غنا، کشوری در غرب آفریقا، به دلیل میراث فرهنگی غنی و تنوع مذهبی خود مشهور است یکی از ویژگی های کلیدی متنوع آن، یک جامعه مسلمان صلح آمیز و پر جنب و جوش است که حدود ۱۷.۶ درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل می دهد. اعضای این جامعه عمدتاً در بخشهای شمالی کشور و در جوامع شهرکنشین موسوم به زونگو که در ۱۶ منطقه پراکنده هستند، ساکن هستند.
چرا باورهای غلط مذهبی در غنا وجود دارد؟
علیرغم حجم مناسبی از اجتماعی شدن و گفتوگو بین گروههای مذهبی و فرهنگی مختلف در طول سالها، سهم نسبتاً زیادی از تصورات نادرست و سوء تفاهمهایی وجود دارد که مردم غنا به طور منحصربهفردی درباره اسلام و پیروان آن (مسلمانان) دارند.
این وضعیت را میتوان تا حد زیادی به دلیل نداشتن اطلاعات درباره اسلام و مسلمانان، تجربیات بد با مسلمانان، تلاش عمدی برای اطلاعرسانی نادرست از طریق تبلیغات درباره اسلام، عدم مواجهه با مسلمانان خوب و غیره نسبت داد.
در حالی که این تصورات نادرست در میان غیرمسلمانان شایع تراست، اما منحصر به آنها نیست، زیرا برخی از مسلمانان غنا به دلیل عدم آموزش درست در مورد دین از تصورات نادرست در دین خود ازرده خاطرمی شوند .
این یادداشت برخی تصورات غلط رایج مردم غنا را در مورد مسلمانان و اسلام به طور کلی نشان می دهد و آموزش های لازم را برای تعمیق همزیستی مسالمت آمیز و تقویت تفاهم و هماهنگی بهتر در بین تمام جوامع در غنا فراهم می کند.
۱) هلال و ستاره نماد اسلام هستند
همانطور که صلیب برای مسیحیت و ستاره داوود برای یهودیت است، بسیاری از مردم از جمله برخی مسلمانان فکر می کنند که ستاره و هلال نماد اسلام هستند.
نمادی از ستاره و هلال (شکل ماه در حال فروپاشی) اغلب بر روی منارههای مساجد، پرچمهای کشورهای عمدتاً مسلمان، و بروشورها در فصول جشن و سایر مکانها دیده میشود.
با این حال، به گفته محققان، این نماد در اسلام جایگاهی ندارد زیرا آن نه توسط قرآن، احادیث و نه اعمال مسلمانان صدراسلام گفته نشده است.
استفاده از نماد ستاره و هلال را می توان به دوران سومریان نسبت داد، جایی که ستاره نماد ایشتار (زهره) و هلال خدای ماه سین (نانا) را نشان می داد.
این نماد توسط امپراتوری عثمانی که قرن ها بر جهان اسلام حکومت می کرد، پذیرفته شد.
بر روی پرچمها، سکهها، تمبرها و ساختمانهای آنها و نیز منارههای مساجد به نمایش گذاشته شد.
از طریق آن انجمن، این نماد سالها پس از سقوط امپراتوری، همراه با دین اسلام شد، زیرا برخی از کشورهای مسلمان تحت امپراتوری، از جمله ترکیه، لیبی و الجزایر همچنان به حفظ این نماد به عنوان بخشی از نشان ملی خود ادامه دادند.
۲) رعایت حجاب برای زنان مجرد اختیاری و برای زنان متاهل اجباری است.
"من فکر می کردم به خاطر لباس پوشیدنت ازدواج کرده ای". این همان اظهارات وقیحانه ای است که احتمالاً زنان مسلمان مجرد به دلیل رعایت صحیح حجاب با آن موردخطاب قرار می گیرند.
مردم غنا، از جمله برخی از مسلمانان، بر این باورند که زنان مسلمان متاهل باید متفاوت از زنان مجرد لباس بپوشند.
کسانی هستند که عمدا رعایت حجاب را به تاخیر می اندازند به این امید که بعد از ازدواج این کار را انجام دهند.
این باور به این ایده دامن زده است که زنانی که همیشه خود را پنهان می کنند احتمالاً خواستگاری پیدا نمی کنند زیرا بیشتر خواستگارها ممکن است تصور کنند آنها (زنان مجرد) متاهل یا نامزد هستند.
