۱. مقدمه
در طول تاریخ، کشورهای فراوانی بودهاند که برای دستیابی به استقلال و آزادی، مقاومت و محرومیتهای زیادی را تحمل کردهاند. در میان این ملتها، افرادی نیز وجود داشتهاند که ضمن مبارزات سخت، با نثار جان و مال خود تلاش کردهاند تا آنچه را که به آنها تکلیف شدهاست، انجام دهند، اما در این میان، افرادی هم هستند که تاریخسازند و الگوی دیگران قرار میگیرند.
در میان کشورهای آفریقایی، بهویژه در منطقۀ غرب آفریقا، غنا یکی از کشورهایی است که در مبارزات سیاسی علیه استعمار خارجی و استبداد داخلی، تاریخ پُرفرازونشیبی را پشت سر گذاشتهاست. آثار و نتایج این مقاومتها و مبارزات بهتدریج و با آغاز قرن بیستویکم (۲۱) به منصۀ ظهور رسید و جلوهای از دمکراسی آفریقایی در سواحل طلایی آفریقا نمایان شد.
در ۲۸ دسامبر ۲۰۰۸ میلادی، وقایع سیاسی مثبت و درخور توجهی در آفریقا رخ داد که شامل مناطق بحرانزدهای نظیر سومالی، سودان و زیمبابوه نمیشد. در این روز، «جان آتا میلز»[۱]، نامزد حزب مخالف کنگرۀ دمکرات ملّی[۲]توانست با کسب %۵۰.۲۳ آرا در انتخابات ریاست جمهوری غنا پیروز مبارزۀ انتخاباتی شود و رقیب خود، «نانا آکوفوـ ادو»[۳] از حزب جدید وطنپرست[۴]ـ حزب حاکم ـ را با %۴۹.۷۷ آرا شکست دهد.
در این تاریخ، انتخابات مذکور دلیل واضحی برای رشد دمکراسی در غنا محسوب شد. با وجود اینکه حزب مخالف با اختلاف بسیار کمی به پیروزی رسید، هیچ گونه خشونت و یا جنجال سیاسی، مانند درگیریهای انتخابات کنیا در سال گذشته مشاهده نشد. البته این اولین بار نبود که در کشور غنا حزب حاکم قدرت را مسالمتآمیز به حزب مخالف انتقال میداد. در واقع، این دومین بار در سالهای اخیر است که چنین اتفاق دمکراتیکی در این کشور روی دادهاست. در انتخابات سال ۲۰۰۰ میلادی نیز دولت حزب دمکرات ملّی به رهبری «جری رالینگز»[۵]در انتخابات شکست خورد و قدرت را به صورت مسالمتآمیزی به رقیب خود، یعنی حزب جدید وطنپرست[۶] به رهبری «جان کوفور»[۷] واگذار کرد.
غنا به عنوان اولین کشور آفریقایی، مسیری بسیار طولانی را برای به دست آوردن حکومتی مستقل و دمکرات از سال ۱۹۷۵ تا به امروز پیمودهاست. در سال ۱۹۶۶ میلادی، در پی کودتای ارتش، رئیسجمهور، قوام نکرومه، از مسند خود برکنار شد و ادارۀ امور کشور به دست نیروهای نظامی افتاد. در سال ۱۹۹۲ میلادی، رالینگز، فرماندۀ ارتش غنا، ممنوعیت فعالیت احزاب سیاسی در این کشور را لغو کرد و به این ترتیب، زمینۀ برگزاری انتخابات آزاد در کشور غنا فراهم شد.
رهبران غنا اعتقاد دارند که انتخابات اخیر گامی بسیار مهم و رو به جلو برای این کشور محسوب میشود. بسیاری از مطبوعات جهان نیز برگزاری این انتخابات صلحآمیز را ستودند؛ به عنوان مثال، سرمقالۀ روزنامۀ کرونیکال از این عبارت استفاده کرده بود: «دمکراسی ما به بلوغ خود رسید». روزنامۀ نیجریه نیز در این زمینه اینگونه نوشت: «مردم بسیار خوب غنا استفاده از انتخابات را برای تغییر دولت پذیرفتهاند».
مردم غنا به این مسئله افتخار میکنند که از لحاظ استقلال هیئت انتخاباتی نیز الگویی برای دیگر کشورهای آفریقایی محسوب میشوند. تغییر و تحول در غنا با رهبر مقتدری چون کوفور، نمونۀ مناسبی برای کلّ قارۀ آفریقا به شمار میرفت و این روند همچنان نیز ادامه دارد.
