مقدمه
ایران هراسی مؤثرترین راهبرد اخلال در روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای عربی اعم از حکومت ها و مردم می باشد و از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی کلید خورده است . پایه های ایران هراسی در منطقه و کشورهای پیرامونی و به ویژه کشورهای عربی ، از ابتدا بر تفسیر و تأویل های نگران کننده از سیاست و شعار "صدور انقلاب" قرار داده شد . یکی از موفق ترین خوانش های انحرافی از صدور انقلاب در خدمت ایران هراسی ، ادعای ترویج تشیع و تغییر مذهب در کشورهای عربی توسط جمهوری اسلامی ایران است. ترویج تشیع که بعدها در ذیل نفوذ فرهنگی به آن پرداخته شد ، موجب برانگیختن حساسیت های مذهبی شده و سلاحی کارآمد برای دشمنان و مخالفین جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود و در بستر رسانه ها ، تألیف و انتشار کتاب ، انجام پژوهش های میدانی و بعضاً با پوشش علمی و تحقیقاتی و نیز در سخنرانی های دینی انجام گرفته و می گیرد . در آمیختن راست و دروغ در این قضیه و بنا نهادن این ادعا بر برخی وقائع ، اتهام جمهوری اسلامی ایران به تلاش برای تغییر مذهب مسلمانان و در نتیجه تغییر ترکیب مذهبی جوامع اسلامی به ویژه کشورهای عربی را باور پذیر کرده است . برای تقویت باور پذیری این ادعا ، انجام پژوهش های علمی و تحقیقات میدانی نیز در دستور کار قرار داشته و دارد . خروجی این امر تألیف و انتشار پژوهش ها و کتاب های فراوان است .
آنچه در پی می آید ترجمه یکی از جدیدترین این گونه پژوهش ها می باشد که به طور ویژه به فعالیت های ایران در سوریه پرداخته است . این پژوهش توسط "مرکز الحوار السوری" ( مرکز گفتگوی سوری) انجام گرفته و منتشر شده است. این مرکز متعلق به معارضین سوریه و مقر آن در ترکیه می باشد . اطلاعات بیشتری از این مرکز در دسترس نیست ولی سایت آن به آدرس https://sydialogue.org قابل مشاهده است.
نفوذ فرهنگی ایران در سوریه (۱)
ابزارهای دینی
امروزه قدرت نرم با ابزارهای گوناگونش از قوی ترین قدرت ها در صحنه بین الملل شده است و ایران سعی می کند از ترکیب قدرت نرم و قدرت سخت خود در سیاست خارجی اش به ویژه در منطقه عربی استفاده نماید.
پس از سال ها دخالت ایران درسوریه به وسیله شبه نظامیانش ، وجود ایران در منطقه فقط منحصر به نیروی نظامی نمی باشد بلکه قدرت نرم ایران در سوریه افزایش یافته است . البته این امر ده ها سال قبل از انقلاب سوریه وجود داشته است چرا که با پیروزی انقلاب خمینی در ایران و بهبود روابط ایران با نظام حافظ اسد ، فعالیت فرهنگی جای خود را در فعالیت های ایران در سوریه گرفت و پس از روی کار آمدن بشار اسد ، فعالیت های فرهنگی ایران فراتر از دیپلماسی فرهنگی و انواع قدرت نرم سنتی رفت و حالت جنگ نرم در جنبه های مختلف دینی ، آموزشی ، اجتماعی ، رسانه ای و ترکیب جمعیتی را به خود گرفت. بنابراین دخالت ایران در سوریه حالت خاص به خود می گیرد چرا که ایران به حضور شبه نظامیان خود و حتی به نفوذ در نیروهای امنیتی و نظامی تابع بشار اسد نیز اکتفا نمی کند بلکه حضور سخت خود را با وسایل نرم مختلف تقویت می نماید تا در زمینه های فرهنگی و اجتماعی سوریه نفوذ کند.
نظر به این که این نفوذ فرهنگی خطرات جدی برای هویت ملی سوریه ایجاد می کند ، لذا مرکز گفتگوی سوری این پژوهش را در چهار سلسله با عنوان : "نفوذ فرهنگی ایران در سوریه ، ابزار - خطر آن – روش مقابله با آن " منتشر می کند . این پژوهش ادامه پژوهشی است که مرکز پیش از این پیرامون عوامل طرح ایران در سوریه [۱]چاپ نموده است . خطر ایران منحصر به فعالیت شبه نظامیانش نمی باشد بلکه امروزه می کوشد واقعیت فرهنگی نوینی که بازوان نظامی اش از آن حمایت می کنند را در سوریه ایجاد نماید تا حتی اگر مجبور شد از سوریه خارج شود ، اهداف دور دست خود در سوریه را محقق کند.
این گزارش ، علاوه بر پژوهش های علمی و آماری ، مستند به مجموعه مصاحبه های شخصی (حدود ۲۰ مصاحبه) با شخصیت های دانشگاهی و چهره های معتبر و بعضی از مسؤولین مؤسسات آموزشی و فرهنگی در سوریه ، ترکیه و کشورهای خلیج فارس و اردن می باشد [۲]. این پژوهش به مطالعه ابزارهای نفوذ فرهنگی ایران در تمامی زمینه های دینی ، آموزشی ، اجتماعی ، فرهنگی و ترکیب جمعیتی می پردازد و خطرات جنگ فرهنگی ایران بر هویت سوری را آشکار می سازد .
خلاصه :
بخش اول سلسله " نفوذ فرهنگی ایران در سوریه" جایگاه قدرت نرم درسیاست ایران درمنطقه عموماً و در سوریه خصوصاً را بررسی می کند . نتیجه آن این است که سیاست نرم ایران در سوریه قبل از ۲۰۱۱ ، به جنگ فرهنگی و تهاجم فکری پس از ۲۰۱۱ تبدیل گشت و ایران از این طریق جوانب دینی ، اجتماعی و آموزشی سوریه را هدف قرار داد و تلاش نمود با به کارگیری حضور سخت خود به وسیله شبه نظامیانش نفوذ اجتماعی و فرهنگی دراز مدتی در سوریه برای خود ایجاد کند.
بخش دوم به بررسی ابزار دینی اختصاص یافته است که عبارتند از :
نشر تشیع : با در نظر گرفتن نسبت شیعه شدن در دو طایفه علویان و اسماعیلی ها، معلوم شد که خسارت دیدگان از این روند نه تنها اغلبیت سنی مذهب ، بلکه علویان می باشند چون از جمله نتایج منفی آن ضعیف شدن سیطره علمای دینی علوی بر جامعه علوی است و قدرت سنتی خانواده های معروف نیز تضعیف گشته و خانواده های بزرگ و شخصیت های معتبر کنار گذاشته شده اند و به جای آن ها مجموعه ای جدید از افراد بازنشسته نظامی و نیروهای امنیتی که نقش دینی مؤثری ندارند به صحنه آمده اند و ایران روی آن ها حساب می کند[۳] .
۲- حجاج و زایرین : زیارت های دینی از کشورهای مختلف به سوریه با حمایت ایران تا کنون ادامه دارد و بیش از ۱۵ سازمان جهت تنظیم سفرهای زیارتی به منظور ترویج برای نظام سوریه و تأکید بر وجود امنیت و ثبات در مناطقی که زیر سلطه دولت سوریه می باشد ، فعالیت می کنند .
۳- اشغال اماکن دینی : گروه های مسلح وابسته به ایران علاوه بر ادعای وجود اماکن دینی و اشغال آن ها ، همچنین مساجد اهل سنت را در مناطقی که در دستشان است اشغال می کنند . مسلحین حزب الله مساجد شهر زبدانی را به زیارتگاه تبدیل نموده اند . این منطقه خارج از محدوده نظام اسد می باشد که به مسئولین ایرانی رسماً اجازه سرپرستی این اماکن را می دهد .
۴-حوزه های علمیه: نماد خطر برای هویت سوری و امنیت آن می باشند چرا که باعث از بین بردن مرجعیت های دینی سنی و علوی می شوند.
مقدمه :
میدان سوریه امروزه پر است از بازیگران بین المللی و منطقه ای . نظرها بیشتر متوجه نیروهای نظامی که گاهی اوقات با یکدیگر برخورد می کنند ، می باشد . سوری ها ناظر هستند و از برخی درگیری ها مطلع می گردند و بسیاری امور دیگر بر آن ها پنهان می ماند . ولی صحنه واقعی در سوریه فقط منحصر به نظامیان نیست بلکه دخالت های دیگری نیز صورت می گیرد که خطرشان کمتر از دخالت نظامی نیست بلکه بخشی از این دخالت ها خطرناک تر و با طول اثر بیشتر در جسم سوری می باشد . منظور ما در اینجا امور فرهنگی است چون فرهنگ همان هویت و هویت همان موجودیت وطن و شهروندان می باشد لذا بازی با فرهنگ کشور به مثابه بازی با تاریخ ، حاضر و آینده آن است .
برخی نیروهای دخالتگر در قضیه سوریه ، حضور نظامی و نیروی سخت خود را به کار گرفتند تا از طریق ابزارهای نرمشان ، حضوری دراز مدت در مجال های اجتماعی و فرهنگی برای خود تأمین کنند . این امر به طور اساسی بر رفتار ایران در سوریه منطبق است . ایران پس از تثبیت حضور قوی نظامی از طریق مسلحین چند کشور که آنان را برای جنگیدن در کنار نظام اسد به کار گرفت ، دخالت سخت خود را با استفاده از ابزار نرم به هدف نفوذ در بافت فرهنگی سوریه ، تقویت نمود تا مقبولیت نسبی برای خود در میان مردم سوریه که به مثابه محیط همسو و پذیرنده حضور نظامی اش می باشد را تضمین نماید . همان گونه که در عراق و ایران این کار را می کند.
ایران برای این نفوذ فرهنگی ابزارهای متعددی را در زمینه های گوناگون به کار گرفته است و در رأس آن ابزار دینی است که نماد تکیه گاه اساسی در سیاست ایران جهت ترسیخ نقشه توسعه نفوذش در منطقه می باشد . بر این مبنا این پژوهش به دنبال پاسخ دادن به پرسش های زیر است :
- جایگاه قدرت نرم درسیاست توسعه طلبانه ایران عموماً و در سوریه خصوصاً چیست ؟
- مهمترین ابزارهای دینی که ایران جهت نفوذ در بافت فرهنگی جامعه سوریه به کار می گیرد ، چیست ؟
اهمیت این پژوهش در آن است که بر ابزار دینی ایران برای تعمیق حضورش در سوریه تمرکز می کند به ویژه آن که این ابزار به دلایل متعدد برای ایران اولویت دارند از جمله این که ایران خود را حامی منافع شیعیان در جهان معرفی می کند . این امر مدخل نفوذ را برای ایران از طریق تثبیت گفتمان مظلومیت گروه های شیعه و متشیع باز می کند که کم کم نسبت به محیط سنی خود ، معترض می شوند . گذشته از آن که مسئله "حمایت از اقلیت ها" بهانه تاریخی مناسبی بوده برای کشورهایی که طمع دخالت در امور منطقه را دارند.
این پژوهش به دو بخش تقسیم می شود : یکی بخش مقدماتی کل پژوهش و به مفهوم قدرت نرم و جایگاه آن در سیاست ایران می پردازد . بخش دوم ابزار دینی ایران جهت نفوذ فرهنگی در سوریه را مورد بررسی قرار می دهد.
۱- قدرت نرم ایران جهت نفوذ فرهنگی در سوریه
نفوذ فرهنگی زیر مجموعه آنچه که به قدرت نرم شناخته می شود ، قرار دارد و این قدرتی است که جایگاه مهمی در سیاست خارجی ایران و به ویژه سیاست ایران نسبت به منطقه عربی دارد . لذا لازم دیدیم مقدمه ای مختصر در مورد قدرت نرم و ابزار آن در جنگ های معاصر و اهمیت آن در سیاست خارجی ایران و به ویژه در سوریه داشته باشیم و اصطلاح نفوذ فرهنگی را تشریح کرده و میان دیپلماسی فرهنگی با امپریالیسم فرهنگی تفاوت قائل شویم .
۱-۱ قدرت نرم چهره دیگر جنگ های معاصر
اصطلاح جدید "قدرت" در صدر روابط بین الملل قرار دارد . البته شامل قدرت های متنوع می شود نه قدرتی واحد . از جمله این قدرت ها ، آن چیزی است که " ژوزف نای " قدرت نرم نامیده است و منظور از آن ، توانایی بازیگر در تأثیر بر ادراک و پسندها ، محاسبات و رفتار دیگران با وسایلی غیر مادی می باشد . این کار ، نوعی جنگ است بدون تلفات انسانی و اقتصادی بالا و شناسایی بازیگرانش سخت می باشد و اهداف بلند مدتشان که معمولاً با قدرت سخت به تنهایی محقق نمی شود را محقق می سازد . این جنگ نرم یا اشغال نرم است و سلاحش کتاب ، روزنامه ، تلویزیون ، تئاتر و شبکه های جهانی وسایل ارتباط جمعی می باشد همراه با تقدیم نان و آرد به خسارت دیدگان . ابزار قدرت نرم متعدد است مانند زبان و ادبیات و میراث تمدنی و هنر و دین که می توان آن را به فرهنگ تعبیر نمود . فرهنگ البته همزمان ، هم نیروی تفرقه انگیز است و هم نیروی جامع . نامیدن این نیرو به نرم ، تأثیر گذاری آن و تحقق غلبه و سیطره برای کسی که آن را به کار می برتد ، نفی نمی کند بلکه دیگران را وادار می سازد که آنچه نیروی غالب می خواهد را بخواهند و از مؤسسات و ارزش های آن پیروی نمایند . از سوی دیگر باید توجه داشت تأثیر قدرت نرم به معنای از بین رفتتن قدرت سخت نمی باشد بلکه تأثیر گذاری قدرت نرم در مرحله اول ناشی از قدرت نظامی می باشد و قدرت نرم به مثابه نیروی پشتیبان است لذا چنانچه دولتی موفق شود نیروی سخت و نرم را با یکدیگر جمع نماید به آن قدرت هوشمند گفته می شود .
۱-۲ جایگاه قدرت نرم در راهبرد ایران جهت صدور انقلاب
کشورها در نیروها و بهره برداری متناسب از منابع نیروهایشان و در اهداف فرا مرزی شان یکسان نیستند. باید اعتراف کرد که ایران برخوردار از منابع متنوع قدرت سخت و نرم است و اهداف بزرگی در کشورها و ملت های پیرامون خود دارد . با مراجعه به قانون اساسی ایران و گفته های بعضی از سران آن می توان به اهتمام ایران به استفاده از قدرت نرم پی برد[۴] ، چرا که ایران در سیاست خارجی اش بر موضوع صدور انقلاب تأکید می کند[۵] و امام خمینی چشم پوشی از آن را محال دانسست و در اولین سالگرد پیروزی انقلاب گفت : ما انقلاب مان را به جاهای مختلف جهان صادرخواهیم کرد[۶] چون ایدئولوژی انقلاب ایران ، ایدئولوژی فرا مرزی است . معنی "صادر کردن انقلاب" [۷] اجرای برنامه ها و سیاست هایی از سوی بنیانگذاران انقلاب با تأثیر گذاری بالا در جوامع دیگر می باشد از این خاستگاه که ایران به عنوان قلب مذهب صحیح اسلامی ، قلب جهان اسلام و نجات دهنده جهان اسلام از دیکتاتوری های حاکم است تا رهبری و نجات جهان را از آن خود کند[۸] .
ایران امکانات بزرگی در قدرت نرم دارد که در فرهنگ شامل زبان فارسی ، آداب و رسوم ایرانی ، تشیع و ارزش های سیاسی و سیاست خارجی متجلی می شود . ایران مؤسسات زیادی را در داخل و خارج ایران زیر نظر رهبرانقلاب جهت تحقق "صدور انقلاب" مورد استفاده قرار می دهد[۹] .
به طور مثال ، ایران حدود ۵۰ کانال تلویزیونی به زبان عربی را با عناوین مختلف فرهنگی ، تبلیغی ، بسیجی و سیاسی ، برنامه های کودک و سریال های تاریخی برای صدور انقلاب خمینی به کارگرفته است . ایران بنا بر اسناد ویکیلیکس بیش از ۱۱ هزار وب سایت و ۲۱۰۰ مرکز پژوهشی به زبان عربی برای انجام طرح خود در منطقه و نشر عقاید خود در بین کشورهای عربی ( به جز صدها مرکز و وب سایت به زبان های دیگر) دارد[۱۰] .
۱-۳ قدرت نرم در راهبرد ایران در داخل سوریه: از تأسیس تا نفوذ
منطقه عربی (بنا بر اسناد ایرانی) در رأس اهداف قدرت نرم ایران می باشد[۱۱] . سوریه نیز به عنوان قلب برای راهبرد ایران است . یکی از آخوندهای نزدیک به سید علی خامنه ای گفته است : " اگر سوریه را از دست بدهیم نمی توانیم از تهران محافظت نماییم[۱۲] لذا سوریه دروازه ایران به سوی جهان عرب و به سوی تمام جهان است چون راه رسیدن به آب های گرم مدیترانه و تحقق هلال شیعی می باشد[۱۳] این اهتمام ، انگیزه ایران شد برای روابط با سوریه .
چیزی که برای ما مهم است تأسیس روابط ایران و سوریه در زمان حافظ اسد و سپس پسرش تا امروز از جنبه تأثیر در نفوذ فرهنگی ایران در سوریه[۱۴] می باشد . ارتباط حافظ اسد با خمینی قبل از انقلاب ایران شروع شد[۱۵] . پس از پیروزی انقلاب حافظ اسد معاون خود را برای تبریک و تهنیت نزد خمینی فرستاد و روابط آغاز گردید و تناقض بین نظام دینی شیعی که تبلیغ اسلام می کند و نظام "لاییک قومی گرای عرب" اسد ، مانع از تمایز و قدرت این روابط نشد و نکات مشترکی همچون عوامل منطقه ای و بین المللی باعث این ارتباط بود و البته رابطه دینی و طایفه ای بین این دو هم دور از این ارتباط نبود[۱۶] .
هر چند ورود ایرانی ها و فعالیت آنان در ترویج تشیع در زمان حافظ اسد شروع شد ولی با این حال مسافت بین آنان و اهالی سوریه و مؤسسات سنی محفوظ ماند . برای همین بعضی از فعالیت های ایران که باعث تحریک مردم می شد ، متوقف می گردید و احیاناً فعالیت شیعه کردن نیز محدود می شد[۱۷] .
در زمان بشار اسد روابط بین سوریه و ایران تحول جدیدی به خود دید ، ایرانی ها چندین برابر بیشتر از زمان پدرش فعالیت خود را در سوریه گسترش دادند و شیعه کردن در مناطق مختلف سنی و غیر سنی بیشتر شد . بشار نیز هیج اعتباری به مؤسسات دینی سنی نداد و مجال را برای آموزش دینی شیعه در سوریه باز نمود. رایزنی فرهنگی ایران دردمشق با فعالیت های فرهنگی و آموزشی متعددی آغاز به کار کرد . از مهم ترین این فعالیت ها افتتاح گروه های زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز آموزش زبان فارسی و امضای توافقنامه های تبادل دانشجو است . دمشق در زمان بشار ، شاهد فعالیت های شیعه گرای بی سابقه ای با حمایت دولت و سازمان های امنیتی ، بود[۱۸] .
۱-۴ هدف و مفهوم نفوذ فرهنگی ایران در سوریه
پس از شروع انقلاب سوریه ، ایران به سرعت در کنار نظام بشار ایستاد و رفته رفته دخالت ایران و نفوذ آن در دولت بیشتر شد[۱۹] و ایران جرأت انجام دادن اموری در نفوذ فرهنگی که قبلاً از آن خودداری می کرد را پیدا نمود . موضوع فرهنگی هیچگاه از نقشه ایران در اوج برنامه نظامی اش غایب نبوده است[۲۰] و آنچه را که از ابتدای برقراری روابط در زمان اسد پدر آغاز کرده بود در حجم بزرگ تری ادامه داد . با وجود اطراف زیادی در میدان سوریه و صداهایی که خواهان خروج نیروهای خارجی از سوریه می باشند ، ایران سعی نموده با ایجاد تحولات فرهنگی و دمگرافیک ( ترکیب جمعیتی ) ، چنانچه روزی مجبور شود شبه نظامیان خود را از سوریه خارج کند ، حضور خود را در سوریه حفظ نماید . بنابر این جنگ ایران در سوریه فقط جنگ نظامی نیست بلکه برای تحقق وابستگی سوریه به ایران است . هدف ایران فراتر از تثبیت نظام بشار است در سوریه می باشد[۲۱] . هدفش ایجاد تحول فرهنگی در تمام مناطق سوریه است . این تحول طی چند سال کوتاه رخ نمی دهد چرا که جنگ های فرهنگی وبرخورد تمدن ها طولانی و زمان بر است[۲۲] . فرهنگ معروف است به این که مجموعه ای پیچیده از دانش ها ، اعتقادات ، هنرها ، صنایع ، اخلاقیات ، عادات و رسوم می باشد که فرد به عنوان عضوی از جامعه ، آن را کسب می کند . در این مفهوم منابع و مصادر فرهنگ عبارتند از دین ، ارزش ها ، عادات و رسوم ، سنت ها ، شعائر ، مراسم ها و میراث . فرهنگ به کلیتِ روش زندگی یک ملت اشاره دارد و به عنوان هویت فرهنگی ملت ها و امت ها شناخته می شود و از مهم ترین عوامل بقای ملت ها و قدرت آنان و مقاومت شان در نزاع ها می باشد و به همین دلیل تغییر هویت و فرهنگ هر جامعه ، هدف استعمار گران بوده و هست تا جایی که گفته می شود : " نمی توان بر هیچ کشوری غلبه نمود جز با شکستن ستون فقرات آن که زبان ، فرهنگ و میراث معنوی آن کشور باشد "[۲۳]
اگر فعالیت فرهنگی ایران در سوریه قبل از ۲۰۱۱ م را "دخالت نرم" یا " دیپلماسی فرهنگی" بنامیم[۲۴]، آما آنچه که بعد از ۲۰۱۱ اتفاق افتاد جنگ فرهنگی بود . این چیزی است که تهاجم فرهنگی یا امپریالیسم فرهنگی و یا نفوذ فرهنگی نامیده می شود و معنای آن تلاش برای تسلط بر افکار عمومی مردم به عنوان ابزار ایجاد تغییر در ارتباطات نیروهای بین دو کشور است . دیپلماسی فرهنگی مشروط به تفاهم و مبتنی بر پایه های اخلاقی است . امپریالیسم فرهنگی ابزاری خارجی برخوردار از قدرت فرهنگی می باشد که در خدمت سیاست و به ضرر دیگران به کار گرفته می شود . جنگ فرهنگی خطرناک تر از جنگ نظامی است[۲۵] چرا که با گسترش و نفوذ تدریجی فریبکارانه ، اراده ها را فلج می سازد و بر افکار و عقول و ذائقه ها سیطره یافته و آن ها را مسموم می سازد تا مردم تابع ارزش ها و فرهنگ وارداتی و تحمیلی بشوند . این است معنای نفوذ فرهنگی ایران در سوریه.
۲- ابزار دینی ایران جهت نفوذ فرهنگی در سوریه
دین درهویت فرهنگی هر کشور اهمیت دارد خصوصاً و بلکه در ایران بیشتر چرا که شکل مذهبی تنگی به خود می گیرد . با این که شیعه درابتدای دوران اسلام عربی بود ولی رفته رفته متأثر از عوامل فراوانی متحول و نهایتاً در ایران و خارج از آن تبدیل به تشیع فارسی شد و با قومی گرایی ایران و تمدن فارسی آمیخته گردید به گونه ای که از تشیع عربی قدیم بسیار متفاوت می باشد و با تحمیل مبدأ ولایت فقیه توسط ( امام ) خمینی ، ویژگی های این تشیع فارسی کامل گردید[۲۶] . در نظریه ولایت فقیه تمام آنچه که در نظر شیعه از اختیارات امام منتظر است که امتداد اختیارات نبی اکرم (ص) و ائمه می باشد ، در حوزه صلاحیت های دینی و دنیوی امام خمینی و جانشینان پس از او قرار گرفت و این شکل از تشیع والاترین عنصر هویت فرهنگی ایران گردید و مهمترین ابزار نفوذ نرم ایران در کشورهای منطقه شد و می توان گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، قوی ترین سلاح در قدرت نرم ایران می باشد [۲۷] . بنابراین تشیع مبتنی بر اصل ولایت فقیه اولین چیزی است که ایران در صدد صدور آن در چارچوب صدور انقلاب خواهد بود . ما برآنیم که ابزار نفوذ فرهنگی ایران در سوریه در جنبه دینی آن در شکل شیعه کردن ، فرستادن حجاج وزایرین ، اشغال اماکن دینی و تأسیس حوزه های دینی را رصد کنیم .
۲-۱ نشر تشیع[۲۸] کلید ایران برای ترویج طرح توسعه طلبانه اش
تاریخ شیعه درسوریه به زمان های درازی در گذشته می رسد[۲۹] ولی آمارهای رسمی نشان می دهد که تا سال ۱۹۵۳ شیعه یک طایفه کوچک ونسبت آن ۰.۴% ( چهار دهم درصد ) جمعیت سوریه بوده است[۳۰] . این آمار پس از روی کارآمدن حافظ اسد و سپس پسرش بشار که مجال را برای ایران جهت نشر شیعه باز نمود ، بسیار تغییر کرد . دوران حکم این دو دوران طلایی نشر شیعه در سوریه است ، چرا که تعداد شیعه شدگان به حدود ۷۶ هزار نفر رسید . ۵۳ هزار نفر ازآنان علوی و ۱۶ هزار نفر از اهل سنت و ۷ هزار نفر اسماعیلی بوده اند . تعداد سنی هایی که در زمان حافظ اسد شیعه شدند (در تاریخ ۱۹۷۰ الی ۱۹۹۹) به ۶۹۶۰ نفر می رسد . یعنی ۲۳۲ نفر در هر سال . تعداد شیعه شدگان در فاصله زمانی ۱۹۹۹ الی ۲۰۰۷ در دوران حکم بشار به ۸۰۴۰ نفر می رسد ، یعنی ۱۰۰۵ نفر در سال . نشر شیعه در ۱۱ منطقه جغرافیایی قبل از ۱۹۷۰ محصور بود و به ۷۱ منطقه جغرافیایی جدید در دوران حافظ اسد و ۶۵ منطقه جدید تا سال ۲۰۰۷ دوران حکومت بشار رسید .یعنی نشر شیعه ۱۱ برابر در دوران حافظ اسد نسبت به قبل از ۱۹۷۰ افزایش یافت . این درحالی است که در دوران بشار به ۳۹ برابر نسبت به قبل از سال ۱۹۷۰ یعنی سه برابر دوران حافظ اسد افزایش یافت . اغلب شیعه شدگان در مناطق سنی در منطقه "الجزیره" شامل استانهای الرقه ، دیر الزور، والحسکه، بوده اند [۳۱] چون که فعالیت ترویج تشیع در دوران بشار در این مناطق بیشتر شده در حالی که پدرش بعضی از فعالیت های تشیع را منع نموده بود [۳۲] این درحالی است که ایران در آن زمان مانند امروز در سوریه نفوذ نکرده بود . بدون شک در سال های بعد از انقلاب سوریه این آمار چند برابر شده است . هر چند ما قادر نیستیم آمار دقیقی از این تحولات داشته باشیم ولی این آمار ازسال ۲۰۱۲ باید چند برابر شده باشد . آنچه موجب می شود ما نشر تشیع را در مقدمه نفوذ فرهنگی ایران قرار دهیم و همچنین می تواند از ثمرات نفوذ فرهنگی ایران نیز باشد ، این است که ایران بر مبنای دیدگاهی که قبلاً بیان شد در زمینه نشر تشیع عمل می کند و مبالغ مالی هنگفتی را به این کار اختصاص می دهد [۳۳] . بنابر این نشر تشیع ابزار تثبیت نفوذ ایران درسوریه و غیر سوریه می باشد . این نفوذ با نشر تشیع بر مبنای ولی فقیه که جزو هویت فرهنگی ایران است ، صورت می گیرد [۳۴] . این امر برای مؤمنان به ولایت "ولی فقیه" که هم اکنون ( آیت الله ) خامنه ای جانشین خمینی باشد ، مشکل هویتی ایجاد می کند چون موجب دوگانگی هویتی آنان می شود . دوگانگی بین وطنی که به آن تعلق دارند و بین ایران که مرجعیت مذهبی آنان است . این باعث می شود شهروندان شیعه در سایر کشورها بیشتر وابسته به رهبر ایران باشند نه وابسته به کشورشان [۳۵] . این امر به نفع ایران در سوریه شروع به شکل گرفتن کرد ، همانطور که قبلاً در لبنان انجام شده[۳۶] وهمانطور که در عراق صورت گرفته است[۳۷] . در یکی از اسناد شبه نظامیان وابسته به ایران که افشا شده ، از ایران خواستار افزایش دوره های دینی برای افرادش شده است تاباعث نشر ایمان وعقاید و پایبند بودن به اخلاق و مکتب ولی فقیه گردد. در این سند خواستار تعامل با رزمنده های این گروه شبه نظامی و خانواده های آنان همانند تعامل با رزمنده های حزب الله لبنان شده و از ایران و حزب الله درخواست می کند حضور شیعیان در پست های دولتی و مؤسسات رسمی تضمین شود . برای اولین بار برای شیعیان در سوریه تشکّلی به عنوان "مجلس اسلامی جعفری اعلا در سوریه" در سال ۲۰۱۲ با حمایت ایران تأسیس شد . این مجلس برگرفته از مجلس اسلامی شیعی اعلا در لبنان است و نشان می دهد که این تشکّل "جریان خمینی" در سوریه می باشد[۳۸] .
تشیع ایرانی بین شیعه و متشیعین با محیطی که درآن به دنیا آمده اند فاصله می اندازد[۳۹] چون ایران به وسیله گفتمان دینی طایفه ای و برانگیختن احساسات ، آنان را به خود وابسته می کند ، لذا در نظرآنان چیزی از تشیع و ارتباطشان با ایران و برنامه ایران مهم تر نمی باشد و این چیزی است که در سوریه نیز اتفاق افتاد . بعضی از اهالی بُصری در منطقه حوران (جنوب سوریه) نقل می کنند شیعیانی را دیدیم که سال ها با هموطنان خود زندگی کرده بودند و با آن ها روابط اقتصادی و خانوادگی داشتند ولی همین که درسوریه انقلاب شد ، طرفدار نظام ماندند و به خانه های مردم حمله کردند و آنان را کشتند و حتی دختران خود را که با غیر شیعیان ازدواج کرده بودند را طلاق گرفتند[۴۰] . متشیعین دیر الزور نیز به شبه نظامیان ایرانی پیوستند و مردم منطقه خود را کشتند و بازگشت اهالی به منطقه را مشروط به شیعه شدن ، نمودند[۴۱] .
ایران بدین شکل "سنگرهای دفاع مذهبی" را برای خود در خارج از مرزهایش ایجاد می کند[۴۲] که برایش تسلط و نفوذ از طریق گسترش تشیع و تأکید بر پیروی مرجعیت و مقلدین شیعه از ایران ، فراهم می آورد[۴۳] . این امرباعث ایجاد عوامل قدرت جهت دفاع از امنیت ملی اش خارج از مرزها می شود . همچنین امکاناتی را از کشورهای مختلف جهت استفاده در طرح هایش به عنوان حامی شیعیان در جهان ، برای ایران فراهم می کند.
با در نظر گرفتن آمار شیعه شدگان در بین طایفه علوی ، معلوم می شود که فقط اکثریت سُنی از نشر تشیع ضرر ندیده اند بلکه آثار تشیع دربین علویان نیز مشاهده می شود . نفوذ علمای دینی علوی در جامعه علویان دیگر مثل سابق نیست و قدرت خانواده های سنتی معروف آنان از بین رفته و جای آن ها را شخصیت های جدیدی از میان بازنشستگان نظامی و امنیتی گرفته اند که نقش دینی آنان زیاد مهم نیست ولی ایران روی آن ها حساب می کند[۴۴] .
درکوشش ایران برای گسترش تشیع و نفوذ فرهنگی ، اهتمام ایران به دروازه های شرقی وغربی سوریه ، قابل ملاحظه است . ایران سعی نمود تشیع را همانطور که ذکر شد در منطقه شرقی سوریه (الجزیره) منتشر کند و هنگامی که توانست افرادی از قبایل و عشایر الجزیره را با پول به سوی تشیع بکشاند[۴۵] تلاش خود را در البوکمال در حومه دیر الزور که دروازه و معبر شرقی سوریه به سمت عراق است ، دو چندان کرد ، درحالی که تا انقلاب سوریه در سال ۲۰۱۱ شیعه ای در این منطقه وجود نداشت . ولی بنا به گواهی برخی افراد ، تلاش های شیعیان برای نفوذ به این شهر ، به نتیجه ای نرسیده است[۴۶] . ایشان تأکید کردند تشیع در منطقه در دوران بشار اسد شروع شد و فقط به اندک افرادی محدود بود که اهالی منطقه ، آنان را طرد کرده و به آن ها اجازه ساخت حسینیه در شرق البوکمال را نداده بودند . پس از سیطره داعش بر منطقه ، این منطقه هدف شد و شبه نظامیان شیعه به این منطقه هجوم آوردند و بر دروازه سوریه از طرف عراق برای تأمین ورود و خروج کاروان ها تحت پوشش سازمان های مردم نهاد ، سیطره یافتند[۴۷] .
جهت ایجاد ارتباط بین مناطق نفوذش ، ایران در منطقه دروازه غربی کشور در منطقه حومه حمص و القُصیر ( که هم مرز با لبنان است ) برای گسترش تشیع فعالیت نمود . پس از سال ۲۰۰۰ فعالیتش افزایش یافت و علنی شد و مسجدی شیعی در شهر القُصیر ساخت درحالی که تعداد شیعیان بیشتر از چند ده نفر نبود . از این مسجد ، شیعیان سعی کردند با دعوت به حضور در برنامه های این مسجد که با حضور افرادی از لبنان و غیره برگزار می شد ، روحانیون و با سوادها را جذب نمایند . آن ها توانستند یک خانواده سنی مذهب را با پول و وعده تأمین شغل ، شیعه کنند . این افراد هم کوشش کردند تا همکاران و نزدیکان خود را گاهی با استفاده از ارتباطات قوی که در سوریه و لبنان دارند ، ترغیب کنند شیعه شوند و بعضی وقت ها هم با تهدید نمودن و ترساندن آنان از نیروهای امنیتی ، وادارشان کنند شیعه شوند[۴۸] . بنابر این در هر دوصورت این امر بدون اقناع آگاهانه صورت می گرفت . همه این ها قبل از سال ۲۰۱۱ بود.
پس از فرماندهی حزب الله در نبرد القصیر در سال ۲۰۱۳ که باعث مهاجرت اهالی آن شد و حزب الله منطقه را تحت تصرف خود در آورد، این منطقه به مناطق دیگر زیر سیطره حزب الله در منطقه البقاع لبنان [۴۹]، متصل شد.
سعی و کوشش ایران جهت نفوذ فرهنگی و نشر تشیع به وسیله قدرت نرم در مناطقی که برایش جهت اتصال هلال شیعی اهمیت دارد قبل از انقلاب سوریه ، موفق نبود لذا بعد از انقلاب ، جهت تحمیل آن به قدرت سخت از طریق گروه های مسلح وابسته به خود متوسل شد چرا که ایران در سوریه فقط جنگ ژئوسیاسی نمی کند ، بلکه سوریه برای ایران تبدیل به یک نبرد عقایدی مذهبی تمام عیار شده است[۵۰] .
۲-۲ حجاج و زایرین ، پیشاهنگان ایران جهت نفوذ فرهنگی
ورود شیعیان به سوریه غالباً با عنوان زیارت دینی بوده است . تعداد زایرین ایرانی به سوریه در سال ۱۹۷۸ (قبل از انقلاب خمینی) به ۲۷۰۰۰ نفر رسید . پس از پنج سال (پس از سال ۱۹۷۹ وانقلاب خمینی) این آمار به ۲۰۲۰۰۰ نفر رسید یعنی ۹ برابر افزایش یافت . در آمار سازمان ملل سال ۲۰۰۶ آمده که تعداد عراقی ها در سوریه به بیش از یک ملیون نفر رسیده است[۵۱] . در سال ۲۰۰۸ ، تعداد ۳۶۰۰۰۰ ایرانی به سوریه سفر کردند[۵۲] و تعداد زایرین شیعه ایرانی درسال ۲۰۱۱ به دو ملیون نفر رسید[۵۳] .
در اینجا ، زیارت های دینی به عنوان یکی از پایه های فرهنگ تشیع فارسی ، مورد توجه ما نیست[۵۴] بلکه از این نظر که یکی از ابزارهای نفوذ فرهنگی ایران در سوریه و همراه با مراسم عزاداری و شعائر می باشد ، مورد توجه است . از سال ۲۰۰۱ دسته های عزاداری شیعه متشکل از عراقی ها ، لبنانی ها و ایرانی ها و متشیعین جدید سوری در محله های دمشق به راه افتاد . حرکت این دسته ها همراه بود با سینه زنی ولایی که از مهم ترین ابزارهای ترویج وتبلیغ مذهبی محسوب می شود و هیچ کس جرأت نداشت به این مراسم حساسیت برانگیز اعتراض کند چرا که مستقیماً از سوی نیروهای امنیتی نظام حمایت می شد[۵۵] . این درحالی است که این مراسم به بالاترین نمادهای اسلامی اهل سنت در دمشق یعنی مسجد اموی رسید . این دسته ها و سینه زنی ها یک نوع وسیله ایرانی است برای نشر فرهنگ و نمونه ایرانی شیعه درسوریه چرا که این گونه مراسم بین شیعیان دمشق که تابع مراجع تقلید مختلفی بودند [۵۶] برگزار نمی شد بلکه آنان سینه زنی و قمه زنی را حرام می دانستند[۵۷] . اصرار زایرین و متشیعین بر برگزاری این مراسم در دمشق و محکوم کردن ظلمی که در حق اهل بیت به دست اموی ها صورت گرفته به ویژه دشنام و لعن معاویه بن ابی سفیان "رضی الله عنه" در پایتخت اموی ها (دمشق[۵۸]) به معنای تحریک احساسات اهل شام و برانگیختن کینه های تاریخی قدیمی با آن ها ، می باشد.[۵۹]
این گونه زیارت های دینی تا امروز با حمایت ایران از سوی کشورهای مختلف به سوریه ، ادامه دارد. بیشتر از ۱۵ سازمان جهت تنظیم این زیارت ها از طریق کاروان های متعدد به هدف تبلیغ برای نظام سوریه و همچنین برای تأکید بر ثبات مناطق تحت سیطره نظام مشارکت دارند . به همین دلیل نظام حاکم سوریه از هیچ چیزی برای تسهیل این زیارت ها دریغ نمی کند و کاروان ها را تحت حمایت نیروهایی از " لشکر چهارم " قرار می دهد[۶۰] . فقط درآمد مالی آژانس زیارتی کویتی "حملة المعراج" که شامل ۳۶۰۰ تا ۴۸۰۰ زایر در سال می باشد ، سالانه به ۱۰ میلیون دلار می رسد[۶۱] . بخشی از هزینه ها را زایرین پرداخت می کنند و بخش دیگر آن از سوی ایران تأمین می شود . این سفرهای زیارتی با فعالیت های فرهنگی و دینی اش ، مناطق با غالبیت سنی را هدف قرار می دهند و متشیعین را ازمناطق مختلف سوریه می آورند تا کمک هایی را به آن ها در زیارتگاه های دینی دمشق بدهند ، همراه با فعالیت های فرهنگی و دینی گسترده ای که پول زیادی را غیر از کمک های انسان دوستانه ، خرج می کنند.
۳-۲ اشغال زیارتگاه های دینی : آغاز اشغال سوریه توسط ایران
فرهنگ شیعی ایرانی مبتنی است بر بزرگداشت زیارتگاه های دینی و زیارت این اماکن و گریه و زاری در آن ها . ایران از خاستگاه قیّم دانستن خود بر شیعیان جهان ، ساخت و بازسازی مراقد و مزارات شیعیان را اولویت کاری خود قرار داده است . این اماکن فقط مرکز زیارت مذهبی نیستند بلکه همین که ایران یک زیارتگاهی را بسازد ، بلافاصله زایرین از عراق ، لبنان ، ایران وخلیج (فارس) به سوی آن راهی می شوند و در کنار آن ها بازار ایجاد می شود و در آن جا جشن ها و مراسم و دسته ها برپا می گردد و به صورت یک مرکز تبشیری تبلیغی و منطقه ای شیعی در می آید ، انگار منطقه ای جدا افتاده از سرزمین فارس می باشد که در اینجا واقع شده است [۶۲] . وضع حسینیه هایی که ایران در سوریه می سازد هم بدین شکل است . درسال ۲۰۱۴ بنا بر یکی از پژوهش ها بیش از ۵۰۰ حسینیه در حال تأسیس بود و بنا بر منابعی دیگر این رقم تنها مربوط به دمشق بود ، نه در کل اراضی سوریه[۶۳] .
ایران از دهه هفتاد میلادی گذشته اهتمام به زیارتگاه ها و آرامگاه های دینی نشان داد و به همین سبب شروع کردند به جستجوی قبرهای قدیمی که از صفحه روزگار محو شده بودند و ایجاد زیارتگاه هایی که در هیچ کتاب تاریخ سندیت ندارند همچون زیارتگاه " محسن ابن الحسین" نزدیک "مشهد النقطة"در حلب و آرامگاه حضرت سکینه در داریا[۶۴] ( درجنوب دمشق) که بشار اسد عمداً هنگام سرکشی به پست های نظامی در آن منطقه در سال ۲۰۱۳ در کنار تابلوی زیارتگاه عکس گرفت[۶۵] . این روند ادامه پیدا کرد تا تعداد زیارتگاه های اهل بیت (ع) در سوریه بنا بر منابع ایرانی به پنجاه رسید[۶۶] که نیمی از آن ها فقط در دمشق قرار دارند و طوری شد که اگر کسی کنار دروازه های قدیمی دمشق بایستد ، آن قدر که عکس های کشته شدگان را گذاشته اند و زیر آن ها شعار "لبیک یا حسین" نوشته اند[۶۷] احساس می کند انگار جلوی ورودی منطقه "الضاحیة الجنوبیة" بیروت ، پایگاه حزب الله لبنان ایستاده است . عکس ها و پرچم های ایران و حزب الله در مناسبت های دینی شیعیان که در کنار زیارتگاه ها در سوریه برگزار می کنند ، افزایش می یابد . این مراسمات در دمشق با حضور مفتی سوریه و هزاران نفر از طرفداران ایران از کشورهای مختلف برگزار و توسط خبرگزاری ها و دستگاه های خبری ایرانی پخش می شود[۶۸] ، چون ایران در این کار ، پیروزی طرح نفوذ فرهنگی اش و ایجاد تحول در داخل سوریه را می بیند.
شبه نظامیان ایران علاوه بر زیارتگاه ها ، مساجد واقع در مناطق تحت سیطره شان را نیز ، به اشغال خود در می آورند . حزب الله مساجد زبدانی را ترمیم و آن ها را به مزارهایی تبدیل نموده که عکس های کشته های حزب الله در زبدانی در آن جا ها نصب شده اند . حزب الله خانواده های این شهدا را برای بازدید از این مساجد می آورد در حالی که اهالی اصلی این منطقه از ورود به منطقه خود ممنوع هستند.[۶۹] . این امر یادآور تصاویر نیروهای حزب الله است وقتی که شهر القُصیر را گرفتند و پرچم "یا حسین" را بر روی مسجد "عمر بن الخطاب" بر افراشتند . همین گونه پرچم ها و تصاویر رهبران ایران در زیارتگاه ها نصب می شوند تا بیانگر دیدگاه ایران باشد که این اماکن دینی را تابع خود می داند[۷۰] . تفاوت بین ایران و هرکشور سنی دیگر این است که ایران مالک "حسینیه" است ولی کشور سنی ، مالک مسجد نیست[۷۱] . این تفاوتی جوهری است که باید در پیگیری توسعه نفوذ ایران از طریق حسینیه ها ، به یاد داشته باشیم . برای همین عجیب نیست که حسینیه ها در وزارت اوقاف ثبت نمی شوند و تابع وزارت اوقاف سوریه نمی باشند ، بلکه تابع مراجع دینی اند (که اصالتاً ایرانی یا طرفدار ایران هستند) لذا با آزادی مطلق[۷۲] و به دور از قید و بندهای شدیدی که اماکن عبادتی سنی را شامل می شود ، فعالیت می کنند.
نظام حاکم سوریه سلطه و نفوذی بر مراکز دینی شیعیان که ایران در سوریه ایجاد می کند ، ندارد . چه بسا نظام حاکم سوریه موافقت رسمی خود را جهت اهتمام ایران به این اماکن ، می دهد[۷۳] . بعضی وقت ها ایران زمین هایی را در مناطقی که به دنبال جای پا برای خود جهت انجام فعالیت های تبلیغی شیعی است ، می خرد . مثلاً گاهی زمینی را به قیمت یک میلیون لیره سوریه برای یک هکتار خریده است درحالی که قیمت واقعی آن در بازار بیشتر از ۵۰ هزار لیره نیست![۷۴] . مسئولین ایرانی هم زیارت این اماکن را از دست نمی دهند تا وابستگی این اماکن به ایران و اهتمام شان به این اماکن را تأکید کنند . آقای احمدی نژاد رئیس جمهور ایران در سفر خود به سوریه در سال ۲۰۰۶ از طرح بنای حرم حضرت "سیده سُکینه" جعلی در داریا [۷۵] دیدن نمود و این یعنی انگار این زیارتگاه ها و اطراف آن ها واقعاً قطعه ای از ایران است و شیعیان طرفدار ایران برای دفاع از آن ها بسیج می شوند حتی اگر حقیقت امر آن ها را ندانند[۷۶] . این امر در آینده باعث ایجاد مشکلات قانونی می شود.
کار به جایی رسید که قاسم سلیمانی فرمانده لشکر قدس ، تأسیس یگان نظامی جدیدی را اعلام کرد به نام "تیپ مدافعین حرم"[۷۷] به منظور تأکید بر اهمیت زیارتگاه ها برای ایران و تأکید بر وابسته بودن این اماکن به ایران.
خنده آور است بدانیم ایران برای اجرای طرح های ساخت بعضی از اماکن دینی ، به دلیل وجود بناهای تاریخی در منطقه ، با یونسکو هماهنگی به عمل آورده ، انگار نه انگار که ملت سوریه و دولت مسئول سوریه وجود دارد[۷۸] . ارتباط ایران با اماکن دینی در کشورهایی که قصد نفوذ در آن ها و بازی با هویت آن ها را دارد بیشتر شبیه آن چیزی است که در فرهنگ ما ، مسمار جُحا ( میخ ملانصرالدین ) گفته می شود و این کاری است که در کشورهای دیگری نیز انجام می دهد[۷۹] .
لذا این جنگی بیرحمانه است برای شیعه کردن مکان و زمان و تحریف تاریخ و جغرافیای سوریه[۸۰] به وسیله سیاست بی سابقه گسترش قبرها و به هدف اجرای نقشه و هوس ایرانی جهت تغییر هویت بلاد شام . این تغییر ، تاریخ و جغرافیا که از عناصر هویت سوری هستند را هدف گرفته است چرا که از نظر تاریخی ، عناصر خارجی شیعی را وارد میراث تاریخی اسلام سنی می کند و از نظر جغرافیایی نیز مناطقی از سرزمین سوریه هر چند به مساحت اندک را به شکلی زیر نفوذ و اراده کشوری بیگانه که ایران باشد ، در می آورد .
۲-۴ حوزه های علمیه : آغاز نفوذ ایران در آموزش
درکنار ساخت حسینیه ها و زیارتگاه های دینی ، ایران می کوشد تا حوزه های علمیه مختلفی در سوریه ایجاد کند . این حوزه ها مراکز آموزش دینی طبق مذهب شیعه می باشند[۸۱] . حوزه ها نیز بیشتر مرکزی برای تولید افرادی حامل فکر ایرانی هستند تا تربیت افرادی با کفایت علمی . اولین حوزه در سال ۱۹۷۶ به دست حسن مهدی شیرازی که از نظام عراق آن دوران متواری شده بود ، در دمشق تأسیس شد[۸۲] . این حوزه و یک حوزه دیگر فقط تا سال ۱۹۹۵ وجود داشتند . بین سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ در منطقه زینبیه تعدادی دیگر حوزه ( بیش از پنج حوزه) تأسیس شد . سپس از سال ۲۰۰۱ الی ۲۰۰۶ در منطقه زینبیه بیشتر از ۱۲ حوزه شیعی و سه دانشکده آموزش علوم دینی شیعه ، تأسیس شد یعنی در عرض شش سال ، سه برابر آنچه که در ۲۵ سال بوجود آمده بود تأسیس شد[۸۳] .
تاریخ بار دیگرتکرار می می شود چرا که بنیانگذار اولین حوزه علمیه سید حسن شیرازی معتقد بود تأسیس حوزه در سوریه ، جبر تاریخ اموی و تاریخ به شکل عام است و برای احیای نام اهل بیت علیهم السلام در پایتخت امویین که دشمنان اهل بیت هستند می باشد[۸۴] بنابراین پس از فرو رفتن نظام حاکم سوریه در نقشه ایران ، عجیب نیست که حوزه ها ( همانطور که درمورد حسینیه ها گفتیم) در وزارت ذیربط دولت سوریه ثبت نشوند چون این حوزه ها با مجوز امنیتی تأسیس می شوند نه با مجوز قانونی[۸۵] . وقتی که قانون ساماندهی آموزش درسال ۲۰۰۶ صادر شد که شامل ساماندهی مراکز آموزش دینی درسوریه نیز می شد ، وزارتخانه های ذیربط هیچ مدرک رسمی پیرامون حوزه های رسمی و غیر رسمی پیدا نکردند و اسم بعضی از این حوزه ها را به شکل غیر رسمی بدست آوردند . وزارت اوقاف خواستار حضور مسئولین حوزه ها در جلسه با مدیریت آموزش شرعی ( دینی ) در سوریه شد ولی درخواست وزارت مورد بی اعتنایی قرار گرفت و کسی دراین جلسه حاضر نشد . وزارت اوقاف نیز گزارشی پیرامون حوزه های شیعه و اطلاعاتی درباره کمک های مالی که از خارج می گیرند و تابعیت دانشجویان خارجی نوشت بدون این که کسی جرأت کند این موضوع را به رهبری کشوری حزب بعث منعکس نماید[۸۶] .
بعضی از اهداف نشر حوزه های شیعه ، در برنامه ای که مرد با نفوذ ایران در سوریه سرتیپ هشام بختیار تدوین کرد ، آشکار شد . این برنامه بر دو مورد تأکید می کند : تضعیف آموزش شرعی سنی و تقویت مؤسسات آموزشی شیعه . از جمله گام هایی که در این زمینه برداشته شده : مجوز دادن به ۱۰ دبیرستان شرعی از سوی آموزش و پرورش سوریه[۸۷] بود . مؤسسات نظام به تقویت حوزه ها و تضعیف مراکز آموزشی سنی ادامه دادند و قانون آموزشی جدیدی را در سال تحصیلی ۲۰۰۶ - ۲۰۰۷ جهت خشکاندن ریشه آموزش دینی صادر کردند ، اما حوزه های شیعه از این قانون مستثنی بودند . برای همین علمای شام برای اولین بار بیانیه ای مستقیماًخطاب به رئیس جمهور صادر کردند و این قانون و استثنا قایل شدن برای حوزه ها را غیر قابل قبول دانستند ، که در نتیجه جهات ذیربط مجبور شدند این قانون را لغو کنند .[۸۸]
از جمله موارد برنامه هشام بختیار ، تعیین "عبد الله نظام" که طرح تشیع در سوریه را دارد ، به عنوان مشاور امور دینی در وزات اوقاف بود و به او مسئولیت ویرایش کتاب های درسی دبیرستان های شرعی سنی را داد تا مواردی که مورد قبول شیعیان نیست را حذف کند[۸۹] و در مقابل برنامه درسی ایرانی شیعی خالص برای حوزه ها و دانشکده های آموزش دینی شیعه قرار داده شد همراه با کمک های مالی و غیر مالی به طلبه ها . همین امر در دبیرستان های شرعی که رامی مخلوف در مناطق ساحلی سوریه تحت نظارت حوزه لاذقیه معروف به "مجمّع رسول اعظم"[۹۰] ایجاد نموده بود اتفاق افتاد و خیلی ها به علت اوضاع مالی سخت به این مدارس ملحق شدند.
جهت بیان خطرنفوذ فرهنگی ایران درسوریه به نکاتی اشاره می کنیم : مرجع شیعه آقای محمد وحیدی می گوید : درسوریه حدود ۲۰ حوزه علمیه وجود دارد و ما اساتیدی که از دانشگاه "جامعة المصطفی" فارغ التحصیل شده اند را جهت تدریس در این حوزه ها می فرستیم . این حوزه قبل از ۳۰ سال تأسیس شده و دانشجویانی از ۴۰ کشور مختلف جهان در آن درس می خوانند[۹۱] . تابعیت های متنوع اساتید و دانشجویان این دانشگاه امری آشکار است . حمایت مالی آن را ایران و اشخاصی از کشورهای خلیج (فارس) انجام می دهند و حمایت معنوی آن به وسیله کادرهایی از کشورهای مختلف که اغلب عراقی و ایرانی و بعضاً لبنانی هستند ، صورت می گیرد که در آن تدریس می کنند یا کادر اداری آن هستند و تا اواخر دهه ۹۰ میلادی گذشته میان آن ها هیچ شخص سوری نبود[۹۲] این امر وابستگی این حوزه ها به ایران و در خدمت اهداف ایران بودن آن ها را تأکید می نماید.
با مشوّق های ایران به طلاب این حوزه ها از کشورهای مختلف و مدیریت مستقیم ایرانی در این حوزه ها ، فارغ التحصیلانشان به مثابه سفیر ایران جهت نشرتشیع می باشند و اگر لازم شد به نیروهای شبه نظامی پیوسته و به نام ایران می جنگند به ویژه آن که بیشتر آن ها افراد فقیری هستند که در این حوزه ها و مراکز ، راهی برای امرار معاش خود و خانواده شان پیدا کرده اند[۹۳] . در این حوزه ها یک کینه طایفه ای هست که کمتر از کینه شبه نظامیان طایفه گرا نیست ، چرا که مواد درسی این حوزه ها مملو از کینه های تاریخی است[۹۴]. این امرباعث می شود دانشجو ( طلبه ) یک شخص جنگجو و نیروی امنیتی بار بیاید . چرا که سیستم آموزشی تربیتی ایران در تمامی مراحل و سطوح آن یکی از ابزار هایی است که برای تثبیت ارزش های دستگاه های نظامی و امنیتی کشور کارمی کند و اهداف مؤسسه آموزشی تربیتی آن جدا از اهداف دستگاه های نظامی و امنیتی آن نیست[۹۵] .
با این نوع نظام آموزشی و پرورشی ویژه که در حوزه ها هست و هاله ای از قداست بر آن به دلیل این که مراجع دینی از آن بیرون می آیند ، همان طور که "فهمی هویدی" توصیف کرده ، این یک نوع دولتی است در داخل دولت چرا که هیچ سلطه ای بالاتر از آن نیست بلکه گاهی مراجع حوزه ها بر دولت نیز برتر می باشند چون طرفدارانشان ( مقلدینشان ) فراتر از مرزهای دولت و در مناطق مختلف جهان منتشر هستند، و این امر بیم و هراس ما نسبت به خطر این حوزه ها که ایران تلاش برای انتشارشان در سوریه دارد ، بر هویت ملی و امنیت سوریه را دو چندان می کند چون همراه با نابودی مرجعیات سنی و علوی می باشد و در عرصه دینی ، مرجعیتی باقی نمی ماند جز مرجعیت هایی که این حوزه های ایرانی به وجود می آورند .
از اینجاست که می توان فهمید چرا ایران سعی می کند طلبه ها را با چشم پوشی بر حوزه اول شیعه در نجف ، به حوزه های دینی خود به ویژه در قم بفرستد ، چرا که این امر باعث می شود ارتباط شیعیان در کشورهای مختلف جهان را به مرجعیت خود مرتبط و از لحاظ اعتقادی آنان را به خود پایبند کند.
-------------------------------------------------
ملاحظه
ترویج تشیع در چارچوب تبلیغ دینی ، امری عادی می باشد . اسلام دین تبلیغ است و مسلمانان همواره به دعوت به اسلام اهمیت داده اند و گسترش جغرافیایی اسلام در طول تاریخ مدیون مبلغینی می باشد که الزاماً عالم دینی نبوده اند . بنابراین تبلیغ و دعوت به اسلام امری عادی تلقی می شود و طبعاً مسلمانان با خوانش مذهبی خود از اسلام به تبلیغ می پردازند . مشکل وقتی پدیدار می گردد که تبلیغ درون جهان اسلام صورت می گیرد و مخاطب مسلمان است . در اینجا تبلیغ اسلام ، تلاش برای تغییر مذهب تلقی می شود و حساسیت برانگیز می گردد چون در ذیل اثبات مذهب حق به آن نگریسته می شود و اختلافات مسلمانان از صدر اسلام تا تاریخ روز را به میان می کشاند . طبعاً این مسئله به قبل از انقلاب بر می گردد ولی پیروزی انقلاب اسلامی جان تازه ای به شیعیان داد و اعتماد به نفس آنان را به نحو بی سابقه ای بالا برد و انگیزه بیشتری برای تبلیغ مذهبی یافتند . بدخواهان با سوء استفاده از این واقعیت غیر قابل انکار ، ترویج تشیع را در راستای صدور انقلاب تفسیر کرده و سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران خواندند و عنوانی برای تبلیغ علیه ایران در جهان عرب قرار دادند که کارآیی و تأثیر گذاری زیادی نیز دارد لذا کتاب های زیادی در این خصوص تألیف شده و گزارش های پژوهشی و تحقیقاتی متعددی برای اثبات ترویج تشیع توسط جمهوری اسلامی ایران در کشورهای عربی ، انجام گرفته و موضوع میزگردها و همایش های متعددی بوده و رسانه ها به ویژه رسانه های عربی به آن پرداخته و می پردازند .
دستگاه های ذیربط در جمهوری اسلامی ایران باید به این موضوع اهتمام ویژه نشان دهند . ضرورت دارد جریان چاپ و نشر این گونه کتاب ها و تولیدات مراکز مطالعاتی و همچنین برنامه های رسانه ها در این زمینه رصد شوند و راهبرد مقابله با این ابزار کارآمد بدخواهان و دشمنان تدوین گردد . بی اعتنایی به این جریان چیزی از کارآمدی و تأثیر گذاری آن کم نمی کند . ادعای ترویج تشیع ابزار مؤثری در دست وهابی ها ، متحجرین و حکومت های عربی و دستگاه های جاسوسی و امنیتی غربی است که افکار عمومی مسلمانان را تهییج می کند و حتی بر برخی علمای جهان اسلام تأثیر می گذارد و عملاً بر سر راه تحقق راهبرد جمهوری اسلامی ایران در وحدت اسلامی و تقریب مذاهب مانع ایجاد می کند . این موضوع اختصاص به سوریه ندارد هر چند در سوریه به خصوص توسط معارضین بیشتر به آن پرداخته شده و با توجه به زمینه های تاریخی ، فرهنگی و سیاسی ، ظرفیت تأثیرگذاری آن بالا می باشد و به عنوان ابزاری برای تخریب پایگاه مردمی جمهوری اسلامی ایران در سوریه عمل می کند . کافی است اشاره کنیم دبیرستان های شرعی که در گزارش فوق به آن ها به عنوان نمونه ای از تلاش های ایران برای ترویج تشیع در سوریه به آن ها اشاره شده است ، با عکس العمل هایی که ایجاد نمود و فشارهایی که به رئیس جمهور سوریه وارد آمد نهایتاً به دستور ایشان تعطیل گردیدند . طبعاً همه بار مسئولیت بر گردن جانب سوری نیست و جانب ایرانی اعم از اشخاص یا دستگاه ها با نحوه عملکرد خود در این زمینه بخشی از مسئولیت را بر عهده دارند که پرداختن به آن مجالی دیگر می طلبد .
۱۰/۵/۲۰۲۰
رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سوریه
[۱] مرکز گفتگوی سوریه سلسله ای را با عنوان " شبه نظامیان طرح ایران درسوریه" را در سه قسمت ، از نوامبر ۲۰۱۹ تا ژانویه ۲۰۲۰ م صادر نموده . سپس میزگردی گفتگو محور با حضور بعضی از کارشناسان جهت بررسی و ارتقای آن منعقد نمود . نگاه کنید به https://cutt.us/۴u۸N۲
[۲] اسامی افراد بر اساس قاعده " چتم هاوس " ذکر نشده تا به راحتی هرآنچه بخواهند بگویند .
[۳] صلاح الدهنی، عربی ۲۱ ترصد عمائم نفوذ إیران بسوریا ومؤسساتها، عربی ۲۱ ، ۲۰ مارس ۲۰۱۹ : ص ۱۲ https://cutt.us/hfs۶f
[۴] نگاه کنید به کتاب الحرب الناعمة معالم رؤیة الإمام الخامنئ ی دام ظله، إعداد وإصدار مرکز الحرب الناعمة للدراسات، بیروت، ۲۰۱۴
[۵] البعث الشیعی فی سوریة ۱۹۱۹ – ۲۰۰۷ المعهد الدولی للدراسات السوریة، ۲۰۰۹ : ص ۶۵
[۶] المشکلة الشیعیة، أسامة شحادة، کتاب الراصد ۳ ، ۲۰۰۸ : ص ۲۶۴
[۷] ۴ - یُنظر: الاستراتیجیة الإیرانیة فی المنطقة العربیة القیود والفرص ) ۲۰۱۰ - ۲۰۱۵ (، رسالة جامعیة، جامعة الشرق الأوسط، منعم أحمد حسن، ۲۰۱۶ :
ص ۴۱ ، القوة الصلبة والناعمة لإیران، عبد الله یغین، مجلة رؤیة ترکیة، ۵ / ۲ - ۲۰۱۶ : ص ۹۲ ، والمشروع الإیرانی الصفوی الفارس ی مقدماته وأخطاره ووسائل
التصدی له، محمد بسام یوسف، ۲۰۱۰ : ص ۱۳ ، والتوظیف الإیرانی للفارسیة.. دور اللغة فی تصدیر الثقافة والثورة، أحمد موس ی، مجلة الدراسات
الإیرانیة، مرکز الخلیج العربی للدراسات الإیرانیة، السنة الثانیة، العدد الخامس، دیسمبر ۲۰۱۷ : ص ۶
[۸] مقولات فی الاستراتیجیة الوطنیة، تألیف: محمد جواد
لاریجانی، ترجمة وتحلیل: نبیل العتوم، مرکز العصر للدراسات الاستراتیجیة والمستقبلیة، لندن، ۲۰۱۳ : ص ۴
[۹] القوة الذکیة فی السیاسة الخارجیة: مرجع سابق، ص ۱۳۷
[۱۰] ینظر: مصطفی حسین، إمبراطوریة إیران الإعلامیة، موقع الراصد، ۱۹ - ۳ - ۲۰۱۷ ، الرابط: https://bit.ly/۳ffmCbw ، الوجه الآخر للقوة الناعمة الإیرانیة،
فراس إلیاس، المعهد الدولی للدراسات الإیرانیة، ۸ /یولیو/ ۲۰۱۸ ، الرابط: https://cutt.us/KXJqJ
[۱۱] اکتشاف القوة الناعمة الإیرانیة القدرات وحدود التأثیر، علی حسین باکیر، مرکز الجزیرة للدراسات، ۴ / ۱۱ / ۲۰۱۳ https://cutt.us/MDuTf
[۱۲] النخبة السیاسیة الإیرانیة وسوریا .. مسارات متوازیة نحو الهدف ذاته، إسکندر صادقی بروجردی، ترجمة: ماریا المنجد، مرکز الملک فیصل للبحوث
والدراسات الإسلامیة، العدد الأول، شباط ۲۰۱۴ : ص ۸
[۱۳] نگاه کنید به : أثر المذهبیة فی السیاسة الخارجیة الإیرانیة تجاه الشرق الأوس ط: دراسة حالة العراق – سوریا – لبنان، المرکز الدیمقراطی العربی، یونیو ۲۰۱۷ :
ص ۴۰ ، ومحددات الوجود الإیرانی فی سوریة، مرکز حرمون، آذار ۲۰۱۸ : ص ۷
[۱۴] نگاه کنید به : الجیش والسیاسة فی سوریة ) ۱۹۱۸ - ۲۰۰۰ م(، بشیر زین العابدین، دار الجابیة، ۲۰۰۸ : ص ۵۰۲ . وسوریا الدولة المتوحشة، میشیل سورا،
ترجمة: أمل سارة ومارک بیالو، الشبکة العربیة للأبحاث والنشر، بیروت، ۲۰۱۷ : ص ۱۷۴ . والعلاقات السوریة الإیرانیة بین التعاون والتحالف، حسین
العودات، شبکة فولتیر، ۲ / ۲۰۰۷ https://cutt.us/e۴TRY . ومستقبل التوغل الإیرانی فی سوریا فی میزان نظریة الدور فی العلاقات الدولیة، عبد الرؤوف
الغنیمی، ۸ / ۲۰۱۷ ، المعهد الدولی للدراسات الإیرانیة https://cutt.us/NsgvS . وقصة العلاقات السوریة الإیرانیة، عبد الجلیل زید المرهون، المعرفة، الجزیرة
نت، https://cutt.us/OayGT . والعلاقات الإیرانیة السوریة ) ۱۹۷۹ - ۲۰۱۰ (، مرکز المزماة للدراسات والبحوث، ۱۲ / ۰۱۳۲ https://cutt.us/Moy۷۵ .
[۱۵] البعث الشیعی: ص ۳۷ . ویُنظر: التجمعات الشیعیة فی بلاد الشام )الموسوعة الشاملة للفرق المعاصرة(، أسامة شحادة وهیثم الکسوانی، مکتبة مدبولی،
مصر، ۲۰۱۰ : ص ۱۱۰
[۱۶] نگاه کنید به: الروابط الدینیة بین إیران وسوریا، معهد واشنطن لدراسات الشرق الأدنی، ۶ / ۲۰۱۳ https://cutt.us/mRPLV
[۱۷] نگاه کنید: البعث الشیعی: ص ۳۹ - ۴۲
[۱۸] نگاه کنید: التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۸۰
[۱۹] العلاقات السوریة الإیرانیة ) ۲( الهیمنة الإیرانیة علی سوریة ۲۰۱۱ – ۲۰۱۴ ، مرکز المزماة للدراسات والبحوث، ۱ / ۲۰۱۴ https://cutt.us/qiNdD .
ومسؤول إیرانی: نهیمن علی سوریا ولا حاجة لقاعدة عسکریة، حلم الإمبراطوریة، إیران بوست، ۱۷ / ۴ / ۲۰۱۷ . https://cutt.us/dfjO۱
[۲۰] در خاطرات ژنرال حسین همدانی امده که طرحی به حسن نصر الله ارائه داده شد . وی در پاسخ گفت بشار و حزب بعث در حال غرق شدن هستند ، شما دراین اوضاع می خواهید کار فرهنگی انجام بدهید و برای آنها کلاس درس باز کنید ؟ و درباره امور معنوی با آنها صحبت کنید؟ الان اصلا موقع کار فرهنگی نیست . این نشان می دهد که طرح ایران درکنار فعالیت نظامی شامل فعالیت فرهنگی هم بوده است. نگاه کنید به: رسائل الأسماک، ما تقوله مذکرات الجنرال همدانی: الوصایة الإیرانیة علی سوریة، فاطمة الصمادی، مجلة سیاسات عربیة، العدد ۲۲ ، أیلول ۲۰۱۶ :
ص ۱۴
[۲۱] تعدادی از مسئولین ایرانی اعلام نمودند که ایران ممکن است برای حفظ دستاوردهای خود در سوریه که هدف استراتژیک می باشد ، ممکن است بشاراسد را ترک کند . رجوع شود به : محددات الوجود الإیرانی فی
سوریة: ص ۴ .
[۲۲] صدام الحضارات ( برخورد تمدنها) : ص ۶۹
[۲۳] أمریکا والإبادات الثقافیة ش، ریاض الریس للکتب والنشر، بیروت،
ْ، منیر ال عک ۲۰۰۹ : ص ۱۳
[۲۴] نگاه کنید : السیاسة الثقافیة الأمریکیة تجاه الوطن العربی: دبلوماسیة ثقافیة أم إمبریالیة ثقافیة؟ زاید عبید الله مصباح، مجلة المستقبل العربی، لبنان،
السنة ۳۷ ، العد د ۴۲۷ ، أیلول/ ۲۰۱۴ : ص ۱۰۱
[۲۵] نگاه کنید به : الغزو الثقافی ومقاومته، عزیزة الحاج، المؤسسة العربیة للدراسات والنشر، بیروت، ۱۹۸۳ : ص ۲۰
[۲۶] مبنای ولایت فقیه نزد بعضی از فقهای شیعه می باشد . ولی این مبنا را امام خمینی پس از انقلاب اسلامی علیرغم اختلاف نظر بین علما ، تحمیل کرد که بر اساس آن ولی فقیه ولی امر همه مسلمانان در جهان است و اطاعت از آن واجب است و انتخاب نمی شود بلکه مجموعه ای از فقهای خبرگان آن را تعیین می کنند . رجوع شود به : تطور الفکر السیاسی الشیعی من الشوری إلی ولایة الفقیه، أحمد الکاتب، ا لدار العربیة للعلوم، بیروت، ۲۰۰۵ : ص ۴۱ .
والعرب وإیران مراجعة فی التاریخ والسیاسة، مجموعة من الباحثین، المرکز العربی للأبحاث ودراسة السیاسات، الدوحة، ۲۰۱۲ : ص ۴۶ . والاستراتیجیة الإیرانیة فی المنطقة العربیة القیود والفرص: ص ۲۳ . والمشروع الإیرانی فی المنطقة العربیة والإسلامیة، مجموعة من الباحثین، مرکز أمیة للبحوث والدراسات
الاستراتیجیة، دار عمار، ۲۰۱۳ : ص ۳۱ و ۲۸۳ . وإیران من الداخل، فهمی هویدی، مرکز الأهرام للترجمة والنشر، ۴۴ ، ۱۹۹۱ : ص ۸۹
[۲۷] نگاه کنید : الصحوة الشیعیة بوصفها قوة إیران الناعمة: تحلیل تاریخی، طارق زیباکلام، الجزیرة نت، ۳ / ۴ / ۲۰۱۳ https://cutt.us/wRBhr
[۲۸] نشر تشیع به عنوان یکی از استراتژی نفوذ فرهنگی ایران در سوریه می باشد ، جهت اطلاعات بیشتر به منابع زیر رجوع کنید: - البعث الشیعی فی سوریة ) ۱۹۱۹ – ۲۰۰۷ (، المعهد الدولی للدراسات السوریة، ۲۰۰۹ .
- وتحذیر البریة من نشاط الشیعة فی سوریة، تألیف: عبد الستّیر آل حسین، دار المحدّثین، مصر، ۲۰۰۷ .
- وخریطة التشیع فی المدن السوریة، مرکز حرمون للدراسات المعاصرة، یونیو ۲۰۱۸ .
- والتشیع فی سوریة لیس خرافة، بحث میدانی، خالد السنداوی، إعداد وترجمة: حمد العیس ی، دار مدارک للنشر، الإمارات، ۲۰۱۴
[۲۹] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۴۰
[۳۰] البعث الشیعی: ص ۲۶
[۳۱] البعث الشیعی: ص ۱۶۰ - ۱۷۰ . وتصاعد المد الإیرانی فی العالم العربی، السید أبو داود، مطبعة العبیکان، السعودیة، ۲۰۱۴ : ص ۳۴۳
[۳۲] مصاحبه با یکی از فعالان دینی و سیاسی که سابقا در زندان صیدنایا بوده و از مشایخ منطقه شرقی سوریه میباشد این مصاحبه در استانبول در تاریخ ۲۳/۲/۲۰۲۰ انجام شده است.
[۳۳] کیف تتغلغل إیران فی دیر الزور؟ وکیف تبنی الحسینیات؟ عدی عبد الله، وب سایت: الحل السوری، ۳ / ۳ / ۲۰۱۸ . https://۰i.is/۷A۶u
[۳۴] رجوع شود به: المشروع الإیرانی فی المنطقة العربیة والإسلامیة: ص ۲۲۰ ، والدور الإقلیمی الإیرانی فی النظام الشرق أوسطی بعد الحرب الباردة، عیساوة آمنة،
رسالة جامعیة، جامعة الحاج لخضر – باتنة، الجزائر، العام الدراس ی ۲۰۰۹ - ۲۰۱۰ : ص ۷۴
[۳۵] نگاه کنید : المشکلة الشیعیة: ص ۴۲ ، والدور الإقلیمی فی النظام الشرق أوسطی بعد الحرب الباردة: ص ۱۰۵ ، والعرب وإیران مراجعة فی التاریخ والسیاسة: ص ۴۲ ،
والمشروع الإیرانی الصفوی الفارس ی مقدماته وأخطاره ووسائل التصدی له: ص ۳۳ ، والدور الإیرانی ومستقبل العلاقات السنیة الشیعیة، یحیی بوزیدی، بحث
فی مجلة رؤیة ترکیة، ۵ / ۲ - ۲۰۱۶ : ص ۲
[۳۶] معاون دبیرکل حزب الله اعلام کرد که وطن ولی فقیه ربطی به منصب و سلطه او ندارد ، امام خمینی به عنوان ولی فقیه حکومت ایران را اداره می کرد و وظیفه سیاسی عموم مسلمانان در کشورهای دیگر را تعیین می کند. همچنین رجوع شود به : التشیع الفارسی وموقفه من المخالفین: ص ۳۳۱.
[۳۷] آقای کیهان برزگان ، پژوهشگر ایرانی تأکید می کند که استفاده از شیعه درسیاست خارجی ایران سابقه دار است ولی بعد از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی که حضور شیعه در حکومت و سیاست رابه بار آورد ، باعث تقویت نفوذ ایران در این کشور شده است. رجوع شود به : أثر المذهبیة فی السیاسة الخارجیة الإیرانیة: ص ۴۷
[۳۸] نگاه کنید: انبعاث الشیعة، مرکز کارنیغی للشرق الأوسط، أیار ۲۰۱۷. org/diwan/۶۹۸۵۵-https://Carnegie
[۳۹] المشکلة الشیعیة: ص ۱۴
[۴۰] مصاحبه یا یکی از اهالی بُصری که در حوادث انقلاب سوریه و دوران حضور شیعیان لبنان در منطقه بوده ودیده که با اهالی منطقه چه کردند. این مصاحبه در قطر در تاریخ ۱۶/۲/۲۰۲۰ صورت گرفت.
[۴۱] کیف تتغلغل إیران فی دیر الزور؟ وکیف تبنی الحسینیات؟ عدی عبد الله، موقع الحل السوری، ۳ / ۳ / ۲۰۱۸ . https://۰i.is/۷A۶u
[۴۲] المشروع الإیرانی فی المنطقة العربیة والإسلامیة: ص ۲۸۱ و ۳۴۹
[۴۳] نگاه کنید: الاستراتیجیة الإقلیمیة لکل من ترکیا وإیران نحو الشرق الأوس ط ) ۲۰۰۲ - ۲۰۱۳ (، طایل یوسف العدوان، رسالة جامعیة، جامعة الشرق الأوسط،
۲۰۱۳ : ص ۱۳۵ . والمشروع الإیرانی الصفوی فی المنطقة العربیة، عباس شریفة، بحث فی مجلة مقاربات، العدد ۶ ، ۲۰۱۹ : ص ۵۱
[۴۴] صلاح الدهنی، مرجع سابق، https://cutt.us/hfs۶f
[۴۵] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۵۰
[۴۶] مصاحبه با یکی از سران عشایر البوکمان که فعالیت دینی و فرهنگی وسیعی در این منطقه تا قبل از ورود داعش به این منطقه داشته است. این مصاحبه در جنوب ترکیه درتاریخ ۲۶/۲/۲۰۲۰ صورت گرفت.
[۴۷] مرکز گفتمان سوریه هم اکنون در حال تهیه پژوهش ویژه ای در خصوص رابطه بین طرح ایران و جماعت های تندرو ، می باشد.
[۴۸] مصاحبه با معلم دینی از اهالی القُصیر . (جنوب ترکیه ۲۱/۲/۲۰۲۰)
[۴۹] نگاه کنید : معرکة القصیر التداعیات والآثار، المرکز العربی للأبحاث ودراسة السیاسات، مایو ۲۰۱۳
[۵۰] إیران ومعرکتها العقائدیة الکبری فی سوریا، فیصل القاسم، القدس العربی، ۴ / ۲۰۱۴ https://cutt.us/Hzct
[۵۱] نگاه کنید به: تحذیر البریة: ص ۱۸
[۵۲] شاه إیران کان قلقا من عروبة دمشق ...وثورة المستضعفین تحالفت مع البعث العلمانی ولیس الإخوان، إبراهیم درویش، القدس العربی، ینایر ۲۰۱۶ . https://۰i.is/۵۶oK
[۵۳] بنا بر آمار وزارت گردشگری سوریه . نگاه کنید : محددات الوجود الإیرانی فی سوریة: ص ۱۳
[۵۴] رجوع شود به : التشیّع العربی والتشیع الفارس ی: ص ۲۳۰
[۵۵] رجوع شود به: البعث الشیعی: ص ۱۰۵ - ۱۰۸ . وتحذیر البریة: ص ۲۳
[۵۶] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۲۸
[۵۷] کأنها الضاحیة .. دمشق تلتحف بالمقامات والمزارات واللطمیات الشیعیة، میرفت عوف، ساسة بوست، أبریل ۲۰۱۸ . https://۰i.is/XtrS . این درحالی است که نزد خیلی از علمای شیعه این مراسم را بدعت و باطل می دانند . رجوع شود به : التشیع العربی والتشیع الفارس ی: ص ۲۵۲ وما بعدها .
[۵۸] نگاه کنید به : التشیع العربی والتشیع الفارس ی: ص ۲۵۲ وما بعدها .
[۵۹] البعث الشیعی: ص ۸ . وماذا تعرف عن ملف تجنیس الإیرانیین والتغییر الدیمغرافی فی سوریا؟ حریة برس، مارس ۲۰۲۰ https://۰i.is/oW
[۶۰] "الفرقة الرابعة" (لشکر چهارم) شامل ۱۵ هزار نظامی است و به عنوان بهترین ومجهزترین نیروهای نظامی سوریه معروف می باشد . هم اکنون فرماندهی آن به دست ماهر است برادر بشار اسد می باشد . این لشکر متهم به جرایمی علیه بشریت از هنگامی که انقلاب سوریه درسال ۲۰۱۱ آغاز شد ، می باشد. نگاه کنید به: الفرقة الرابعة
فی الجیش السوری، الجزیرة نت، لینک :: t.ly/۲YH۶fPkhttps:/
[۶۱] تحت غطاء زیارة العتبات المقدسة .. حملة کویتیة لدعم المشروع الإیرانی فی سوریا، یاسر العلاوی، أنا برس، مارس ۲۰۲۰ . https://۰i.is/۰PNu
۷۹ - البعث الشیعی: ص ۸۷
[۶۲] البعث الشیعی: ص ۸۷
[۶۳] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۴۶
[۶۴] البعث الشیعی: ص ۸۴
[۶۵] التشیع فی سوریا، زمان الوصل، ۲۳ / ۱۲ / ۲۰۱۴ : ص ۱۵ . https://www.zamanalwsl.net/news/article/۵۶۵۱۱
[۶۶] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۶۳
[۶۷] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۳۹
[۶۸] وکالة الأنباء القرآنیة الدولیة ) Iqna ) https://iqna.ir/ar ، ۷ / ۳ / ۲۰۱۴ ، و ۳ / ۵ / ۲۰
[۶۹] حزب الله یرمم مساجد الزبدانی ویحولها إلی مزارات، المدن، ۶ / ۱ / ۲۰۱۹ . https://۰i.is/Xkdu
[۷۰] چرا که حسینیه تابع مرجعیت شیعیان می باشد برعکس مسجد که حتی اگر با پول و کمک خارجی ساخته شود زیر نظر اوقاف قرار می گیرد . اوقاف ممکن است جزو سازمان های دولتی و یا حسب قانون ، مستقل باشد.
[۷۱] کلیة المذاهب الإسلامیة بدمشق .. لماذا الیوم؟ أحمد مظهر سعدو، شبکة جیرون الإعلامیة، مارس ۲۰۱۸ . https://۰i.is/yyO
[۷۲] البعث الشیعی: ص ۱۰۱
[۷۳] البعث الشیعی: ص ۸۳
[۷۴] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۶۳
[۷۵] التشیع فی سوریة لیس خرافة: ص ۳۹
[۷۶] خیلی از ایرانی ها حقیقت امر سوریه را نمی دانند . به عنوان مثال آقای ریز ارلیخ پژوهشگر آمریکایی از یک نفر در تهران علت دفاع از بشار اسد را می پرسد و او می گوید من از شیعیان در همه جای دنیا دفاع می کنم از جمله آقای بشار اسد ، اما وقتی فهمید که بشار اسد علوی است متحیر ماند . رجوع شود به : داخل سوریة: قصة الحرب الأهلیة وما علی العالم أن یتوقع، ریز إرلیخ، ترجمة رامی طوقان، الدار العربیة للعلوم ناشرون، بیروت، ۲۰۱۵ : ص ۱۶۲
[۷۷] ما الذی تخطط له إیران فی دیر الزور؟ معهد واشنطن لدراسات الشرق الأدنی، ۱۰ / ۲۰۱۹ https://cutt.us/۱eKc
[۷۸] الإعمار الإیرانی للم راقد الشیعیة فی سوریا والعراق، نبیل العتوم، مرکز أمیة للبحوث والدراسات الاستراتیجیة، ۲۱ / ۴ / ۲۰۱۸ https://cutt.us/u۸iWA
[۷۹] ایران سعی می کند اردن را قانع کند در مقابل موافقت با زیارت اماکن دینی شیعیان در جنوب اردن ، به مدت سی سال نفت رایگان از ایران دریافت نماید ولی دولت اردن موافقت نمی کند چرا که خطر جدی نفوذ ایران در اردن را درک می کند . یکی ازکارشناسان اردنی علت موافقت نکردن اردن بر این طرح را بدین شکل توضیح داد وگفت: بارگاه حضرت زینب در سوریه قبل از ۳۰ سال وجود نداشت امروزه ایران شبه نظامیان خود را به بهانه دفاع از این حرم و اماکن دینی یگر به سوریه و عراق می فرستد. رجوع شود به : إیران تواصل استراتیجیتها الناعمة لاختراق الأردن .. وعمّان تتصدی بخشونة، إرم نیوز، ۱۹ / ۹ / ۲۰۱۶ ، https://cutt.us/W۸Lu
[۸۰] نگاه کنید به: الإعمار الإیرانی للمراقد الشیعیة فی سوریا والعراق، مرجع سابق .
[۸۱] رجوع شود به : إیران من الداخل ، فهمی هویدی : ص ۱۲۱
[۸۴] البعث الشیعی: ص ۳۵
[۸۵] البعث الشیعی: ص ۷۷ ، ومحددات الوجود الإیرانی: ص ۱۶
[۸۶] البعث الشیعی: ص ۱۲۸ – ۱۳۷
[۸۷] البعث الشیعی: ص ۱۵۶
[۸۸] تحذیر البریة: ص ۲۷ . جهت اطلاعات بیشتر به بیانیه علماء الشام ، رجوع شود به : البعث الشیعی: ص ۱۳۸
[۸۹] البعث الشیعی: ص ۱۵۸
[۹۰] مجمع الرسول الأعظم وثانویات رامی مخلوف الشرعیة، عین المدینة، ۳۰ / ۱۱ / ۲۰۱۶ ، https://۰i.is/Ap۸d
[۹۱] محددات الوجود ا لإیرانی: ص ۱۶
[۹۲] البعث الشیعی: ص ۸۲
[۹۳] من داخل إحدی مؤسسات إیران لنشر التشیّع بدمشق .. هکذا تطبق طهران أخطر مشاریعها فی سوریا، السوریة نت، ۷ / ۲ / ۲۰۱۷
[۹۴] الشعوبیة فی مناهج الحوزة الدینیة وأدبیات القیادة الإیرانیة، صباح الموسوی: ص ۵۲ .
[۹۵] عسکرة التعلیم المدرس ی فی إیران دراسة استقصائیة ملخصة، نبیل العتوم، إصدارات مرکز أمیة للبحوث والدراسات الاستراتیجیة، دار عمار،
الأردن، ۲۰۱۷ : ص ۷۷ و ص ۱۶۴
نظر شما