متاسفانه بسیاری از حملات تروریستی که توسط گروه های افراط گرا و تروریستی همچون داعش صورت می پذیرد، به پای اسلام و تعالیم این دین بزرگ گذاشته می شود. اما در این میان برخی از اندیشمندان و محققین ادیان و آیین های دیگر با بررسی موشکافانه تعالیم اسلامی دریافته اند که کج اندیشی ها و کوته نظری بنیان گرا ها و افراطیون باعث به وجود آمدن تفاسیر اشتباه از آیات قران و احادیث شده است و به همین خاطر اسلام را به دو صورت خوب و بد معرفی می کنند.     

بسیاری از افراد، تروریسم را به یک مذهب و دین پیوند می دهند. اما در مقابل بسیاری از سکولاریست ها اعتقاد دارند که هیچ ارتباطی بین مذهب و تروریست وجود ندارد؛ این ایده به اندازه ای قابل قبول و منصفانه است. اما در این میان چند سوال برای هر فردی پیش می آید: چرا ما ISIS را دولت خلافت اسلامی می نامیم؟ آیا ما خودمان عنوان نمی کنیم که وهابیون از حملات تروریستی خوشحال و خرسند هستند؟ آیا این وهابیون، القاعده و گروه های تروریستی دیگر را به وجود نیاوردند؟ آیا وهابیون در سرزمین وحی با هدف محافظت از دین اسلام پیدایش نیافته اند؟ به هر حال هر مسلمان یک تروریست نیست، اما همین امر باعث شده است که افرادی مانند دونالد ترامپ از آن استفاده کنند و حرف های پوچ و بدور از واقعیت تحویل جامعه دهند. اما سخنان بی فکرانه او نیز بایستی تلنگری برای جامعه مسلمانان محسوب شود.

هم اکنون در وضعیتی بسر می بریم که اسلام با اسلام می جنگد. در سوی اسلام بد و در طرف دیگر اسلام خوب وجود دارد. من هرگز قصد ندارم به هیچ وجهه اسلام را بد جلوه دهم اما در واقعیت باید پذیرفت که گروه ها و نهاد های افراط گرا با اعمالی زشت و ناپسند در اسلام وجود دارند. من مطمئن هستم این عناصر و نهاد ها در تمامی مذاهب و آیین ها وجود دارند.

 نگرانی من عمیق تر از اینها است، چرا که این دین از درون در حال متلاشی شدن است. دیگر اعمال گروه های تروریستی و افراط گرا از سطح بحران گذشته است. آنان چه اعمال تروریستی شان را انجام دهند و چه انجام ندهند، دیگر دنیا تحملشان را ندارد. اگر داعش از بین رود یکی گروه افراطی دیگر و موازی آن پیدا خواهد شد، چراکه وضعیت امروزی جهان راه را برای افزایش تروریست ها آسان کرده است.

واقعیت حمله به مسجد مدینه و یا جنگ بین سنیان و شیعیان آنست که مردم به اشتباه اعتقاد دارند که اسلام دینی است که دستوراتی برای ترور دارد. کافی است که کمی از نوشته ها و سخنان افراد آشنا به اسلام را مورد مطالعه قرار دهیم. «ام جی اکبر» در کتاب «سایه ای از شمشیر ها» به طور علمی استدلال می کند که جهاد در اسلام بسیار سفارش شده است، اما این استدلال بسیار اشتباه است. پیامبر اسلام بر این باور بودند که جهاد به معنی دعوت برای کشتن نیست بلکه به معنای آمادگی برای مقابله با حوادث روزگار است و به همین خاطر ۷۲ آزاده (اشاره به حادثه عاشورا) قربانی ظلم شدند. ما در روزگاری زندگی می کنیم که رسانه های جهانی در هر حادثه ای به آسانی به هر گروهی انگ می زنند و پس از آن به دنبال تحقیق و بررسی در مورد آن حادثه می روند. به سهولت خبرهای خوشایند که سر خط رسانه هایشان است را جایگزین مسائل و حوداث ناخوشایند دیگر می کنند و علاوه بر آن نیز مشکلات را دامن می زنند.