این امر در شیوههای فرهنگی برخی از مردم غنا در جوامع عمدتاً مسلمان تقویت شده است، جایی که، برای مثال، در میان اقلامی که داماد قبل از عروسی به عنوان خلعتی (لیفی) به عروس هدیه میدهد، چادرهایی پوشیده تر وبزرگتر است .
این چادرها که بیشتر برای نماز استفاده میشود، باید هر زمان که زن در مجلسی شرکت میکند یا بهعنوان نو عروس از خانه خارج میشود، بپوشد.
در صورت طلاق، بیشتر زنان از پوشیدن چنین حجاب های پوشیده تر به جای حجاب های کمتر پوشیده اجتناب می کنند.
برای دینی که یک کد لباس جهانی برای همه زنان دارد، در حالت ایدهآل، تشخیص و تمایز فیزیکی بین زنان متاهل و مجرد ان باید دشوار باشد .
اما برعکس، اکنون این امری عادی شده است که زنان مسلمان مجرد حجاب خود را فقط به روسری سر کردن محدود کنند، زیرا از زنان متاهل انتظار میرود که هر زمان که در ملاء عام هستند چادری به دور سر و گردن داشته باشند یا به شانه آویزان کنند.
با گذشت زمان، مردم زنانی را که چنین حجاب های پوشیده تری را دارند با ازدواج مرتبط می دانند، در حالی که آنهایی که حجاب های کمتری دارند در لباس های نسبتاً آشکار مجرد، بیوه یا مطلقه هستند.
۳) شریعت تماماً در مورد مجازات سختگیر است.
در وهله اول گفتن احکام شرعی خود همان گویی است، زیرا شریعت به معنای قانون است. شریعت برای سالها یک حوزه غالباً پیچیده و نادرست از آموزههای اسلامی بوده است که مناقشات و تصورات نادرست زیادی را بهویژه در کشورهایی که «اجرا شده» ایجاد کرده است.
شریعت اسلامی عمدتاً از چهار منبع مشتق شده است که قرآن کریم، روایات نبوی (سنت از حدیث صحیح)، قیاس، استدلال قیاسی در میان علما به عنوان قیاس، و اجماع فقهی معروف به اجماع است راشامل می شود.
شریعت اگرچه در کتب حقوقی غنا به کار نمی رود، اما در زندگی مسلمانان که حدود ۱۷.۶ درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل می دهند، جایگاه ویژه ای دارد.
برای بسیاری، به ویژه غیرمسلمانان غنا، فکر شریعت در مورد اعمال مجازات های خشن و وحشیانه برای افرادی است که قوانین جوامعی را که در آن اجرا می شود نادیده می گیرند.
اگرچه این ممکن است درست باشد، اما توجه به این نکته مهم است که شریعت بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی را با تمرکز بر موضوعاتی مانند اخلاق، قانون خانواده و اخلاق تجاری به جای مجازاتهای کیفری دربرمیگیرد.
این امر به اولویت دادن به عدالت، انصاف و شفقت و در عین حال ترویج برابری جنسیتی و حمایت از حقوق زنان، از جمله حقوق تحصیل، کار، مالکیت، و پیگیری مراجع قانونی بستگی دارد.
اذعان به این نکته مهم است که تفاسیر و اجرای شریعت می تواند متفاوت باشد و تا حد زیادی تحت تأثیر فرهنگ و ارزش های مردسالارانه کشورهای مختلف باشد که می تواند برای سرکوب زنان مورد استفاده قرار گیرد.
۴)برای تبدیل شدن به یک مسلمان «صحیح» باید زبان هوسا و عربی را یاد گرفت.
این که شخص برای تبدیل شدن به یک مسلمان خوب یا آموختن در مورد اسلام نیاز به صحبت کردن به هوسا یا عربی داشته باشد، هرگز درست نیست.
همچنین این اشتباه و کلیشه ای است که فردی بخواهد مذهب افراد را بر اساس زبانی که صحبت می کنند قضاوت کند.
اگرچه رعایت نمازهای یومیه، تلاوت قرآن و سایر مناسک به زبان عربی الزامی است، اما جالب است بدانید که تنها ۲۰ درصد مسلمانان به زبان عربی صحبت می کنند، در حالی که جمعیت مسلمانان جهان حدود ۱.۹ میلیارد نفر تخمین زده می شود.