۲. انجمن روزنامهنگاران غنا
انجمن روزنامهنگاران غنا[۸] در ۱۵ اوت ۱۹۴۹ میلادی تأسیس شد؛ یعنی زمانی که انگلستان استعمار خود را بر سرزمینهای ساحل طلا[۹] گسترش داده بود. این دورۀ تاریخی، دورهای است که بسیاری از رسانههای گروهی، مطبوعات و مردم عادی در قالب یک نهضت ملّی در حال مبارزه علیه استعمار انگلستان بودند. دانستن این موضوع نیز بسیار حائز اهمیت است که تعدادی از رهبران این جنبش ناسیونالیستی، اربابان رسانهها و مطبوعات بودند که با استفاده از قدرت و توانایی قلم توانستند ایدهها و دیدگاههای خود را برای استقلال سرزمینهای خلیج طلا بهکار گیرند.
برخی از اعضای این انجمن، مانند دکتر «قوام نکرومه»[۱۰] و دکتر «جی. بی. دنکوا»[۱۱] ابتدا تشکّل مذکور را با عنوان «انجمن مطبوعات آفریقا» تأسیس کردند. هدف اصلی از تشکیل این انجمن، جایگزینی مطبوعات استعماری با معادل مطبوعات بومی و محلی بود. اولین اقدام ضدّ استعماری آنها، تحمیل یک دورۀ تحریم علیه رسانههایی بود که از آن با نام «مطبوعات سفید» یاد میکردند. با این حال، اختلافات سیاسی میان اعضای انجمن افزایش یافت و خیلی زود منویات شخصی و جناحی خود را بر اتحاد و همبستگی اعضای انجمن ترجیح دادند. این اتفاقها بین سالهای ۱۹۵۰ـ۱۹۵۴ رخ داد، اما در میان این افراد، کسانی بودند که تلاش کردند تا اعضای انجمن را از خواب خرگوشی خود بیدار کنند. نتیجۀ این تلاشها به تشکیل انجمنی منتهی شد که اعضای آن را تنها روزنامهنگاران تشکیل میدادند.
این نهضت با همکاری «تی.بی. اوتی»[۱۲]، «بن دورکنو»[۱۳] و برخی دیگر از روزنامهنگاران کهنهکار رهبری میشد. آنها همواره مورد حمایت «سام موریس»[۱۴] بودند. با این حال و با وجود اختلافات سیاسی موجود، ادامۀ وحدت و یکپارچگی بین اعضای انجمن کار سختی بود. به دنبال پیروزی و استقلال غنا از استعمار، حال و هوای رسانههای جمعی نیز با جوانسازی اعضای آن تغییر کرد و اندکی مساعد شد.
به دنبال پیروزی در انتخابات عمومی و به قدرت رسیدن CPP، این حزب اقدام به گسترش و استحکام سیاستهای رسانهای خود نمود که در پی آن، آژانس خبری غنا، مدرسۀ خبرنگاری، مؤسسۀ خبرنگاران غنا و مطبوعات گینه تأسیس شدند (که این مورد اخیر بعدها تبدیل به the New Times Corporation شد).
در سال ۱۹۵۹ میلادی، باشگاه مطبوعاتی غنا به وسیلۀ «مِسرز مارتین تِرسن کوفی»[۱۵]به عنوان رئیس، «اریک آدجورلولو»[۱۶] به عنوان خزانهدار و «ای. جی. حسن»[۱۷] به عنوان وزیر امور مالیه تأسیس شد. در سال ۱۹۶۰ میلادی، مارتین تِرسن کوفی ضمن شرکت مجدد در انتخابات، به عنوان رئیس این باشگاه انتخاب شد و «سسیل فورد»[۱۸] را به عنوان معاون اول خود برگزید. در این دوره، باشگاه مطبوعاتی غنا توانست تا جمهوری اول به سال ۱۹۶۰ میلادی دوام بیاورد. در همان سال، نام این مؤسسه به «انجمن روزنامهنگاران و نویسندگان غنا» تغییر یافت. در این میان، کنگرۀ اتحادیۀ تجاری تلاش فراوانی کرد تا این مؤسسه را به عضویت انجمن کارگران چاپگرها (انتشارات) و روزنامهنگاران این کنگره درآورد، اما با این حال، نتوانست موفقیتی در این زمینه کسب کند.
در سال ۱۹۶۲ میلادی، انجمن روزنامهنگاران و نویسندگان غنا به سازمان بینالمللی روزنامهنگاران پراگ پیوست (که البته امروزه این سازمان وجود خارجی ندارد). هماکنون این انجمن عضو فدراسیون روزنامهنگاران آفریقا، انجمن روزنامهنگاران غرب آفریقا و فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران بروکسل (بزرگترین اتحادیۀ روزنامهنگاران جهان) است که بیش از ۵۰۰۰۰۰ روزنامهنگار از ۱۱۵ کشور جهان در آن عضو هستند.
حزب شورای آزادی ملّی[۱۹] که پس از سرنگونی دولت CPP در سال ۱۹۶۶ تشکیل شد، هدایت انجمن را بر عهده گرفت و مدعی شد که انجمن روزنامهنگاران و نویسندگان، لانۀ مطبوعات وابسته به ایدئولوژی و اردوگاه سوسیالیستها و پناهگاه اشرار سیاسی است. بهرغم تمام این تلاشها برای زمینگیر کردن انجمن، اعضایی هم بودند که تعهد و پشتکار زیادی برای برپا نگاه داشتن این انجمن داشتند.
با این حال، تلاش آنان برای استقرار مجدد انجمن تا زمانی که دولت NLC بر مسند قدرت بود (سال ۱۹۶۹)، مفید واقع نشد. در دورۀ جمهوری دوم به نخستوزیری «دکتر ابرِفا بوزیا»[۲۰]این انجمن دوباره با نام «انجمن روزنامهنگاران غنا» به مدیریت «سام آرتور»[۲۱] احیا گردید که بعدها وی به عنوان مدیر گروه خدمات اطلاعرسانی منصوب شد.
انجمن روزنامهنگاران غنا بار دیگر در دولت غیرنظامی دکتر «بوزیا» با مشکلاتی روبهرو شد. اخراج برخی از شاغلان مراکز خدمات مدنی و اجتماعی از جملۀ این مشکلات بود که تعدادی از روزنامهنگاران را تحت تأثیر قرار داد. اما مشکلات جدی زمانی آشکار شد که انجمن روزنامهنگاران در مقابل اخراج و انتقال دستهجمعی روزنامهنگاران، بدون هرگونه اعتراضی سکوت اختیار کرد. این امر سبب شد که دستهای از روزنامهنگاران به رهبری «تی. بی. اوتی» که در آن زمان رئیس منطقهای اتحادیۀ شورای روزنامهنگاران بود، در اعتراض به این وضعیت، اقدام به استعفای دستهجمعی نمایند.
اعضای این گروه جدید شامل دستاندرکاران مطبوعاتی تمام بخشها و مناطق کشور به استثنای آکرای بزرگ بود. این مسئله زمانی بالاگرفت که روزنامهنگاران منطقۀ آشانتی دعوت شامی را که به عنوان بخشی از برنامۀ افتتاحیۀ یک مراسم دولتی بود، تحریم کردند. این موضوع منجر به انتقال دستهجمعی روزنامهنگاران از منطقۀ آشانتی به دیگر نقاط کشور شد. اخراج و انتقال جمعی روزنامهنگاران آشانتی موجب شوک و واکنش انجمن روزنامهنگاران غنا گردید. این موضوع با کودتای «ژنرال ایگناتیس کوتو آکامپنگ»[۲۲] در ژانویۀ ۱۹۷۲ میلادی و به دنبال آن، اخراج تعداد زیادی از روزنامهنگاران همزمان شد.
در پی این کودتا، اتحاد میان روزنامهنگاران بهشدت رو به افول نهاد و جز سایۀ کمرنگی از انجمن روزنامهنگاران غنا به عنوان سخنگوی روزنامهنگاران و حامی مطبوعات آزاد باقی نماند. بین سالهای ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴ میلادی، این انجمن تقریباً روزهای آرام و خاموشی را سپری میکرد، اما به همت و کوشش «جی. ای. دنتو»[۲۳] حیاتی دوباره یافت و با برگزاری انتخابات، آقای «کوام گویو»[۲۴]برای سالهای ۱۹۷۴ـ۱۹۷۶ به عنوان رئیس انجمن انتخاب شد.
انجمن روزنامهنگاران غنا در دورۀ قیام ۴ ژوئن ۱۹۷۹، و در پی آن، کودتای ۳۱ دسامبر ۱۹۸۱ میلادی، با روی دیگری از خشونت روبهرو شد. در این دوره، مطبوعات غنا با احیای دوبارۀ قوانینی مواجه بود که جنایت، فتنهانگیزی و اتهامات ناروا علیه رسانههای گروهی را به دنبال داشت. در واقع، قوانین جدیدی برای صدور پروانۀ خبرنگاری صادر شد که هرگونه مخالفت از سوی خبرنگاران را سرکوب میکرد و حضور کسانی را که در ایجاد نارضایتی علیه دولت حاکم نقش داشتند، برنمیتافت. محدودیت فعالیت مطبوعات غنا در این دوره خود باعث اشاعه و توسعۀ «فرهنگ سکوت» (خودسانسوری) در جامعه شد. بسیاری از روزنامهنگاران تبعید شدند و بسیاری دیگر که باقی مانده بودند، به نوشتن اخبار ورزشی برای پوشش فعالیتهای خود روی آوردند.
