حالا بادبادک‌ ها در آسمان به حالت پرواز در می آیند

جشنواره تاریخی بسنت که به مناسبت فرا رسیدن فصل بهار در سراسر پاکستان به ویژه در ایالت پنجاب برگزار می ‌شود، پس از ۲۵ سال دوباره در حال برگزاری است. مریم نواز، سروزیر ایالت پنجاب، احیای جشنواره بسنت را تأیید کرده است. مریم نواز، سروزیر ایالت پنجاب در پاکستان اعلام کرده است که سنت تاریخی جشنواره بسنت پس از ۲۵ سال دوباره احیا می ‌شود. جشنواره بسنت در تاریخ ۶، ۷ و ۸ فوریه ۲۰۲۶ میلادی در سراسر پاکستان از جمله در شهر لاهور برگزار خواهد شد. هر ساله در پاکستان به ویژه در ایالت پنجاب «جشن بهاران» (جشن نوروز) با شور و شوق زیادی جشن گرفته می‌ شود و «جشنواره بسنت» یا «بادبادک ‌بازی» نیز از آیین ‌های زیبای این جشن بهاران پاکستانی است. این رسم مدتی در پاکستان ممنوع شده بود، صرفاً به این دلیل که نخ‌ های فلزی و شیمایی استفاده شده برای بادبادک ‌های اخیر، گلوی مردم را می ‌برید. اکنون پس از مدت طولانی، دولت پنجاب این جشنواره را احیا کرده و شادی مردم دوباره بازگشته است. نویسنده در این مقاله خود به ممنوعیت و احیای این جشنواره زیبای پاکستانی پرداخته است.

