رسانه های دیجیتال تخیل را می کشند

شیخ نگرانی خود را در مورد ظهور هنر دیجیتال بیان می کند و خاطرنشان می کند که در حالی که این رسانه امکانات گسترده ای را ارائه می دهد، همچنین تمایل به خفه کردن خلاقیت دارد. فراوانی ابزارها و انتخاب‌ها در پلتفرم‌های دیجیتال می‌تواند حواس را از جوهره هنرسازی منحرف کند، که اغلب به محدودیت‌ها و تفکر نیاز دارد.

سی اس ونکیتسواران، منتقد سینما و مستندساز ساکن کوچی به مصاحبه با غلام محمد شیخ، هنرمند تحسین شده هندی در مورد حرفه گسترده چاپگری او، تعامل او با هنر دیجیتال، خشونت، دیکتاتوری، ناهماهنگی فرهنگی و نقش هنر در پرداختن به مسائل اجتماعی معاصر می پردازد.

تأملات غلام محمد شیخ، بینشی عمیق از ماهیت دگرگون‌کننده هنر و تلاقی آن با تاریخ، فرهنگ و جامعه ارائه می‌کند. کار او به طور محکم در چشم انداز سیاسی-اجتماعی هند ریشه دارد و به مسائل مهمی مانند خشونت، دیکتاتوری و ناهماهنگی فرهنگی پاسخ می دهد. شیخ با درهم آمیختن اشکال هنری سنتی هند با تفسیر اجتماعی مدرن، روایتی منحصر به فرد خلق می کند که گذشته و حال را پل می کند.

انتقاد او از هنر دیجیتال قابل توجه است، به ویژه در زمینه بحث های جاری در مورد تأثیر فناوری بر خلاقیت. شیخ مزایای بالقوه رسانه‌های دیجیتال را تصدیق می‌کند، اما هشدار می‌دهد که سهولت و رضایت آنی آنها می‌تواند فرآیندهای تخیلی و متفکرانه ضروری برای هنرسازی معنادار را کمرنگ کند. این احساس بازتاب نگرانی‌های گسترده‌تری در دنیای هنر در مورد چگونگی شکل‌دهی فن‌آوری دیجیتال به بیان هنری به شیوه‌هایی است که راحتی را بر اساس محتوا ترجیح می‌دهد.

انتقاد گسترده‌تر شیخ از فناوری دیجیتال به نقش آن در آموزش نیز می‌پردازد. فراخوان او برای ادغام جامع‌تر تاریخ هنر در مدارس نشان‌دهنده این باور است که خلاقیت واقعی از درک عمیق زمینه‌های فرهنگی و تاریخی که سنت‌های هنری را شکل می‌دهند، سرچشمه می‌گیرد.

در پایان، مصاحبه شیخ به عنوان یادآوری اهمیت پایه‌گذاری فعالیت‌های هنری معاصر در آگاهی تاریخی و فرهنگی است. دیدگاه هشداردهنده او در مورد هنر دیجیتال، تفکری را در مورد چگونگی تغییر شکل فناوری نه تنها به شیوه خلق هنر، بلکه نحوه درک آن نیز فرا می‌خواند، باید قدردانی کرد.

در اینجا خلاصه و تجزیه و تحلیل نکات کلیدی آورده شده است:

  1. سفر چاپی:

شیخ در مورد سفر چاپی خود که از دهه 1950 تا کنون را در بر می گیرد، اشاره می کند که هر چاپ منعکس کننده زمینه تاریخی زمانی است که ایجاد شده است. آثار او تحت تأثیر رویدادهای مهم ملی در طول 60-70 سال گذشته بوده است. او خاطراتی از کارگاه های چاپی مختلف، مانند کارگاه مؤسسه اسمیتسونیان در دهلی در سال 1970 و کارگاه دیگری به رهبری ویوان ساندارام در بارودا در سال 1973، که به محبوبیت این رسانه در سراسر هند کمک کرد، به اشتراک می گذارد.