دین اسلام دارای یک مشکل کاملا متفاوت است. در بسیاری از شهرها و کشورهای جهان مساجد وجود دارند و گروهای تندرو از این اماکن مقدس برای کارهایشان استفاده می کنند. عربستان سعودی را خوب بنگرید. سلطنت آل سعود از به واسطه واعظان و امامان جماعت از مسلمانان جهان می خواهد که به واسطه اعتقادهایشان به ستیزه جویی بپردازند، ولی همان ها به دستگاه های اطلاعاتی خود دستور می دهند که هرگونه سر و صدای را در نطفه خاموش کنند و تا می توانند بر روی حقه بازی ها و اشتباهات دولتشان سرپوش گذارند. در بسیاری از مناطق جهان اعتقاد دارند که کشور قطر برای سال های متمادی به صورت مخفیانه از داعش حمایت می کرده است.

به هر حال، این دیدگاه ها چه درست باشد و یا چه نادرست، باید گفت که چرا اصلا این موضوع ها بایستی وجود داشته باشد. هنگامی که مرزبندی ها و خطوط قرمز رعایت نمی شود و مساجد با مراکز سیاسی و اطلاعاتی دولت ها یکسان قلمداد می شوند آنگاه در همه جا اعمال تروریستی به وقوع خواهد پیوست. اعتقاد دارم که حمله به مسجد النبی مدینه کاری غیر اسلامی است، اما گروهای می خواهند آنرا به دین اسلام مرتبط دهند. امروزه بسیاری از افراد حملات تروریستی را برای تحکیم قدرت خود در جامعه بسیار مهم قلمداد می کنند و این اصل همه مشکلات است. شاهد آن هستیم که برخی از دول و نهادهای که زمانی با دولت خلافت اسلامی در تماس بودند امروزه خود قربانیان اعمال تروریستی آنها قرار گرفته اند، و حال خود آنها به این نتیجه رسیده اند که بایستی با این گروها قطع رابطه کنند.

مشکل اسلام آنست که هیچ رهبری از لحاظ معنوی و سیاسی نداشته و ندارد. گروه های اسلامی متعددی به اسم دفاع از مذهب با گروه های دیگر درگیر هستند، که این خود باعث خواری اسلام گردیده است. پاپ و اسقف اعظم مسیحیان نقش هدایت تمامی گروه های مسیحی و پروتستان ها را به عهده دارد. حتی گروه یهودیان نیز رهبر دارند. اما در مورد اسلام به خاطر انشقاق گروه ها این امر میسر نیست و علاوه بر آن خطوط میان سیاست و مذهب بسیار مبهم ترسیم شده است.

آنچه امروزه جهان نیاز دارد، آنست که تروریست ها را جدا از دین اسلام قلمداد کنیم. اگر همه ما تمامی افراد را از یک دین به یک صورت بنگریم دیگر حتی نمی توانیم به راحتی در این جهان زندگی کنیم. ما نمی توانیم از ۳۰۰ میلیون مسلمان حمایت کنیم در حالی که دیواری در جلو آنها قرار داده ایم و حقوقشان را نادیده گرفته ایم. حقوق آنان هر روزه پای مال میشود و بازتاب این کار را نیز هر روز در دنیا تماشاگر هستیم.

ملاحظه : متاسفانه بسیاری از حملات تروریستی که توسط گروه های افراط گرا و تروریستی همچون داعش صورت می پذیرد، به پای اسلام و تعالیم این دین بزرگ گذاشته می شود. اما در این میان برخی از اندیشمندان و محققین ادیان و آیین دیگر با بررسی موشکافانه تعالیم اسلامی دریافته اند که کج اندیشی ها و کوته نظری بنیان گرا ها و افراطیون باعث به وجود آمدن تفاسیر اشتباه از آیات قران و احادیث شده است و به همین خاطر اسلام را به دو صورت خوب و بد معرفی می کنند.     

روزنامه: مومبای میرر       مورخ: ۱۰ ژوئیه

سال ۱۳۹۵ 

کد خبر 1862

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =