اشعارش نمایانگر میراث معنوی مشترک میان پاکستان و هند است. او در خانوادهای هندو از طبقه برهمن خطری در هالای قدیم (اکنون در ناحیه ماتیاری، سند) متولد شد. تعهد عمیق او به معرفت روحانی باعث شد تا ارزشهایی را از هر دو سنت عرفانی هندویی و اسلامی در خود درآمیزد. از خلال اشعار، آموزهها و کردار خود، او پیوندی بیتزلزل با کثرتگرایی و وحدت بشری را نشان داد.
زمینه فرهنگی سند
در دوران پایانی حکومت تالپورها و آغاز دوره استعمار بریتانیا در سند، شعرهایی در مدح پیامبر اسلام (ص)، واقعه کربلا و اولیای اسلامی نه تنها توسط مسلمانان بلکه توسط شاعران هندو نیز سروده میشد. فضای همزیستی از راه نهادهای مشترکی مانند مکتبهای مشترک، زبان فارسی، مرشدهای مشترک و تأثیر تصوف و جنبش بهکتی غنیتر میشد. صوفی آسورام فقیر در همین سنت چندفرهنگی رشد یافت.
"سُر کَیدارو" از صوفی آسورام فقیر، که در آن واقعهٔ کربلا را به آواز خوانده است
زندگی اولیه و تحصیلات
آسورام در سال ۱۸۵۴ به دنیا آمد. پدرش، داندو مال، دو پسر داشت—رامچند و آسورام. از کودکی، آسورام طبعی تأملگرا داشت. او با سادوها و فقرا نشست و برخاست داشت و اغلب آرامش را در کنار رود سند مییافت. یکی از تأثیرگذاران اولیهاش سید فقیر علی شاه، عارف نابینا و حکیم یونانی بود که مطب او پناهگاه روحانی آسورام پیش از آموزش رسمی شد.
او در سال ۱۸۷۱ امتحان نهایی سندی را با موفقیت گذراند و معلم دبستان شد. سپس در سال ۱۸۷۴ از کالج تربیت معلم حیدرآباد فارغالتحصیل شد و در شهرهایی مانند جُهی، کهندو، نصیرپور و فاکه تدریس کرد.
سفر روحانی و فلسفه کثرتگرایانه
با وجود شغل رسمی و زندگی خانوادگی، آسورام روحیهای عرفانی داشت. او به مطالعهی قرآن، انجیل و بهاگاواد گیتا پرداخت، دیوان حافظ را از حفظ کرد و خود قرآن را با دست نوشت — نسخهای که هنوز در میان بازماندگانش نگهداری میشود.
او به زیارتگاهها، معابد و گوردواراها میرفت، اغلب همراه با جویندگان همفکری مانند سعین ویلایترای هالا. زیارتهایش به جوک شریف — محل مرتبط با شاه عنایت شهید — تأثیری ژرف بر باور او به وحدت وجود داشت.
گردهماییهای جمعی و آیینهای جامعنگر
ارادت آسورام به شخصیتهای اسلامی بیچون و چرا بود. او مناسبتهای هفدهم شاه عنایتالله شهید و یازدهم شیخ عبدالقادر گیلانی (غوثالعظم) را گرامی میداشت. پیروانش، صرفنظر از مذهب، گرد هم میآمدند تا اشعارش را بخوانند و در ضیافتی جمعی شرکت کنند — نمادی از همزیستی بین ادیان که تا زمان مرگ او در سال ۱۹۴۱ ادامه یافت.
سلسلهٔ روحانی صوفی آسورام فقیر، ۲۰۰۵
مرشد و سلسله صوفیانه
هویت مرشد او مدتی نامشخص بود، اما منابع خانوادگی، بهویژه آکاش اسوانی تأیید میکنند که نور محمد شاه از تندو محمد خان — برادر پیر عبدالستار شاه جوک — مرشد او بود. این پیوند، آسورام را درون سلسلهای شناختهشده از تصوف در سند قرار میدهد.
