خلیلویچ برای بار دوم مهمان پادکست صربستانی «کیاست عقل» بود؛ وی در برنامه نخست، که سال گذشته پخش شد، معنای اسلامی بودن فلسفه اسلامی را مورد بررسی قرار داد.
پژوهشگر مرکز علوم دینی «قم» در بلگراد، در برنامه جدید این پادکست توضیح داد که معرفت علمی در دو حوزه سنت دینی و جهان مدرن تعاریف متفاوت دارد. او خاطرنشان کرد که علم در سنت دینی، همه شاخه های حکمت نظری و عملی را دربرمی گیرد و لذا فلسفه به معنای متافیزیک نیز یکی از علوم بوده و با عنوان علم کلی شناخته می شود. از نظر خلیلویچ، دین مؤید علم به این معنای جامع می باشد و صحت تعالیم دینی را می توان در شاخه های مختلف حکمت نظری یا عملی مبرهن و مبیّن نمود. معرفت علمی در این تعریف ارزش جهان شناختی دارد به این معنا که به ما حقیقت عینی را نمایش می دهد. خلیلویچ معتقد است که معرفت علمی، در تعریف دینی آن، قدرت و توان ایجاد عمیق ترین تحولات معنوی را در وجود انسان عالِم، در مسیر تقرب وی به حقیقت، دارد و از این منظر، تعلیم و تهذیب با هم گره می خورد.
پژوهشگر مرکز علوم دینی «قم» در بلگراد در بخش دیگر از توضیحات خود، به تحلیل تعریف معرفت علمی و رابطه آن با دین و قدرت و آزادی در جهان غرب در سده بیستم پرداخت. وی یادآور شد که کارناپ، نماینده برجسته پوزیتیویسم منطقی و حلقه وین، بر اصل اثبات پذیری پافشاری می کرد و معتقد بود هر گزاره ای که با تجربه حسی قابل اثبات نباشد، علمی نبوده و گزاره ای مهمل خواهد بود. خلیلویچ توضیح داد که همه گزاره های متافیزیکی و ارزشی، چون به این معنا آزمون پذیر نیستند، در سده بیستم در غرب از حیطه معرفت علمی خارج شدند. وی اضافه کرد: همین دو دسته از گزاره ها عهده دار تبیین عالی ترین آموزه های دینی هستند و دین بدون این گزاره ها در غرب سده بیستم به ساختاری بی جان و بدون حیات تبدیل شده است.
خلیلویچ در ادامه به تبیین مواضع فلسفی ویتگنشتاین در تصحیح رویکرد پوزیتیوسم منطقی پرداخت. ویتگنشتاین معتقد به بازی های زبانی متعدد بود و زبان علم را یکی از زبان ها می دانست که به ناچار از زبان های دیگر باید تأثیر بپذیرد، در حالی که آن زبان های دیگر (همچون زبان اسطوره، شعر، دین و فلسفه) زبان هایی غیر علمی هستند. خلیلویچ این چرخش زبانی ویتگنشتاین را بسیار مهم تلقی کرد، چون نشانگر آن است که علم مدرن، پس از رویگردانی از عالی ترین آموزه های دینی، متافیزیکی و ارزشی، در نهایت به مرحله ای رسیده است که باید از عناصر فاقد عقلانیت علمی تبعیت کند. در چنین شرایطی است که علم مدرن در نقش ابزار برای تحقق اغراض انواع گوناگون قدرتِ فاقد عقلانیت، اعم از قدرت سیاسی، رسانه ای یا اقتصادی، ظاهر می شود.
پژوهشگر مرکز علوم دینی «قم» در بلگراد معتقد است انسان غربی مدرن نه تنها جان دین را از دین گرفته است، بلکه معرفت علمی و دانشمند را نیز تحقیر کرده است؛ از آن رو که علم را در خدمت عناصری غیر علمی قرار داده است، در حالی که علم و دانشمند، براساس اصل پوزیتیویستیِ آزمون پذیری، توان قضاوت علمی درباره آن عناصر و انتقاد از آنها را ندارند. علم مدرن در همه حالات ساکت و مطیع خواهد بود در حالی که اقتدار کور، بی رحمانه آن را به این جهت یا آن جهت سوق خواهد داد.
خلیلویچ در بخش پایانی صحبت خود در برنامه جدید پادکست صربستانی «کیاست عقل»، معنای آزادی انسان را نیز در دو حوزه معرفتی یاد شده متفاوت دانست. وی انسان را در سنت دینی، موجودی با قابلیت ملکوتی شدن معرفی کرد که در نشئه خاکی در اسارت قیود طبیعی است و در صورتی به آزادی حقیقی می رسد که از اسارت و قیود خارج شده و به سوی حقیقت متعالی رهسپار گردد. از نظر خلیلویچ، یاور انسان در طی این طریق، همان معرفت علمی با شاخه های گوناگون حکمت نظری و عملی خواهد بود که وی را به قرب حقیقت می رساند. از سوی دیگر، انسان مدرنیستی، به خاطر تبعیت از قدرتِ فاقد عقلانیت علمی، هیچ حقیقتی را ورای خود نمی بیند و بلکه خود را معیار و مبدأ حقیقت و حقوق و ارزشها می پندارد. چنین انسانی به اباحه گری لیبرالیستی معتقد است و همه چیز را برای خود مجاز و آزاد می داند. خلیلویچ با استناد به مواضع فلسفی سارتر، نماینده شهیر فلسفه اگزیتسانس، هشدار می دهد که انسان مدرن فرصت تحقق آزادی بی قید و شرط را پیدا نخواهد کرد، چون براساس بیان سارتر در جهان ماده رها شده است و دلهره و اضطراب مستمر به او اجازه نمی دهد از سراب آزادی نامحدود بهره مند شود. خلیلویچ پس از اشاره به این که انسان مدرن با شهود نفسانیت تباهش، خود را مهمل و رها می پندارد و این پندار زندگی او را رنج آور می کند، در پایان برنامه به تفسیر کوتاه آیه کریمه زیر پرداخت: «ومن أعرض عن ذکری فإن له معیشه ضنکا» (کسی که از یاد من روی برگرداند، معیشت او تنگ می شود).
1404/05/28
نظر شما