نویسنده : آقای ونگلیس استرگیوپلوس / سایت خبری in.gr
از قرن هشتم پیش از میلاد، زبان یونانی با الگوگیری از زبان فنیقی، براساس نیاز یونانیان برای دست یابی به یک فهم مشترک شکل گرفت. استفاده از خط و نوشته در متون دولتی، قوانین، آئین رای گیری و ... موجب شد تا نیاز به داشتن یک زبان مشترک و قابل فهم برای همگان احساس شود. ساخت اجتماعی و سیاسی دولت-شهر ها در یونان باستان و لزوم وضع و اجرای قوانین در سرزمین هایی که یونانی ها در آن زندگی میکردند، از دیگر الزامات دستیابی به یک زبان مشترک بود. در دولت-شهر آتن در دوران کلاسیک، زبان مشترکی برای شهروندان با اقتباس از زبان فنقی درنظر گرفته شد و حکومت آتن در این راه تلاش های فراوانی کرد.
در جوامع انسانی دوره قرون سیاه (قرن ۸ تا ۱۱ قبل از میلاد مسیح ع) به علت خود کفایی مردم در تامین معیشت و نبود پیچدگی خاص، نیاز برای نوشتن احساس نمیشد. اما با گسترش جوامع، افزایش جمعیت و شکل گیری دولت نیاز به زبان نوشتاری بهصورت مرحله ای آغاز شد. ارتباطات تجاری و تبادلات غرب مدیترانه از یک سو و برقراری ارتباطات با شرق (شرق مدیترانه) از طرف دیگر، باعث شد که زبان نوشتاری سمیتی در منطقه دریای اژه و جزیره کرت واقع در شرق یونان امروز، رواج یابد. با گذشت زمان و گسترش تعاملات تجاری ضرورت پرداختن به این مهم بیش از پیش هویدا شد. داد و ستد تاجران منطقه "اویون" با شرق و غرب مدیترانه بدون وجود یک زبان نوشتاری برای رسیدن به درک مشترک و حصول توافق، قابل گسترش نبود و این امر از کشفیات کتبیه های یافته شده در منطقه اژه و جزیره کرت کاملاً مشخص می شود.
در این چارچوب، هشت قرن پیش از میلاد، اولین کتیبه ها و دیگر نوشتافزا ها، استفاده از سیستم الفبایی با اقتباس از زبان فنیقی را نشان می دهد. بهرداری از نمونه و الگوی زبان فنیقی برای شکل دهی به زبان یونانی در آن ایام بسیار ضروری بود. نظریات و دیدگاه های اندیشمندان و محققین در مورد روش بهره گیری از نمونه های الفبای زبان فنیقی در حوزه مدیترانه، متفاوت است. تعدادی از این محققان توجه خود را برای برسی ریشه و نحوه شکل گیری زبان یونانی را به حاشیه کشور سوریه فعلی متمرکز کرده اند، اما تعدادی دیگری تحقیقات خود را بر منطقه دریا اژه و قبرس معطوف نمودند زیرا زبان یونانی که ریشه فنیقی دارد معمولاً در این منطقه به همرا زبان گفتاری سمیتیس تکلم می شده است.
بهره گیری از زبان نوشتاری در ابعاد گسترده تر از قرن هشتم قبل از میلاد تا قرن پنجم قبل از میلاد، توسعه یافت. وجود لهجه های متفاوت مناطق "یونا" (یوانینا امروزی) و دیگر مناطق از یک سو و نیاز ارتباط ساکنین این مناطق باهم و لزوم قانون نگاری دولت شهر ها و ... نقش مهمی را در لزوم رسیدن به زبان واحد یا زبان های مشابه اما با لهجه های متفاوت را ایفا کرده است. استفاده از متن و نوشته در دستورات دولتی و عمومی، نگارش متون قوانین، ثبت و نگارش نتیجه رای گیری ها، صورت حساب ها و غیره، بسیار اهمیت داشت، زیرا زیر بنای دمکراسی در جهان یونانیت، به خصوص در عصر کلاسیک را تشکیل می داد و باعث میشد که شهروندان دولت شهر ها به راحتی به وقایع دسترسی داشته باشند.
گفتنی است که یونان در دوران باستان و دوران کلاسیک به شیوه دولت شهری اداره میشد و این بدین معناست که هر شهری دارای حکم و حکومت خود بود و البته در بین شهرها با یکدیگر مشورت و همکاری و گاهی نزاع صورت می گرفت. بنابراین دولت واحد و کشوری به عنوان یونان در طول تاریخ و قبل از دوران معاصر وجود نداشته است. برای مثال دولت شهر های اسپارت، پلی پونیز، جزیره کرت در شرق یونان امروز، مقدوینه واقع در شمال یونان امروز، آتن و یوآنینا را می توان نامبرد. اگرچه حاکمان این شهر ها که بارها با همدیگر جنگ داشتند و جنگ های پلی پونیز و آتن یکی از پرکشته ترین جنگ های تاریخ این کشور به شماره می رود، اما در زمانی که کشوری بیرون از مرزهای این شهر ها با یکی از شهرهای این سرزمین وارد جنگ می شد، بقیه شهرها برای جلوگیری از رسیدن دامنه جنگ به شهرهای محل حاکمیتشان با هم متحد می شدند و حمله کننده را دشمن مشترکی می انگاشتند.
