هنر نمایش در آلمان با نام‌ها و اتفاقات مهمی عجین شده است و به همین دلیل، بسیاری از آثار نمایشی آلمان جایگاه ویژه‌ای در میان علاقمندان به تئاتر دارند.

هنر نمایش در آلمان با نام‌ها و اتفاقات مهمی عجین شده است و به همین دلیل، بسیاری از آثار نمایشی آلمان جایگاه ویژه‌ای در میان علاقمندان به تئاتر دارند. سال‌هاست که نام‌هایی مانند لسینگ, شیلر, گوته و برشت نه تنها برای ژرمن‌ها، بلکه برای علاقمندان به تئاتر و ادبیات در نقاظ مختلف جهان آشناست. هنوز هم نمایش‌هایی مانند "فاوست" (گوته) و "ناتان حکیم" (لسینگ) در بسیاری از کشورهای جهان با استقبال روبرو می‌شوند. علاوه بر این‌ها، مدت‌هاست که فستیوال‌های تئاتر در شهرهای مختلف آلمان، میزبان هنرمندان از اقصی‌نقاط جهان است. 

قرن هجدهم تا بیستم میلادی، زمان ظهور نام‌های بزرگ در تاریخ هنرهای نمایشی آلمان بود. کارولینه نویبر یکی از کسانی است که نامش در تاریخ تئاتر آلمان اهمیت زیادی دارد. او به همراه همسرش در سال ۱۷۲۷ میلادی، گروه تئاتر خود را در ایالت زاکسن تشکیل دادند. این گروه در نوزده شهر از جمله درسدن، هامبورگ و لایپزیگ اجرا داشتند. اگرچه اطلاعات دقیقی از اجراهای گروه نویبر وجود ندارد، اما اطلاعات به جا مانده از این گروه در سال ۱۷۳۵ نشان می‌دهد که آنها در مدت هشت ماه، ۷۵ نمایش را بر روی صحنه برده‌اند. بسیاری از هنرمندان عرصه تئاتر در آلمان معتقدند که این گروه نقش زیادی در پرورش افرادی مانند گوتهولد افرایم لسینگ و پیشرفت تئاتر در کشور ژرمن‌ها داشتند. لسینگ از نمایندگان برجسته عصر روشنگری و یکی از مهمترین نویسندگان آلمان در قرن هجدهم بود. او به واسطه آشنایی با گروه پرآوازه کارولینه نویبر، به‌ تئاتر علاقه‌مند شد و بعدها نخستین تئاتر ملی آلمان را در هامبورگ بنیان گذاشت. لسینگ در سال‌های فعالیت خود، آثار بسیاری را بر صحنه برد. تئاتر "ناتان حکیم" مهم‌ترین اثر اوست.

از دیگر چهره‌های برجسته تئاتر آلمان می‌توان به یوهان کریستوف فریدریش فون شیلر اشاره کرد. شیلر مشهورترین نمایشنامه‌نویس آلمان است. بسیاری از نمایشنامه‌های او در کشورهای مختلف جهان بر روی صحنه رفته‌اند و بسیاری از آثار او مانند والنشتاین، دوشیزه اورلئان و گیوم تل، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات آلمان دارند. در کنار شیلر، یوهان ولفگانگ فون گوته نیز در تحول و رشد تئاتر و ادبیات آلمان نقش زیادی داشته است. نمایشنامه "فاوست" گوته در تاریخ تئاتر آلمان اهمیت زیادی دارد. حتی سال‌هاست که مهم‌ترین جایزه تئاتر در آلمان به این اسم نامگذاری شده است. جایزه غیرنقدی "فاوست" که در جامعه تئاتر آلمان از اهمیت زیادی برخوردار است، از سال ۲۰۰۷ به هنرمندان حوزه نمایش اهدا می‌شود.

از برجسته‌ترین چهره‌های تئاتر آلمان در قرن بیستم نیز می‌توان به برتولت برشت اشاره کرد. او در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان برجسته‌ترین نمایشنامه‌نویس تئاتر روایی شناخته می‌شود. موضوعات نمایشنامه‌های برشت برگرفته از واقعیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی روز بود. او همچنین با ابداع سبک فاصله‌گذاری در تئاتر، انقلابی بزرگ را در زمینه هنرهای نمایشی ایجاد کرد. پس از برشت، هاینر مولر را می‌توان بزرگترین نمایشنامه‌نویس آلمان در قرن بیستم دانست. مولر در طول دوران کاری خود، بیش از سی اثر نمایشی را به رشته‌ تحریر درآورد و بسیاری از آن‌ها را بارها به صحنه‌ برد. مولر با رجوع به آثار کلاسیک(از یونان باستان تا شکسپیر) سعی می‌کرد با خوانشی انتقادی، آن‌ها را برای امروز معاصرسازی کند.

سبک‌های مختلف تئاتر در آلمان

بسیاری قرن هجدهم را عصر روشنگری می‌دانند. عصر روشنگری در واقع جنبشی فکری و فلسفی در تاریخ تفکر غرب بود که از میانه‌های سده هفدهم آغاز شد و تا پایان قرن هجدهم ادامه داشت. این جنبش در نهایت باعث از میان‌رفتن کامل جهان‌بینی قرون وسطایی شد. اهداف اصلی متفکران روشنگری؛ آزادی، پیشرفت، مدارا و پایان دادن به سوء استفاده از کلیسا و دولت بود. این جنبش حتی بر هنرهای نمایشی در آلمان نیز تاثیر گذاشت. در این دوران، تئاتر ملی در آلمان شکل گرفت و نگرش‌های فلسفی دوره روشن‌نگری وارد آثار نمایشی شد. با این وجود، در اواخر قرن هجدهم، جنبش رمانتیسم شکل گرفت. این جنبش همواره تأکید داشت که احساسات و تجارب شخصی، واقعی‌تر و مهم‌تر از منطق و مسائل عقلانی است. اولین نمود رومانتیسم در هنر تئاتر آلمان با نمایشنامه‌های اولیه شیلر و گوته شکل گرفت. بعدها نیز دوره ناتورآلیسم در آلمان پدیدار شد. هرچند زمان ظهور ناتورآلیسم در سرزمین ژرمن‌ها دقیقا مشخص نیست، اما بسیاری معتقدند که اواخر قرن نوزدهم، دوران اوج این سبک در تئاتر آلمان بوده است. نمایش‌نویسان در سبک ناتورآلیسم، به جای بازآفرینی واقعیت، اثر خود را با قوانین طبیعت انطباق می‌دهند. آغاز قرن بیستم نیز با ظهور اکسپرسیونیسم همراه بود. اکسپرسیونیسم جنبشی در ادبیات بود که نخست در آلمان شکوفا شد. هدف اصلی این مکتب، نمایش احساسات درونی بشر، مخصوصاً عواطفی چون ترس، نفرت، عشق و اضطراب بود. این سبک پیش از جنگ جهانی اول در تئاتر آلمان رواج یافت. اکسپرسیونیست‌های آلمان تلاش می‌کردند تا حالات درونی و ناخوداگاه انسان را به نمایش بگذراند. نمایشنامه‌نویسان اکسپرسیونیست از طریق شخصیت اصلی نمایش مکنونات ذهنی و درونی خود را به نمایش می‌گذاشتند. با وجود آنکه عمر اکسپرسینیسم چندان طولانی نبود، اما تأثیر زیادی بر تئاتر آلمان گذاشت. بعد از جنگ جهانی اول نیز برخی از هنرمندان جنبش دادائیسم را پایه‌ریزی کردند. بنیان‌گذاران این جنبش معتقد بودند که جهان فاقد معنا است و تنها می‌توان از طریق هنر بی‌معنا،  واکنش درستی به آن نشان داد. از این رو نمایشنامه‌های آنها کاملا نامتعارف بود و گاه حتی با واکنش تند تماشاچیان مواجه می‌شد.

تماشاچیان و سالن‌های تئاتر

در طول قرون متمادی، تغییر و تحولات سیاسی - اجتماعی در اروپا باعث رشد رشته‌های مختلف هنری شد. در این میان،‌ زیرساخت‌های هنری نیز توسعه یافت. اگر در اوایل قرن نوزدهم تنها ۴۰ سالن عمومی تئاتر در آلمان وجود داشت، در اواخر این قرن، آمار مراکز تئاتر ده برابر شده بود. البته این افزایش تنها مربوط به قرن نوزدهم نبود، سالن‌های تئاتر در آلمان در قرن بیستم و بیست‌ویکم نیز افزایش یافت. براساس آمارها، در سال‌های اخیر، ۱۴۰ گروه تئاتر دولتی در آلمان وجود دارد که توسط مسئولان تئاتر شهرها، ایالت‌ها و همچنین در سطح فدرال آلمان اداره می‌شوند. علاوه بر این، در حدود ۲۰۰ گروه خصوصی تئاتر، ۱۳۰ ارکستر سمفونیک و اپرا و ۱۵۰ گروه غیردائمی تئاتر نیز در این کشور وجود دارند.  همچنین هر سال در آلمان، ۷۰ فستیوال تئاتر برگزار می‌شود و تعداد زیادی سالن نمایش در این کشور وجود دارد. تعداد تورهای نمایشی این کشور نیز زیاد است.  بدین ترتیب علاقمندان به تئاتر در شهرهای مختلف جمهوری فدرال، به راحتی به سالن‌های نمایش و فستیوال‌های مربوط به تئاتر دسترسی دارند. در حال حاضر، کوچکترین سالن نمایش آلمان در فراینزهایم قرار دارد که برای ۲۱ تماشاگر طراحی شده است. بزرگترین سالن تئاتر آلمان نیز در شهر هامبورگ است که ۲۴۰۰ تماشاگر را در خود جای می‌دهد.

طبیعی است که افزایش تعداد سالن‌های نمایش باعث افزایش تعداد تماشاچیان تئاتر در این کشور شده است. براساس آمارهایی که روندشو آنلاین منتشر کرده است، در طول سال‌های ۲۰۱۴- ۲۰۱۵، حدود ۲۱ میلیون نفر در آلمان به تماشای تئاتر رفته‌اند. همچنین آمارها در سال ۲۰۱۶ نشان می‌دهند که در مجموع ۳۹ میلیون نفر به تماشای تئاترها و برنامه‌های اپرا در آلمان رفته‌اند. این درحالی است که در سال‌های پیش از آن، آمارها از وجود ۳۵.۵ میلیون تماشاگر تئاتر و برنامه‌های موسیقی در آلمان خبر می‌داد.

بودجه تئاتر

در جمهوری فدرال، وظیفه حمایت از بخش فرهنگی، برعهده دولت‌های ایالتی است و دولت فدرال در مقیاسی محدود به هنرمندان و برنامه‌های فرهنگی کمک‌ می‌کند. دولت‌های ایالتی و شهرداری‌های آلمان در مجموع در حدود ۲.۵ میلیارد یورو برای حمایت از تئاتر آلمان هزینه می‌کنند. این بودجه حدود ۰.۲ درصد از کل هزینه‌های دولت‌های ایالتی است. بسیاری معتقدند که این حمایت‌ها مانع استقلال هنرمندان و هنر نمایش در آلمان می‌شود و به همین دلیل بسیاری از هنرمندان از کمک‌های بخش خصوصی استفاده می‌کنند. با این وجود، کمک‌های بخش خصوصی در مقابل بخش دولتی ناچیز است و هنوز نتوانسته جایگزین بخش دولتی شود.

کد خبر 1135

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 7 =