فوبیاهای قزاقستانی ها در قبال افزایش مهاجرت روس ها به این کشور

بسیج نسبی اعلام شده توسط مقامات فدراسیون روسیه در 21 سپتامبر باعث مهاجرت تعداد قابل توجهی از شهروندان این کشور به سایر کشورها از جمله قزاقستان شد. این امر همانطور که انتظار می رفت جامعه قزاقستان را به هیجان آورد و آن را به دو بخش تقسیم کرد. برخی معتقدند که به هیچ وجه نباید حضور روس ها را در این کشور مجاز کرد، در حالی که برخی دیگر بالعکس، به همان میهمان نوازی که اجداد دور و نه چندان دور قزاق ها را متمایز می کرد، فرا می خوانند.

بسیج نسبی اعلام شده توسط مقامات فدراسیون روسیه در 21 سپتامبر باعث مهاجرت تعداد قابل توجهی از شهروندان این کشور به سایر کشورها از جمله قزاقستان شد. این امر همانطور که انتظار می رفت جامعه قزاقستان را به هیجان آورد و آن را به دو بخش تقسیم کرد. برخی معتقدند که به هیچ وجه نباید حضور روس ها را در این کشور مجاز کرد، در حالی که برخی دیگر بالعکس، به همان میهمان نوازی که اجداد دور و نه چندان دور قزاق ها را متمایز می کرد، فرا می خوانند.

مسئله مسکن و شغل

از جمله اولین کسانی که به این خبر واکنش نشان دادند، صاحبان مسکن های استیجاری بودند. قیمت اجاره مسکن به شدت افزایش یافت و گاهی اوقات به مقادیر کاملاً باورنکردنی می رسید. اطلاعاتی در مورد اخراج مستاجران سابق که برای مدت طولانی آپارتمان ها را اجاره کرده بودند و به طور منظم برای آن پرداخت می کردند، ظاهر شده است - قیمت اجاره ذکر شده در قرارداد با آنها دیگر مناسب برای صاحبان املاک مسکونی نیست. بسیاری از قزاقستانی ها از این واقعیت ناراحت شدند که اکنون دانشجویان غیرمقیم که جایی در خوابگاه ندارند، از افزایش اجاره بها متضرر خواهند شد تا جایی که برخی از آنان با مشکل عدم محل اقامت مواجه خواهند شد.

این مسئله به هیچ وجه نباید نادیده گرفته شود، اما به هر حال، آپارتمان ها متعلق به شهروندان قزاقستان است، و آنها هستند که به دنبال کسب درآمد "آسان"، قیمت ها را به شدت افزایش داده و شروع به بیرون راندن مستاجران سابق کرده اند. از سوی دیگر، موجران یعنی قزاقستانی ها بیشتر درآمد خواهند داشت. اما در هر صورت، اگر پس از هیاهوی فعلی، قیمت ها کاهش نیابد، احتمالاً دولت باید با این مشکل مقابله کند: هزینه اجاره یک آپارتمان یک خوابه، به ویژه در نواحی دور از مرکز شهر، نباید از میانگین حقوق ماهیانه در این شهر بیشتر شود.

برخی از قزاق‌ها راه حلی زیبا پیدا کرده‌اند: همان‌طور که بسیاری از مردم روسیه آپارتمان‌هایی را «صرفاً به اسلاوها» اجاره می دهند، آنها خواستار اجاره مسکن «فقط به افرادی با ظاهر آسیایی» هستند. اما آیا ارزش تقلید از آن بخشی از جمعیت فدراسیون روسیه را دارد که آلوده به ناسیونالیسم روزمره هستند؟ و در مورد آن اسلاوهایی که برای مدت طولانی در قزاقستان زندگی می کنند چطور؟ دیگران پیشنهاد می کنند از مهاجران بپرسند: "کریمه مال کیست؟" و تنها پس از "پاسخ صحیح" به آنها آپارتمان را اجاره دهند.

استدلال دیگر به نفع "نپذیرفتن" به موارد زیر منتهی می شود: آنها می گویند، در حالی که قزاقستان با مسئله کمبود اشتغال مواجه است، مهاجران  شغل های موجود را خواهند گرفت. در واقع، در برخی از صنایع، ممکن است رقابت افزایش یابد. اما، به عنوان مثال، در حوزه هایی که سطح بالایی از تحصیلات مورد نیاز است، برعکس، قزاقستان با کمبود پرسنل واجد شرایط، به ویژه در بخش فناوری اطلاعات روبرو است. بنابراین، در اینجا ورود متخصصان در سطح حداقل بالاتر از حد متوسط ​​است، به سود کشور است.

اما، در بخش خدمات، برای روس ها نسبتاً سخت خواهد بود. بعید است که در حوزه ایی که در حال حاضر تعداد زیادی جویای کار وجود دارد، فرصت های زیادی پیدا کنند: رقابت با ساکنان محلی بدون دانستن زبان قزاقی بسیار دشوار خواهد بود. ضمنا، در حال حاضر در شهرهای قزاقستان عملاً هیچ فروشگاه خرده فروشی، امکانات پذیرایی و غیره وجود ندارد که به مشتریان فقط به یک زبان خدمات ارائه کند. به علاوه، دستمزدها در آنجا نسبتاً پایین است در حالی که مهاجران مجبورند اجاره های بالایی برای مسکن بپردازند.

در سایر زمینه های فعالیت، خطر جایگزینی برخی از متخصصان داخلی با مهاجران وجود دارد، اما، همانطور که می دانید، رقابت انگیزه را افزایش می دهد، به این معنی که می تواند به رشد صلاحیت کارکنان محلی کمک کند. و همانطور که در بالا ذکر شد، مردم محلی، در شرایط مساوی همیشه یک مزیت خواهند داشت - دانش دو زبان در سطح قابل قبول.

همچنین بیم آن می رود که به دلیل هجوم روس ها، مشکل کمبود مکان دانش آموزی در مدارس متوسطه بدتر شود. اما برای این ادعا مبانی خوبی وجود ندارد. اولاً هیچ کس نمی داند چند کودک به کشور آمده اند. ثانیاً ، بیشتر مردان هستند که از روسیه فرار می کنند و برای اکثر آنها بی معنی است که خانواده خود را با خود بیاورند  چون این به معنی دردسرها و هزینه های مالی اضافی زیادی است. آنها قصد دارند به نحوی ساکن شوند، شغلی پیدا کنند. و همسران و فرزندان آنها در این زمان می توانند در آرامش در سرزمین خود زندگی کنند.

روس های "خوب" و "بد"

ظاهراً بخش خاصی از جامعه قزاقستان از استدلال های گری کاسپاروف قهرمان سابق شطرنج جهان، در مورد "روس های خوب" خوششان آمده است، و آنها می خواهند یک خط تقسیم واضح ترسیم کنند: به گفته آنها "بهترین روس ها"، یعنی مخالفان واقعی رژیم، در فوریه تا مارس سال جاری کشور خود را ترک کردند، اما اکنون صرفا مردم کشور را ترک می کنند که از بسیج می ترسند. همچنین این عقیده نیز وجود دارد که فقط کسانی که از عملیات نظامی حمایت می کنند یا حداقل آن را محکوم نمی کنند به قزاقستان مراجعه می کنند، ینابراین در جامعه این کشور جایی ندارند.

اما این واقعیت  را نیز باید در نظر داشته باشیم که حتی در داخل قزاقستان در مورد علل درگیری نظامی و  مقصر بودن یک طرف یا طرف دیگر وحدت نظر وجود ندارد. آن دسته از شهروندان که حادثه در خاک اوکراین را  محکوم نمی‌کنند، باید صرفاً به این دلیل که کسی موقعیت آنها را نمی پذیرد، طرد شده باشند؟ در مورد روس‌هایی که می‌آیند، نمی‌توان به نظر آنها در این مورد پی برد. و آیا ما به آن نیاز داریم؟ اگر آنها به جدایی طلبی دعوت نکنند (که تعدادی از مردم اکنون از آن می ترسند)، درگیری های قومی را آغاز نکنند، اگر کاملاً مقررات قزاقستان را رعایت کنند، آیا طرز فکر آنها اهمیت دارد؟ به خصوص حتی اگر جهان بینی ای داشته باشند که برای قزاقستانی ها چندان خوشایند نیست، آن را برای خود نگه می دارند؟

همچنین گفته می شود که از آنجایی که هیچ جنگی در قلمرو فدراسیون روسیه وجود ندارد، بنابراین نباید به تعداد زیادی از ساکنان این کشور اجازه ورود داده شود:  اگر آنها اوکراینی بودند، پس یک بحث کاملا متفاوت بود، اما روس ها پناهنده نیستند. اما چنین استدلالی مبنای قانونی ندارد: هم قزاقستان و هم روسیه اعضای اتحادیه اقتصادی اوراسیا هستند، که به طور خودکار به شهروندان خود اجازه می دهد آزادانه در قلمرو اتحادیه تردد و کار کنند (مشروط به ثبت نام در صورتی که بیش از 30 روز در قلمرو کشور دیگری بمانند). حتی اگر جنگ نبود، بسیج هم نبود، همان مردم حق زندگی و کار در قلمرو قزاقستان را داشتند.

قبلاً تعداد زیادی از روس ها به قزاقستان نمی آمدند، اما صدها هزار قزاقستانی بودند و هستند که در فدراسیون روسیه کار و تحصیل می کنند. و ما قطعاً نمی خواهیم که همشهریانمان در آنجا با اکراه مورد استقبال قرار گیرند یا موانع مختلفی بر سر راه آنها قرار دهند. بارزترین نمونه مهاجرت در قلمرو اتحادیه اقتصادی اوراسیا را می توان قرقیزستان نامید که قبل از همه گیری بیش از یک میلیون قرقیز در فدراسیون روسیه زندگی می کردند. این یک روند کاملا طبیعی است. اگرچه، همه روس‌ها، از تعداد زیاد مهاجران از آسیای مرکزی خوشحال نیستند.

به طور کلی، البته، پیش بینی تمام عواقب ورود تعداد زیادی از روس ها دشوار است. اما حتی با در نظر گرفتن تهدیدات احتمالی، نباید مزایای آشکار را فراموش کنیم. کسانی که به قزاقستان می آیند پولی را که در روسیه کسب کردند در این کشور خرج می کنند. این کمک خوبی به کسب و کار کوچک و متوسط ​​کشور است. به علاوه، امکان ایجاد مشاغل اضافی و بر این اساس، افزایش درآمدهای مالیاتی به بودجه فراهم می گردد.

کاری را که صنعت گردشگری قزاقستان در 31 سال استقلال نتوانسته انجام دهد، تا حدی اعلام بسیج در کشور دیگری به طرز عجیبی انجام می دهد. همچنین مشخص نیست که چند نفر به طور جدی و برای مدت طولانی به اینجا آمده اند و چه تعدادی از آنها از قزاقستان به عنوان یک پناهگاه موقت استفاده می کنند: یک نفر شاید به مقصد دیگری کشور را ترک می کند، کسی دیگر شاید احساس امنیت می کند، پس از مدتی به وطن خود باز گردد.

... قزاق ها همیشه به میهمان نوازی و سخاوت خود افتخار کرده اند. اما چرا وقتی زمان نمایش این ویژگی ها فرا رسید، برخی ناگهان آن را فراموش کردند؟ آیا فقط به این دلیل است که گویا روس ها سزاوار چنین نگرشی نسبت به خودشان نبودند؟ با این حال، آیا درست است که بدلیل چند نفر، با تمام نمایندگان یک ملت چنین رفتار کنیم؟ نیاکان ما با طرد امروز ما از کسانی که می‌خواهند در خاک قزاقستان پناه بگیرند، چگونه برخورد می‌کنند؟

نویسنده: آزاد درمینوف

ملاحظه:

در واقع این فوبیا ها در قبال مهاجرت روس ها به قزاقستان، ناشی از نفوذ روسیه در تمام حوزه ها است که پس از فروپاشی شوروی هنوز کمرنگتر نشده است. توده مردم از وابستگی شدید اقتصادی به روسیه و عواقب آن بر بازار قزاقستان خبردار هستند و این امر یکی از دلایل مخالفت عمده مردم با پذیرفتن مهاجران روسی است. یکی دیگر از علل مخالفت مردم قزاق به دوران تاریخی شوروی و قبل از آن باز می گردد که قوم قزاق رنج های بسیاری از دست حاکمان و مردم روس دیده بودند. و پر واضح است که یکی از مهم ترین مسائل جامعه قزاق که طی 31 سال استقلال این کشور مهم بوده، مسئله زبان است و قزاق ها از  تشدید موقعیت زبان روسی در جامعه قزاقستان می ترسند. تمام این عوامل باعث شده تا قزاق ها میهمان نوازی خود را کنار بگذارند و مخالفت های خود را در شبکه های اجتماعی قزاقستانی اظهار کنند اگرچه دولت این کشور اعلام نموده طبق مقررات بین المللی حق ندارد مانع ورود روس ها به قزاقستان شوند. با این حال عده ای دیگر از مردم قزاق با کنار گذاشتن تمام رنج های گذشته و با حفظ سنت میهمان نوازی نیاکان خود برای کمک به مهاجران در این وضعیت دشوار تلاش می کنند.

بدون شک چنین رخدادها تاثیراتی بر تمام مردم منطقه به ویژه بر ملت قزاق خواهد داشت. لذا در صورت  مدیریت هوشمندانه  مقامات  این کشور می توان عواقب منفی آن را کاهش و تاثیرات مثبت آن را افزایش داد. از دولت قزاقستان انتظار می رود با برداشتن گام های عاقلانه هم مردم خود را قانع نموده و هم به همسایگان خود کمک کند.

4/7/1401

https://qmonitor.kz/society/4432

کد خبر 13442

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 3 =