ابتدا، قرهخان حکایتی در مورد ملاقات با نصرالله در سال ۲۰۰۵ به اشتراک می گذارد و می گوید که در این ملاقات، حسن نصرالله، مهاتما گاندی را تحسین می کند. وقتی در مورد تناقض روشهای خشونتآمیز نصرالله و فلسفه عدم خشونت گاندی سؤال شد، او اقدامات خود را با استناد به رفتار اسرائیل با فلسطین و لبنان توجیه کرد.
نویسنده در مقایسه شهادت حسن نصرالله با بن لادن، استدلال می کند که حمله اسرائیل به حسن نصرالله، در صورت تایید، حتی جسورانه تر از کشتن بن لادن توسط ایالات متحده خواهد بود. حسن نصرالله، برخلاف بن لادن، فعالانه در رهبری حزب الله و سازماندهی حملات علیه اسرائیل شرکت داشت.
قرهخان به انگیزه های سیاسی نتانیاهو اشاره می کند و می نویسد که اقدامات بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ناشی از نیازهای سیاسی است. او با چالش های داخلی، از جمله اتهامات جنایی و کاهش محبوبیت مواجه است. حملات موفقیت آمیز علیه حماس و حزب الله، به ویژه کشتن رهبران ارشد مانند حسن نصرالله، به عنوان راهی برای نتانیاهو برای بازگرداندن جایگاه خود در میان مردم است.
نویسنده به تشریح هدف بالقوه نتانیاهو برای تحریک ایران به انتقامجویی میپردازد، که میتواند بهانهای برای یک جنگ گستردهتر به اسرائیل بدهد. شهادت حسن نصرالله باعث تضعیف حزبالله میشود و اگر اسرائیل به هدف قرار دادن رهبری آن ادامه دهد، حزبالله و حماس میتوانند در مخالفت خود با اسرائیل کمتر عمل کنند.
قره خان با حمایت از دیپلماسی شاتل، مشابه تلاش های هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه ایالات متحده پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳، به پایان می رسد. او خاطرنشان می کند که این ممکن است فرصتی برای هند باشد تا در مذاکرات صلح نقش ایفا کند.
ملاحظه
-
- خلاء رهبری در حزب الله
نویسنده به خلاء رهبری در حزب الله اشاره دارد و معتقد است که شهادت حسن نصرالله، به شدت بر ظرفیت سازمانی حزب الله تأثیر می گذارد. حسن نصرالله نه تنها یک چهره، بلکه یک رهبر استراتژیک بود که بر عملیات نظامی این گروه نفوذ داشت. شهادت او می تواند منجر به هرج و مرج داخلی در حزب الله شود و به اسرائیل امتیازات موقت بدهد.
-
- محاسبات سیاسی نتانیاهو:
این تحلیل فشارهای داخلی را که نتانیاهو با آن مواجه است برجسته می کند و استدلال می کند که اقدامات نظامی او تا حدی ناشی از نیاز به بازیابی حمایت سیاسی است. نتانیاهو با هدف قرار دادن موفقیت آمیز شخصیت های اصلی مانند حسن نصرالله و رهبران حماس، می تواند احساسات ناسیونالیستی را جمع کند و توجه را از مشکلات قانونی خود منحرف کند.
-
- پیامدهای منطقه ای:
نویسنده به خطر درگیری گسترده تر، به ویژه درگیر شدن ایران اشاره می کند. در حالی که حزبالله یک نیروی نظامی قوی است، توانایی آن برای پاسخ به شهادت حسن نصرالله محدود میشود، بهویژه اگر ایران برای شرکت در یک جنگ گستردهتر مردد باشد.
نویسنده احتمال مهار ایران توسط فشارهای داخلی یا خارجی و تضعیف بیشتر «محور مقاومت» را مطرح می کند.
-
- نقش دیپلماسی:
با توجه به افزایش تنش، فراخوان قرهخان برای دیپلماسی در این لحظه به موقع به نظر میرسد. او به نیاز به دیپلماسی شاتل در سطح بالا، مانند تلاشهای کیسینجر در دهه ۱۹۷۰ اشاره میکند و پیشنهاد میکند که چنین رویکردی میتواند وضعیت را کاهش دهد.
نویسنده استدلال می کند که هند به طور بالقوه می تواند در چنین تلاش دیپلماتیک میانجیگری کند.
در پایان، این مقاله به پیامدهای استراتژیک، سیاسی و منطقهای شهادت حسن نصرالله توجه میکند، در حالی که از راهحل دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید بیشتر حمایت میکند.
#حسنعلی_ذکریایی
منبع:
https://theprint.in/opinion/i-met-hezbollah-leader-hassan-nasrallah-in-۲۰۰۵-he-told-me-he-was-an-admirer-of-mk-gandhi/۲۲۹۶۹۷۰/?amp=&_gsa=۱&_js_v=a۹&usqp=mq۳۳۱AQIUAKwASCAAgM=#ampshare=https%۳A%۲F%۲Ftheprint.in%۲Fopinion%۲Fi-met-hezbollah-leader-hassan-nasrallah-in-۲۰۰۵-he-told-me-he-was-an-admirer-of-mk-gandhi%۲F۲۲۹۶۹۷۰%۲F
Chinmaya Gharekhan is former Permanent Representative of India to the United Nations in Geneva
نظر شما