به نظر نمیرسد که یک یهودی یا مسلمان در آلمان، بتواند به راحتی حزب یا انجمنی مسیحی تشکیل دهد. حتی اگر چنین اتفاقی بیفتد، روزنامهنگاران راستگرا از هر روشی استفاده میکنند تا به افکار عمومی ثابت کنند که هدف موسسان این انجمنها، ضربهزدن به مسیحیان است. اما وقتی پای اسلام در میان باشد، این حرفها بیمعنی است. در آلمان، هر کس با هر پیشینهای میتواند انجمن اسلامی تاسیس کند و کسی هم واکنشی نشان نمیدهد.
هفته گذشته انجمن اسلام سکولار در هامبورگ تاسیس شد. نجلا کلک، جامعهشناس و یکی از موسسان این انجمن، درباره اهداف تاسیس این موسسه در صفحه فیسبوک خود نوشت:« این انجمن غیرحزبی که در حال حاضر ۱۵ عضو دارد، تلاش خواهد کرد تا به جدایی دین از سیاست در آلمان لطمهای وارد نشود.» این جامعهشناس در حالی خود را به عنوان یکی از موسسان یک انجمن اسلامی معرفی کرد که بارها با اظهارات ضداسلامی خود خبرساز شده بود. او حتی در سال ۲۰۱۰، در مصاحبهای عنوان کرد که مسلمان نیست. از سوی دیگر، کلک همواره خودش را به عنوان فعال حقوق زنان معرفی میکند. این در حالی است که هیچ توجهی به حقوق زنان مسلمان ندارد. کلک در بدو تاسیس انجمن مسلمانان سکولار گفت که اعضای انجمن، خواهان ممنوعیت پوشیدن روسری برای دختران زیر ۱۴ سال در موسسات آموزشی و اعلام بیطرفی مذهبی در مدارس هامبورگ هستند. بنابراین همانطور که میبینید برای او علایق و باورهای دختران مسلمان هیچ اهمیتی ندارد. رویکرد او همانند سیران آتش، موسس مسجد لیبرال برلین است.
البته نجلا کلک در انجمن اسلام سکولار تنها نیست. یکی دیگر از اعضای معروف این انجمن، پائول نلن از حزب سبزهای آلمان است. او هم هیچگونه دانش و تحصیلاتی در حوزه اسلام ندارد. نلن در سالهای اخیر، تنها مقالاتی در نقد اسلام منتشر کرده است. او صفحهای با عنوان اسلام خاص در اینترنت دارد که در آن به نقد اسلام واقعی میپردازد. در یکی از مطالبی که بر روی این سایت قرار گرفته، این عضو حزب سبزها، داعش را نماینده واقعی اسلام دانسته است. او همچنین در مطالب خود از سیاستهای اسرائیل دفاع کرده است.
در حقیقت، انجمن اسلام سکولار به دست غیرمسلمانانی دایر شده است که هیچگونه اطلاع و آگاهی درباره اسلام و نیازهای مسلمانان ندارند. در عوض، اعضای این انجمن به تسلط انجمنهای شیعه و سنی بر کنفرانس اسلامی انتقاد میکنند و میخواهند، اسلامی ساختگی را به جامعه آلمان ارائه دهند. در مسجد آنها، زنان و مردان، همجنسگرایان و اعضای فرقههای مختلف میتوانند در کنار یکدیگر نماز بخوانند. زنان در این انجمن میتوانند به عنوان امام مساجد پذیرفته شوند و اسرائیل از سوی موسسان این انجمن اسلامی مورد تحسین قرار میگیرد. اینها در حالی است که گفتار و رفتار آنها، با قوانین اسلامی و اعتقادات مسلمانان کاملا مغایرت دارد.
علاوه بر اینها، اعضای انجمن اعلام کردهاند؛ ایجاد انجمنهای اسلامی مستقل در مقابل موسساتی مانند اتحادیه ترکی-اسلامی دیتیب که از خارج از آلمان حمایت میشوند، بسیار مهم است و باعث ایجاد تعادل در جامعه آلمان میشود. آنها معتقدند انجمنهای اسلامی نباید از خارج از مرزهای آلمان حمایت شوند. به نظر من، این افراد نهتنها درباره انجمنهای مذهبی هیچگونه اطلاعی ندارند، بلکه از روی احساسات نژادپرستانه درباره مسلمانان نظر میدهند. به همیندلیل من دوست دارم بدانم که نظر آنها درباره انجمنهای کاتولیک در آلمان چیست. یعنی اگر پاپ فرانسیس که در حالحاضر رهبر کلیساهای کاتولیک جهان است، تغییر کند و روحانی غیرآلمانی جای او را بگیرد، ارتباط کلیساهای کاتولیک آلمان با واتیکان قطع خواهد شد؟ همچنین من میخواهم بدانم که واکنش این افراد به فعالیت کلیساهای انگلیکان در آلمان چیست؟ همه میدانیم که انگلیکانیسم شاخهای از مسیحیت با مرجعیت کلیسای انگلیس است. آیا شهروندان آلمانی توقع دارند که اعضای کلیساهای انگلیکان در آلمان، ارتباط خود را با کلیسای مرکزی در انگلستان قطع کنند؟ آنها درباره کنیسههای یهودیان در آلمان چه نظری دارند؟ پیروان دالایی لاما در آلمان چه میکنند؟ آیا به آنها هم گفته میشود که دالایی لاما آلمانی نیست و باید ارتباطشان را با او قطع کنند؟
پاسخ این سوالات مشخص است. به زعم بسیاری از آلمانیها، تنها مسلمانان هستند که باید از رهبران دینی خود در جهان فاصله بگیرند. در این شرایط، گروهی حتی سعی دارند با ادعاهای دروغین مانع فعالیت انجمنهای اسلامی شوند. چندی پیش برخی مدعی شدند که مرکز اسلامی هامبورگ، نماینده دولت ایران است. این در حالی است که مرکز هامبورگ متعلق به مسلمانان شیعه در آلمان است و دولت ایران هیچ ارتباطی با این مرکز اسلامی ندارد. دیتیب نیز شرایطی مشابه مرکز اسلامی هامبورگ دارد. بسیاری در آلمان مدعی شدهاند که این مرکز زیر نظر اردوغان کار میکند. در حالیکه چنین نیست. البته بسیاری از انجمنها و سازمان اسلامی در آلمان به ارتباط با دولتهای خارجی متهم شدهاند. در این میان، تنها انجمنهای متعلق به عربستان سعودی، تافته جدا بافته هستند. دولت عربستان با دیکتاتوری کامل همه چیز را تحت نظر دارد. اجازه رانندگی به زنان نمیدهد و از گروههای سلفی و تروریستی حمایت میکند. با این وجود، کسی در آلمان نسبت به فعالیت گروههای اسلامی تحت حمایت عربستان صحبت نمیکند. در چنین شرایطی، گروههای سکولار و لیبرال طرفدار اسرائیل نیز خود را به عنوان نماینده بخشی از مسلمانان جا میزنند و هر روز، فعالیتشان را گسترش میدهند. جالب است که در آلمان کسی کاری به این گروهها ندارد. شاید هم عدهای میخواهند که گروههای افراطی اسلامگرا و انجمنهای غیراسلامی را به عنوان نماینده مسلمانان آلمان جا بزنند. اما این گروهها نمیتوانند نماینده اسلام باشند. اسلام حقیقی، ارتباطی با افراط و تفریط ندارد.
منبع: مسلم مارکت
لینک یادداشت:
نظر شما