۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۰:۱۳

وضعیت معلمان در نظام آموزشی پاکستان

معلمان فرسوده، آینده‌ای فرسوده: بحرانی خاموش در نظام آموزشی پاکستان
وضعیت معلمان در نظام آموزشی پاکستان

فرسودگی شغلی در میان معلمان پاکستان به معنای خاموشی تدریجی توان ذهنی، جسمی و عاطفی آنان است. ازدحام بیش‌ازحد کلاس‌ها، حجم سنگین آماده‌سازی دروس، تصحیح مداوم تکالیف و برگزاری امتحانات، از اصلی‌ترین دلایل این وضعیت‌اند. در بسیاری از مدارس دولتی، یک معلم مجبور است به‌طور میانگین بیش از پنجاه دانش‌آموز را مدیریت کند؛ امری که انرژی روحی و جسمی او را تحلیل می‌برد.

آموزش به‌حق ستون فقرات هر ملت به شمار می‌رود و معلمان همانند نخاع این ستون هستند که بدون آن، قامت جامعه توان ایستادگی ندارد. با وجود این، پاکستان کشوری است که در آن معلمان، علی‌رغم جایگاه حیاتی‌شان، در حاشیه مانده‌اند. آنان بیش از اندازه کار می‌کنند، در قبال زحمات خود دستمزد اندکی دریافت می‌کنند و روزبه‌روز بیشتر گرفتار فرسودگی شغلی می‌شوند. این وضعیت نه‌تنها کیفیت آموزش را تهدید می‌کند، بلکه آینده اجتماعی و اقتصادی کشور را نیز به خطر می‌اندازد. برای نجات روح آموزش در پاکستان، باید نخست روح معلمان را نجات داد.

سیمای کار روزمره معلمان

وضعیت معلمان در نظام آموزشی پاکستان

در گوشه‌وکنار روستاهای پاکستان، هنوز می‌توان کلاس‌هایی را یافت که در ساختمان‌های فرسوده و نیمه‌ویران برگزار می‌شوند. در چنین شرایطی، معلمی که کیلومترها راه را پیاده طی کرده است، با دستی خسته و پیشانی عرق‌ریزان دفترچه کهنه‌ای را باز می‌کند و تدریس را آغاز می‌نماید. نه نیمکتی در کار است و نه پنکه‌ای سقفی که خستگی را بکاهد. حتی کتاب‌های درسی نیز کافی نیستند. در شهرهای بزرگ، تصویر دیگری به چشم می‌خورد: استاد دانشگاهی که میان کلاس‌ها می‌دود و همزمان باید به تکالیف دانشجویان، ضرب‌الاجل‌های پژوهشی و مسئولیت‌های خانوادگی رسیدگی کند. این تضاد آشکار میان مدارس روستایی و مؤسسات شهری، حقیقتی تلخ را برملا می‌سازد: در هر دو محیط، معلمان فراموش‌شده‌اند و در معرض فرسودگی قرار دارند.

فرسودگی شغلی؛ خاموشی تدریجی یک رسالت

فرسودگی شغلی در میان معلمان پاکستان به معنای خاموشی تدریجی توان ذهنی، جسمی و عاطفی آنان است. ازدحام بیش‌ازحد کلاس‌ها، حجم سنگین آماده‌سازی دروس، تصحیح مداوم تکالیف و برگزاری امتحانات، از اصلی‌ترین دلایل این وضعیت‌اند. در بسیاری از مدارس دولتی، یک معلم مجبور است به‌طور میانگین بیش از پنجاه دانش‌آموز را مدیریت کند؛ امری که انرژی روحی و جسمی او را تحلیل می‌برد. در دانشگاه‌ها نیز استادان با مسئولیت‌های چندگانه‌ای مواجه‌اند که از تدریس تا پژوهش و جلسات اداری گسترده را شامل می‌شود.

این شرایط وقتی با کمبود امکانات آموزشی گره می‌خورد—از نیمکت‌های شکسته و سقف‌های نم‌دار در مدارس روستایی تا فشار رتبه و اعتبار در مدارس شهری—معلمان بیش از پیش در دام فرسودگی گرفتار می‌شوند. در این میان، قراردادهای موقت و ناامنی شغلی، به‌ویژه برای معلمان جوان، وضعیت را وخیم‌تر کرده است.

پیامدهای اجتماعی و روانی

پیامدهای این بحران تنها به کلاس درس محدود نمی‌ماند. معلمی که در طول روز با فشارهای طاقت‌فرسا دست‌وپنجه نرم می‌کند، در خانه نیز به‌سختی می‌تواند آرامش خود را حفظ کند. بسیاری از معلمان ناخواسته خستگی و اضطراب خود را به محیط خانواده منتقل می‌کنند و این امر روابط زناشویی و تربیت فرزندان را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. جامعه‌ای که معلمانش درگیر فرسودگی‌اند، به‌طور طبیعی با کلاس‌هایی بی‌روح، دانش‌آموزانی بی‌انگیزه و خلاقیتی مرده مواجه خواهد شد.

