در نوامبر۲۰۱۸ کنفرانس اسلامی با رویکردی جدید و با حضور وزیر کشور فدرال در برلین برگزار شد.«فِردا آتمان»، روزنامه‌نگار و سخنگوی سازمان‌های آلمانی جدید یکی از دعوت‌شدگان به کنفرانس اسلامی امسال بود که به شرایط جدید انتقاد داشت.

در نوامبر۲۰۱۸ کنفرانس اسلامی با رویکردی جدید و با حضور وزیر کشور فدرال در برلین برگزار شد. در این کنفرانس، علاوه بر انجمن‌های اسلامی محافظه‌کار که در دوره‌های قبلی نیز حضور داشتند، از گروه‌های اسلامی دیگر، از جمله مسلمانان لیبرال و غیرمؤمنان نیز برای شرکت در کنفرانس دعوت شده بود. این در حالی است که بسیاری از افرادی که برای شرکت در این مراسم دعوت شده بودند، اعتقاد داشتند که کنفرانس اسلامی متعلق به مسلمانانی است که پیگیر مسائل و امور مربوط به مسلمانان هستند. «فِردا آتمان»، روزنامه‌نگار و سخنگوی سازمان‌های آلمانی جدید یکی از دعوت‌شدگان به کنفرانس اسلامی امسال بود که به شرایط جدید انتقاد داشت. آنچه در ادامه می‌خوانید، یادداشت انتقادی او دربارۀ کنفرانس اسلامی است که در ستون اختصاصی او در اشپیگل‌آنلاین به چاپ رسیده‌است. یادآوری می‌شود که این یادداشت تحلیل شخصی نویسندۀ مقاله از شرایط مسلمانان در آلمان است و صرفاً برای آگاهی عمومی از قضاوت‌هایی که نسبت به اسلام در جهان وجود دارد، ارائه شده­‌است:

«کنفرانس اسلامی آلمان برای همۀ مسلمانان است». برای بسیاری این سؤال مطرح می‌شود که: منظور از «همة مسلمانان» چه کسانی هستند؟ شواهد نشان می‌دهند که افراد غیرمذهبی نیز برای کنفرانس اسلامی آلمان دعوت شده بودند. بنابراین، در این دورۀ جدید، اسلامی‌سازی صورت گرفته‌است؛ یعنی افرادی که ماهیت اسلامی نداشتند نیز هویت اسلامی پیدا کرده‌اند.

در دورۀ جدید کنفرانس اسلامی، گوشت خوک نیز وجود داشت! وزارت کشور با بوفه‌ای که در آن سوسیس خوک ارائه می‌شد، این رویداد را برگزار کرد. شاید این همان «اسلام آلمانی» مدّ نظر زی‌هوفر، وزیر کشور آلمان است؛ اسلامی که قاعدتاً گروه کوچکی از مسلمانان آن را می‌پسندند. مسئول جدید کنفرانس اسلامی پیش از این گفته بود که اسلام متعلق به آلمان نیست و احتمالاً او حالا می‌خواهد که با مسلمانان عهد و پیمان جدید ببندد. زی‌هوفر آشکارا نشان داد که حتّی بیشتر از پیشینیان خود می‌خواهد که این کار را انجام دهد. تاکنون تمرکز کنفرانس اسلامی بر اعضای سازمان‌ها و انجمن‌های اسلامی بود، اما از این پس قرار است طیف گسترده‌ای از مسلمانان را دربرگیرد. در واقع، در دور جدید، کنفرانس به اردوگاهی تبدیل شده‌است که مشکلات میان منتقدان اسلام و نمایندگان مساجد و انجمن‌ها را حل می‌کند. زی‌هوفر با این اصلاحات می‌خواهد پاسخ این سؤالات را پیدا کند که: ۱ـ چه کسانی نمایندگان واقعی مساجد و انجمن‌های محافظه‌کار در آلمان هستند؟ ۲ـ آیا آنان وظیفۀ هدایت چهارونیم میلیون مسلمان را بر عهده دارند؟ ۳ـ چه کسانی اجازه دارند در کنفرانس اسلامی سخنرانی کنند؟ این پرسش‌ها از ابتدای تأسیس کنفرانس اسلامی مطرح بوده‌است. من فکر می‌کنم در حال حاضر، رسیدن به پاسخ این سؤالات مشکل است. در آلمان این تصور وجود دارد که چهارونیم میلیون مسلمان در این کشور زندگی می‌کنند و برای این تعداد مسلمان باید آموزش‌های مذهبی و تمام مسائلی که یک فرد مؤمن به آن‌ها نیاز دارد، مهیا شود. این تصورات از نظر من اشتباه است. ما از تعداد مسلمانانی که در آلمان زندگی می‌کنند، آمار درستی نداریم؛ چراکه در آلمان دربارۀ وابستگی مذهبی افراد اطلاعات کامل و منظمی وجود ندارد. اما از آنجا که دین اسلام در آلمان پیروان زیادی دارد و همواره دربارۀ «مسلمانان» در این کشور صحبت می‌شود، ما به یک عدد خاص نیاز داریم. چند سال پیش، کنفرانس اسلامی آلمان، تحقیقاتی در این زمینه انجام داد. بر اساس نظرسنجی‌ها و پیش‌بینی‌هایی که در این کنفرانس انجام شد، تعداد مسلمانان آلمان ۴.۴ تا ۴.۷ میلیون نفر در سال ۲۰۱۵ میلادی برآورد شد. میانگین این اعداد به عنوان تعداد مسلمانان آلمان در نظر گرفته می‌شود که %۶ کلّ جمعیت آلمان است. اما چیزی که به آن توجه نمی‌شود، این است که در میان این مسلمانان، افرادی مانند من نیز وجود دارند که اعتقادی به دین ندارند. بله، درست خواندید؛ مسلمانان بی‌اعتقاد! علاوه بر این، در میان نزدیک به پنج میلیون مسلمان آلمانی، عدۀ زیادی هستند که معتقدند خوردن گوشت خوک و نیز ازدواج غیررسمی غیرمجاز است. این‌ها در حالی است که وقتی از عبارت «همۀ مسلمانان» استفاده می‌کنیم، در واقع، دربارۀ تمام مسلمانان آلمان صحبت می‌کنیم؛ چه افرادی که مسلمان واقعی هستند و چه کسانی که صرفاً نام مسلمان را یدک می‌کشند. در حقیقت، از دیدگاه بسیاری از مردم آلمان، مسلمان، مسلمان است و فرقی نمی‌کند که معتقد باشد یا نباشد. در عین حال، بد نیست بدانید که در آخرین سرشماری در سال ۲۰۱۱ میلادی، سؤالی دربارۀ وابستگی مذهبی افراد گنجانده شده بود، اما زمانی که نتایج این سرشماری در سال ۲۰۱۳ میلادی منتشر شد، آمار مربوط به مسلمانان، بسیاری را حیرت‌زده کرد. فقط %۱.۹ از جمعیت آلمان خود را مسلمان معرفی کرده بودند. این آمار اصلاً پذیرفتنی نبود. بر همین اساس، رئیس جمهور وقت فدرال در آن زمان اعلام کرد: در سرشماری سال ۲۰۱۱ میلادی، تعداد پیروان ادیان جهانی یهودیت، اسلام، بودیسم و هندوئیسم در آلمان بسیار کم بودند... . اما می‌توان فرض کرد که پیروان این ادیان از پاسخ به سؤال مربوط به وابستگی مذهبی خودداری کرده‌اند!

با توجه به گفتۀ رئیس‌جمهور آلمان، بسیاری از پیروان این ادیان حاضر به صحبت دربارۀ وابستگی دینی خود نشده‌اند. من برای این موضوع می‌توانم دو احتمال در نظر بگیرم: یا آن‌ها اهمیتی ندادند که به عنوان یهودیان، بودایی‌ها، هندوها و مسلمانان شناخته شوند، و یا آن‌ها مؤمن نیستند. حال سؤال من این است: چرا گزینه‌ای برای این گروه وجود ندارد؟ یا چرا دولت آلمان در آمارهای خود، افراد بی‌اعتقاد را به عنوان مسلمان در نظر می‌گیرد؟ افرادی مانند من به موضوعات کنفرانس اسلامی علاقه‌ای ندارند و نمی‌خواهند در این کنفرانس حضور داشته باشند. از نظر من، دولت فدرال باید با آرامش با نمایندگان انجمن‌های محافظه‌کار گفت‌وگو کند. در این گفت‌وگوها، باید حقوق دو طرف در نظر گرفته شود. مسلماً دولت باید مسلمانان لیبرال را نیز درگیر این گفت‌وگوها کند. همچنین، مسئولان دولت فدرال باید ساختارهایی برای مسلمانان ایجاد کنند تا آن‌ها بتوانند وظایف مذهبی خود را در زندگی روزمره انجام دهند. در عین حال، آن‌ها نباید افرادی مثل من را وارد این مسائل کنند. من دوست ندارم در یک گفت‌وگوی دولتی دربارۀ «اسلام آلمانی» حضور داشته باشم. هر چند فکر می‌کنم که برچسب اسلامی را روی پیشانی من چسبانده‌اند! از زمانی که من این ستون را می‌نویسم، همه چیز بدتر شده‌است. اخیراً برخی در اینترنت اعلام کرده‌اند که من از عوامل اخوان‌المسلمین یا سایر گروه‌های اسلامی هستم. برخی دیگر نیز می‌خواهند از من به عنوان متخصص مطالعات اسلامی در برنامه‌هایشان استفاده کنند. نام ترکی من و مطالبی که دربارۀ اسلام نوشته‌ام، برای هر دو طرف کافی است. البته به نظر می‌رسد که برچسب اسلامی به اندازۀ کافی کارساز نبوده‌است؛ چراکه در حال حاضر، گروه «اسلام سکولار» تأسیس شده‌است و سعی دارد بسیاری از افراد را با خود همراه کند. من متوجه شده‌ام که گروهی می‌خواهند اسلام متفاوتی معرفی کنند و این گروه، کاملاً سکولار و علیه محافظه‌کاران است. این به اسلام مورد علاقۀ زی‌هوفر شباهت دارد. اما دوست دارم برای آخرین بار به این نکته اشاره کنم: افرادی هم هستند که مسلمان واقعی نیستند. این افراد در هیچ ‌یک از گروه‌ها جای نمی‌گیرند. آن‌ها ترجیح می‌دهند که اصلاً دربارۀ مسائل دینی صحبت نکنند. اگر کنفرانس اسلامی آلمان در آینده دربارۀ «همزیستی میان مسلمانان و غیرمسلمانان» باشد، همۀ این مسائل تغییر خواهد کرد. در این صورت، می‌توانیم دربارۀ اینکه این کنفرانس چگونه برگزار شود، با یکدیگر به بحث بنشینیم. در این کنفرانس می‌توانیم از سوسیس خوک هم استفاده کنیم و من نیز به عنوان یک متخصص حضور خواهم داشت.

HTTP://WWW.SPIEGEL.DE/KULTUR/GESELLSCHAFT/DEUTSCHE-ISLAMKONFERENZ-HOERT-AUF-MICH-ZU-ISLAMISIEREN-KOLUMNE-A-۱۲۴۱۳۲۷.HTML

کد خبر 335

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =