در نگاهی کلی بروز یک «بحران» بعنوان یک معضل سازمانی و اداری در جهان معرفی شده است اما به محض وقوع هر بحرانی با ورود دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای مختلف به موضوع، بیشتر رنگ و بوی تبلیغاتی به خود می گیرد و گاه از آنچه که بوقوع پیوسته فاصله نیز می گیرد!! ، در چنین وضعیتی وسایل ارتباط جمعی به عنصری مهم در اداره بحران تبدیل می شوند و گاه نقش واسطه ای (Intermediary Role) نیز ایفا می کنند.

در نگاهی کلی بروز یک «بحران» بعنوان یک معضل سازمانی و اداری در جهان معرفی شده است اما به محض وقوع هر بحرانی با ورود دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای مختلف به موضوع، بیشتر رنگ و بوی تبلیغاتی به خود می گیرد و گاه از آنچه که بوقوع پیوسته فاصله نیز می گیرد!! ، در چنین وضعیتی وسایل ارتباط جمعی به عنصری مهم در اداره بحران تبدیل می شوند و گاه نقش واسطه ای (Intermediary Role) نیز ایفا می کنند.

- مراحل اطلاع رسانی بحران:

اصولا رسانه های جمعی برای انعکاس و نحوه برخورد با یک بحران پیش آمده از مراحل مختلفی عبور می کنند و یا بهتر است بگوییم به روش های مختلف عمل می کنند که این مراحل عبارتند از:

۱ مرحله انتشار اطلاعات و اخبار:

در این مرحله معمولا انبوهی از اطلاعات و اخبار متنوع، جنبه های مختلف بروز بحران را به مخاطب نمایان می سازد بگونه ای که گیرندگان خبر با انبوهی از اطلاعات ارزشمند و گاه غیر مهم حتی مواجه گردیده و آنان را در برابر حجمی قابل توجه از اطلاعات متنوع در خصوص بحران پیش آمده قرار دهد، اصولا در این مرحله بیشتر به نقل وقایع و اخبار پرداخته می شود و کمتر به موضوع تحلیل و ارزیابی دلایل وقوع حادپه و رویداد پرداخته می شود که در اصطلاح رسانه ای به چنین مرحله ای مرحله شلوغ کاری و سرو صدا راه انداختن هم گفته می شود.

۲- مرحله تفسیر و تحلیل اطلاعات و اخبار:

در این مرحله، و پس از انتشار و پخش حجم انبوهی از اطلاعات و اخبار ، آن هم از منابع و کانال های مختلف، اصولا مخاطب عام در نوعی از سر در گمی و عدم تشخیص سره از ناسره، هنگامه تفسیر و تحلیل اخبار و اطلاعات فرا می رسد.

در این مرحله است که شاهد پیوند رسانه ها با اصحاب فکر و قلم و تحلیلگران سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (بنا به نوع و حجم بحران) می باشیم که در کنار اظهار نظر های مسئولین و دولتمردان، به روشنگری و تبیین حقایق و وقایع می پردازند؛ اصولا در این مرحله باید تلاش رسانه ها و دست اندرکاران آن به سمت و سویی باشد که هدف از ورود به عالم تحلیل و تفسیر را همانا آشکار نمودن و شفاف ساختن تصویر واقعی از رویداد پیش آمده نزد مخاطب قرار دهند، البته در این مرحله است که دولت ها و حکومت ها بگونه ای مسیر تحلیل و تفسیر خبر را بدست گرفته و هدایت می نمایند که به اهداف خود در زمینه هدایت افکار عمومی نائل گردند.

۳ مرحله پیشگیری :

وقوع یک بحران در جامعه بعنوان یک رویداد مهم، تاثیرات مختلفی بر عرصه های زندگی مناطق بحران زده خواهد گذاشت از اینرو یکی از وظایف مهم رسانه ها اینست که به مرحله انتشار اخبار و تحلیل و ارزیابی آن ها اکتفا ننمایند و به ارائه راهکارهای مقابله با تاثیرات بحران در عرصه های مختلف نیز بپردازند تا به نوعی از بروز تبعات شدید و وخیم برای آن مناطق جلوگیری بعمل آورند.

- نگاهی به رسانه های رسمی سوریه در پرتو بحران:

پیش از آنکه نگاهی داشته باشیم به عملکرد رسانه های کشور سوریه در پرتو بحران موجود، ابتدا بصورتی گذرا و سریع، به معرفی رسانه های موجود در این کشور در عرصه رسانه های مکتوب و شبکه های ماهواره ای خواهیم انداخت:

در این کشور به سبب سیاست های انحصارطلبانه و حزبی که بیش از چهار دهه بر این کشور حکم رانده است تنها ۴ روزنامه البعث، الثوره، تشرین و الوطن کثیر الانتشار و دولتی هستند.

همچنین وجود چند کانال ماهواره ای محدود که عبارتند از:

· الفضائیه السوریه : شبکه یک ماهواره ای تلویزیون رسمی سوریه.

· الاخباریه السوریه: شبکه خبر ماهواره ای رسمی سوریه.

· نورالشام : شبکه تحت نظارت وزارت اوقاف که بیشتر برنامه های مذهبی و دینی تهیه و پخش می نماید.

· سوریا الدراما: شبکه نمایش، که کلیه سریال های اکثرا تولید داخل را بطور مستمر پخش می نماید.

· الفضائیه التربویه السوریه: شبکه آموزش، که بیشتر برنامه های تعلیمی و آموزشی مدارس و دانشگاه ها را بر عهده دارد.

· التلاقی: شبکه فرهنگی و هنری سوریه که برنامه های متنوعی در این زمینه تولید و پخش می کند.

· الدنیا: شبکه متنوع خبری، اجتماعی بشمار می رود.

· سما تی وی: شبکه متنوع خبری ، اجتماعی و سیاسی بشمار می رود.

به اضافه چند کانال و شبکه رادیویی همچون: رادیو دمشق، شبکه صوت الشباب(رادیو جوان)، سوریانا، امواج، شام، الکرمه، زنوبیا و ....

کشوری با این بضاعت اندک در زمینه اطلاع رسانی، طبیعی است که در برابر هجمه وسیع و گسترده دشمنان از داخل و خارج آن هم با جدیدترین فن آوری ها و کادری مجرب نخواهد توانست آنچنان که باید و شاید از عهده وظیفه اطلاع رسانی خود بر آید.

البته چنانچه بخواهیم به ماهیت شبکه های مخالف نظام سوریه و میزان تاثیرگذاری آن ها در داخل و خارج سوریه بپردازیم حدیثی مفصل و مطالعه ای دقیق تر و جامع تر را می طلبد که در این مختصر تنها اکتفا می کنیم به ذکر نام بارزترین شبکه های ماهواره ای مخالف نظام سوریه، که تاثیر مخرب و گمراه کننده ای خصوصا در سال نخست بحران بر مخاطبین خود چه در داخل سوریه و چه در گوشه و کنار جهان گذاشتند:

- شبکه ماهواره ای الجزیره: وابسته به دولت قطر.

- شبکه العربیه وابسته به عربستان سعودی که مقر مرکزی آن در شهرک اطلاع رسانی امارات متحده عربی می باشد.

-  شبکه فرانس ۲۴ عربی که از پاریس پخش می شود.

-  شبکه بی بی سی عربی از لندن.

- شبکه اسکای نیوز عربی که از ابوظبی امارات پخش می شود.

- شبکه خبری اورینت که از ترکیه پخش می شود.

- شبکه السوریه الجدیده که توسط عبدالحلیم خدام معاون اسبق رئیس جمهور در خارج تاسیس و راه اندازی شد.

- و ده ها شبکه ماهواره ای کوچک و بزرگ که در خلال بحران سوریه بوجود آمدند همچون: شبکه السوریا الغد ، سوریا الشعب، بردی، سوریه ۱۸ آذار، شام السوریه، التغیر السوریه، یلا سات و .....

- در کنار این کانال ها و شبکه های ماهواره ای کانال الاعماق وابسته به داعش را نیز باید اضافه نمود که فن آوری بکار گرفته شده و روش های تبلیغاتی وسیع آن حکایت از وجود کادری مجرب از رسانه های غربی بالاخص آمریکایی در این شبکه دارد که با اتخاذ روش های مستند سازان هالیوودی برنامه های خود را تولید و پخش می نمایند

- مقابله با هجمه رسانه ای از تصمیم تا عمل :

به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران و تحلیلگران سیاسی و رسانه ای اصولا آنچه که از سال ۲۰۱۱ میلادی در سوریه بر علیه دولت آغاز شد برآمده از توطئه گسترده «جهان سلطه» بود که با ابزار رسانه وارد معرکه گردید و با وارونه جلوه دادن بسیاری از حقایق، و بزرگنمایی و سیاه نمایی برخی از اشتباهات دولت باعث گردیدند تا سوریه جولانگاه گروه های تروریستی متعدد و کشورهای حامی آنان گردد.

در این شرایط ، رسانه های سوری در ابتدا در نوعی شوک و سردرگمی قرار داشتند و به اندازه و حجمی که بحران می طلبید آشکار نشده و به نوعی حتی ضعیف و منفی عمل کردند؛ البته چنین واکنش ضعیفی را تنها بدلیل وسعت هجمه و یورش دشمنان نمی توان دانست بلکه بافت فرسوده و یکسو نگر رسانه های تا بن استخوان وابسته به نظام حاکم نیز در این کوتاهی موثر بودند.

از سویی دولتمردانی که دارای عقاید سنتی و کهنه حزبی بودند مانع از رشد صحیح رسانه ها و خروج آن ها از انحصار نظام حاکم می گردید و مانع از هرگونه توسعه و اصلاح سیاسی و رسانه ای بودند که البته صاحبان چنین تفکری هنوز هم در بین نظام سوریه جایگاه خود را دارا می باشند و همچنان مروج نظریه تک صدایی و تک محوری هستند و هیچگونه انتقاد و رای و نظر دیگری را تاب نمی آورند.

از سویی دیگر، فعالیت رسانه ها در دایره ای محدود و تنگ در سال های گذشته، باعث عقب ماندگی آنان از روش ها و فن آوری های نوین جهان رسانه شده بود که خود مزید بر علت خامی و بی تجربگی اصحاب رسانه می شد بگونه ای که ابتدایی ترین گام های رسانه ای را در روزها و ماه های نخست بحران نتوانستند بدرستی بردارند، که اگر متخصصان و امکانات گسترده و فراگیر دوستان و هم پیمانان مردم و نظام سوریه بویژه جمهوری اسلامی ایران نبود (در این خصوص در بخش معرفی نهادهای فعال ج.ا.ایران در سوریه سخن خواهیم گفت) اوضاع از آنچه اکنون است به مراتب بدتر و شاید جبران ناپذیرتر بود.

در یک نگاه کلی می توان نقاط موثر بر عدم کارآیی رسانه های سوریه در مقابله با جنگ نرم دشمن را در موارد ذیل خلاصه نمود:

- عدم اراده سیاسی واحد دولتمردان: اگر چه از ابتدای روی کار آمدن دکتر بشار اسد، اراده سیاسی وی به سمت اعمال برخی اصلاحات و ایجاد تغییر، گرایش داشت اما همانگونه که در پیش یادآوری کردیم، در این کشور علی رغم اینکه در ظاهر تصمیم گیرنده نهایی شخص بشار اسد معرفی شده است اما در عمل کارشکنی برخی از دولتمردان سنتی و عدم اجازه به ساختارشکنی کهنه حزبی، و البته داشتن قدرت سیاسی، نظامی و امنیتی باعث گردید تا بسیاری از صداهای خاموش که می توانستند به نحوی مسالمت آمیز جذب و هدایت و کنترل گردند از اختیار دولت و نظام سوریه خارج شده و شاهد آن چیزی باشیم که اکنون می بینیم.

- عدم تجربه و کمبود امکانات : اگر چه سوریه سال هاست(بویژه پس از آزاد سازی جنوب لبنان) بعنوان یکی از ارکان اساسی محور مقاومت شناخته شده است اما بحران جاری نشان داد که در بسیاری از زمینه ها (که فعالیت رسانه های جمعی یکی از آن زمینه ها می باشد) در حد و اندازه یک کشور ضربه پذیر و توانا نتوانست خودنمایی کند و نوعی بی تجربگی و خامی را در رفتار رسانه ای آن ها مشاهده کردیم؛ اضافه بر این بی تجربگی، عدم دارا بودن امکانات و فن آوری های روز دنیا نیز باعث گردید تا یکسال نخست بحران، این دستگاه و رکن مهم تبلیغاتی، بسیار ضعیف و ناکارآمد عمل نماید.

- عدم بکارگیری نیروهای متخصص و کارآمد: با توجه به وجود فساد اداری و نظام مبتنی بر انحصارطلبی حزبی و خویشاوند سالاری به جای شایسته سالاری، در بسیاری از گزینش ها و انتخاب ها و مشاغل اداری، شاهد وجود نیروهای غیر متخصص و یا حتی غیر مرتبط می باشیم که البته این ویژگی تنها منحصر به کشور سوریه نمی باشد و در بسیاری از کشورها که عده ای بر این باور هستند که بر اغلب مردم جامعه قیمومت دارند و اگر قرار است امتیازی اعطا گردد متعلق به آنها است شاهد چنین معضلی نیز می باشیم.

دستگاه اطلاع رسانی در بخش های مختلف آن نیز از این امر استثناء نیست و کارگزاران و شاغلان در این عرصه، بدلیل دیکته نمودن مطالب از سوی مدیران بالا دستی و وجود سانسور و خود سانسوری شدید، دارای انگیزه کاری نبوده و نیستند؛ دخالت مدیران غیر متخصص و ناکارآمد و همچنین سلطه دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی بر فضای رسانه ای کشور همه و همه دست بدست هم داده بودند و رسانه های جمعی سوریه را دچار رخوت و بی تحرکی و عدم وجود نوآوری و تحرک که لازمه یک کار خبری و رسانه ای است نموده اند، البته فضای بحران پیش آمده در کشور نیز مزید بر علت گردید و در ابتدا رسانه ها در نوعی سردرگمی نسبت به اخبار واصله و نحوه انعکاس آن ها به جامعه شده بودند.

- کاهش بودجه ها و افزایش هزینه ها : در راستای بروز بحران امنیتی و سیاسی در کشور سوریه و فشارهای اقتصادی و کاهش ارزش لیر سوری در برابر ارزهای خارجی، دولت به ناچار مجبور گردید بودجه های خود را در بسیاری از عرصه ها کاهش داده تا کمتر به قشر آسیب پذیر جامعه فشار آید، همین امر باعث گردید تا بسیاری از موسسات رسانه ای دچار کمبود بودجه گردیده که بطور طبیعی شاهد کاهش عملکرد و کاهش کیفیت بسیاری از فعالیت های رسانه ای بودیم.

- آینده نگری وضعیت ارتباطات جمعی در سوریه: آینده وسایل ارتباط جمعی سوریه به تحولات پیش روی بحران این کشور گره خورده است، چنانچه فرض را بر این بگیریم که تلاش های سیاسی جاری در عرصه داخلی و بین المللی و مذاکرات نظام سوریه با مخالفین به نتیجه برسد می توان برای آینده دستگاه تبلیغات و اطلاع رسانی این کشور دو سناریوی کلی را پیش بینی نماییم :

- یک نگاه کلی و بدبینانه وجود دارد که معتقد است که بحران جاری در سوریه که شش سال خود را پشت سر گذاشته است همچنان ادامه خواهد یافت که به تبع آن تاثیرات مخرب این جنگ فرسایشی بر تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ..... بیشتر و بیشتر نیز خواهد شد که در این میان وسایل ارتباط جمعی نیز از استثناء برخوردار نمی باشند.

- نگاه دیگر، نگاه خوش بینانه و مثبت نگری است که معتقد است چنانچه طرف های درگیر در سوریه به یک راه حل سیاسی قابل قبول اکثریت برسند آن وقت شاهد ظهور یک سوریه نوین و آماده بازسازی خود در تمامی عرصه ها خواهیم بود که در عرصه تبلیغات و اطلاع رسانی شاهد گشایش و رویکردی جدا از رویکرد سنتی و تک محور گذشته خواهیم بود؛ صاحب نظران بر این باور هستند که دوران پسا جنگ در سوریه جایی برای بازگشت اندیشه های حزبی، آن هم بصورت تک صدایی، نمی باشد و جامعه سوریه دوران سازندگی خود را با تلاش برای رسیدن به معیارهای جهانی در عرصه رسانه ای و تبلیغات آغاز خواهد کرد.

چنانچه برای فردای سوریه، جایی برای مخالفان نظام هم متصور شویم در اینصورت می توان برای فردای رسانه های جمعی این کشور نیز بازتاب های ذیل را متوقع بود:

· افزایش کمی و کیفی وسایل ارتباط جمعی غیر دولتی و تخصص گرایی آن ها که خود باعث افزایش میزان سرمایه گذاری ها، چه داخلی و چه خارجی، در عرصه تبلیغات و اطلاع رسانی خواهد شد، البته این امر خود باعث جذب و بکارگیری نیروهای متخصص و کارآمد بومی و محلی نیز می گردد.

· توسعه عملکرد موسسات رسانه ای و تبلیغاتی در چارچوب طرح توسعه فراگیر و شامل که بدون شک برای فردای سوریه و برای تمامی عرصه ها در نظر گرفته خواهد شد، این امر باعث می گردد تا فضای رقابت بین موسسات دولتی و غیر دولتی ایجاد گردد و رسانه ها از تبعیت صرف نظام خارج شده و فاصله گرفته و خواسته و ناخواسته بگونه ای دیگر و با صداهایی دیگر و پیام هایی متنوع پا به عرصه رقابت بگذارند.

· فضای فکر و اندیشه و بیان در جامعه سوریه حتما با آنچه قبل از بحران بوده متفاوت خواهد بود همین امر رسانه ها را نیز وادار می نماید خود را با شرایط جدید هماهنگ نمایند و شاهد تغییر و تحول در نوع پیام رسانی و فعالیت های فکری و فرهنگی و رسانه ای خواهیم بود.

کد خبر 4139

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 1 =