اما اگر بخواهیم در گذر تاریخ نگاهی به زبان یونانی بیاندازیم لازم است به دو مولفه اصلی در شکل دهی به زبان یونانی و یا ریشه یابی آن اشاره کنیم. یکی از این دو مولفه ریشه زبانی آن و بررسی زبان هند و اروپایی است و مسئله دیگر مسئله مهاجرات است. بنابر این در ادامه اشاره ای به زبان هند و اروپایی داریم و سپس به مسئله مهاجرت خواهیم پرداخت. سرآغاز زبان هند و اروپایی دست کم به قبل از عصر آهن باز می گردد، اما محل دقیق زایش این زبان مشخص نیست. در نقشه زبان مشترک هند و اروپایی زبان هایی همچون فارسی، هندی، ایتالیایی، فرانسوی، لاتین، یونانی، آلبانیایی، ارمنی، روسی و تعداد دیگری از زبان ها نامبرده شده است. ما با پرداختن به بررسی روند تکامل زبان یونانی در گذر تاریخ، در واقع به شناختی از تکامل این زبان به دوران قبل از تاریخ نیز می رسیم. در این چارچوب، زبان یونانی در دوران باستان در جمع خانواده ای از زبان ها قرار گرفته که دارای مبدا مشترک و اشتراکات ژنتیکی است و در واقع در جمع خانواده زبان هایی قرار دارد که در نقشه جهانی زبان های دنیا، به عنوان زبان هند و اورپایی شناخته شده است. در نقشه جهانی زبان هند و اروپایی به خوبی مشخص است که این زبان مناطق گسترده ای را در بر می گیرد مانند زبان هند باستان، لاتین وهمچنین شامل زبان های کشورهای اروپایی مختلف می شود. با مطاله اولین فرهنگ لغت زبان های هند و اروپایی، متوجه اشتراکات این زبان که آغاز آن به قبل از عصر آهن بر می گردد، میشویم. با این حال، براساس بعضی از تحقیقات به عمل آمده، محل دقیق خانواده زبان هند و اروپایی مشخص نیست.
در چارچوب تئوری سه جانبه مطرح شده برای این زبان، از مقایسه سطوح اجتماعی، مذهبی و اساطیر روشن می شود که این زبان علاوه بر ریشه لغوی و اشتراکات در این زمینه دارای اشتراکات فراوان فرهنگی و اجتماعی در میان جوامعی است که این زبان را در بر میگیرد. لذا طبق این تئوری گفته می شود در جوامع باستانی هند و اروپایی یک فرم سه وجهی در برگیرنده یک سلسله بافت است که مشخصات و شناسه های فرهنگی و اجتماعی جوامع هند و اروپایی را مشخص می نماید. در تقسیم بندی سه جهی در بعد جامعه شناسی مقدسات، جنگ ها و سبک زندگی کشاورزی و در بعد مذهبی تفاوت ها در پرستش خدایان مختلف مطرح می شود. لذا، شباهت های فرهنگی در جوامع هندو اروپایی، ممکن است وجود یک فرهنگ مشترک را نمایان سازد. البته، این به معنای همسانی مطلق بین جوامع این منطقه نیست. با این حال، مهمترین پایه تئوری سه وجهی در مطالعات ریشه یابی لغات منبعث از تشابهات فرهنگی، متبلور می شود. بدون شک شباهت های زیادی در کلمات زبان های امروزین کشورهای حوزه زبانی هند و اورپایی وجود دارد که برای مثل می توان کلمه "وسیلی یاس" در زبان لاتین، هند باستان، زبان ایرلندی و زبان یونانی را عنوان کرد که در همگی به معنای پادشاهی مورد استفاده قرار می گیرد. از این دست لغات مشترک بسیارند که از یک سو بیان گر ریشه مشترک زبانی است و از سوی دیگر بیانگر اشتراکات فرهنگی است که از نوع حکمرانی، دین مداری، نزاع ها و یا سبک زندگی کشاورزی برآمده است.
اما این اشتراکات بیانی و گفتاری می بایست شکل نوشتاری هم به خود می گرفت. از آثار اکتشافی می توان دریافت که انسان بعد از دست یافتن به زبان گفتاری به منظور ایجاد ارتباط با همدیگر، به زبان نوشتاری و ابداع خط روی آورد. ابتدا نگارش بر اساس شمایل ها و اشکالی بود که بر روی وسایل مختلف حک می کردند، اما رفته رفته این حکاکی ها بصورت الفبا در آمد و برای تسهیل و تدبیر امور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اداره جامعه بکار گرفته شد.