پزشک و شاعر
علاوه بر معلم و صوفی بودن، او به مهارتهای حکمت (پزشکی سنتی) نیز شهرت داشت. با آموزش از سید فقیر علی شاه، به طب یونانی با بینشی روانشناختی میپرداخت و هرگز وجهی دریافت نمیکرد. او نوهاش، بهاگت اودهَب داس را تعلیم داد و خانوادهاش پس از مرگ وی این سنت را ادامه دادند.
در سالهای پایانی عمرش، جامهی صوفیانه به تن کرد: عمامه زعفرانی (گرو)، پیراهن و شلوار گشاد، و چوبدستی چوبی (بررگین). او اشعار عرفانی در قالبهای کافی، غزل، وای و بَیت میسرود. تنها دیوانش، دیوان آسو، پس از مرگش توسط ورهومل خطنمل از لاڑکانه منتشر شد.
عنوان دیوانِ آسو، که پس از وفات منتشر شده است
محفل و تأثیرات
صوفی آسورام تحت تأثیر و در ارتباط با بزرگان صوفی زمان خود از جمله سید مصری شاه رضوی، فقیر نواب ولی محمد خان لغاری و سید سمن شاه سرکار بود. تعامل با این معاصران، بینش عرفانی و شعری او را غنا بخشید.
درگذشت و میراث
صوفی آسورام در ۱۵ فوریه ۱۹۴۱ و در سن ۸۷ سالگی درگذشت. طبق وصیتش، جسدش سوزانده شد، اما موهای نسوختهی انگشتانش حفظ شد و به ناگپور، هند منتقل گردید، جایی که بعدها یک دربار برای او تأسیس شد. این آثار مقدس ابتدا توسط یکی از اعضای خانوادهاش به نام هریرام در ناگپور دفن شدند.
درگاه صوفی آسورام فقیر در ناگپور، هند (بنیادگذاریشده در سال ۲۰۰۵)
عرس او تا پیش از تقسیم هند و پاکستان در هالای قدیم برگزار میشد. اکنون در هجدهم ماه منگ (تقویم سندی) در ناگپور برگزار میشود و نوادگان مریدش مای بوجی نیز در اجمیر شریف آن را گرامی میدارند.
جانشینان معنوی او
- بهاگت اودهَب داس (نوهاش) نخستین جانشین معنوی او پس از درگذشتش بود.
- پس از تقسیم، بهاگت هریرام آثار مقدس را به هند برد و درباری بنیاد نهاد.
- امروز، موکش کومار، پسر هریرام، گادینشین (جانشین معنوی) دربار صوفی آسورام فقیر در ناگپور است.
دیگر شاگردان برجسته او:
- بهاگت تیونرام، برجستهترین پیرو او.
- مای بوجی، که جلسات ساتسنگ را ادامه داد و جشنها را برگزار کرد.
- بهاگت دهالومل و بهائی پرمانند، شاگردان وفادار او.
جمعبندی: میراثی از همزیستی از دسترفته
زندگی صوفی آسورام فقیر تجسم زندهای از همزیستی بین ادیان، شفقت و جستوجوی معنوی بود. آیینهای جامعنگر و پیام کثرتگرایانهی او، بازتابی از شبهقارهای است که زمانی به عرفان مشترک افتخار میکرد. هرچند تقسیم سرزمینی، این میراث را جغرافیایی گسست، اما در شعرها، آموزهها و دلهای شاگردان پراکندهاش، همچنان زنده است.
میراث او ما را دعوت میکند به تخیل جهانی که در آن هندوها و مسلمانان، فقرا و سادوها، معلمان و درمانگران در کنار یکدیگر گام بردارند — جهانی که در آن "وحدت" فقط یک ایدهی عرفانی نیست، بلکه تجربهای زیسته است.
https://thefridaytimes.com/27-Jul-2025/sufi-aasuram-faqeer-as-shared-sant-of-pakistan-and-india
نظر شما