  1. هنر به عنوان پاسخی به جامعه:

شیخ تأکید می کند که هنر او عمیقاً با محیط اجتماعی-سیاسی، به ویژه خشونت و اختلافات جمعی پیوند دارد. آثار او مانند شورش، مارها و نردبان‌ها و دیکتاتور، پاسخ‌هایی به این موضوعات هستند که اغلب برگرفته از ارجاعات اساطیری و تاریخی است.

  1. نویسندگی و شعر:

شیخ علاوه بر هنر تجسمی، نویسنده و شاعر نیز هست و معتقد است که هر رسانه جنبه های متفاوتی از تجربه انسانی را منتقل می کند. او آثار خود را در داستان سرایی‌شان واضح توصیف می‌کند و اغلب از استعاره و نمادگرایی برای پرداختن به مسائل اجتماعی استفاده می‌کند.

  1. لایه‌بندی تاریخ و اساطیر:

هنر شیخ، اغلب تاریخ و اساطیر و اشکال هنری سنتی را در هم می‌آمیزد و از مینیاتورهای مغول، نقاشی‌های راجستانی، پاهادی و رنسانس استفاده می‌کند. او قصد دارد این سنت ها را دوباره تفسیر کند تا آنها را به دوران معاصر مرتبط کند.

  1. صحنه هنر معاصر هند:

شیخ صحنه هنر کنونی در هند را پر جنب و جوش می داند و به ترکیبی از نسل های قدیمی و جوان تر از هنرمندان و حضور روزافزون صداهای فمینیستی اشاره می کند. او اهمیت رویدادهایی مانند دوسالانه Kochi-Muziris را در پرورش یک محیط هنری پویا برجسته می کند.

  1. تأثیر فناوری دیجیتال بر هنر:

شیخ نگرانی خود را در مورد ظهور هنر دیجیتال بیان می کند و خاطرنشان می کند که در حالی که این رسانه امکانات گسترده ای را ارائه می دهد، همچنین تمایل به خفه کردن خلاقیت دارد. فراوانی ابزارها و انتخاب‌ها در پلتفرم‌های دیجیتال می‌تواند حواس را از جوهره هنرسازی منحرف کند، که اغلب به محدودیت‌ها و تفکر نیاز دارد. او تأکید می‌کند که هنر دیجیتال باید به‌عنوان یک رسانه به‌جای هدف در نظر گرفته شود و نسبت به ماهیت فریبنده آن هشدار دهد.

  1. آموزش هنر و رسانه های دیجیتال:

شیخ معتقد است فناوری دیجیتال می تواند در آموزش هنر با در دسترس قرار دادن آن برای کودکان مفید باشد. با این حال، او از سیستم آموزشی انتقاد می کند که تاریخ هنر را به طور کامل در برنامه درسی خود ادغام نمی کند. او تاکید می کند که ابزارهای دیجیتال باید برای پرورش خلاقیت استفاده شوند و نه تنها به عنوان میانبر برای ساخت هنر عمل کنند.

  1. فرآیند مراقبه آفرینش هنر:

به گفته شیخ، فرآیند سنتی هنرسازی که شامل طراحی، ترسیم و ساختن تدریجی تصویر است، امکان تأمل و عمق را فراهم می کند. در مقابل، هنر دیجیتال اغلب نتایج فوری را ترویج می کند، که به نظر او ماهیت متفکرانه فرآیند هنری را کاهش می دهد.

  1. نقش هنر در دوران تاریک:

شیخ به نقش هنر در پرداختن به واقعیت‌های اجتماعی دشوار می‌پردازد و به نقل از خطوط نمایشنامه‌نویس آلمانی برتولت برشت درباره اینکه چگونه هنر می‌تواند حتی در زمان‌های تاریک به حیات خود ادامه دهد، اما از آن دوران تاریک صحبت می‌کند، تأمل می‌کند.

«در دوران تاریک

آیا آواز هم وجود خواهد داشت؟

آواز هم خواهد بود

از روزگار تاریک».

حسنعلی ذکریایی

منبع:

https://frontline.thehindu.com/arts-and-culture/art/gulammohammed-sheikh-interview-chhaap-studio-gallery-sumukha-bangalore-art-exhibition/article68553421.ece

کد خبر 20988

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 9 =