وضعیت معلمان در نظام آموزشی پاکستان

تدریس در چنین شرایطی دیگر یک انتخاب آگاهانه و شریف نیست، بلکه به ابزاری برای گذران معیشت بدل شده است. همین امر موجب مهاجرت استعدادهای برتر به سازمان‌های غیردولتی، مؤسسات خصوصی یا حتی خارج از کشور شده است. کسانی هم که می‌مانند، غالباً با سرخوردگی و یأس دست‌به‌گریبان‌اند.

چرا معلمان دستمزد اندکی دریافت می‌کنند؟

بخشی از بحران به ساختار ناعادلانه صنعت آموزش در پاکستان بازمی‌گردد. مؤسسات آموزشی بزرگ انحصار قابل‌توجهی دارند و مدارس کوچک‌تر ناچارند میان بهبود کیفیت آموزش یا پرداخت حقوق بهتر به معلمان یکی را انتخاب کنند؛ و غالباً این معلمان‌اند که قربانی می‌شوند. آنان باید ساعت‌های طولانی پس از پایان کلاس صرف بررسی تکالیف و محاسبات امتحانی کنند، بی‌آنکه دستمزدی متناسب دریافت نمایند. نتیجه چنین شرایطی این است که تدریس دیگر شغلی جذاب برای افراد تحصیل‌کرده نیست و بسیاری آن را تنها به‌عنوان کاری موقت یا پاره‌وقت در نظر می‌گیرند.

وضعیت معلمان در نظام آموزشی پاکستان

مدیران مدارس که با رقابت شدید روبه‌رو هستند، اغلب از وضعیت بیکاری و عرضه زیاد نیروی کار سوءاستفاده می‌کنند و با استخدام معلمان کم‌دستمزد، آینده دانش‌آموزان را به خطر می‌اندازند. این وضعیت نه‌تنها کیفیت آموزش را کاهش می‌دهد بلکه وجهه حرفه معلمی را نیز به‌طور جدی خدشه‌دار می‌سازد.

تجربه جهانی و درسی برای پاکستان

وضعیت معلمان در نظام آموزشی پاکستان

کشورهای توسعه‌یافته نشان داده‌اند که سرمایه‌گذاری در رفاه معلمان، مستقیم‌ترین راه برای ارتقای کیفیت آموزشی است. در کشورهایی که معلمان از امنیت شغلی، حمایت روانی و دستمزدی عادلانه برخوردارند، نتایج آموزشی دانش‌آموزان به‌طور چشمگیری بهتر است. احترام واقعی به معلمان نه در سخنرانی‌های نمادین روز معلم، بلکه در سیاست‌ها و برنامه‌های رفاهی مستمر معنا می‌یابد.

راه به سوی نجات آموزش

نجات نظام آموزشی پاکستان در گروی تغییر نگرشی اساسی نسبت به معلمان است. کاهش بار کاری، تعیین سقف مشخص برای تعداد دانش‌آموزان هر کلاس، حذف وظایف اداری غیرضروری، و ایجاد برنامه‌های توسعه حرفه‌ای و مشاوره روانی از اقدامات ضروری است. دولت باید رفاه معلمان را به‌عنوان شاخصی برای سنجش کیفیت آموزش در نظر بگیرد و همان‌گونه که به سرمایه‌گذاری در فناوری آموزشی اهمیت می‌دهد، در سلامت روان و رفاه مالی معلمان نیز سرمایه‌گذاری کند.

نتیجه‌گیری

اگر پاکستان خواهان آینده‌ای روشن است، باید نخست به معلمان خود توجه کند. آنان شالوده هر تحول اجتماعی و اقتصادی‌اند. بی‌توجهی به رفاه آنان، به معنای بی‌توجهی به آینده کشور است. معلمی که با عزت، امنیت و آرامش مالی زندگی می‌کند، دانش‌آموزی باانگیزه، جامعه‌ای خلاق و کشوری توسعه‌یافته پرورش خواهد داد. اما معلمی که فرسوده شود، کلاسی فرو می‌پاشد، و با فروپاشی کلاس، آینده یک ملت نیز در معرض نابودی قرار خواهد گرفت.

https://www.thefridaytimes.com/10-Sep-2025/why-pakistan-s-teachers-are-burning-out

https://archivistonline.pk/why-teachers-are-paid-less-in-pakistan/

https://www.superiorcolleges.edu.pk/how-to-improve-education-system-in-pakistan/

کد خبر 25315

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 4 =