هاوسا، که از شمال نیجریه سرچشمه میگیرد، یکی از رایجترین زبانهای بومی در غرب و مرکز آفریقا است که برای تبلیغ اسلام در این منطقه مورد استفاده قرار میگیرد. تخمین زده می شود که حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر زبان اول یا دومشان هوسا باشد.
از دیدگاه غنا، گسترش اسلام در غنا از طریق اجتماعی شدن بازرگانان هاوسا، سربازان، و علمای اسلامی عمدتاً از نیجریه با بومیان در دوران پیش از استعمار، برای تبدیل این لحن به زبان رایج در میان جمعیت مسلمان سرچشمه می گیرد.
این شیوه مبادله دانش اسلامی در بیشتر مکرانتا (مدارس اسلامی و عربی) برای چندین دهه بوده است. و برای این موضوع، زبان هوسا برای اکثر مسلمانان قابل درک است.
با این حال، این روایت به تدریج در حال تغییر است و مردم بیشتری اسلام را پذیرفته اند و پیام دین را به انگلیسی یا زبان مادری خود درک می کنند.
۵) داشتن دندانهای نقره یا طلایی جزء حج است.
زائران حج با دیدن افراد خیرخواه مانند اقوام، دوستان و همسایگان با تغییر در نوع لبخند از حج برمی گردند .
زائران با دندانهای نقرهای یا طلایی که به دهانشان چسبانده شده به خانه بازمیگردند .
با گذشت زمان، مردم آنقدر داشتن دندان های زینتی (نقره ای یا طلایی)را با مناسک حج مرتبط میدانند که در صورت عدم استفاده از دندان فلزی، صحت «حاجی» یا «حاج خانم» بودن رازیر سؤال می برند.
در حالی که هیچ حکم سختی در اسلام وجود ندارد که پوشیدن دندان زینتی را منع کند، جز اینکه مردان نباید خود را به زیور آلات طلا آراسته کنند، اما گذاشتن دندان طلا یا نقره جزو مناسک حج نبوده و حتی یک یک عمل دینی نیست. برعکس در طول سالیان متمادی به نماد تجمل یا اسراف برای افرادی که به زیارت می روند تبدیل شده است.
برای تشریفاتی که برای شروع آن نیاز به داشتن وضعیت اقتصادی مناسبی دارد، بسیاری به افراط بیشتربه ترمیم دندان های زینتی تا تعداد دفعاتی را که به زیارت مقدس بروند توجه می کنند.
برخی اگر پس از نشان دادن سوغات حج خود (دندان طلا یا نقره) به آنها لقب «الحاجی» یا «حاجیه» داده نمی شد، احساس بی احترامی می کنند.
۶) لباس های عربی، لباس مذهبی مسلمانان است.
اسلام به عنوان دینی با جذابیت جهانی، فضای کافی برای انطباق با فرهنگ و شرایط مردم را صرف نظر از منطقه زمانی، نژاد و آب و هوای آنها دارد.
بنابراین بر خلاف تجویز لباس به جز مناسک خاص مانند حج و لباس میت، برای هر دو جنس ضوابط کلی لباس پوشیدن دارد.
عموماً زنان باید تمام اعضای بدن خود را به جز صورت و دست ها با لباس های غیر شفاف و گشاد بپوشانند.
از سوی دیگر، مردان باید خود را با لباس هایی زینت دهند که ناف آنها را به سمت پایین تا فراتر از زانویش بپوشاند.
مسلمانان در سراسر جهان تمایل دارند فرهنگ لباس پوشیدن اعراب را مطابق با سنت های پیامبر اسلام که یک عرب است وارد کنند.
محبوبیت این لباسها در میان جمعیت مسلمان جهان باعث نمیشود که لباسهای عربی بر لباسهای فرهنگهای دیگر برتری داشته باشد، در صورتی که این لباس با قوانین عمومی پوشش اسلامی مطابقت داشته باشد.
شایان ذکر است که پوشیدن لباسهای عربی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک روند برای غیرمسلمانان غنا است که با پوشیدن چنین لباسهایی به رویدادهای اجتماعی میروند.
۷) زنان نمی توانند حیوانات را برای غذا ذبح کنند
یکی از تصورات غلطی که برای مدت طولانی در میان مسلمانان غنا وجود داشته است این است که زنان نمی توانند حیوانات را ذبح کنند، به ویژه زمانی که مردان در آن حضور دارند. در حالی که این یک تصور اشتباه است، ایده ذبح «کاری مردانه» است برای چندین دهه به دلایلی پذیرفته شده بوده است. این دلایل محدود به "نرم" و "مهربان" بودن زنان برای خون ریختن، ترس بیش از حد از حیوانات ، و مردانی که به عنوان سرپرست خانه انتظار دارند از طرف خانواده ها ذبح کنند، نیست. اگرچه برخی از این دلایل قابل توجیه است، اما تا زمانی که (زنان مسلمان) بر ترس و ترحم خود غلبه کرده و به حکم اسلام ذبح برای طعام پایبند باشند، حق ذبح حیوانات در اسلام ازآنها سلب نمی شود. احکام هدایت کننده ذبح حیوانات عبارتند از ذبح با ابزار نوک تیز برای پاک شدن عمل و ذکر نام خدا در هنگام ذبح حیوان و اینکه ذبح کننده باید مسلمان سالم و بالغ باشد، می باشد. همچنین انتظار می رود که حیوان رو به قبله (جهت کعبه) باشد.
۸) مسلمانان باید اسامی عربی داشته باشند.
برای رفع این تصور غلط، باید بدانیم نام مسلمان چیست. اسم مسلمان به هر اسمی گفته می شود که معنای خوبی داشته باشد و از دستورالعمل های نام گذاری در اسلام پیروی کند. در حالی که عربی تنها زبانی نیست که میتواند نامهای معنیدار را تقویت کند، ترجیح داده میشود که مسلمانان برای اهداف هویتی، نامهای معنیداری با منشأ عربی داشته باشند. این ترجیح آن را برای مسلمانان اجباری نمی کند، به ویژه برای کسانی که اسلام را می پذیرند. اما در انتخاب نامهای غیر عربی، مهم است که اطمینان حاصل شود که نامها منحصر به استانها یا شخصیتهای کافران یا افراد دیگر ادیان نباشد. برای مثال، از نامهای بیگانه برای اسلام مانند بودا، کریشنا، جورج، پل، و گیدئون و غیره باید اجتناب شود. از دیگر رهنمودها برای انتخاب اسامی مسلمانان، پرهیز از نام هایی است که بندگی یا عبادت را به هر چیز یا کسی غیر از خدا نسبت می دهند. نمونه ای از این نام های حرام «عبدالنبی» (بنده پیامبر) است.همچنین باید از نامهایی که تنها برازنده خداست، مانند مالکالاملک (پادشاه پادشاهان) و الرزاق (تنها روزیدهنده) و نامهای شیاطین، خدایان دروغین و بتها دوری کرد. همچنین برای مسلمانان مهم است که از نام هایی که شایسته هیچ کس جز حضرت محمد (ص) نیست، مانند اباالقاسم اجتناب کنند. به ترتیب زمانی، بهترین نامها، نامهای عبدالله (بنده خدا) و عبدالرحمن (بنده رحمان) و نامهایی است که بیانگر بندگی خدا (اسمای حسنای خداوند) است که با پسوند «عبد» به معنی خدمتکار به کار میرود می باشد. بقیه به ترتیب نام رسولان و پیامبران خداست. اسامی بندگان صالح از جمله یاران بزرگوار پیامبر و اهل بیت او. و در نهایت هر اسم خیر با معنی مثبت.
۹) تمامی اعمال ملام ها (مدرسان دینی) مطابق با دین و شریعت است.
این یکی از دیرینه ترین تصورات غلطی است که مردم غنا در مورد روحانیون مسلمان در غنا دارند. «مَلَم» واژه ای است هوسا با ریشه عربی که به معلم یا شخص آگاه مانند معلم مدرسه، امام یا حافظ قرآن کریم دلالت می کند. با این حال، بسیاری از غیرمسلمانان، کلمه ملام را به اشتباه به معنای هر کس که اهل تشریفات، فالگیر یا جادوگر است، تعبیر کرده اند (کارهایی که در اسلام کاملاً ممنوع است). این تصور نادرست از این واقعیت است که آن مناسک و جادوگران ادعا می کنند که دانش و راهنمایی ماوراء طبیعی را برای افرادی که به دنبال خدمات آنها هستند ارائه می دهند. علاوه بر این، بیشتر این تمرینکنندگان اغلب لباس میپوشند و از مصنوعات خاصی مترادف با عبادت مسلمانان استفاده میکنند. آنها احتمالاً با لباسهای بزرگ (آگوادا)، که در اصل لباس سنتی مسلمانان هوسا در نیجریه است، یا لباسهایی که از نظر فرهنگی در شمال غنا، منطقهای با جمعیت مسلمان زیادی در این کشور، پوشیده میشوند، دیده میشوند. برخی از مناسک گرایان نیز با تلاش برای توجیه اعمال خود با آیات قرآن، استفاده از تسبیح (تسبیح برای مسلمانان)، و نشستن بر سجاده ها برای مشورت، عمل خود را با اسلام مرتبط می دانند. برای غیرمسلمانان، همه اینها در توصیف هر مسلمانی که راهنمایی معنوی میکند به اوج میرسد و خود را به عنوان یک ملام به عنوان یک مناسکی معرفی میکند. باید توجه داشت که در روزگاری که بسیاری ادعا میکنند مردان خدا هستند، شناسایی مردان حقیقی خدا، جز با راهنماییهای لازم از سوی علمای راستین، دشوار خواهد بود.
۱۰) مسلمانان برای عبادت به سمت طلوع آفتاب می روند.
این تصور غلط به طور گسترده در کتب درسی مذهبی و اخلاقی مدارس غنا رواج دارد. درهمین رابطه، گاهی اوقات دانش جویان برای ارائه پاسخ صحیح به سؤال چند جوابی "مسلمانان برای نماز خواندن به سمت----- رو می کنند" قرار می گیرند. در حالی که انتخاب "شرق" به عنوان پاسخ امن ترین است، اما این قانون سختی نیست زیرا جهت نماز در غنا ممکن است بسته به مکانی که فرد پیدا می کند متفاوت باشد. مسلمانان قبل از اقامه نماز، به ویژه در سرزمینی نامعلوم، ابتدا موظفند قبله (جهت کعبه) را که، عبادتگاه مسلمانان در مکه، عربستان سعودی است، جستجو کنند. تعیین موقعیت کعبه در افلائو، مرزی در گوشه جنوب شرقی کشور، تا حد زیادی با ناورونگو، مرکز ناحیه کاسنانانکانا در منطقه شرق بالا متفاوت است. مطمئنترین پاسخ به این سؤال که مسلمانان غنا هنگام نماز به کدام سمت می ایستند، باید بگوییم کعبه در عربستان سعودی.
۱۱) مسلمانان از ۶ تا ۶ روزه می گیرند.
افراد سایر مذاهب عمدتاً این تصور غلط را برای بی اعتبار کردن روش روزه مسلمانان که گفته می شود شامل غذا خوردن در طول شب و روزه گرفتن در طول روز می شود، مطرح می کنند. «شش تا شش» اشاره به شروع روزه از ساعت ۶ صبح و افطار در ساعت ۶ بعد از ظهر است. با این حال، این فرض نادرست است، زیرا روزه مسلمانان معمولاً از دوره ۱۲ ساعته فراتر می رود و به ۱۴ ساعت یا بیشتر می رسد و معمولاً از ساعت ۴:۳۰ صبح شروع می شود. حکم اسلام در مورد روزه نیز عموماً در مکانهای جغرافیایی که مردم شبهای طولانیتر و روزهای کوتاهتری را تجربه میکنند یا برعکس، متفاوت است. به عنوان مثال، در برخی کشورها، مانند ایسلند، روزه گرفتن می تواند تا ۲۰ ساعت طول بکشد، زیرا خورشید در اوایل ساعت ۴ صبح طلوع می کند و در ساعت ۱۱ شب غروب می کند. در زمان های خاصی از سال این بدان معناست که مسلمانان در آن مناطق به سختی پنج ساعت فرصت دارند تا استراحت کنند و خود را برای روزه روز بعد آماده کنند.
نتیجهگیری
اصلاح باورهای غلط و ترویج گفتوگوی مذهبی به عنوان راهی برای ساختن جامعهای فراگیرتر و هماهنگتر اهمیت دارد. داشتن ذهنی باز و تمایل به یادگیری در مورد یکدیگر یک رویکرد بسیار مهم برای گفتگو در مورد دین در غنا است. ما باید از کلیشهها فراتر برویم و با تلاش برای اتحاد، درک و پذیرش، تنوع غنی موجود در غنا را بپذیریم.
منبع: https://ghanaianmuslim.com/common-misconceptions-about-islam-and-muslims-in-ghana
نظر شما