اما فارق از ریشه زبانی هند و اروپایی و فرهنگ منبعث از این جوامع روند مهاجرت و تعاملات ملت ها با یکدیگر در شکل دهی زبان را نباید از نظر دور داشت. بر اساس مطالعات به عمل آمده توسط زبان شناسان، مهاجرت به یونان و به بیرون از یونان نقش مهم در شکل گیری زبان یونانی به عنوان یک زبان هند و اورپایی ایفا کرده است. این تحقیقات نشان می دهند که زبان یونانی به عنوان یک زبان عضو خانواده زبان هند و اروپایی در بیرون از یونان شکل و فرم گرفته است که ریشه آن به دومین هزاره قبل از میلاد مسیح (ع) بر می گردد. البته در این زمینه دیدگاه های متفاوتی وجود دارد برخی بر این باورند که زبان یونان در خود یونان و نه بیرون از قلمروش شکل گرفته و قوام یافته است. اما بسیاری از محققین بر این باورند که شکل گیری زبان یونانی به عنوان یک زبان هند و اروپایی متاثر از ورود ملت های دیگر به این کشور از طریق جنگ و یا از طریق مهاجرت از یک سو و مهاجرت یونانیان به مناطق دیگر از سوی دیگر بوده است. این دسته از محققین بر این باورند که این تغییر و تحول در شکل گیری زبان یونانی به دو هزار و دویست سال قبل از میلاد بر می گردد. اکتشافاتی که در کشور قبرس، جزیره کرت واقع در شرق یونان، و دیگر کشورها به عمل آمده است، نشان می دهد قبل از شکل گیری یونان به عنوان یک کشور، این زبان به عنوان یکی از شاخه های زبان های هند و اورپایی وجود داشته و در سرزمین های مختلف همچون قبرس، لبنان امروزی، قفقاز، ایون(یوآنینا) ، لالیس و دیگر نقاط دنیا صحبت می شده است. بنابر این، زبان یونانی با حضور ملت های مختلفی که قبل از شکل گیری یونان در این سرزمین زندگی می کرده اند و یا بطروق مختلف حضور گذارا داشته اند، بوجود آمده و از زبان های رایج آن زمان تاثیر پذیرفته است، به عبارت دیگر ریشه زبان یونانی به عنوان یکی از اعضای خانواده زبان هند و اروپایی، ابتدا از خارج از مرزهای این کشور و حتی قبل از بوجود آمدن یونان به عنوان یک کشور، توسط ملت های دیگر آغاز شده بود.
اما در دوران معاصر لازم به ذکر است که تا پیش از سال ۱۹۸۰ در یونان، زبان یونان باستان تکلم می شد اما از سال ۱۹۸۰ به بعد با روی کار آمدن دولت سوسیالیست پاسوک به رهبری "اندرآس پاپااندرئو" از اندیشمندان حوزه زبان شناسی خواسته شد که زبان مدرن یونان تدوین گردد. بدین ترتیب این زبان بسیار روان تر شد و از چند تونی بودن کلمات، به تک تونی بودن آنان تغییر یافت. با این حال، دولت برای جلوگیری از تخریب ریشه زبان یونان باستان، اقدام به تدریس دورسی تحت عنوان زبان یونان باستان در مدارس راهنمایی و دبیرستان کرد تا مردم از زبان باستانی این کشور بیگانه نباشند.
همچنین کلیسای ارتدکس یونان نیز به رغم اینکه زبان یونانی را در نامه های اداری و مراسم مذهبی خودرا بکار می گیرد اما زبانی را که در مراسم مذهبی استفاده می نماید با زبان یونانی مدرن متفاوت است به گونه ای که حاوی تعدادی از حروف الفبای غیر متدوال در زبان معاصر یونان است. لذا، زبان کلیسایی و متونی که در مراسم مذهبی حال حاضر قرائت میشود، برای مردم عادی تا حدود زیادی غیر قابل فهم بوده و بارها از شورای کشیشان این کشور خواسته شده است که در مراسم مذهبی از زبان یونانی معاصر استفاده شود. این زبان هم با زبان یونان معاصر و هم با یونان باستانی این کشور تفاوت زیادی هم در گفتاری و هم در نوشتار دارد.
دولت سوسیالیست یونان بر کلیسا فشار آورد تا از زبان یونان معاصر و یا حتی زبان یونان باستان را درمراسم استفاده نماید تا مردم متوجه گفتار کشیشان در مراسمات و کلاس ها ی درسی شوند اما، کلیسای ارتدکس یونان به شدت با درخواست دولت وقت مخالفت کرد و همچنان متون مذهبی را به زبان کلیسایی می خوانند و اکثر مردم فقط با شنیدن کلمه "امین" صلیب کشیده و گویا فقط همین یک کلمه را متوجه می شوند.
باید گفته شود که در حال حاضر احزاب سیاسی نیز دارای سبک نوشتاری خاص خود هستند که برای مردم قابل فهم است ولی با زبانی که مردم عادی صحبت می نمایند، تفاوت هایی دارند و از این رو با خواندن یک روزنامه و یا مجله براحتی می توان فهمید که این روزنامه و یا مجله به کدام جناح سیاسی کشور تعلق دارد.
نظر شما