    دوست ما، شهزاد احمد، شاعر معروف پاکستانی می ‌گفت: «من به کسی رأی می ‌دهم که بتواند با وقار شعر بگوید»، اما خدا می ‌داند که آیا آقای شهزاد احمد در زندگی‌ اش فرصت رأی دادن را داشته است یا نه، ولی این بازتابی از عشق او به شعر بوده است، این همان تعصبی است که ما مدام در انتخابات به نام کاست و جامعه می ‌بینیم. به همین ترتیب، ما تعصبی داشته ‌ایم که در سال‌ های گذشته ابراز کرده ‌ایم، یعنی «ما به کسی رأی می‌ دهیم که جشنواره بسنت را احیا کند». عشق ما به جشنواره بسنت شایسته این اغراق است. جشنواره بسنت مشکل ما بوده است. مسئله این است که خاطرات بی ‌شماری از کودکی و نوجوانی ما با بادبادک ‌بازی پیوند خورده است، ما عید ها و شب برائت های مان را فراموش کرده ‌ایم، اما بسنت را به یاد داریم، که در کدام جشنواره بسنت آخرین بادبادک ما با بادبادک چه کسی پیچ خورده و آن را بریده است، که در کدام جشنواره بسنت، کدام فرد بدشانسی «عصرانه» ما را «لمس» کرده یا دست زده بود، و کدام جشنواره بسنت به دلیل باران شدیدی نابود شد. برای ما، جشنواره بسنت بدون شک بزرگترین جشنواره سال بوده است و این فقط یک مورد ما نبوده، بلکه هر شخص عادی لاهوری قبلاً عاشق «بسنت» بوده است. حدود بیست و پنج سال پیش، جشنواره بسنت با اعلام اینکه یک ورزش خونینی است توسط دولت ممنوع اعلام شد. این احتمالاً تنها نمونه ‌ای از ممنوعیت یک جشنواره ای در جهان است، حالا می‌ توانید تصور کنید که ایران جشن نوروز را ممنوع کند، یا جشن هولی در هند ممنوع شود، یا جشن «لوهری»  در پنجاب شرقی با یک حرکت قلم متوقف شود، چه می شود، اما ما این عمل وحشیانه را انجام داده ایم. از زبان گرفته تا لباس، ما متخصص غارت میراث خود مان هستیم، بنابراین جشنواره بسنت را نیز خفه کرده ایم. این جشنواره که قرن ‌ها جشن گرفته می شده است، با اعلام یک ورزش خونین، ممنوع شده است. این داستان ارزش شنیدن را دارد، حتی در دوران کودکی ما، یک لابی ضد بسنت وجود داشته است. روزنامه ‌ای که از طرف این لابی در این مورد ابراز نظر می ‌کرد، هر ساله تیتر یکسانی را منتشر می ‌کرد که: «لاهوری ‌ها میلیون ‌ها روپیه را پس از سقوط افرادی از پشت بام و از دست دان کشته شدگان، هدر دادند.» در کنار این، توصیه‌ هایی در مورد استفاده ممکن از این پول برای حمایت مردم مظلوم کشمیر و فلسطین اشغالی نیز وجود داشت. هر ساله دادخواست‌ هایی در دادگاه ‌های پاکستان ثبت می ‌شدند و واعظانی که بسنت را جشنواره «هندوانه» جلوه می دادند، برای جلوگیری از آن بسیار تاکید می‌ کردند، اما لاهوریان با وجود این همه سعی و تلاش مخالفین این جشنواره، بسنت را با فروتنی و تواضع جشن می ‌گرفتند. ما می ‌دانستیم که بسنت جشنواره ‌ای است که از خاک پنجاب سرچشمه گرفته است و لاهور به بسنت رنگ جدیدی بخشیده است. بسنت مانند لاهور در هیچ جای دیگری در کل شبه قاره جشن گرفته نمی‌ شود. به همین دلیل بود که هندو ها و سیک ‌ها از سراسر هند برای تماشای جشن بسنت به لاهور می ‌آمدند و همچنین مردم از سراسر شبه قاره نیز برای تماشای بسنت به لاهور می ‌آمدند. ما قبلاً تعجب می ‌کردیم که این چه نوع جشنواره «هندوانه» ای است که هیچ کس برای جشن گرفتن آن به هند نمی ‌رود و همه به لاهور می‌ آیند. بسنت شروع به گسترش کرد، شروع به تبدیل شدن به یک شب بسنتی کرد و جشنواره بسنت در شهرهای دیگر پنجاب نیز شروع به اتفاق جشن گرفتن کرد، در این مدت برخی از نوآوری ‌ها نیز به جشنواره بسنت اضافه شد، از جمله آنها نخ ‌های فلزی و شیمیایی برای بادبادک ها، افزایش یافته بود. برخلاف نخ ‌های معمولی، این نخ ‌ها قطع نمی شدند، با این کار آغاز جلوگیری از این جشن شد، مردم به وسیله این نخ های فلزی و شیمیایی هنگام بادبادک بازی زخمی و حتی کشته می شدند. چهره ‌های غرق در خون در رسانه‌ ها نشان داده می شد و آن لابی که این جشن را «جشنواره هندوانه»جلوه می داد، نیز با امیدی تازه شروع به رشد کرد. دولت از سوی خود گام درستی برداشت، دولت نخ های فلزی و شیمیایی را ممنوع اعلام کرد، اما به دلیل نگرش نیمه‌ عاطفی خود، دولت نتوانسته این ممنوعیت را اجرا کند،لذا دولت فهیم آن وقت، راه حل بسیار «مناسبی» را برای این موضوع ارائه داد و اصلاً جشنواره بسنت را ممنوع اعلام کرد. این اعلام با یک امضای دولت، گلوی اقتصادی هزاران صنعتگری که نخ ‌های بادبادکی می‌ ساختند، یا بادبادک ها را می ساختند، بریده شد و یک جشنواره محلی از میلیون ‌ها نفر گرفته شد. دولت ‌های بعدی همچنان می ‌آمدند و می ‌رفتند،اما ممنوعیت جشنواره بسنت تحت این ایدئولوژی که «چرا باید این درد سری را به دوش خود بکشیم؟» ادامه یافت.در حالیکه، در سراسر جهان، در طول جشنواره ‌ها غوغایی در فضای آن محل برپا می ‌شود که میزان حوادث را افزایش می‌ دهد. از "جشن کریسمس" گرفته تا "جشن هولی هندوها"،از کشور آمریکا گرفته  تا کشور هند، این اتفاق در هر جشنواره ای رخ می ‌دهد که مردم زخمی می ‌شوند و حتی می ‌میرند، اما هیچ دولت خردمندی در هیچ کجا تصمیم احمقانه ممنوعیت این جشنواره را نمی‌ گیرد. با این حال،خبر خوبی این است که دولت پنجاب پاکستان ممنوعیت جشنواره بسنت را لغو کرد. چندین ماه در این زمینه آشفتگی وجود داشت، نواز شریف، رئیس حزب حاکم کنونی با همه افراد مربوطه مشورت ‌کرد و سرانجام قانونی تصویب شد.دولت باید قانون علیه نخ ‌های فلزی و شیمیایی را اجرا کند، آژانس ‌های امنیتی کشور نیز هر فرد تحت تعقیب را از گور اش بیرون بیاورند و فروشندگان نخ ‌های فلزی را دستگیر کنند.ما نیز کاملاً از دولت خود حمایت می کنیم، وظیفه ماست که «دشمنان جشنواره بسنت» را شناسایی کنیم، اما مشکل دیگری هم وجود دارد که نسل جدید ما هیچ ایده ‌ای در مورد جشنواره بسنت ندارد. کسانی که کمتر از سی و پنج سال سن دارند، جشنواره بسنت را ندیده‌ اند. دو یا سه سال طول می ‌کشد تا این حس را به دست آورند و این زمان می ‌برد، اما هزاران نفر دوباره شغل پیدا می‌ کنند، سپس گردشگران خارجی نیز برای تماشای جشنواره بسنت به پاکستان می ‌آیند،سپس رسانه ‌های جهان می ‌آیند و چهره نرم و زیبای ما را به جهانیان نشان می ‌دهند. بار دیگر، پرها در هوا تکان می‌ خورند، هوا رنگارنگ می ‌شود، آسمان ما با بادبادک ها تزئین می ‌شود."حالا بادبادک‌ ها در آسمان به حالت پرواز در می آیند"و ما بسنت را جشن خواهیم گرفت، ما خوشحال و سرحالیم. بله، ما می ‌خواهیم که به میان نواز شریف با کمری دولا سلام داده شود و آقای صفدر (کاپیتان بازنشسته) را روی پیشانی ببوسیم، زنده باد دولت پنجاب پاکستان! [1].

کد خبر 25700

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =