در حالی که دونالد ترامپ در حال آمادهشدن برای ترک کاخ سفید است، به گفته مفسر روزنامه حارث، «او هنوز هم میتواند جهان را به آتش بکشد و همانند فردی که جنون آتشافروزی دارد، تمام کبریتهای موجود را مصرف کند و بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل حاضر است با کمال میل و شادی بیش از حد فندک خود را به وی قرض دهد.» در واقع، خود نتانیاهو نیز «آتش را شعلهور» میکند.
ترور کاملا غیرمنتظره محسن فخریزاده مهابادی، فیزیکدان ایرانی ۵۹ ساله، سردار سرتیپ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دانشمند برجسته هستهای در جمهوری اسلامی (که روزنامه نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۵ او را با رابرت اوپنهایمر که طی جنگ جهانی دوم مسئولیت پروژه تولید اولین بمب اتمی آمریکا را برعهده داشت، مقایسه کرده بود) فیوز انفجاری را روشن میکند که دامنه نظامی و سیاسی غیر قابل پیشبینی دارد، حتی در شرایطی که آیتاللهها بمب اتمی در اختیار ندارند. از سوی دیگر، مخالفین آنها درخواستهای دیگری را مطرح مینمایند.
ایران اسرائیل را به عنوان عامل ترور فخریزاده متهم کرده است، اما مقامات رسمی اورشلیم این اتهامات را با سکوت نسبی پذیرفته یا اینکه با اظهارات چندپهلوی خود به آن چاشنی میزنند. اما در عین حال با کمال رضایت و خوشحالی اعلام میدارند که «اقدامی بسیار خوب» صورت گرفته است. یک مقام رسمی اسرائیل که به نام وی اشاره نشده (طبق رویه مرسوم)، پس از این ماجرا در گفتگویی با روزنامه مشهور آمریکایی توضیح داد: «جهان بایستی بابت برطرف کردن این شر سپاسگذار دولت یهود باشد.»
آموس یادلین، مدیر انستیتوی ملی مطالعات امنیتی و رئیس سابق سازمان اطلاعات ارتش گفت: «محسن فخریزاده هسته اصلی دانش و ساختار برنامه هستهای ایران بود.»
شکی نیست که ترامپ (اعتقاد بر این است که نتانیاهو به خوبی وی را در جریان گذاشت) نسبت به عملیات اسرائیل چشمپوشی میکند و این عملیات میتواند به یک جنگ منطقهای گستردهتر منجر شود. با این حال، ناظرانی که آرامش بیشتری دارند معتقد هستند، جرقههای خطرناک تحت کنترل باقی خواهد ماند. در این راستا برای نمونه و مقایسه اشاره میشود که «روسیه به اسرائیل اجازه میدهد تا در سوریه بر علیه گسترش ایران در این کشور دست به عملیات بزند، تا حدی که رژیم اسد را به خطر نیاندازد و تهران نیز از این قاعده بازی پیروی میکند.»
آیا ایرانیان به جای انتقامی که قول آن را دادهاند، منتظر خواهند ماند تا بایدن پس از ۲۰ ژانویه «سرد کردن این دیگ جوشان» را آغاز کند. یا اینکه شاید آنها قادر باشند نیروهای آفندی تحت کنترل خود (برای مثال حزبالله لبنان) را به منظور انجام عملیات ترور در منطقه خاورمیانه و یا نقاط دیگر بسیج کنند؟ آیا رئیس جمهور آمریکا در پنجاه روز باقیمانده دوره ریاست جمهوری خود «بدون کبریت» مانده است؟ ممکن است نخست وزیر اسرائیل «در شکارگاه سیاسی داخلی رام شود»، زیرا حتی امروز نیز دولت وی در معرض خطر سقوط قرار دارد. دلیل این امر قطعا تروری فخریزاده نبوده، بلکه عامل آن نزاع بین جناحهای سیاسی در درون کشور است.
شاید بتوان گفت، هدف استراتژیک علنی و درازمدت اسرائیل کارشکنی در پروژه هستهای ایران تا حدود زیادی ناشی از اجماع ملی و ترس گسترده است، که دولت آن را با یک سری ترور طی ده سال گذشته و اقدامات مختلفی توسط «عاملین معمولاً شناسایی نشده» آرام میکند. برخی اوقات پس از این حملات دست داشتن در آن پذیرفته شده، اما قطعا آثار قابل تشخیص آن حاوی پیام است.
بطور همزمان در تهران آمال هستهای کشور با اهداف صرفا صلحآمیز توجیه میشود.
پایگاه اینترنتی روزنامه تایمز اسرائیل به شمارش آنچه در سال ۲۰۲۰، در کنار ترور محسن فخریزاده، رخ داده اشاره میکند: ترور قاسم سلیمانی فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی در مجاورت فرودگاه بغداد، تخریب از راه دور سامانههای ریانهای حیاتی تاسیسات هستهای نطنز، مجموعهای از انفجارات اهداف مشخص طی تابستان گذشته.
علاوه بر همه این مسائل، ایران در معرض تحریمهای مالی آمریکا قرار دارد، که «حملهای ویروسی» برای اقتصاد و نیازهای روزمره شهروندان است و بطور همزمان ایران، همانند سایر کشورها جهان، با حمله بیامان ویروس کووید-۱۹ روبرو گردید.
نظر کارشناسان و ناظرین بادقت در رابطه با امکان افزایش میزان خطر اتخاذ اقدامات از سوی ایران آن است که علیرغم پیامها و شعارهاری رسمی از جانب تهران، در راستای حفظ نظام و توازن بین نیروهای محافظهکار و اصلاحطلب، سکوت برقرار است. در عین حال کشور در حال نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری است که طی آن دو گروه رقیب (محافظهکار و اصلاحطلب) در ژوئن ۲۰۲۱ میزان توان و قدرت خود را به آزمون خواهند گذاشت.
ارزیابی کارشناسان آشنا با مسائل (ایران) بر این است که علیرغم ضربه شغلی، اخلاقی و روانی ناشی از مرگ غیر قابل جبران محسن فخریزاده، که او را «پدر هستهای ایران» توصیف میکنند، این کشور تعداد کافی دانشمندان و کارشناسان برای جایگزینی وی را تربیت کرده و میکند. بنابراین آینده علمی هستهای، علیرغم این فقدان، فقط بستگی به جهتگیریهای اسلامی (عقیدتی) دارد. فخریزاده بیش از هر کس دیگری درباره برنامهای هستهای و بالستیکی ایران اطلاع داشت و «مصمم بود تا بمب را به آیتاللهها تحویل دهد.» ویپینگ ناتانگ از انستیتوی فناوری ماساچوست (MIT) بدون هیچ تردیدی متقاعد است که «بسیاری از وراثین (فخریزاده) به خوبی دانش ساخت بمب (هستهای) را در اختیار دارند.»
خبرگزاریها علاوه بر انعکاس اظهارات در مورد «استکبار جهانی» آمریکا و اسرائیل، همچنین به درج سخنان حسن روحانی رئیس جمهور و جواد ظریف وزیر امور خارجه مبنی بر آمادگی ایران برای گفتگو با آمریکا در مورد شرایط بازگشت به موافقتنامه هستهای پرداختهاند. واضح است که این سخنان در واکنش به اظهارات بایدن در مورد رفتار آتی واشنگتن میباشد.
تصمیمگیری نهایی همانند گذشته در تهران بستگی به رهبر دارد، که تاکنون «نرمش» خود را نشان نداده است. مفسرین خوشبینتر یادآوری میکند که علی خامنهای در سال ۲۰۱۵ اجازه
داد تا موافقتنامه هستهای امضا شود و همه میدانند که کسی حق بحث در مورد نظر وی را ندارد. او در توجیه گفت، این موافقتنامه بایستی «دربرگیرنده منافع ایران» باشد.
مشکل اینجا است که بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ذخایر اورانیوم غنیشده ایران دوازده برابر بیش از حد مجاز توافق شده با جهان است. این ۲۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم به صورت ضعیف و تا حد ۳ تا ۵ درصد غنیسازی شده است. برای ساخت بمب به اورانیوم غنی شده تا سطح حداقل ۹۰ درصد نیاز است. سنجش وزن در ترازوهای مختلف در جریان است./۰۵۹
منبع: روزنامه داناس مورخ ۰۲/۱۲/۲۰۲۰
نویسنده: بوریویه اردلیان روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی
نظر شما