وقتی دربارهی مذهب اسماعیلیه صحبت میکنیم، چیزی که بیش از هر چیز دیگری جلب توجه میکند، تأکید این مذهب بر عقل و خرد است. در تاریخ اسلام، برخی جریانها بیشتر بر ظواهر دین، مناسک و احکام تأکید داشتند و عقل را در جایگاه پایینتری قرار دادند. اما اسماعیلیان همیشه به این عقیده بودند که عقل نقش زیادی در فهم دین و جهان ایفا میکند. در فلسفه اسماعیلی، عقل از جایگاهی والا برخوردار است و به عنوان واسطهای میان خدا و جهان مادی دیده میشود.
ابویعقوب سجستانی، یکی از متفکران اسماعیلی، در کتاب خود نوشته است، خداوند نخستین چیزیکه آفرید عقل بود و بر اساس نور آن، نظام جهان شکل گرفت. در واقع این دیدگاه به شدت متأثر از فلسفهی نوافلاطونی است، اما اسماعیلیان آن را با آموزههای شیعی ترکیب کردند تا جایگاه عقل را در مسیر شناخت خداوند تثبیت کنند.
اسماعیلیان معتقدند دین دارای دو لایه است: ظاهر و باطن. ظاهر دین برای همهی مردم قابل فهم است و به شکل دستورها، مناسک و قوانین شرعی خود را نشان میدهد. اما باطن دین، معنایی عمیقتر و رمزی دارد که فقط با عقل و به کمک امام که بهعنوان راهنما و حامل علوم باطنی شناخته میشود، قابل درک است.
حمیدالدین کرمانی در این زمینه توضیح داده که ظاهر دین برای حفظ وحدت و امنیت جامعه است و باطن آن غذای روح و خوراک اهل معرفت بهشمار میرود. در واقع این رویکرد به معنای رد دیگر مذاهب نیست. در اسلام نیز دیگر مکاتب، مانند معتزله، جایگاه عقل را محترم میشمارند. حتی در میان اهل سنّت، کسانی مانند امام غزالی بر اهمیت عقل در فهم دین تأکید کردهاند. تفاوت اصلی اسماعیلیان در این استکه عقل، امامت و تأویل را به صورت همآهنگ و مکمل هم میبینند؛ یعنی عقل بدون امام ناقص است و عقل و امام باهم قابل درک اند.
تاریخ اسماعیلیه نشان میدهد که عقلگرایی فراتر از بحث نظری بوده و در عمل و زندگی روزمره نقش مهمی داشته است. در دوران خلافت فاطمیان در مصر، مراکزی مانند دارالحکمه بهعنوان مراکز علمی و فرهنگی بزرگ شناخته میشدند که دانشمندان از فرهنگها و مذاهب مختلف در آنجا جمع میشدند و علوم متنوعی مانند فلسفه، ریاضیات، نجوم و پزشکی را تدریس و مطالعه میکردند. این دیدگاه باز و فراگیر، نشاندهندهی اهمیت عقل و دانش برای اسماعیلیان است.
در ایران نیز قلعه الموت مرکز مهمی برای پژوهش و نگهداری دانش بود. کتابخانههایی در این قلعه وجود داشتند که منابع علمی و فلسفی فراوانی در آن نگهداری میشدند. مارکوپولو، جهانگرد و نویسندهی مشهور، در سفرنامهاش اشاره کرده، در قلعههای اسماعیلیان مردمانی زندگی میکنند که به مطالعه و علوم علاقهمندند و به عقل اهمیت میدهند. این نکته نشان میدهد که حتی در شرایط سیاسی دشوار، عقل و دانش جایگاه خود را در بین اسماعیلیان حفظ کرده است.
یکی از بزرگترین چهرههای اسماعیلی، ناصر خسرو استکه در اشعار و نوشتههایش بارها بر اهمیت عقل و فهم دین تأکید کرده است. او باور داشت اگر فقط ظاهر دین را دنبال کنیم و از معنا و روح آن غافل بمانیم، دین همانند بدنی است که بدون روح زندگی نمیکند. به گفتهی ناصر خسرو، دین و عقل دو جفت بال پرواز انسان به سوی کمال هستند و هر کدام بدون دیگری ناقص است.
رویکرد اسماعیلیان در دوران معاصر نیز به همین شکل است. شبکهای از مراکز آموزشی، دانشگاهها و سازمانهای فرهنگی در کشورهای مختلف دنیا وجود دارند که به تعلیم، پژوهش و ترویج گفتوگوی میان فرهنگها و ادیان میپردازند. دانشگاه بینالمللی آقاخان یکی از این مراکز است که در قارههای مختلف به آموزش علوم انسانی و توسعه پایدار مشغول است. رهبران معاصر اسماعیلی بارها بیان کردهاند که ایمان و عقل باید با هم پیش بروند تا بتوان دنیایی بهتر ساخت. در واقع، نگاه اسماعیلیه به عقل و دین، الگویی انسانی و متعادل ارائه میدهد که در آن، عقل نه دشمن دین است، و نه دین محدودکنندهی عقل. این نگاه نشان میدهد که دین و عقل میتوانند در کنار هم، معنای زندگی را عمیقتر کنند و راه را برای صلح و تفاهم هموار سازند. امروز، وقتی جهان با چالشهایی مانند تعصب و جهل روبهرو است، آموزههای اسماعیلی میتواند الهامبخش راههای نوینی برای گفتوگو و فهم متقابل باشد.
منبع: انجمن سید کیان
لینک:
https://sayedkayan.org/fa/archives/1569
نظر شما