در سال ۱۹۸۹ میلادی، انجمن مطابق با دستورالعمل «ثبت شرکتهای حرفهای»[۲۵]مصوبۀ ۱۹۷۳، به عنوان سازمانی حرفهای در بدنۀ مطبوعات کشور به ثبت رسید و گام مهمی در راستای رسمی کردن خود به عنوان یک شخصیت حقوقی در کشور برداشت.
با تصویب قانون اساسی غنا در سال ۱۹۹۲ میلادی، بهویژه فصل دوازدهم این قانون، موجب ارتقای انجمن و تضمین آزادی و استقلال رسانهها شد. قانون اساسی جدید باعث انگیزۀ دوبارۀ خبرنگاران شد تا دوباره در انجمن جمع شوند. از آن زمان تاکنون تمام روزنامهنگاران ذیل لوای انجمن به صورت عملی و معنوی همپیمان شدند که اجازه ندهند رسانهها به بند کشیده شوند و یا روح آزادی بیان و آزادی مطبوعات دوباره آسیب ببیند.
این انجمن همچنان طبق فصل دوازدهم قانون اساسی کشور به فعالیتهای خود ادامه میدهد و ذیل این قانون، اهداف زیر را در راستای آزادی و استقلال مطبوعات و رسانههای گروهی دنبال میکند:
- ارتقای فعالیتهای حرفهای و معیارهای روزنامهنگاری.
- ترویج و تقویت مشارکت انجمن و اعضای آن در اشاعۀ دمکراسی و حاکمیت خوب.
- حفاظت و تقویت حقوق اعضا.
- احترام و دفاع از آزادی بیان، تعدد و تنوع رسانه و دسترسی به اطلاعات جهان.
- ایجاد مکانیسمی برای هماهنگی اقدامات لازم به منظور تضمین ایمنی اعضا در انجام وظایف حرفهای خود.
- ارتقای روابط مناسب با مؤسسات آموزشی محلی و بینالمللی، مؤسسات رسانهای، سازمانهای دولتی و غیردولتی در راستای اهداف انجمن.
- بهبود شرایط خدماترسانی به اعضا.
- ارتقای پاسخگویی به رسانهها و خودتنظیمی.
- تلاش برای حمایت قانونی و اخلاقی از اعضا در صورت لزوم.
- اعطای پاداش به اعضای برجسته.
- ایجاد و استحکام دبیرخانۀ دائمی برای اجرای امور انجمن.
- انجام هر گونه فعالیتی که منافع انجمن را ترویج و تضمین کند.
انجمن روزنامهنگاران غنا دو نمایندگی در مجمع ملّی رسانههای جمعی دارد که با تلاش مجلس در سال ۱۹۹۳ میلادی تأسیس شدند. این مجمع موظف است اقدامات لازم برای اطمینان از ایجاد و حفظ بالاترین معیارهای روزنامهنگاری، از جمله تحقیق، میانجیگری و حل و فصل شکایات علیه مطبوعات و رسانههای دیگر را انجام دهد. انجمن نیز به نوبۀ خود از تمام اقدامات مجمع در راستای ارتقای مسئولیتپذیری رسانهها و حمایت از آزادی مطبوعات و آزادی بیان حمایت میکند.
صادقانه باید اذعان کرد که قبل از لغو قانون مجازات کیفری و جنایی علیه مطبوعات در سال ۲۰۰۱ میلادی، روزنامهنگاری مسئولانه نبود. با این حال، منصفانه باید اعتراف کرد که همچنان نیز پس از حذف این قوانین، خطر نقض جدّی حریمهای اخلاقی در مطبوعات وجود دارد. اما بهرغم چالشهایی که در پیشبرد روزنامهنگاری کیفی مطرح است، شکی نیست که انجمن با اقدامات مختلف برای بهبود وضعیت، بهویژه پاسخگویی به رسانهها خود را فوقالعاده متعهد نشان دادهاست. در نتیجه، انجمن در رویارویی با چالشها، همچنان به مصلحتاندیشی خود دربارۀ جامعۀ مدنی و گروه بینالمللی دیده بان رسانههای جمعی در دفاع از آزادی مطبوعات و آزادی بیان در غنا ادامه میدهد.
بیشک قانون اساسی چهارم جمهوری غنا رنسانس عمیقی را در انجمن روزنامهنگاران این کشور ایجاد کردهاست که استقلال و نفوذ انجمن را در بدنۀ حاکمیت سیاسی کشور بالا بردهاست و بر همین اساس، گامهای بلندی در مسیر تحقق اهداف آن برداشته شده که شامل تدوین و توسعۀ اصول اخلاقی برای خبرنگاران در سال ۱۹۹۴ و تأسیس دبیرخانۀ دائمی با عنوان «مرکز مطبوعات بینالمللی غنا» است که در سال ۲۰۰۳ میلادی به تصویب رسید. همچنین، این انجمن به منظور احترام و تمجید از اعضای برجسته و فعال خود، جایزۀ سالانهای را در نظر گرفتهاست و با همکاری و حمایت جامعۀ مدنی به مبارزه با قوانین مجازاتهای کیفری پرداخته که منجر به لغو این قوانین در سال ۲۰۰۱ میلادی شد. در همین دوره، انجمن با استفاده از زنان توانمند در سطوح مختلف اجرایی مواجه شد. برای اولین بار در تاریخ انجمن، یک زن توانست به عنوان رئیس در رأس آن قرار گیرد. خانم «گیفتی آفینیی دادزی»[۲۶] در سال ۱۹۹۶ به عنوان رئیس انجمن انتخاب شد که میتوان از وی به عنوان تنها فردی نام برد که سه دورۀ دوسالۀ متوالی این مقام را کسب کرد. انجمن روزنامهنگاران غنا هماکنون عضو تعداد چشمگیری از ائتلافهای جامعۀ مدنی است که معتقد به کمک به گسترش مرزهای آزادی مطبوعات و تقویت کیفی روزنامهنگاری هستند. از این ائتلافها میتوان از ائتلاف ضد فساد غنا، ائتلاف خبرگزاریها، ائتلاف برای آزادی اطلاعات و ائتلاف برای شفافیت امواج نام برد.
منابع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Sam_Morris_(anticolonialist)
https://www.revolvy.com/page/Sam-Morris-%۲۸anticolonialist%۲۹
https://en.wikipedia.org/wiki/۲۰۰۰_Ghanaian_general_election
https://en.wikipedia.org/wiki/۲۰۰۸_Ghanaian_general_election
[۱] John Atta Mills
[۲] NDC
[۳] Nana Akufo-Addo
[۴] NPP
[۵] Jerry Rawlings
[۶] NPP
[۷] John Kufuor
[۸] The Ghana Journalists Association (GJA(
[۹] Gold Coast
[۱۰] Kwame Nkrumah
[۱۱] J.B. Danquah
[۱۲] T.B. Ottie
[۱۳] Ben Dorkenoo
[۱۴] وی یکی از شخصیتهای ضدّ امپریالیستی و فعال حقوق مدنی بود که به سال ۱۹۰۸ میلادی در سَنت اندروی گرانادا متولد شد. وی بخشی از تحصیلات خود را در بابادوس در کالج کوردینگتون سپری کرد. او در سال ۱۹۳۹ به انگلستان آمد و دو سال و نیم در ارتش انگلستان خدمت کرد. سپس یکی از اعضای فعال «اتحادیۀ نژادهای غیر سفیدپوست» شد. این اتحادیه به وسیلۀ فردی به نام هارولد مؤدی تأسیس شده بود که در زمینۀ برابری نژادی و حقوق مدنی در بریتانیا و دیگر نقاط جهان فعالیت میکرد. وی در سال ۱۹۴۵، عنوان دبیرکلّ این سازمان را کسب کرد. در سال ۱۹۵۳، موریس انگلستان را به مقصد آفریقا ترک کرد و در رادیو غنا مشغول بهکار شد و پس از آن، به عنوان دبیر مطبوعاتی قوام نکرومه به مدت ۸ سال فعالیت کرد و در سال ۱۹۷۰، معاونت ریاست «کمیسیون برابری نژادی» را بر عهده گرفت.
[۱۵] Messrs Martin Therson-Cofie
[۱۶] Eric Adjorlolo
[۱۷] A.G.Hassen
[۱۸] Cecil Forde
[۱۹] NLC
[۲۰] Abrefa Busia
[۲۱] Sam Arthur
[۲۲] General Ignatius Kutu Acheampong
[۲۳] G.A Dentu
[۲۴] Kwame Gyewu-Kyem
[۲۵] Professional Bodies Registration Decree
[۲۶] Gifty Affenyi- Dadzie
نظر شما