بعد از پیروزی امارت اسلامی، برخی محدودیتها و مخالفتها با فرهنگ و زبان فارسی صورت گرفته که البته منحصر به امارت اسلامی نبوده، بلکه از دهۀ های گذشته به میراث مانده است. در زمان تدوین قانون اساسی 1343 یکی از مباحث بحث برانگیز این بود که زبان «پشتو» یگانه زبان رسمی کشور معرفی شود و با وجودی که اکثریت مردم افغانستان به زبان فارسی صحبت میکردند و یا اینکه با این زبان آشنایی داشتند، زبان رسمی شمرده نشود.
در زمان جمهوریت هم یکی از مشکلات اساسی فراروی فرهنگ و زبان فارسی، مخالفت برخی از استادان دانشگاه، وکلای پارلمان و اندیشمندان پشتون با زبان فارسی بود که باعث گردید، بسیاری از قوانین و مقرراتی که مربوط به زبان فارسی میگردید، از تصویب باز بماند.
در ابتدا امارت اسلامی افغانستان برخی اقدامات منفی را در قبال فرهنگ و زبان فارسی انجام دادند چنانچه تابلوهای برخی از دانشگاهها را که واژه «دانشگاه» در آنها به کار رفته بود پائین کشیده و به جای آن تابلوی با واژه پوهنتون را برافراشتند. عکسهای مشاهیر زبان و ادبیات فارسی مانند مولانا، فردوسی، سعدی و... را از دانشکده زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کابل دور نموده و در همایشها و گردهمایی ها از تابلویی که حاوی زبان پشتو و انگلیسی بود، استفاده میکردند.
بعد از آنکه تعدادی از رهبری امارت اسلامی افغانستان به خصوص امیرخان متقی سرپرست وزارت امور خارجه امارت اسلامی به کشور ایران سفر نمود و در آنها با پرسشهای مبنی بر ضدیت امارت اسلامی با زبان و فرهنگ فارسی مواجه گردید، رویکرد مسئولین امارت اسلامی با فرهنگ و زبان فارسی نسبتاً تغییر نموده و آنگونه که در ابتدا با آن مخالفت می ورزیدند، اکنون زیاد مخالفت نمیکنند.
در شرایط کنونی برخورد امارت اسلامی با زبان و فرهنگ فارسی، نوع کنش سلبی است. زیرا درست است که رهبری امارت اسلامی در زبان و عمل با زبان و فرهنگ فارسی مخالفت نمیکنند ولی در عمل هیچ نوع حمایت از رشد و تقویت زبان و فرهنگ فارسی هم در برنامههای آنها وجود ندارد. عدم توجه رهبری امارت اسلامی به زبان و فرهنگ فارسی با توجه به اینکه حمایت قدرت سیاسی از یک زبان در رشد و شکوفایی آن از اهمیت خاصی برخوردار است، آینده این زبان را در قلمرو افغانستان در هالۀ از ابهام و تاریکی فرو خواهد برد.
ملاحظه:
حقیقت آن است که در خوشبینانه ترین حالت طالبان حکومت شان مخالفت با زبان فارسی نیست بلکه تنها آنان روستازادگان انقلابی هستند که جز به زبان پشتو توان تکلم به زبان فارسی را ندارد و در این شرایط که حامیان فارسی زبان (تاجیکها و هزاره ها) در عرصه سیاسی طالبان را حساس نموده اند، آنان پیش از آنکه به زبان فارسی از زاویه فرهنگ مخالفت دارند از نگاه سیاسی با آن مخالفت میکنند.
نویسنده: عبدالرزاق احمدی
منابع:
خبرهای مرتبط عملکرد خالفان زبان فارسی در نظام جمهوریت و طالبان در قبال مشاهیر ادب فارسی و برخی واژه فارسی مانند «دانشگاه» در رسانهها و فضای مجازی.
رونامه اطلاعات روز.
تاریخ 22/1/1403
نظر شما